حسن لطفی در روزنامه اعتماد نوشت : در اینکه کنار تفکری که سینما را یکدست میخواهد، نبوده و نیستم، شکی ندارم . تنوع فیلمهای روی پرده آرزوی دیرینهای است که با آن میتوان حق انتخاب را به مخاطب داد . در چنان حالتی اگر تمساح خونی، فسیل، هتل و…. پرفروش باشد کسی نمیتواند خرده بگیرد . اما وقتی ناصر تقوایی، سعید روستایی، جعفر پناهی و… به هر دلیلی فیلم نسازند و اکران سینماها در اختیار فیلمهای کمدی عامهپسند و سفارشی دولتی قرار گیرد وضعیت فرق میکند .
چارسو پرس: حسن لطفی در روزنامه اعتماد نوشت : در اینکه کنار تفکری که سینما را یکدست میخواهد، نبوده و نیستم، شکی ندارم . تنوع فیلمهای روی پرده آرزوی دیرینهای است که با آن میتوان حق انتخاب را به مخاطب داد . در چنان حالتی اگر تمساح خونی، فسیل، هتل و…. پرفروش باشد کسی نمیتواند خرده بگیرد . اما وقتی ناصر تقوایی، سعید روستایی، جعفر پناهی و… به هر دلیلی فیلم نسازند و اکران سینماها در اختیار فیلمهای کمدی عامهپسند و سفارشی دولتی قرار گیرد وضعیت فرق میکند .
نمیخواهم بگویم و بنویسم در چنان حالتی فیلمهای فسیل و هتل و…. نمیفروشد . قطعا این فیلمها فروش بالایی خواهد داشت و چرخه اقتصاد سینما را به چرخش در میآورد . اما در چنان حالتی بینندگانی که پی سینمایی متفاوتتر و به گمانم درستتر، هنریتر، متعهدتر و…. هستند هم فقط در سینمای خانگی بهدنبال فیلمهای مورد نظر خود نمیگردند . فیلمهایی که دغدغه سازندگانش فقط پاسخ به غم نان نیست . فیلمهایی که به گواه تاریخ سینما ماندگارتر و جاودانهتر هم هستند .
فیلمهایی که در موارد بسیاری از سر خوشی و در آرامش ساخته نشدهاند و سازندگانش برای ساخت آن چه مرارتها کشیدهاند و چه خطرها کردهاند. خلاف جهت سینمای مرسوم گام برداشتهاند و دوربینشان پی داستانها و روایتهایی بوده که نوتر و تازهتر باشد . فیلمهایی که بیش و پیش از هر چیزی نیازمند استقلالی است که فیلمساز را از رفتن زیر بلیت سرمایه و فرمایشات دولتی و رسمی دور میکند .
استقلالی که تحققش در سینما (بهواسطه وابستگی زیادش به پل و امکانات) چندان ساده نیست . ساده نیست ولی غیر ممکن هم نیست . در سینمای دنیا فیلمهای درجه یکی وجود دارد که با تمام مشکلات موجود ساخته شده و دیر یا زود به دست مخاطبش رسیده است . فیلمهایی که گاه در زمان ساخت خرجش با برجش همخوان نبوده و بعضی مواقع سازندهاش دست بهدامان هنرپیشه مایهداری شده و در مواقعی فیلمسازش با سادهترین و کم هزینهترین شکل ممکن ذهنیتش را به تصویر کشیده اما نتیجهاش به عالم سینما و مخاطبانش رنگ و بو وجلوه بهتری داده است .
سینما را از چنبره عوامانه ساختن و حرکت در مسیری سخیف خارج کرده است . فیلمهایی که حکم شمعی در تاریکی پیدا کردهاند و….. نمونه یک چنین فیلمی را چند وقت پیش دیدم . فیلمی از محمد علی سجادی که اقتباس درستی از رمان جاودانه صادق هدایت (بوف کور بود) در مورد این فیلم و حرکتی که محمد علی سجادی در سالهای اخیر برای رسیدن به سینمای مستقل شروع کرده باید مفصل نوشت . عجالتا فقط یک خبر خوش را تکرار کنم . سینمای مستقل ایران با تمام موانع رسمی و غیر رسمی سر راهش هنوز نفس میکشد .
نمیخواهم بگویم و بنویسم در چنان حالتی فیلمهای فسیل و هتل و…. نمیفروشد . قطعا این فیلمها فروش بالایی خواهد داشت و چرخه اقتصاد سینما را به چرخش در میآورد . اما در چنان حالتی بینندگانی که پی سینمایی متفاوتتر و به گمانم درستتر، هنریتر، متعهدتر و…. هستند هم فقط در سینمای خانگی بهدنبال فیلمهای مورد نظر خود نمیگردند . فیلمهایی که دغدغه سازندگانش فقط پاسخ به غم نان نیست . فیلمهایی که به گواه تاریخ سینما ماندگارتر و جاودانهتر هم هستند .
فیلمهایی که در موارد بسیاری از سر خوشی و در آرامش ساخته نشدهاند و سازندگانش برای ساخت آن چه مرارتها کشیدهاند و چه خطرها کردهاند. خلاف جهت سینمای مرسوم گام برداشتهاند و دوربینشان پی داستانها و روایتهایی بوده که نوتر و تازهتر باشد . فیلمهایی که بیش و پیش از هر چیزی نیازمند استقلالی است که فیلمساز را از رفتن زیر بلیت سرمایه و فرمایشات دولتی و رسمی دور میکند .
استقلالی که تحققش در سینما (بهواسطه وابستگی زیادش به پل و امکانات) چندان ساده نیست . ساده نیست ولی غیر ممکن هم نیست . در سینمای دنیا فیلمهای درجه یکی وجود دارد که با تمام مشکلات موجود ساخته شده و دیر یا زود به دست مخاطبش رسیده است . فیلمهایی که گاه در زمان ساخت خرجش با برجش همخوان نبوده و بعضی مواقع سازندهاش دست بهدامان هنرپیشه مایهداری شده و در مواقعی فیلمسازش با سادهترین و کم هزینهترین شکل ممکن ذهنیتش را به تصویر کشیده اما نتیجهاش به عالم سینما و مخاطبانش رنگ و بو وجلوه بهتری داده است .
سینما را از چنبره عوامانه ساختن و حرکت در مسیری سخیف خارج کرده است . فیلمهایی که حکم شمعی در تاریکی پیدا کردهاند و….. نمونه یک چنین فیلمی را چند وقت پیش دیدم . فیلمی از محمد علی سجادی که اقتباس درستی از رمان جاودانه صادق هدایت (بوف کور بود) در مورد این فیلم و حرکتی که محمد علی سجادی در سالهای اخیر برای رسیدن به سینمای مستقل شروع کرده باید مفصل نوشت . عجالتا فقط یک خبر خوش را تکرار کنم . سینمای مستقل ایران با تمام موانع رسمی و غیر رسمی سر راهش هنوز نفس میکشد .
https://teater.ir/news/59292