در ادامه با معرفی ۱۰ فیلم تماشایی درباره آدم ربایی همراه ما باشید.
چارسو پرس: «آدم ربایی» یا «ربوده شدن» یکی از فجیع ترین جنایاتی است که وجود دارد. و مطمئناً، گرفتن هر گونه لذتی از آدم ربایی یک نفر، عجیب و وحشتناک خواهد بود. با این حال، ما انسانها موجودات پیچیدهای هستیم. در حالی که ما یا هیچ انسان شایستهای از آدم ربایی یا جنایت در زندگی واقعی لذت نمیبریم، اما در تماشای فیلمهای مرتبط با جرم و جنایت (یا خشونت شدید) آدرنالین خون بالا میرود. بیشتر اوقات، ما به دنبال این هستیم که رباینده از بین برود، و فکر میکنیم این چیزی است که از تماشای آن لذت میبریم: یعنی پیروزی خیر بر شر.
فیلمهای آدمربایی، بهویژه بهترین فیلمهای آدمربایی، با روایتهای شدید و غیرقابل پیشبینی خود، تجربهای جذاب را ارائه میدهند. همه فیلمهای موجود در این فهرست، از جریان اصلی گرفته تا فیلمهای کمتر شناخته شده، به دلیل به تصویر کشیدن تاثیرگذار مضامین فیلمهای آدمربایی انتخاب شدهاند. آنها رویکردهای متنوعی را که فیلمسازان برای کشف این موضوع پیچیده اتخاذ میکنند، به بهترین شکل منعکس کردهاند. پس در ادامه با معرفی ۱۰ فیلم تماشایی درباره آدم ربایی همراه ما باشید.
وقتی صحبت از فیلمهای اقتباس شده از رمانهای استیون کینگ میشود، همیشه میتوانید منتظر یک ماجراجویی خوب و هیجانانگیز باشید. «Misery» یکی از این آثار است که داستاننویس معروفی را دنبال میکند که توسط یکی از طرفدارانش از یک تصادف رانندگی نجات مییابد، اما متوجه میشود که طبیعت دلسوز طرفدار روانپریش او تازه شروع بدرفتاریهای خشن و کابوسهای اسارت و آدم ربایی است. «Misery» به کارگردانی راب راینر، فیلمی ترسناک اما حیرتانگیز است که با بازیهای جذاب جیمز کان و کتی بیتس، آن را ارتقا میبخشد.
بسیاری از سکانسهای فیلم به دلیل شدت تنش، زیبایی شناختی و کارگردانی واقع گرایانه مورد تحسین قرار گرفتند. در این فیلم روانشناختی-ترسناک، کتی بیتس در نقش آنی ویلکس شرور میدرخشد که برای بازیش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد، و «Misery» تنها اقتباس استیون کینگ است که موفق به دریافت اسکار شده است.
هنگامی که آدم ربایی را به عنوان روشی برای کسب درآمد انتخاب میکنید، بهتر است روانشناسی فردی را که در دام گرفتار شده است، مطالعه کنید. و اگر بتوانید به سادگی قربانی خود را ببندید، او را به زیرزمینی سرد بیندازید و فرصت گفتن درباره خودش را از او سلب کنید، پس پیش بینی اینکه بستگان غمگین فرد ربوده شده چگونه رفتار خواهند کرد یک هنر واقعی است.
تام مولن، قهرمان فیلم هیجانانگیز ران هاوارد به نام باج، به عنوان یک میلیونر، آماده است تا به آدم رباهایی که پسرش را ربودهاند امتیاز بدهد. اما زمانی که انتقال پول اشتباه میشود و تاجر به این نتیجه میرسد که مجرمان اجازه نمیدهند کودک زنده بماند، چیزی در روانشناسی قهرمان به ظاهر انعطاف پذیر مل گیبسون تغییر میکند. این یعنی او خودش ریسک میکند و وارد جریانی خطرناک میشود. گامی نومیدانه که میتواند به یک نتیجه غیرمنتظره منجر شود.
هنگام اجرای یک طرح آدم ربایی، هرگز نباید به شانس و نگه داشتن یک تلفن معیوب در مکان نگهداری هم اعتماد کنید؛ چرا که در این صورت قطعاً مشکلی پیش خواهد آمد. در فیلم «Cellular»، جنایتکاران، که از گروه پلیسهای فاسد و بی رحمی هستند که یک معلم ساده را گروگان گرفتند، از شر قطعات به ظاهر ناامیدکننده یک تلفن خراب خلاص نمیشوند و این شروع یک داستان آدم ربایی هیجانانگیز است.
در همین حال، معلم ربوده شده موفق میشود جزئیاتی را جمع آوری کند و حتی با یک شماره تصادفی که شماره یک پدر جوان به نام رایان است تماس بگیرد. متأسفانه برای تبهکاران، یک تماس گیرنده غیرمنتظره وضعیت را آشفته میکند؛ اما چرا؟ چون آن مرد برای نجات زن ربوده شده میشتابد. با دانستن تیم بازیگران این فیلم، نادیده گرفتن آن سخت است: کیم باسینجر در نقش قربانی، کاپیتان آمریکا، کریس ایوانز در نقش نجاتدهنده و جیسون استاتهام در نقش غیرمعمول شخصیت شرور اصلی و رباینده.
معمولاً توطئههای فیلمهای آدمربایی حول محور جنایتکاران و قربانیان آنها میچرخد، اما گاهی اوقات رابطه بین شخص اول و دوم آنقدر پیچیده میشود که برای حل مناقشه نیاز به دخالت «نیروی سوم» است. در فیلم جنایی اکشن تونی اسکات، آن شخص سوم شخصیت دنزل واشنگتن است، یک مامور سابق سیا که توسط یک تاجر مکزیکی استخدام شده است که از جان او و دختر نه سالهاش دفاع کند.
هنگامی که دختر تاجر توسط افراد ناشناس ربوده میشود، نجات او برای محافظ دختر به یک موضوع مرگ و زندگی تبدیل میشود. حتی این پیام که ممکن است کودک در طی یک تلاش ناموفق برای انتقال باج جان خود را از دست داده باشد، مرد عصبانی را متوقف نمیکند، اکنون او درگیر انتقام است و حتی یک شرور که در این آدم ربایی بی رحمانه دخیل است، نمیتواند از قصاص پنهان بماند.
اغلب، قربانیان آدم ربایی، حتی در ازای دریافت پاداش پولی، هیچ شانسی برای نجات ندارند. شانس فرار از دست مجرمان در اینجا ناچیز است، اما صفر نیست. برای مثال، شاید روزی معلوم شود پدر یکی از دخترانی که برای فروش به یک فاحشه خانه ربوده شده، ممکن است یک مامور ویژه بازنشسته باشد. شخصیت لیام نیسون در فیلم «ربوده شده» برای سالها زندگی عادی خانوادگی خود را انکار نکرد و بعد از اینکه فهمید دخترش در شهری غریب ناپدید شده است، دست از کار کشید و برای نجات دخترش به آنجا آمد.
اکنون با تواناییهایی که دارد پا به میدان مبارزه و نجات دخترش از دست آدمربایان میگذارد، او به دنبال این اشرار خواهد آمد و برای آن سندیکای جنایتکار که به حریم خانواده او دست درازی کردهاند، سنگ تمام نمیگذارد. این اکشن جذاب پیر مورل آنقدر مورد پسند تماشاگران قرار گرفت که دو دنباله دیگر نیز برای آن تولید شد. اگر میخواهید حس شوم یافتن یک ربوده شده را درک کنید، این رقص مرگبار با خطر را تماشا کنید.
هر داستان آدم ربایی به دیدار مجدد و شادی از عزیزان جدا شده ختم نمیشود و حتی سینمایی چون جریان اصلی هالیوود که از لمس لبههای خشن دوری میکند نیز با این موضوع غریبه نیست. هرچند، برای یک داستان واقعاً دشوار درباره ناپدید شدن یک کودک و جستجوی ابدی او، به چنگ آهنین کارگردانی چون کلینت ایستوود و استقامت پولادین بازیگری همچون آنجلینا جولی نیاز است.
فیلم «بچه جایگزین» داستان واقعی کریستین کالینز را روایت میکند که والتر پسر نه سالهاش آخرین نفر در لیست طولانی پروندههای حل نشده است. پلیس برای پنهان کردن این بی کفایتی خود در حل پرونده، پسر دیگری را به مردم معرفی میکند و او را به عنوان والتر جا میزند و مادر که نمی خواهد جایگزین پسرش را قبول کند، دیوانه اعلام میشود. این زن حتی برای معالجه اجباری به بیمارستان روانی فرستاده میشود، اما از تلاش برای رسیدن به عدالت و پیوستن به فرزندش دست نمیکشد.
در اینجا یک دختر ربوده شده دیگر محور داستان است و دوباره قربانی در صندوق عقب یک ماشین حبس شده است. فقط اکنون این پدر و مادر فرد ربوده شده نیست که باید به دنبال آدم ربایان بگردد، بلکه یک اپراتور ساده نجات با بازی هالی بری است. در د استان این فیلم، شش ماه پیش، اشتباه شخصیت قهرمان هالی بری به یک تراژدی منجر شد و دختری که با 911 تماس گرفته بود درگذشت.
حالا، وقتی اپراتورهای خدمات اضطراری بار دیگر تماسی در مورد آدم ربایی دریافت میکند، شخصیت اصلی وظیفه خود میداند که این بار قربانی بیگناه را به هر قیمتی نجات دهد. در ادامه تحقیقاتی که به موازات نحوه نظارت امدادگران بر حرکت قربانی انجام میشود، به رسیدن به نام یک دیوانه منجر میشود، همان کسی که شش ماه قبل، ضربه مهلکی به دختری وارد کرد که به دنبال حمایت امدادگران بود. اکنون این اپراتور تشنه قصاص و عدالت خودش به میدان حادثه میرود تا شخصاً با مجرم تسویه حساب کند.
تا به حال فقط در مورد شرورانی صحبت کردهایم که برای اهداف خودخواهانه یا به دلیل انگیزههای روانی عجیب افراد را میربایند، اما آیا یک فرد عادی که به سادگی به ناامیدی کشیده میشود میتواند تبدیل به یک جنایتکار شود؟ کلر دوور پدر غمگین و خشمگین دختری است که در روز شکرگزاری ناپدید شد. اکنون با گذشت زمانی پلیس قادر به کمک نیست، تحقیقات به بن بست میرسد و تنها مظنون به دلیل کمبود شواهد باید آزاد شود.
در نتیجه دوور در حالتی پرشور و تنها با پیروی از غریزه خود، مظنون مورد نظر را میرباید که از ایستگاه پلیس آزاد شده و یک اتاق شکنجه واقعی برای او ترتیب میدهد و سعی میکند اعتراف بگیرد. وسواس این پدر رنج کشیده به نتیجه مطلوب نمیانجامد، برعکس، خود این مرد به تبهکاری تبدیل میشود که پا در مسیر لغزنده خشونت گذاشته است. این فیلم دنی ویلنوو نمونه جذابی است که هر مخاطبی میتواند بارها آن را تماشا کند.
در فیلم هیجانانگیز دختران را ببوس، روانشناس و کارآگاه قانونی الکس کراس (مورگان فریمن) با یک آدم ربایی سریالی معروف به کازانووا روبرو است. شیوه وهمآور شکارچی شامل ربودن زنان جوانی میشود که دارای ویژگیهای خاصی هستند و مجموعهای از قربانیان را در لانه زیرزمینی پنهان خود پنهان میکند.
در این بین کراس با کمک کارآگاه کیت مکتیرنان (اشلی جاد)، که خود از چنگال کازانووا فراری است، در یک بازی پیچ خورده و مملو از بازی هیجانانگیز موش و گربه به سمت حل این پرونده حرکت میکند. این فیلم که در پس زمینه کارولینای شمالی آمریکا قرار دارد، تعلیق و رمز و راز را در هم میآمیزد و تصویری ترسناک از وسواس و قدرت ذهن و روان را ارائه میدهد. باید بدانید این تریلر روانشناختی با بازی مورگان فریمن در نقش الکس کراس، بر اساس رمان جیمز پترسون تولید شده است.
این فیلم یکی از بهترین فیلمهای هیجان انگیزی است که تا به حال ساخته شده است، این اثر سینمایی همچنین جوایز اسکار را به خود اختصاص داد، و شایسته هر اسکاری بود که برنده شد. اکثر فیلم در مورد دستگیری بوفالو بیل، قاتل زنجیرهای است که دختر سناتور آمریکایی را قبل از اینکه او را بکشد، ربوده است. سکوت برهها، مخاطبان را با کلاریس استارلینگ (جودی فاستر) کارآموز اف بی آی آشنا میکند.
به او یک وظیفه خاص محول شده است: استخراج اطلاعات از قاتل سریالی آدمخوار بدنام و زندانی، دکتر هانیبال لکتر (آنتونی هاپکینز). اما هدف این ماموریت چیست؟ برای کمک به دستگیری یک قاتل زنجیرهای فعال دیگر، بوفالو بیل (تد لوین)، قبل از اینکه او دوباره به یک فرد حمله کند. این روایت مهیج به کارگردانی جاناتان دمی برنده پنج جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد. این فیلم تعلیق، حل جرم و دستکاری روانی را در هم م آمیزد و فیلمی را خلق میکند که به همان اندازه که تامل برانگیز به نظر میرسد، وحشتناک است.
آزادی انسان یک ارزش بزرگ است. همه از فقدان و از دست دادن عزیزان یا تجربه ضربه ظالمانه ربوده شدن در یک مکان ناشناس میترسند. بنابراین فیلمهای با مضمون آدم ربایی به وضوح هجوم عواطف و احساسات کسانی را که خشونت علیه یک شخص را تجربه کردهاند، نشان میدهد. اکنون ما در ویجیاتو سعی کردیم در جدیدترین فهرست خود نگاهی به برترین آثار این شاخه داشته باشیم.
منبع: ویجیاتو
فیلمهای آدمربایی، بهویژه بهترین فیلمهای آدمربایی، با روایتهای شدید و غیرقابل پیشبینی خود، تجربهای جذاب را ارائه میدهند. همه فیلمهای موجود در این فهرست، از جریان اصلی گرفته تا فیلمهای کمتر شناخته شده، به دلیل به تصویر کشیدن تاثیرگذار مضامین فیلمهای آدمربایی انتخاب شدهاند. آنها رویکردهای متنوعی را که فیلمسازان برای کشف این موضوع پیچیده اتخاذ میکنند، به بهترین شکل منعکس کردهاند. پس در ادامه با معرفی ۱۰ فیلم تماشایی درباره آدم ربایی همراه ما باشید.
Misery
وقتی صحبت از فیلمهای اقتباس شده از رمانهای استیون کینگ میشود، همیشه میتوانید منتظر یک ماجراجویی خوب و هیجانانگیز باشید. «Misery» یکی از این آثار است که داستاننویس معروفی را دنبال میکند که توسط یکی از طرفدارانش از یک تصادف رانندگی نجات مییابد، اما متوجه میشود که طبیعت دلسوز طرفدار روانپریش او تازه شروع بدرفتاریهای خشن و کابوسهای اسارت و آدم ربایی است. «Misery» به کارگردانی راب راینر، فیلمی ترسناک اما حیرتانگیز است که با بازیهای جذاب جیمز کان و کتی بیتس، آن را ارتقا میبخشد.
بسیاری از سکانسهای فیلم به دلیل شدت تنش، زیبایی شناختی و کارگردانی واقع گرایانه مورد تحسین قرار گرفتند. در این فیلم روانشناختی-ترسناک، کتی بیتس در نقش آنی ویلکس شرور میدرخشد که برای بازیش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد، و «Misery» تنها اقتباس استیون کینگ است که موفق به دریافت اسکار شده است.
Ransom
هنگامی که آدم ربایی را به عنوان روشی برای کسب درآمد انتخاب میکنید، بهتر است روانشناسی فردی را که در دام گرفتار شده است، مطالعه کنید. و اگر بتوانید به سادگی قربانی خود را ببندید، او را به زیرزمینی سرد بیندازید و فرصت گفتن درباره خودش را از او سلب کنید، پس پیش بینی اینکه بستگان غمگین فرد ربوده شده چگونه رفتار خواهند کرد یک هنر واقعی است.
تام مولن، قهرمان فیلم هیجانانگیز ران هاوارد به نام باج، به عنوان یک میلیونر، آماده است تا به آدم رباهایی که پسرش را ربودهاند امتیاز بدهد. اما زمانی که انتقال پول اشتباه میشود و تاجر به این نتیجه میرسد که مجرمان اجازه نمیدهند کودک زنده بماند، چیزی در روانشناسی قهرمان به ظاهر انعطاف پذیر مل گیبسون تغییر میکند. این یعنی او خودش ریسک میکند و وارد جریانی خطرناک میشود. گامی نومیدانه که میتواند به یک نتیجه غیرمنتظره منجر شود.
Cellular
هنگام اجرای یک طرح آدم ربایی، هرگز نباید به شانس و نگه داشتن یک تلفن معیوب در مکان نگهداری هم اعتماد کنید؛ چرا که در این صورت قطعاً مشکلی پیش خواهد آمد. در فیلم «Cellular»، جنایتکاران، که از گروه پلیسهای فاسد و بی رحمی هستند که یک معلم ساده را گروگان گرفتند، از شر قطعات به ظاهر ناامیدکننده یک تلفن خراب خلاص نمیشوند و این شروع یک داستان آدم ربایی هیجانانگیز است.
در همین حال، معلم ربوده شده موفق میشود جزئیاتی را جمع آوری کند و حتی با یک شماره تصادفی که شماره یک پدر جوان به نام رایان است تماس بگیرد. متأسفانه برای تبهکاران، یک تماس گیرنده غیرمنتظره وضعیت را آشفته میکند؛ اما چرا؟ چون آن مرد برای نجات زن ربوده شده میشتابد. با دانستن تیم بازیگران این فیلم، نادیده گرفتن آن سخت است: کیم باسینجر در نقش قربانی، کاپیتان آمریکا، کریس ایوانز در نقش نجاتدهنده و جیسون استاتهام در نقش غیرمعمول شخصیت شرور اصلی و رباینده.
Man on Fire
معمولاً توطئههای فیلمهای آدمربایی حول محور جنایتکاران و قربانیان آنها میچرخد، اما گاهی اوقات رابطه بین شخص اول و دوم آنقدر پیچیده میشود که برای حل مناقشه نیاز به دخالت «نیروی سوم» است. در فیلم جنایی اکشن تونی اسکات، آن شخص سوم شخصیت دنزل واشنگتن است، یک مامور سابق سیا که توسط یک تاجر مکزیکی استخدام شده است که از جان او و دختر نه سالهاش دفاع کند.
هنگامی که دختر تاجر توسط افراد ناشناس ربوده میشود، نجات او برای محافظ دختر به یک موضوع مرگ و زندگی تبدیل میشود. حتی این پیام که ممکن است کودک در طی یک تلاش ناموفق برای انتقال باج جان خود را از دست داده باشد، مرد عصبانی را متوقف نمیکند، اکنون او درگیر انتقام است و حتی یک شرور که در این آدم ربایی بی رحمانه دخیل است، نمیتواند از قصاص پنهان بماند.
Taken
اغلب، قربانیان آدم ربایی، حتی در ازای دریافت پاداش پولی، هیچ شانسی برای نجات ندارند. شانس فرار از دست مجرمان در اینجا ناچیز است، اما صفر نیست. برای مثال، شاید روزی معلوم شود پدر یکی از دخترانی که برای فروش به یک فاحشه خانه ربوده شده، ممکن است یک مامور ویژه بازنشسته باشد. شخصیت لیام نیسون در فیلم «ربوده شده» برای سالها زندگی عادی خانوادگی خود را انکار نکرد و بعد از اینکه فهمید دخترش در شهری غریب ناپدید شده است، دست از کار کشید و برای نجات دخترش به آنجا آمد.
اکنون با تواناییهایی که دارد پا به میدان مبارزه و نجات دخترش از دست آدمربایان میگذارد، او به دنبال این اشرار خواهد آمد و برای آن سندیکای جنایتکار که به حریم خانواده او دست درازی کردهاند، سنگ تمام نمیگذارد. این اکشن جذاب پیر مورل آنقدر مورد پسند تماشاگران قرار گرفت که دو دنباله دیگر نیز برای آن تولید شد. اگر میخواهید حس شوم یافتن یک ربوده شده را درک کنید، این رقص مرگبار با خطر را تماشا کنید.
Changeling
هر داستان آدم ربایی به دیدار مجدد و شادی از عزیزان جدا شده ختم نمیشود و حتی سینمایی چون جریان اصلی هالیوود که از لمس لبههای خشن دوری میکند نیز با این موضوع غریبه نیست. هرچند، برای یک داستان واقعاً دشوار درباره ناپدید شدن یک کودک و جستجوی ابدی او، به چنگ آهنین کارگردانی چون کلینت ایستوود و استقامت پولادین بازیگری همچون آنجلینا جولی نیاز است.
فیلم «بچه جایگزین» داستان واقعی کریستین کالینز را روایت میکند که والتر پسر نه سالهاش آخرین نفر در لیست طولانی پروندههای حل نشده است. پلیس برای پنهان کردن این بی کفایتی خود در حل پرونده، پسر دیگری را به مردم معرفی میکند و او را به عنوان والتر جا میزند و مادر که نمی خواهد جایگزین پسرش را قبول کند، دیوانه اعلام میشود. این زن حتی برای معالجه اجباری به بیمارستان روانی فرستاده میشود، اما از تلاش برای رسیدن به عدالت و پیوستن به فرزندش دست نمیکشد.
The Call
در اینجا یک دختر ربوده شده دیگر محور داستان است و دوباره قربانی در صندوق عقب یک ماشین حبس شده است. فقط اکنون این پدر و مادر فرد ربوده شده نیست که باید به دنبال آدم ربایان بگردد، بلکه یک اپراتور ساده نجات با بازی هالی بری است. در د استان این فیلم، شش ماه پیش، اشتباه شخصیت قهرمان هالی بری به یک تراژدی منجر شد و دختری که با 911 تماس گرفته بود درگذشت.
حالا، وقتی اپراتورهای خدمات اضطراری بار دیگر تماسی در مورد آدم ربایی دریافت میکند، شخصیت اصلی وظیفه خود میداند که این بار قربانی بیگناه را به هر قیمتی نجات دهد. در ادامه تحقیقاتی که به موازات نحوه نظارت امدادگران بر حرکت قربانی انجام میشود، به رسیدن به نام یک دیوانه منجر میشود، همان کسی که شش ماه قبل، ضربه مهلکی به دختری وارد کرد که به دنبال حمایت امدادگران بود. اکنون این اپراتور تشنه قصاص و عدالت خودش به میدان حادثه میرود تا شخصاً با مجرم تسویه حساب کند.
Prisoners
تا به حال فقط در مورد شرورانی صحبت کردهایم که برای اهداف خودخواهانه یا به دلیل انگیزههای روانی عجیب افراد را میربایند، اما آیا یک فرد عادی که به سادگی به ناامیدی کشیده میشود میتواند تبدیل به یک جنایتکار شود؟ کلر دوور پدر غمگین و خشمگین دختری است که در روز شکرگزاری ناپدید شد. اکنون با گذشت زمانی پلیس قادر به کمک نیست، تحقیقات به بن بست میرسد و تنها مظنون به دلیل کمبود شواهد باید آزاد شود.
در نتیجه دوور در حالتی پرشور و تنها با پیروی از غریزه خود، مظنون مورد نظر را میرباید که از ایستگاه پلیس آزاد شده و یک اتاق شکنجه واقعی برای او ترتیب میدهد و سعی میکند اعتراف بگیرد. وسواس این پدر رنج کشیده به نتیجه مطلوب نمیانجامد، برعکس، خود این مرد به تبهکاری تبدیل میشود که پا در مسیر لغزنده خشونت گذاشته است. این فیلم دنی ویلنوو نمونه جذابی است که هر مخاطبی میتواند بارها آن را تماشا کند.
Kiss the Girls
در فیلم هیجانانگیز دختران را ببوس، روانشناس و کارآگاه قانونی الکس کراس (مورگان فریمن) با یک آدم ربایی سریالی معروف به کازانووا روبرو است. شیوه وهمآور شکارچی شامل ربودن زنان جوانی میشود که دارای ویژگیهای خاصی هستند و مجموعهای از قربانیان را در لانه زیرزمینی پنهان خود پنهان میکند.
در این بین کراس با کمک کارآگاه کیت مکتیرنان (اشلی جاد)، که خود از چنگال کازانووا فراری است، در یک بازی پیچ خورده و مملو از بازی هیجانانگیز موش و گربه به سمت حل این پرونده حرکت میکند. این فیلم که در پس زمینه کارولینای شمالی آمریکا قرار دارد، تعلیق و رمز و راز را در هم میآمیزد و تصویری ترسناک از وسواس و قدرت ذهن و روان را ارائه میدهد. باید بدانید این تریلر روانشناختی با بازی مورگان فریمن در نقش الکس کراس، بر اساس رمان جیمز پترسون تولید شده است.
The Silence of the Lambs
این فیلم یکی از بهترین فیلمهای هیجان انگیزی است که تا به حال ساخته شده است، این اثر سینمایی همچنین جوایز اسکار را به خود اختصاص داد، و شایسته هر اسکاری بود که برنده شد. اکثر فیلم در مورد دستگیری بوفالو بیل، قاتل زنجیرهای است که دختر سناتور آمریکایی را قبل از اینکه او را بکشد، ربوده است. سکوت برهها، مخاطبان را با کلاریس استارلینگ (جودی فاستر) کارآموز اف بی آی آشنا میکند.
به او یک وظیفه خاص محول شده است: استخراج اطلاعات از قاتل سریالی آدمخوار بدنام و زندانی، دکتر هانیبال لکتر (آنتونی هاپکینز). اما هدف این ماموریت چیست؟ برای کمک به دستگیری یک قاتل زنجیرهای فعال دیگر، بوفالو بیل (تد لوین)، قبل از اینکه او دوباره به یک فرد حمله کند. این روایت مهیج به کارگردانی جاناتان دمی برنده پنج جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد. این فیلم تعلیق، حل جرم و دستکاری روانی را در هم م آمیزد و فیلمی را خلق میکند که به همان اندازه که تامل برانگیز به نظر میرسد، وحشتناک است.
کلام پایانی
آزادی انسان یک ارزش بزرگ است. همه از فقدان و از دست دادن عزیزان یا تجربه ضربه ظالمانه ربوده شدن در یک مکان ناشناس میترسند. بنابراین فیلمهای با مضمون آدم ربایی به وضوح هجوم عواطف و احساسات کسانی را که خشونت علیه یک شخص را تجربه کردهاند، نشان میدهد. اکنون ما در ویجیاتو سعی کردیم در جدیدترین فهرست خود نگاهی به برترین آثار این شاخه داشته باشیم.
منبع: ویجیاتو
https://teater.ir/news/58885