ژانر ابرقهرمانی یکی از ژانرهای موفق تاریخ سینما است، اما این ژانر هم دیوانگی‌های مخصوص خودش را دارد. در ادامه نگاهی می‌اندازیم به عجیب‌ترین فیلم‌های ابرقهرمانی تاریخ سینما.

چارسو پرس: بدون شک ژانر ابرقهرمانی یکی از پرطرفدارترین ژانرهای سینما است، اواخر دهه ۲۰۱۰ میلادی هیچ ژانری به اندازه‌ی ژانر ابرقهرمانی محبوب نبود. پیچیدگی‌های شخصیت‌های این ژانر، حضور آن‌ها در بین محبوب‌ترین فیلم‌ها را تضمین می‌کرد. با وجود این که بعد از به اتمام رسیدن دنیای مارول به نظر می‌رسید مهم‌ترین فاز این مجموعه فیلم‌ها از نظر تبلیغاتی به پایان رسیده است، ساخته شدن چنین فیلم‌هایی هرگز متوقف نشد. استودیوها بیشترین سرمایه‌گذاری را در این ژانرها انجام داده‌اند و احتمالاً هرگز سرمایه‌گذاری روی این ژانر را متوقف نخواهند کرد؛ چه در سینما و چه در تلویزیون. فیلم‌های ابرقهرمانی قرار نیست به این زودی‌ها جایی بروند.


با این حال ژانر ابرقهرمانی همیشه به اندازه‌ی امروز دوست‌داشتنی نبوده است. طی کردن روند رو به رشد برای این ژانر اجتناب ناپذیر بود، آن چه زمانی به عنوان یک پروسه‌ی تجربی از داستان‌گویی در نظر گرفته می‌شد، با فرا رسیدن قرن بیست و یکم تبدیل به یکی از موفق‌ترین انواع فیلم‌ها شد. بی‌شک آن چه امروزه مخاطبان سینمایی به عنوان فیلم‌هایی در ژانر ابرقهرمانی می‌شناسند، تنها فیلم‌های موجود در این ژانر نیستند. فیلم‌هایی وجود دارند که نام آن ها فراموش شده‌اند؛ فیلم‌هایی که عجیب، زشت و زیبا هستند.


۲۰. مترومن (The Meteor Man)

  • سال تولید: ۱۹۹۳
  • کارگردان: رابرت ناونزند
  • بازیگران: مارلا گیبس، ادی گریفن، رابرت گویلام، جیمز ارل جونز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۲۵ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۲۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۲ از ۱۰

در فیلم ابرقهرمانی کمدی «مترومن»، جفرسون معلم مدرسه‌ای ساده است که از زندگی کردن در محیط خشن شهر واشنگتن خسته شده است. جرایم خیابانی در این شهر مدام به وقوع می‌پیوندند و توسط روسا جرم و جنایت که از اعمال خود پشیمان نیستند هبری می‌شوند. یک روز جفرسون توسط یک شهاب‌سنگ مورد حمله قرار می‌گیرد و به شدت مصدوم می‌شود. این مصدومیت او را راهی بیمارستان می‌کند، اما آن طور که در ادامه مشخص می‌شود، تمام زخم‌های او به صورت معجزه‌آسایی التیام می‌یابند و او مجهز به قدرت‌های ماورایی می‌شود.


جفرسون تبدیل به یک قهرمان نقاب‌دار می‌شود که در تلاش است تا جرم و جنایت را از محله‌اش پاک کند. رابرت ناونزند این فیلم را نوشته است، تهیه کرده و کارگردانی نموده و البته که بازیگر نقش اصلی آن هم می‌باشد. «مترومن» محصولی دیوانه‌کننده با توجه به زمان اکرانش است. جلوه‌های ویژه‌ی این فیلم به شکلی خنده‌دار بر خلاف جریان هنری وقت به کار برده شده‌اند. این فیلم داستانی جذاب و کمدی درباره‌ی ابرقهرمانی است که از قدرت‌های خود استفاده می‌کند تا با جرایم خیابانی بجنگد. افراد زیادی نیستند که حالا این فیلم را به خاطر داشته باشند، اما کسانی که طی دهه‌ی ۹۰ میلادی بزرگ شده‌اند، به خاطر بازپخش‌های فراوان این فیلم، احتمالاً با آن آشنا هستند. این فیلم بیش از هر چیز به دنبال بازیگرانی که نقش‌های کوتاهی در آن ایفا کردند شناخته می‌شود؛ از جمله بیگ‌ددی، کین لوتر، وندراس هیلد و سیمباد.


۱۹. مردان اسرارآمیز (Mystery Men)

  • سال تولید: ۱۹۹۹
  • کارگردان: کینکا آشر
  • بازیگران: هانک آزاریا، کلرک فورلانی، بن استیلر، ویلیام اچ. میسی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰

«مردان اسرارآمیز» داستان گروهی از ابرقهرمانان است که هیچ چیز ابرقهرمانانه‌ای درباره‌ی آن‌ها وجود ندارد. آن‌ها در شهر چمپیون زندگی می‌کنند؛ جایی که در آن، کاپیتان امیزینگ مقابل جرم و جنایت می‌ایستد. امیزینگ فردی بدون ترس است که متاسفانه توسط یک ضد قهرمان عاشق دیسکو به نام کاسانووا فرانکشتاین دستگیر می‌شود. این تیم متشکل از قهرمانان ضعیف تصمیم می‌گیرند با راضی کردن کسانی که به هدفشان اعتقاد دارند، در مقابل این گروه خلافکار قرار بگیرند. آن‌ها از هرچه در توان دارند استفاده می‌کنند تا صلح و آرامش را به محله بازگردانند. بازیگران این فیلم نقش‌آفرینی‌هایی ماندگار از خودشان ارائه می‌دهند. بن استیلر، جیانی گرافالو، ویلیام اچ. میسی، جفری راش و کلرک فورلانی از بازیگران این فیلم هستند و احتمالاً تمام بودجه‌ی این فیلم صرف همین بازیگران شده است. بودجه‌ای که این فیلم هرگز نتوانست جبرانش کند، چرا که در گیشه با شکست مواجه شد. امروزه می‌توان این فیلم را به عنوان یک فیلم کالت در نظر گرفت و باید پرسید چرا ادامه‌ای برای آن ساخته نمی‌شود.


۱۸. هاوارد اردکه (Howard the Duck)

  • سال تولید: ۱۹۸۶
  • کارگردان: ویلارد هیاک
  • بازیگران: لی تامپسون، جفری حونز، تیم رابینز، چیپ زاین
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۲۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۷ از ۱۰

«هاوارد اردکه» داستان هاوارد است؛ اردکی که در دنیای اردک‌ها زندگی می‌کند و بعد از این که صندلی‌اش خراب می‌شود، به طور اتفاقی روی زمین فرود می‌آید. بورلی، دختری که او به واسطه‌ی جنگیدن با مجرمان نجاتش می‌دهد، تصمیم می‌گیرد به هاوارد کمک کند تا بتواند او را به سرزمین خودش بازگرداند، اما امیدی وجود ندارد. هاوارد یک شغل پیدا می‌کند، اما نمی‌تواند در آن موفق باشد و بورلی همیشه به او آرامش می‌دهد. در نهایت آن‌ها از نظر احساسی با یکدیگر وارد رابطه می‌شوند و اگر فکر می‌کنید که این فیلم به اندازه‌ی کافی عجیب نیست، صبر کنید تا ارباب تاریکی وارد داستان شود، بورلی را بدزدد و هاوارد تلاش کند تا او را نجات دهد.


این فیلم مستقیم از ذهن جورج لوکاس، خالق دنیای «جنگ ستارگان» بیرون آمده است. «هاوارد اردکه» سعی می‌کند فیلمی ابر قهرمانی باشد، اما بیش از حد ساده‌انگارانه است. اگر بازخوردهای این فیلم در هنگام اکران را در نظر بگیریم، می‌توان دریافت که این فیلم هرگز توسط جامعه به خوبی درک نشد. بسیاری این فیلم را یکی از بدترین فیلم‌های ساخته شده در تاریخ سینما می‌دانند. اگرچه این فیلم یک فیلم کالت است که طرفداران دوآتیشه‌ی مخصوص خودش را دارد، اما باید به این نکته توجه کرد که این فیلم قرار نیست یک فیلم ابرقهرمانی معمولی باشد. باید یک نکته را در نظر بگیرید، هنگامی که به ابرقهرمان‌ها فکر می‌کنید هرگز تصویر یک اردک به ذهنتان نمی‌رسد؛ آن هم اردکی که به هنرهای رزمی تسلط داشته باشد. درست است؟


۱۷. موشک‌زن (The Rocketeer)

  • سال تولید: ۱۹۹۱
  • کارگردان: جو جانستون، مارک دیندال
  • بازیگران: بیلی کمبل، جنیفر کانلی، آلن آرکین، تیموتی دالتون
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰

«موشک‌زن» جو جانستون مخاطبان را به اواخر دهه‌ی ۱۹۳۰ میلادی در کالیفرنیا می‌برد؛ جایی که هاوارت هیوز پرنفوذ است و نازی‌ها توانسته‌اند به جامعه‌ی آمریکا رخنه کنند. آخرین اختراع هیوز، یک موشک، دزدیده می‌شود، اما در نهایت به دست یک خلبان حرفه‌ای به نام کلیپ سکورد می‌رسد. سکورد و مکانیکش، پی وی، شروع به آزمایش کردن دستگاه می‌کنند و رزمایش‌های آن‌ها به سرعت توجه نازی‌ها، ماموران اف‌بی‌آی و مجرمان را جلب می‌نماید. سکورد چه می‌کند؟ او از این دستگاه استفاده می‌کند تا با جرم و جنایت بجنگد. با وجود دریافت کردن نظر مثبت منتقدان و مخاطبان، این فیلم نتوانست برای دیزنی سودآوری زیادی داشته باشد. این فیلم فیلمی نبود که توانایی تبدیل شدن به یک مجموعه فیلم را داشته باشد، اما «موشک‌زن» یک فیلم علمی-تخیلی اکشن هیجان انگیز است که مسیر فیلم‌های ابرقهرمانی را طی می‌کند و از خشونت رنج نمی‌برد. جلوه‌های ویژه‌ی این فیلم تاثیرگذار هستند و طراحی صحنه‌ی آن یکی از بهترین‌های تاریخ می‌باشد. بسیاری هنوز هم منتظر ادامه‌ای برای این فیلم هستند.


۱۶. ماجراهای بوکارو بانزایی در بعد هشتم (The Adventures of Buckaroo Banzai Across the 8th Dimension)

  • سال تولید: ۱۹۸۴
  • کارگردان: و. د. ریشتر
  • بازیگران: پیتر ولر، آلن بارکین، جف لیسگو، جف گلدبلوم
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۶ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰

این فیلم یک مثال خوب در زمینه‌ی فیلم‌هایی است که فقط طی دهه ۸۰ میلادی می‌توانستند ساخته شوند؛ دوره‌ای که در آن هم مخاطبان و هم تهیه کنندگان نسبت به ایده‌های جدید پذیراتر بودند. چنین فیلمی امروزه نمی‌توانست ساخته شود. این فیلم داستان دکتر بوکارو بانزایی، یک جراح، پزشک، خلبان و گیتاریست را روایت می‌کند که قبول می‌کند زمین را از دست بیگانه‌های سیاره‌ی ۱۰ نجات دهد و البته که او در این مسیر باید در مقابل دکتر امیلی و لیزاردو هم قرار بگیرد؛ دانشمندی که خالق تکنولوژی بانازی است و به شدت درگیر ایده‌ی سفر در جهان‌های موازی شده.

این فیلم فقط یک فیلم ابرقهرمانی عجیب نیست، بلکه از عجیب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما می‌باشد. فیلمنامه، لحن، شخصیت‌ها و همه و همه این مهم را به اثبات می‌رسانند. بازیگران درخشانی در این فیلم ایفای نقش می‌کنند؛ مانند پیتر ولر، کلنسی براون، الن بارکین، جان لایتکو، دن هدایا و کریستفر لوید. این فیلم یک فیلم ابرقهرمانی کلاسیک محصول دهه‌ی ۸۰ میلادی است که حتی امروزه هم به نظر اصیل و خاص می‌آید. متاسفانه مخاطبان نتوانستند خط روایی و مضمون این فیلم را درک کنند و نتایج گیشه برای این فیلم وحشتناک بود. اگر شما علاقمند به تکنولوژی دهه‌ی ۸۰ میلادی هستید، باید بلافاصله این فیلم را تماشا کنید.


۱۵. ماسک (The Mask)

  • سال تولید: ۱۹۹۴
  • کارگردان: چاک راسل
  • بازیگران: جیم کری، کامرون دیاز، پیتر گرین، پیتر ریجرت
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰

«ماسک» چاک راسل داستان استنلی ایپکیس، یک کارمند بانک را روایت می‌کند که آدم موفقی نیست. او علاوه بر ناموفق بودن، آدم بسیار ساده‌ای هم هست و وقتی که یک مشتری جدید برای کسب اطلاعات و آغاز یک سرقت وارد بانک می‌شود، متوجه آن نمی‌گردد. شهر ادگ سیتی در دستان یک مافیای قدرتمند قرار گرفته و به نظر می‌رسد از دست هیچکس کاری بر نمی‌آید. استنلی اما چیزی پیدا می‌کند که برای همیشه زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. یک ماسک چوبی که وقتی روی صورت گذاشته می‌شود، شخص پوشاننده را تبدیل به موجودی پر سر و صدا و قدرتمند می‌کند که می‌تواند ناممکن را ممکن نماید. استنلی وقتی ماسک را می‌پوشد به قدرت‌های فرازمینی دست پیدا می کند؛ او با این قدرت می‌تواند دختر مورد علاقه‌اش را به دست اورد و با رئیس مافیای شهر هم بجنگد.


جیم کری وقتی که به ایفای نقش شخصیت ماسک پرداخت، در صنعت سینما تازه‌وارد نبود، اگرچه این فیلم باعث شد نام او بیش از همیشه بر سر زبان‌ها بیافتد. «ماسک» سال ۱۹۹۴ به اکران درآمد، طی یکی از مهم‌ترین سال‌های کارنامه‌ی حرفه‌ای‌ جیم کری، سالی که «اِیس ونچورا: کارآگاه حیوانات» (Ace Ventura: Pet Detective) و «خنگ و خنگ‌تر» (Dumb And Dumber) هم در آن به اکران درآمدند. ماسک احتمالا بهترین نقش‌آفرینی جیم کری است چرا که به او اجازه داد تا تمام توانایی‌های خودش به عنوان یک بازیگر کمدی را به تصویر بکشاند، البته جلوه‌های ویژه‌ی درخشان و ماندگار «ماسک» هم در این زمینه به کری کمک کردند، جلوه‌های ویژه‌ی این فیلم حتی امروزه هم مانند روز اول قابل توجه هستند. بله، این فیلم یک فیلم ابرقهرمانی کمدی دلهره‌اور است که به فواعد ژانر احترام نمی‌گذارد و تبدیل به تجربه‌ای بسیار سرگرم‌کننده می‌شود.


۱۴. سوپر (Super)

  • سال تولید: ۲۰۱۰
  • کارگردان: جیمز گان
  • بازیگران: رین ویلسون، الن پیج، لیو تایلر، کوین بیکن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۵۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰

در «سوپر»، فرانک داربو آشپزی است که مدام در دام خیال‌بافی می‌افتد، اما او فردی احمق نیست که به جزئیات توجه نکند. با این‌حال او آرزو دارد که شخصی دیگر باشد. همسر او ترکش می‌کند و تنها آرزوی فرانک دنبال کردن رویایی می‌شود که او در یکی از دوره‌های افسردگی‌اش دیده است. فرانک باور دارد که خدا او را برای دفاع کردن از محلی‌ها در مقابل جرم و جنایت انتخاب کرده است. فرانک تبدیل به کریمسون بولت می‌شود و شروع به جنگیدن با هرکسی می‌کند که از قانون پیروی نمی‌کند. تا به این‌جا ما به توضیح دادن یک فیلم معمولی پرداخته‌ایم، اما هیچ‌چیز معمولی‌ای درباره‌ی این فیلم وجود ندارد.


بعد از ساختن نخستین فیلم سینمایی‌اش و پیش از ساختن «نگهبانان کهکشان» برای مارول، جیمز گان نگاه متفاوتی به ژانر ابرقهرمانی داشت. «سوپر» که جیمز گان آن را نوشته و کارگردانی کرده است یک فیلم ابرقهرمانی بسیار اصیل است که درگیر مضامین ایده‌آل‌گرایی و مصنوعی نمی‌شود. این فیلم واقعگرایی دنیای خودش را دنبال می‌کند. هیچ‌چیز فراطبیعی‌ای درباره‌ی کریمسون بولت وجود ندارد، اما مخاطبان هم هیچ‌چیز بیشتری از او نمی‌خواهند. نقش فرانک را بازیگر سریال آفیس، رین ویلسون ایفا می‌کند؛ کسی که بارها از این فیلم به عنوان به یادماندنی‌ترین نقش‌آفرینی خودش یاد کرده است.


۱۳. ددپول (Deadpool)

  • سال تولید: ۲۰۱۶
  • کارگردان: تیم میلر
  • بازیگران: رایان رینولدز، مورنا باکارین، اد اسکرین، تی جی میلر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰

«ددپول» فیلم ابرقهرمانی تیم میلر برای فاکس قرن بیستم است که می‌توان به راحتی آن را یک فیلم کمدی نامید. بی‌شک این فیلم از دل دنیای «مردان ایکس» بیرون آمده است، اما به هیچ وجه نمی‌توان آن را از زاویه‌ی دید دنیای این مجموعه فیلم‌ها دید. وید ویلسون به هیچ وجه یک ابرقهرمان معمولی نیست. در این فیلم که نخستین قسمت از مجموعه فیلم‌هایی است که حالا تبدیل به سه گانه شده‌اند، وید ویلسون یک مامور اجرایی ویژه‌ی سابق که حالا به عنوان یک قاتل قراردادی کار می‌کند، عاشق می‌شود و ازدواج می‌کند، اما سپس تراژدی وارد می‌شود. وید مبتلا به سرطان می‌شود و بدون این که به کسی چیزی بگوید، می‌رود.


وقتی که او می‌پذیرد وارد یک دوره‌ی درمانی تجربی شود، تبدیل به چیزی متفاوت می‌گردد. او تبدیل به موجودی زشت می‌شود، اما سرم درون بدن او به آن توانایی التیام یافتن بعد از هر زخمی را می‌دهد. حالا حدس بزنید که وقتی او درمی‌یابد می‌تواند با جرم و جنایت مبارزه کند چه می‌شود. این فیلم یکی از بهترین کمدی‌های اکشن در سینمای مدرن است. «ددپول» دقیقا همان چیزی است که دیزنی و همانندهایش می‌نرسند باشند. زیرنظر فاکس، هیچ اجباری برای دوستانه‌بودن ددپول وجود نداشت و همین باعث شد نویسندگان به خودشان ازادی عمل بدهند. به همین دلیل «ددپول» تبدیل به ماهی سیاه کوچولویی به یاد ماندنی در دنیای ابرقهرمان‌ها شد. با وجود این که این فیلم به خط روایی فیلم‌های ابزقهرمانی وفادار می‌ماند، یک فیلم معمولی که در آن قهرمان همه را نجات می‌دهد نیست. وید ویلسون یک ضدقهرمان بی‌نظیر است؛ مثالی بی‌نظیر از یک ابرقهرمان عجیب که دوست‌داشتنی‌ است.


۱۲. مرد خالی (Blankman)

  • سال تولید: ۱۹۹۴
  • کارگردان: مایک بایندر
  • بازیگران: دیمون وینز، دیوید آلن گرایر، رابین گیونز، جاون پالیتو
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۱ از ۱۰

در «مرد خالی» مایک بایندر، دریل و کوین واکر دو برادر هستند که طرفداران پروپاقرص ابرقهرمانان می‌باشند؛ به خصوص بتمن. دریل یک بچه خرخون مخترع است، با صدایی عجیب و کوین فیلم‌برداری است با ویژگی‌های عجیب. آن‌ها با مادربزرگ‌ خودشان زندگی می‌کنند، اما متاسفانه او توسط یک خلافکار که برای یک مافیای معروف کار می‌کند، کشته می‌شود. این اتفاق و نبود عدالتی که به دنبال آن به وقوع می‌پیوندد، دریل را دیوانه می‌کند، یا حداقل این چیزی است که کوین فکر می‌کند. کوین فکر می‌کند که این شیوه‌ی خاص برادرش برای کنار امدن با این درد است. او برادر خود را تشویق می‌کند تا هویتی جدید برای آن‌ها بسازد تا بتوانند همراه با یکدیگر با جرم و جنایت مبارزه کنند. در «مرد خالی»، دیمون وینز ایفای نقش می‌کند طی دورانی که در اوج کارنامه‌ی هنری‌اش قرار دارد. این فیلم پارودی‌ای است که در هنگام اکرانش طی سال ۱۹۹۴، هیچکس جدی‌اش نگرفت، با این حال توانایی‌های کمدی بازیگران این فیلم و داستان هیجان‌انگیزش را می‌توان در تمام طول فیلم احساس کرد. منتقدان از فیلم‌خوششان نیامد چرا که نتوانستند با ابرقهرمانی که لباسش تا این اندازه معمولی است ارتباط برقرار کنند.


۱۱. تاریخچه (Chronicle)

  • سال تولید: ۲۰۱۲
  • کارگردان: جاش ترانک
  • بازیگران: دین دی هان، مایکل بی. جردن، الکس راسل، اشلی بلدن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰

«تاریخچه» داستان اندرو، مت و استیو را روایت می‌کند درحالی که آن‌ها در جنگل چیزی خارق‌العاده پیدا می‌کنند. بعد از آن‌جه آن را برقراری ارتباط می‌نامند، هر کدام آن‌ها توانایی‌های عجیبی از خودشان به نمایش می‌گذارند. اندرو همیشه در حال ضبط کردن وقایع به وسیله‌ی دوربین فیلمبرداری‌اش است، فیلمی که به عنوان یک فیلم ماجراجویی آغاز می‌شود، تبدیل به یک فیلم نوجوانانه‌ی کلاسیک می‌گردد. نکته‌ی مهم این فیلم وجود نداشتن محدودیت است. آن‌ها نمی‌توانند خودشان را کنترل کنند و به همین دلیل از توانایی‌های خود در راستای چیزهای دیگری به جز چیزهای خوب استفاده می‌کنند. اندرو هرگز شخصیت محبوبی نبود و به همین دلیل وقتی که مت با او روبه‌رو می‌گردد، رقتار او شبیه به بک ضدقهرمان می‌شود. می‌توانید دریابید که داستان چیست؟


این فیلم شیوه‌ی بسیار جذابی را برای روایت کردن داستان خودش برگزیده است و همین آن را تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی علمی-تخیلی تاریخ سینما می‌کند. بازیگران این فیلم به خوبی از عهده‌ی ایفای نقش‌هایشان برآمده‌اند، جلوه‌های ویژه‌ی آن درخشان‌اند و سبک فیلم‌های پیدا شده از یک دوربین، به این فیلم فضای خاصی می‌بخشد و باعث می‌شود دیدن آن تبدیل به تجربه‌ای فراموش‌نشدنی گردد. بهترین نکته درباره‌ی این فیلم چگونگی نزدیک شدن آن به هواداران ژانر ابرقهرمانی و استفاده از سیر رشد شخصیت‌ها تا رسیدن به نقطه‌ی اوج 

داستانی است. مایکل بی. جردن هم به عنوان یکی از نخستین تجربه‌های بازیگری‌اش در این فیلم ایفای نقش می‌کند.


۱۰. مرد تاریکی (Darkman)

  • سال تولید: ۱۹۹۰
  • کارگردان: سام ریمی
  • بازیگران: لیام نیسون، فرانسیس مک‌دورمند، کالین فریلز، لاری دراک
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰

«مرد تاریکی» سام ریمی داستان پیتون وستلیک را روایت می‌کند، یک متخصص سوختگی که در حال اختراع کردن درمانی برای کسانی است که سوختگی‌شان جبران‌ناپذیر می‌باشد. نامزد او، جولی هستینگس، یک دادستان است که به تازگی از توطئه‌ای‌ بزرگ پرده برداشته. وقتی که مافیا به دکتر وستلیک حمله می‌کنند، او را بعد از سوزاندن دست‌ها و صورتش در اسید رها می‌کنند تا بمیرد، آن‌ها سپس آزمایشگاه دکتر را منفجر می‌کنند و جولی شاهد مرگ او می‌شود. با این وجود دکتر به طور مخفیانه زنده می‌ماند. او حالا دیگر نمی‌تواند درد را احساس کند؛ نکته‌ای که در طراحی لباس جدیدش به کمکش می‌آید. او به سراغ گرفتن انتقام خودش می‌رود و بعدتر به سراغ جولی بازمی‌گردد و سعی می‌کند به او بفهماند که همان مرد قبلی است، با این تفاوت که صورتش، زیر ماسکی که به آن زده، به شدت سوخته است.


این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی است. ریمی پیش از این که نسخه‌ی مخصوص خودش از مرد عنکبوتی را بسازد، ابتدا باید پیشنیه‌ی وحشت خود را کنار می‌گذاشت، او سه سال پیش‌تر فیلم «مرده‌ی شریر ۲» (Evil Dead II) را در ژانر وحشت ساحته بود و توانسته بود در این زمینه برای خودش اسم و رسمی دست و پا کند. با این حال وقتی که سعی داشت نسخه‌ی شخصی‌اش از بتمن را بسازد، کسی از سبک او استقبال نکرد، بنابراین او تصمیم گرفت فیلم ابرقهرمانی خودش را بسازد. «مرد تاریکی» عناصر ژانر وحشت را به اندازه‌ی کافی در خودش جای داده است و به اندازه‌ای سکانس‌های اکشن در خودش دارد که می‌تواند شما را به هبجان بیاورد. این فیلم احتمالا قدرنادیده‌ترین فیلم این لیست می‌باشد. در ادای دین ریمی به فیلم‌های ژانر وحشت یونیورسال دهه‌‌ی ۳۰ میلادی، لیام نیسون و فرانسیس مک‌دورمند نقش‌آفرینی‌هایی می‌کنند که هرگز بعد از به شهرت رسیدن، از آن‌ها ندیده‌اید.


۹. انجمن نجیب‌زادگان عجیب (The League of Extraordinary Gentlemen)

  • سال تولید: ۲۰۰۳
  • کارگردان: استیون نورینگتون
  • بازیگران: شان کانری، نصیرالدین شاه، پیتا ویلسون، تونی کورران
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۳۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰

این فیلم براساس کتاب‌های مصور آلن مور، با نام «انجمن نجیب‌زادگان عجیب» ساخته شده است. این کتاب‌ها داستان آلن کوارترمین را روایت می‌کنند؛ یک ماجراجو که فکر می‌کرد برای همیشه بازنشسته شده است، تا زمانی که او را استخدام می‌کنند تا مانع بمب‌گذاری‌در یک جلسه‌ی مخفیانه‌ی رهبران دنیا شود. ام، کسی که مسئول استخدام کردن افراد است، همه‌چیز را هیجان‌انگیزتر می‌کند. او انجمنی تشکیل می‌دهد از مردان خارق‌العاده ار جمله کاپیتان نمو، مینا هارکر، همسر جاناتان و معشوقه‌ی دراکولا، دکتر هاید، بله همان دکتر هاید که می‌شناسید و تام سایر.


این فیلم که شان کانری در آن نقش‌آفرینی‌ای مدرن، بیرون از چهارچوب فیلم‌های جیمزباند از خودش ارائه می‌دهد و یکی از آخرین نقش‌آفرینی‌های او هم بود، نتوانست نظر منتقدان را جلب نماید، اما مخاطبان سینمایی آن را دوست داشتند. یکی از اصلی‌ترین حواشی فیلم درگیری‌های شان کانری با کارگردان فیلم، استیفن نورینگتپن بود؛ کسی که همراه با نویسندگان، بعد از این فیلم هرگز لایو اکشن دیگری نساخت. کانری بعد از این فیلم بود که برای همیشه از بازیگری کناره‌گیری کرد، پس به نظر می‌آید چیزهای زیادی از این فیلم یاد گرفته باشد.


۸. برایت‌برن (Brightburn)

  • سال تولید: ۲۰۱۹
  • کارگردان: دیوید یارووسکی
  • بازیگران: الیزابت بنکس، دیوید دنمان، جکسون ای. دان، مت ال. جونز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۵۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۴۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰

در «برایت‌برن»، براندن برایر ۱۲ ساله قانع شده است که پسری معمولی است، اما همان‌طور که صحنه‌های آغازین فیلم نشان می‌دهند، والدین او از یک واقعه‌ی فضایی جان سالم به در برده‌اند. به نظر می‌رسد ساده بودن بهترین ویژگی‌ای است که می‌تواند باعث بروز یافتن قدرت‌های ماورائی براندن شود. او قدرت زیادی پیدا می‌کند و توانایی پرواز کردن را به دست می‌آورد. تا به این‌جا همه‌چیز جالب است، نه؟ در «برایت‌برن» اما همه‌چیز به طرز تلخی دچار تغییر می‌شود. یک فیلم در ژانر وحشت که در آن معلوم می‌شود براندن مشکلات کنترل خشم دارد. او از نظر اجتماعی شخصیت عجیبی دارد، اما از توانایی پرواز خود استفاده می‌کند و مقابل پنجره‌ی خانه‌ی معشوقه‌اش در هوا معلق می‌ماند. در نهایت او غیرقابل کنترل می‌شود و براندن ثابت می‌کند که بهتر است بعضی از ابرقهرمان‌ها هرگز متولد نشوند.


با خط داستانی‌ای به این قدرتمندی «برایت‌برن» باید فیلم بسیار بهتری می‌شد؛ به خصوص که یکی از متخصصان ساخت فیلم‌های ابرقهرمانی، جیمز گان، در پشت صحنه‌ی آن حضور داشت و برادرهای او هم نویسندگان این فیلم بودند. فیلم اما از آن‌جایی که همواره در تلاش است به ژانر ابرقهرمانی ادای دین کند و درون چهارچوب‌های رشد شخصیتی براندن بماند و اعمال و رفتار او را توجیه نماید، با شکست مواجه می‌شود. اگر این فیلم عجیب ابرقهرمانی را به غنوان یک فیلم صرفا در ژانر وحشت تماشا کنید، از آن بیش‌تر لذت خواهید برد.


۷. اسپاون (Spawn)

  • سال تولید: ۱۹۹۷
  • کارگردان: مارک ای. زی. دیپه
  • بازیگران: مایکل جای وایت، جان لگویزمائو، مارتین شین، تریسا رندل
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۳۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۲ از ۱۰

اسپاون داستان ال سیمونز را روایت می‌کند؛ یک سرباز ماورالطبیعی نیروی دریایی که با تمام وجود از کار خودش متنفر است. آخرین ماموریتش او را به کره‌ی شمالی می‌کشاند، جایی که او باید به یک پایگاه نظامی نفوذ کند، مافوق‌های او اما در تلاش هستند تا او را بکشند. گیسون وین به بهترین قاتل خود دستور می‌دهد که ال را بکشد و هیچ مدرکی از حودش به جای نگذارد. سیمونز تا سر حد مرگ سوزانده می‌شود و به جهنم برده می‌شود و در آن‌جا به او قراردادی پیشنهاد می‌گردد. اگر او تبدیل به یک خدمتکار شود، می‌تواند دوباره همسرش را ببیند. ال به عنوان اسپاون بازمی‌گردد؛ یک ضدقهرمان بازگشته از جهنم که به دنبال انتقام است و هیچ‌چیز نمی‌تواند متوقفش کند. کمی بعد یک موجود دلقک مانند فرستاده می‌شود تا مطمئن شود که اسپاون طبق قواعد عمل می‌کند و اگرچه این شخصیت خیلی تهدیدآمیز نیست، اما جذاب‌ترین شحصیت فیلم می‌باشد.


مارک ای. زی. دیپه یکی از جادوگران جلوه‌های ویژه است، او جلوه‌های ویژه‌ی فیلم‌های «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) و «نابودگر ۲: روز داوری» (Terminator 2: Judgment Day) را ساخته است. او با «اسپاون» سعی کرد وارد حرفه‌ی کارگردانی در هالیوود شود، اما نتیجه خیلی موفقیت‌آمیز نبود. جلوه‌های ویژه و چهره‌آرایی این فیلم به یادماندنی هستند، اما خود فیلم به نظر پروژه‌ای ناتمام می‌آید که مضامین مذهبی و ایدئولوژیک آن به خوبی پرداخت نشده‌اند. این فیلم که براساس مجموعه کتاب‌های مصور تاد مک‌فارلین ساخته شده است، بیش از هرچیز به دنبال موسیقی متن خودش که ترکیبی است از سبک موسیقی متال و تکنو شناخته شده می‌باشد و مخاطبان مدت زیادی است که منتظر بازسازی این فیلم هستند.


۶. هنکاک (Hancock)


سال تولید: ۲۰۰۸

  • کارگردان: پیتر برگ
  • بازیگران: ویل اسمیت، شارلیز ترون، جیسون بیتمن، الکسا هیوینز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۴۲ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۴۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰

در «هنکاک» که بازیگر تبدیل شده به کارگردان، پتر برگ آن را ساخته است، جان هنکاک قدرت آن را دارد که دنیا را از هرگونه تهدیدی نجات دهد. این در صورتی است که او بیاموزد چگونه از آن‌ها استفاده نماید. این مرد اما یک معتاد به الکل است که زیاد حرف می‌زند و قدرت‌هایش نمی‌توانند او را از طردشدن اجتماعی نجات دهند. اگرچه وقتی که او آدم مناسب را نجات می‌دهد، همه‌چیز تغییر می‌کند. ری امبری به هنکاک پیشنهاد می‌دهد که تصویر اجتماعی خودش را تغییر دهد و تبدیل به قهرمانی شود که جامعه آن را می‌پذیرد. همسر ری اما با این پیشنهاد مخالف است و دلیل مخالفت او همان چیزی است که این فیلم را تبدیل به فیلمی قدرنادیده می‌کند.


مراحل تولید شدن و گسترش یافتن این فیلم ابرقهرمانی برگ سال‌ها به طول انجامید و طی این سال‌ها هیچکس دیگری به چنین ایده‌ای نرسید، تا این که سال ۲۰۰۵ ویل اسمیت قراردادی برای ایفای نقش یک ضدقهرمان امضا کرد. کارگردان هم چندین تغییر کوچک در فیلم خود به وجود آورد و در نهایت ما توانستیم شاهد این فیلم عجیب و دنیای متفاوت‌اش باشیم. جلوه‌های ویژه‌ی این فیلم دیوانه‌کننده هستند، اما آن‌چه «هنکاک» را تبدیل به فیلمی خوب می‌کند، خط داستانی آن است، یک ماجراجویی وابسته به شخصیت که شبیه به هیچکدام از سایر پیچش‌های داستانی فیلم‌های ابرقهرمانی که در گذشته دیده‌اید، نیست. این فیلم بی‌شک یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی ساخته شده بیرون از دنیای مارول و دی‌سی می‌باشد.


۵. اردنگی (Kick-Ass)

  • سال تولید: ۲۰۱۰
  • کارگردان: متیو وان
  • بازیگران: آرون تایلر-جانسون، نیکلاس کیج، کویی گریس مورتس، کریستوفر مینتس-پلس
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰

«اردنگی» داستان دیو لیزسکی را روایت می‌کند؛ یک نوجوان معمولی که فقط از یک چیز لذت می‌برد و آن هم خواندن کتاب‌های مصور است. او از این کتاب‌ها الهام می‌گیرد و تلاش می‌کند غیرممکن را ممکن نماید و به یک ابرقهرمان در دنیای واقعی تبدیل شود. او لباس خود را می‌سازد و وسایل موردنیاز خود را تهیه می‌کند، اما واقعا به هدف خودش دست نمی‌یابد. بعد از ادامه دادن تمریناتش و بعد از این که یک‌ مرد را از حمله‌ی یک‌ گروه خلافکار نجات می‌دهد، او تصمیم می‌گیرد خودش را اردنگی صدا کند. در نهایت بیگ ددی و هیت گرل او را استخدام می‌کنند؛ پدر و دختری که همراه با یکدیگر با جرم و جنایت مبارزه می‌کنند. او به آن‌ها می‌پیوندد تا مردی که برای بیگ ددی پاپوش دوخته است را شکست دهد.


متیو وان پیش از این که خودش را وقف مجموعه فیلم‌های ابرقهرمانی دیگری مانند «مردان ایکس» و «کینگزمن» کند، با «اردنگی» به این ژانر وارد شد. نتیجه یک فیلم بسیار خشن بود که تا به آن روز چیزی شبیهش منتشر نشده بود. اصالت، واقعگرایی و عمق شخصیت‌ها باعث می‌شود که این فیلم برای تمام کسانی که از چهارچوب‌های همیشگی این ژانر خسته شده‌اند، هیجان‌انگیز باشد. این مضمون عجیب ابرقهرمانی امروزه در حال بازسازی است، اما هنوز کسی مطمئن نیست که این فیلم بتواند مانند اردنگی موفق باشد.


۴. جوخه‌ی انتحار (The Suicide Squad)

  • سال تولید: ۲۰۲۱
  • کارگردان: جیمز گان
  • بازیگران: جان سینا، ادریس آلبا، مارگو رابی، سیلوستر استالونه
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰

«جوخه‌ی انتخار» بازسازی پرتره‌ی شخصیت‌هایی است که با آن‌ها سال ۲۰۱۶ و با فیلم دیوید آیر آشنا شده بودیم. این فیلم اما بسیار با فیلم قبلی متفاوت است و این بار جیمز گان هدایت کشتی را برعهده دارد. داستان این فیلم هم حول محور گروهی از خلافکاران می‌گردد که برای کمترشدن محکومیتشان قبول می‌کنند وارد ماموریتی خطرناک شوند. این چنین است که یک گروه به کورتو مالتیس فرستاده می‌شوند تا از دست یک ستاره‌ی دریایی فضایی عظیم‌الجثه پیش از این که به دست یک دیکتاتور محلی بیافتد خلاص شوند.


این فیلم که جیمز گان فیلمنامه‌اش را نوشته و کارگردانی‌اش کرده است، بزرگترین تلاش استودیوی وارنر است برای حیات تازه بخشیدن به مجموعه فیلم‌های دی‌سی که قرار بود با مجموعه فیلم‌های دنیای مارول رقابت کند. نتیجه فیلمی غیرقابل مقایسه با هر فیلم دیگری است که به خوبی بین عناصر کمدی و اکشن تعادل برقرار می‌کند و موفق می‌شود بیشتر مخاطبان را جذب نماید. این فیلم از عمل کردن بر خلاف قوانین ترسی ندارد و این کار را به‌واسطه‌ی مجموعه‌ای از شخصیت‌های عجیب و عریب که گان طبق اولویت‌های خودش خلقشان کرده است انجام می‌دهد. این فیلم توانست مخاطبان را شگفت‌زده کند و در ذهن آن‌ها در رابطه با آینده‌ی این مجموعه فیلم‌ها سوال ایجاد نماید.


۳. نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy)

  • سال تولید: ۲۰۱۴
  • کارگردان: جیمز گان
  • بازیگران: کریس پرت، زوئی سالدانیا، دیوید باتیستا، وین دیزل
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰

نگهابانان کهکشان نخستین قسمت از مجموعه فیلم‌هایی است که سرعتشان با سایر فیلم‌های همانندشان که در دنیای مارول ساخته می‌شوند یکی نیست. این فیلم ماهی سیاه کوچولویی است که با توجه به اشارات فراوانی که در آن به فرهنگ عامه می‌شود، گاهی شک می‌کنید که آیا کارگردان فیلم را جدی گرفته است یا نه. این فیلم داستان پتر کوئیل را روایت می‌کند؛ یک شکارچی گنج که در یک سیاره‌ی رهاشده، یک گوی پیدا می‌کند. اگرچه پتر شروع به فرار کردن می‌کند، اما گروهی از خلافکاران فضایی برای دستیابی به هدفی بزرگتر با او همراه می‌شوند. این فیلم که آن را هم جیمز گان ساخته، فیلمی است که در هنگام انتشار، تمام قوانین دنیای مارول را تغییر داد. گان وارد فیلم شد و آن را به گونه‌ای تغییر داد که هرگز از جهان خودش بیرون نرود و در همان حال موفق شود از نظر منطقی با داستان بزرگ‌تر دنیای مارول پیوند بخورد. این فیلم به اندازه‌ی کافی قدرتمند است و می‌تواند شما را در زمینه‌ی غیرعادی بودن خودش به راحتی قانع کند. شخصیت‌های اصلی این فیلم از قانع‌کننده‌ترین شخصیت‌های دنیای مارول هستند.


۲. آسیب‌ناپذیر (Unbreakable)

  • سال تولید: ۲۰۰۰
  • کارگردان: ام. نایت شیامالان
  • بازیگران: بروس ویلیس، ساموئل ال. جکسون، رابین رایت، اسپنسر تریت کلارک
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰

طی سال ۲۰۰۰ ما شاهد فیلم دلهره‌آوری بودیم که بیش از هرچیز هنر نویسنده‌ی خود را به رخ می‌کشید. در یک نسخه‌ی خیلی کوتاه، ما در این فیلم داستان مامور امنیتی‌ای به نام دیوید دان را می‌بینیم که سوار قطاری می‌شود؛ قطاری که قرار است او را به خانه بازگرداند. قطار از ریل خارج می‌شود و تمام مسافران می‌میرند، به جز دان؛ کسی که بدون برداشتن حتی یک خراش کوچک مانند یک قدیسه از جای خود بلند می‌شود. آن طور که مشخص می‌شود، دیوید یک مرد ویژه است؛ کسی که می‌تواند قدرت‌های ماورایی به دست بیاورد و هیچ‌چیز از دوران بیماری‌اش را به یاد نمی‌آورد. اما تمام قهرمانان استادی دارند و دیوید هم به زودی با استاد خودش ملاقات خواهد کرد.


برای بعضی، این فیلم بهترین فیلم ام. نایت شیامالان است و از آن‌جایی که فیلم‌نامه‌ی این فیلم بسیار تاثیرگذار و بی‌نقص است، نمی‌توان خیلی با این نظر مخالفت کرد. از نظر بیننده، مهم‌ترین چیز آن است که ما متوجه نمی‌شویم که شیامالان به تدریج در حال وارد کردن ژانری متقاوت درون این فیلم است. ما تا لحظه‌ی اخر فیلم متوجه نمی‌شویم که همه‌چیز قرار است فراتر از یک فیلم ابرقهرمانی ساده باشد. او نه تنها می‌تواند با جرم و جنایت مبارزه کند، بلکه ضدقهرمانی دارد که هرکاری می‌کند تا ذات واقعی‌اش را به او نشان دهد.


۱. انتقام‌جوی سمی (The Toxic Avenger)

  • سال تولید: ۱۹۸۴
  • کارگردان: مایکل هرتس، لوید کافمن
  • بازیگران: آندری ماراندا، میچل کوهن، پت رایان جونیور، جنیفر بابتیست
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۴۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰

این فیلم داستان ملوین فرد جونکوی سوم را روایت می‌کند؛ یک نظافت‌کار که مدام توسط مشتری‌های کلینیک سلامتی‌ای که در آن کار می‌کند، مورد زورگویی قرار می‌گیرد. وقتی که ملوین به واسطه‌ی یک شوخی توسط کسانی که به او حمله کرده‌اند دنبال می‌شود، همه‌چیز به هم‌می‌ریزد. آن‌ها فقط می‌مانند و ملوین را در حال غرق شدن درون مواد سمی تماشا می‌کنند. ملوین بعد از آسیب فراوان و زشت‌تر شدن به خانه می‌رود و داخل وان حمام می‌شود تا شاید زخم‌هایش التیام پیدا کنند. در عوض او تبدیل به هیولایی بزرگ و زشت می‌شود با قدرت‌های ماورایی. روز بعد او ابرقهرمان جدیدی است که همه‌چیز را در تروماویل نیوجرسی تغییر می‌دهد.

این فیلم از درون ذهن لوید کافمن و همکارانش بیرون آمده است. «انتقام‌جوی سمی» یک فیلم ابرقهرمانی به شدت عجیب و غریب است که کافمن وقتی بعد از خواندن یک مقاله دریافت علاقه‌ی مردم نسبت به ژانر وحشت در حال کاهش یافتن است، به فکر نوشتنش اقتاد. او به فکر خلق کردن نسخه‌ی مخصوص خودش از فیلم وحشت افتاد. این فیلم با وجود وحشتناک بودن، حس شوخ طبعی مخصوص به خودش را دارد و تاثیرات به سزایی بر ژانر ابرقهرمانی گذاشته است. بازسازی این فیلم که در آینده خواهد آمد باعث می‌شود از خودمان بپرسیم که چه چیزی از نسخه‌ی اصلی در آن جا خواهد داشت.



منبع: دیجی‌مگ