به نظر می‌رسد چنین تِمی از دنیای آلن تانر بسیار دور است. این داستان خشونت آمیز با پسزمینه‌های اجتماعی اش نوعی واقع گرائی و ناتورالیسم را به فیلمساز تحمیل می‌کند که آلن همواره از آن دوری کرده است.
چارسو پرس: داستان فیلم درباره ی دو دختر جوان سوئیسی ست با پیشینه هائی بسیار متفاوت از هم، یکی از آنها کارمند و دیگری دانشجوی تاریخ است.

این دو دختر پس از آنکه در حین پیاده روی با هم آشنا می شوند تصمیم می‌گیرند برای استراحت و فراغ از زندگی و روابط ناموفق خود به سراسر روستاهای سوئیس سفر کنند.

وقتی تمام پول شان در رستوران‌ها و هتل‌ها خرج می‌شود به گدائی می‌افتند و شب‌ها در اصطبل می‌خوابند.
دخترها با کشف غیرمنتظره‌ی یک تفنگ در داشبورد یک ماشین، وارد دنیای جدیدی می‌شوند و ماجراجوئی هایشان دراماتیک‌تر می‌شود!


مسیدور به معنای فصل خرمن است و وقتی در صحنه‌ای از فیلم از یکی از دخترها نامش پرسیده می‌شود او خود را با نام جعلی مسیدور معرفی می‌کند.

 ساخت این فیلم را ابتدا موریس پیالا بر مبنای فیلمنامه‌ای از خودش آغاز کرده بود که بعد آلن تانر ساخت آن را به شرطی به عهده گرفت که به او  اجازه داده شود تا ایده ی اصلی  پیالا را بازسازی کرده و از داستان خشن او به عنوان وسیله‌ای برای روایت  مشغله‌های شخصی‌تر خودش بهره ببرد.

فیلمنامه‌ی پیالا هم مبهم بود از یک داستان جنائی واقعی که در دهه‌ی هفتاد در فرانسه به سرفصل خبری تبدیل شده بود. خبر دو دختر جوان که در دوره گردی‌های خود دست به جنایات تکان دهنده‌ای زده بودند که سرانجام نیز به مرگ شان ختم شد.


به نظر می‌رسد چنین تِمی از دنیای آلن تانر بسیار دور است. این داستان خشونت آمیز با پسزمینه‌های اجتماعی اش نوعی واقع گرائی و ناتورالیسم را به فیلمساز تحمیل می‌کند که آلن همواره از آن دوری کرده است و  خود نیز گفته که از فیلمبرداری صحنه های دارای خشونت فیزیکی، بیزار است. با این حساب، مسیدور در بین آثار تانر، تنها فیلمی ست که فردی در آن به دلائل غیرطبیعی می‌میرد!

در عین حال این غم‌انگیزترین فیلم تانر نیز هست که طنز کلامی و کمدی موقعیت‌هایش نیز چیزی از بار یاس و اندوه آن نمی کاهد.

ایده‌ی تانر در این فضای پر آرامش روستائی که به میدان تجربه و سرگرمی های جنایت بار دو شخصیت اصلی‌اش تبدیل می شود در واقع تصویر کردن محدودیت های آزادی‌ست.