۲۵ سال پیش در چنین روزی، شاهکار ابدی واچفسکیها، "ماتریکس" به سینماها آمد.
علمیتخیلی اکشن و فلسفی که بیشک یکی از پیشگامانهترین و آیکونیکترین ساختههای تاریخ سینماست.
در سال ۱۹۹۵، لانا و لیلی واچوفسکی فیلمنامه فیلم «Assassins» را نوشتند. تهیهکنندهی آن فیلم جوئل سیلور بود و واچوفسکیها فیلمنامهی جدیدشان به نام «ماتریکس» را به او نشان دادند.
علیرغم آنکه سیلور عاشق فیلمنامه شده بود، اما اصرار واچوفسکیها برای آنکه خودشان کارگردانی اثر را برعهده بگیرند را نمیپذیرفت.
واچوفسکیها هزینهی ساخت فیلم را محاسبه کردند: ۱۸۰ میلیون دلار ناقابل! کمپانی برادران وارنر اعلام کرد که حاضر نیست بیشتر از ۶۰ میلیون دلار هزینه کند، به همین دلیل لوکیشن فیلمبرداری به استرالیا تغییر پیدا کرد.
بنابراین، نماهای وسیع شهری که در فیلم میبینیم، در واقع در شهر سیدنی جریان دارند و صرفا نام خیابانها از شهر شیکاگو، جایی که خواهران واچوفسکی در آن بزرگ شدهاند، بر آنها گذاشته شد.
برای تجسم فیلمنامه خود، واچوفسکیها سه طراح کمیک استریپ را استخدام کردند: استیو اسکروسی، جف دارو و تانی کونیتاکه. آنها باهم یک کمیک استریپ ۶۰۰ صفحهای خلق کردند که اساساً به عنوان یک استوریبورد (مجموعه تصاویری که خلاصه تصویری از داستان را به نمایش میگذارد) برای ماتریکس عمل کرد.
مدیر فیلمبرداری این فیلم بیل پوپ بود. او و واچوفسکیها فیلمی با ظاهری خیرهکننده خلق کردند که هنوز هم فوقالعاده و پیشگام به نظر میرسد.کار آنها چیزی شبیه به جادو بود.
هر صحنهای که در ماتریکس اتفاق میافتد، تم سبز ملایم دارد.
صحنههای دنیای واقعی اما، تم آبی دارند و هیچ هالهی سبزی در آنها دیده نمیشود.
صحنههای دنیای تمرینی نیز تم زرد ملایمی دارند.
وارنر که از کندی پیشرفت کار ناراضی بود، به واچوفسکیها هشدار داد که خودش وارد عمل خواهد شد؛ پس واچوفسکیها و تدوینگر فیلم، سکانس افتتاحیه را با جلوههای ویژه و صوتی موقت به پایان رساندند و بعد از اینکه وارنر آن را دید، دیگر مزاحمتی برایشان ایجاد نکرد.
از یک سو کمیک «ناپیدایان» (نوشته گرنت موریسون) داستان شخصیتی به نام «The One» را دنبال میکند که سرنوشتش آزاد کردن بشریت است و از سوی دیگر، خود واچوفسکیها انیمههای «آکیرا» و «نینجا اسکرول» را به عنوان الهامات مهمشان ذکر کردند.
ماتریکس مستقیما از این انیمه الهام گرفته است.
کیانو ریوز انتخاب اول واچوفسکیها برای بازی در نقش نئو نبود.
جانی دپ، لئوناردو دیکاپریو و برد پیت همگی بازی در نقش نئو را رد کردند. لو دایموند فیلیپس نیز فیلمنامه را دریافت کرد و وقتی مدیر برنامهاش به او گفت «این فیلم حتماً شکست میخورد»، آن را رد کرد.
کیانو ریوز برای بازی در فیلم مجموعا ۳۵میلیون دلار دستمزد گرفت. او ۷۰٪ از این مبلغ را به تحقیقات روی سرطان خون اهدا کرد. همچنین هنگام فیلمبرداری دنبالههای فیلم، او به تیمهای جلوههای ویژه و لباس هرکدام ۱میلیون دلار هدیه داد. در پایان سهگانه، او ۷۵میلیون دلار اهدا کرده بود!
بازیگران زن زیادی برای نقش ترینیتی کاندید شده بودند. ماریسا تومی، سلما هایک و آنجلینا جولی این نقش را رد کردند.
جیدا پینکت اسمیت نیز برای این نقش تست داد و حتی با کیانو ریوز تست گریم و لباس هم انجام داد که قسمتش نشد ولی بعدا در فیلم "ماتریکس: بارگذاری مجدد" در نقش نایوبی ظاهر شد.
کری-آن ماس این نقش را به دست آورد و ماهها تحت آموزش قرار گرفت. او میخواست تا حد امکان خودش بدلکاریها را انجام دهد، اما مچ پایش پیچ خورد و مجروح شد، اما او که نگران بود که واچوفسکیها او را جایگزین کنند، تا بعد از فیلمبرداری به کسی نگفت که آسیب دیده است.
کرو گفت که نمیتواند از صفحه ۴۲ فیلمنامه عبور کند و کانری هم آن را رد کرد زیرا آن را درک نمیکرد. با این حال، با بازی لارنس فیشبرن این نقش به طور فوقالعادهای ماندگار و آیکونیک شد.
قبل از اینکه هوگو ویوینگ برای نقش مامور اسمیت انتخاب شود، واچوفسکیها ژان رنو را میخواستند، اما او این نقش را رد کرد تا در فیلم گودزیلا (۱۹۹۸) بازی کند که البته باز هم، ویوینگ انتخاب بینقصی بود و نمیتوان امروز جز او کسی را در این نقش متصور شد.
سکانسهای مبارزهی هنرهای رزمی ترکیبی در ماتریکس آیکونیک هستند. طراح این سکانسها وو-پینگ یوئن، بدلکار افسانهای هنگکنگی بود. او کنترل کاملی بر مبارزات داشت و چهار ماه قبل از فیلمبرداری، بازیگران را آموزش داد.
در همین راستا و برای اینکه حرکت تا حد ممکن روان باشد، دوربینها به جای سرعت معمولی ۲۴ فریمبرثانیه، با سرعت ۱۲۰۰۰ فریمبرثانیه تصویربرداری میکردند!
ماتریکس با اکران خود، تماشاگران و فیلمسازان را تحت تأثیر قرار داد.
جیمز کامرون ماتریکس را «یکی از اصیلترین و تأثیرگذارترین فیلمهای علمی-تخیلی تاریخ» نامید.
کوئنتین تارانتینو نیز تماشای ماتریکس را «تجربهای متحیرکننده» توصیف کرد و گفت (در ویدیو):
در حالی که بودجهای ۶۳ میلیوندلاری را به خود دیده بود، توانست بیش از ۴۶۰ میلیون دلار در سراسر دنیا بفروشد و تبدیل به پرفروشترین فیلم سال وارنر و چهارمین فیلم پرفروش آن سال سینما باشد. فیلمی بدون تاریخ انقضا و مبین جادوی سینما.
https://teater.ir/news/58978