این فیلم به دنبال تحقیقات علمی فراوانی که در راستای ساخته شدنش شده است، شناخته می‌شود و سازندگان تمام تلاش خود را کرده‌اند که همه‌چیز تا آن‌جا که ممکن است دقیق باشد. صحنه‌های اکشن این فیلم نیز به واسطه‌ی همین ویژگی بهبود یافته‌اند، چرا که نه تنها مخاطبان در حال تماشای صحنه‌هایی پر تنش و از نظر بصری خیره‌کننده‌ هستند، بلکه آن‌ چه تماشا می‌کنند، حداقل از نظر تئوری، کاملا ممکن است.

چارسو پرس: فیلم «میان‌ستاره‌ای» تعدادی از بهترین -و ماندگارترین- صحنه‌های کارنامه‌ی هنری کریستوفر نولان را دارد، مثل سکانسی که در آن کوپر غرق در اشک، پیام‌های فرزندانش را تماشا می‌کند یا سخنرانی براند درباره‌ی عشق و صحنه‌ی‌ پرتنش متصل شدن در فضا.  این فیلم به دنبال تحقیقات علمی فراوانی که در راستای ساخته شدنش شده است، شناخته می‌شود و سازندگان تمام تلاش خود را کرده‌اند که همه‌چیز تا آن‌جا که ممکن است دقیق باشد. صحنه‌های اکشن این فیلم نیز به واسطه‌ی همین ویژگی بهبود یافته‌اند، چرا که نه تنها مخاطبان در حال تماشای صحنه‌هایی پر تنش و از نظر بصری خیره‌کننده‌ هستند، بلکه آن‌ چه تماشا می‌کنند، حداقل از نظر تئوری، کاملا ممکن است.


از سوی دیگر استخوان‌بندی احساسی داستان «میان‌ستاره‌ای» هم به شدت قدرتمند است و موفق می‌شود ارتباط‌هایی قدرتمند بین شخصیت‌هایی که در نقاط مختلف جهان هستی هستند برقرار کند. کوپر (متیو مک‌کانهی) فرزندان خود را بدون این که بداند آیا هرگز دوباره آن‌ها را خواهد دید یا نه، به امید یافتن سیاره‌ای جدید که بتوان در آن زندگی‌ای کامل را تحربه کرد، رها می‌کند. یکی از همراهان او دکتر امیلی برند (آن هاتاوی) امیدوار است بتواند بالاخره برای نخستین‌بار بعد از گذشت یک دهه، عشق گمشده‌اش را پیدا کند. این فیلم با روایت‌های ماجراجویانه و احساسی‌اش مخاطب را وارد سفری جذاب می‌کند؛ سفری که هم ضربان قلب را افزایش می‌دهد و هم ممکن است چشم‌ها را خیس کند.

۱۰. آشکارشدن خودِ واقعی دکتر مان

یکی از بهترین صحنه‌های فیلم «میان‌ستاره‌ای» وقتی است که نولان از شهرت یک بازیگر استفاده می‌کند تا یک پیچش داستانی شوکه‌کننده خلق نماید. مشخص شدن این نکته که دکتر مان، خدمه‌ی اندورنس را به سیاره‌ی خودش کشانده تا خودش را نجات دهد شاید بهترین صحنه‌ی «میان‌ستاره‌ای» نباشد، اما انتخاب مت دیمون به عنوان ایفا کننده‌ی این نقش، انتخابی هوشمندانه بود. دیمون در «میان‌ستاره‌ای» حکم بازیگر مخفی‌ای را داشت که تا پیش از اکران فیلم برای نخستین‌بار، هیچکس از حضورش در این فیلم باخبر نبود. نولان در این رابطه به مجله‌ی اینکوئیرر گفته است: «من عاشق ایده‌ای هستم که با دیدن مت دیمون در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. آه. مت دیمونه. همه‌چیز قراره خوب پیش بره‌.» مان یکی از شخصیت‌های مهم داستان است و مبارزه‌ی او با کوپر یکی از زیربناهای اصلی داستان «میان‌ستاره‌ای» را تشکیل می‌دهد.


۹. تعقیب و گریز مزرعه‌ی ذرت

کوپر و فرزندانش یک پهپاد را دنبال می‌کنند. پیش از این که یک ماموریت فضایی به کوپر پیشنهاد شود، یک صحنه‌ی عجیب و زیبا باعث آشنا شدن مخاطب با روحیه‌ی جست‌وجوگر کوپر می‌شود. او وقتی که در حال رانندگی کردن با پسرش تام (تیموتی شالامی) و دخترش مورف (مکنزی فوی) می‌باشد، یک پهپاد ناآشنا می‌بیند و برای گرفتن آن به دل مزرعه‌ی ذرت می‌زند. ابتدا همه‌چیز گیج‌کننده است، چرا که فیلم هیچ توضیحی درباره‌ی چیستی و ماهیت این شی پرنده و این نکته که چرا کوپر به دنبال آن است ارائه نمی‌کند. با این‌حال، پافشاری خانواده برای هک کردن و گرفتن این پهپاد و ترکیب شدن آن با محیط عجیب مزرعه‌ی ذرت، این صحنه را تبدیل به صحنه‌ای به یادماندنی می‌کند. مزرعه‌ی ذرت تضاد عجیبی با ماشینی که در حال درنوردیدنش می‌باشد ایجاد می‌نماید و یک موسیقی متن خارق‌العاده از استاد هانس زیمر همه‌چیز را کامل‌تر می‌کند.


۸. سخرانی برند درباره‌ی عشق

تک‌گویی برند توجه را از داستان اصلی فیلم دور می‌کند، اما بسیار تاثیرگذار است. سخنرانی برند یکی از لحظات جذابی است که مخاطب را شگفت‌زده می‌کند و خط داستانی احساسی داستان را پیش می‌برد. هیچ شکی نیست که هاتاوی به بهترین شکل ممکن این مونولوگ را اجرا کرده است. سخنرانی برند درباره‌ی عشق و جایی که او عشق را تنها چیزی که انسان‌ها فراتر از ابعاد زمان و مکان می‌توانند درک کنند می‌نامد، همان جایی است که فیلم نولان تبدیل به فیلمی تفرقه‌انداز بین مخاطبان می‌شود. این فیلم پیچیده و علمی نولان وقتی که شخصیت‌هایش توسط عشق انگیزه پیدا می‌کنند و علاوه بر این فیلم اثبات می‌کند که عشق نقش مهمی در علم ایفا می‌نماید، مخاطبان خود را به دسته تقسیم می‌کند. بعضی ممکن است ارزش این صحنه را زیر سوال ببرند، چرا که به عقیده‌ی آن‌ها برند یک دانشمند است و باید طبق دلیل و منطق پاسخ بدهد. با این حال سخنرانی برند لحظه‌ای درخشان در فیلم است که مخاطبان را شگفت زده می‌کند


۷. دیدار مجدد کوپر با مورف

دوباره به هم رسیدن پدر و دختر ده‌ها سال بعد از جدایی، یکی از صحنه‌هایی است که قلب مخاطب را به درد می‌آورد. ملاقات کردن کوپر با نسخه‌ی پیر مورف (الن برستین) چیزی است که فیلم می‌خواهد مخاطبان باور کنند که هرگز رخ نخواهد داد. این صحنه تلخ و شیرین است و نشان می‌دهد که این شخصیت‌ها تا چه اندازه پیچیده هستند؛ چرا که مورف خوشحال است که کوپر سر قولش مانده و حتی با گذشت این همه سال، همین که او بازگشته است باعث خوشحالی مورف می‌باشد. با این حال مورف از کوپر می‌خواهد که برود و ترکش کند، چرا که به نظر او هیچ والدینی نباید مجبور شوند شاهد مردن فرزند خودشان باشند. این صحنه به خوبی نوشته شده است، چرا که به صلح رسیدن این پدر و دختر تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسد و با این حال این همان چیزی است که رخ می‌دهد. کوپر می‌رود تا به دنبال برند بگردد. برش‌های کوتاهی از او که در حال کشف کردن سیاره‌ی ادموند است هم به زیبایی این صحنه می‌افزاید.


۶. پرتاب شدن سفینه‌ی فضایی

یکی از بهترین صحنه‌های فیلم «میان‌ستاره‌ای»، جایی است که ماجراجویی از آن آغاز می‌شود. صحنه‌ی پرتاب موشک به خوبی دو ستون اصلی داستان «میان‌ستاره‌ای» را با هم ترکیب می‌نماید؛ خط روایی ماجراجویی فضایی و روابط شخصی. درست بعد از خداحافظی کردن با مورف؛ کسی که از پاسخ دادن به کوپر امتناع می‌ورزد، کوپر خانه را ترک می‌کند تا سفر فضایی‌اش را آغاز نماید. فیلم جزئیات سوار شدن کوپر و سایر فضانوردان را رد می‌کند تا بتواند ارتباطی بصری بین ترک کردن خانه توسط مورف و پرتاب شدن سفینه به فضا برقرار تماید. این صحنه به خوبی موفق می‌شود علاقه‌ی کوپر به ماجراجویی و تضاد این احساس درونی با عشق او به خانواده‌اش را به تصویر بکشاند.


۵. خدمه‌ی سفینه حقیقت را از زبان مورف می‌شنوند

مورف از طریق یک پیام ضبط شده آشکار می‌کند که نقشه‌ی دوم، همان نقشه‌ی اول بود. بعد از فوت پدر برند، دکتر جان برند (مایکل کین)، مورف (جسیکا چستین) پیامی برای برند جوان می‌فرستد و به او اطلاع می‌دهد و از او می‌پرسد که ایا می‌دانسته نقشه‌ی دوم در واقع همان نقشه‌ی اول بوده است یا نه. این صحنه به شدت تنش‌زا است، چرا که مخاطبان می‌دانند مورف قرار است چه بگوید و منتظر هستند تا واکنش برند و کوپر را ببینند. هاتاوی موفق می‌شود سردرگمی برند را به شکلی کاملا درخشان به نمایش بگذارد. گفت‌وگویی که در ادامه شکل می‌گیرد، تنش این صحنه را بیشتر می‌کند و سوالی ناممکن را مطرح می‌نماید؛ آیا این گروه فضایی باید زمین را ترک کند و گونه‌ی انسان‌ها را از طریق ساختن یک کولونی بر روی یک سیاره‌ی دیگر نجات دهد یا نه؟


۴. تسراکت

نقطه‌ی اوج «میان‌ستاره‌ای» که در آن، واقعیت تغییر می‌کند. پرداخت مفهومی و بصری صحنه‌ای که طی آن کوپر وارد تسراکت می‌شود، یکی از صحنه‌های برجسته‌ی این فیلم علمی-تخیلی می‌باشد. این صحنه همان‌ جایی است که در آن «میان‌ستاره‌ای» تبدیل به یک چرخه‌ی کامل می‌شود. در همین صحنه است که کوپر در می‌باید چگونه می‌تواند اطلاعات خودش را به مورف منتقل نماید و در همین صحنه است که احساسات یک‌بار دیگر با علم پیوند می‌خورد. تنها دلیلی که باعث می‌شود این صحنه تبدیل به بهترین صحنه‌ی فیلم «میان‌ستاره‌ای» نشود، احتمالا ماهیت بیش از حد غیرواقعی‌اش است. زمان در تسراکت یک ماهیت فیزیکی دارد و کوپر به شکلی موفق می‌شود مسیر خود را در آن پیدا کند و اطلاعات لازم را به مورف برساند. تمام این صحنه بر اساس فرضیه‌ای بنا شده است که آن طور که برند پیش‌تر به ان اشاره می‌نماید: «چیزی است که انسان‌ها هنوز نمی‌توانند درک کنند.»


۳. جزر و مد سیاره‌ی امواج

صحنه‌ای که در آن به جست‌وجو در نخستین سیاره‌ی دردسرساز می‌پردازند یکی از بهترین صحنه‌های فیلم «میان‌ستاره‌ای» است. صحنه‌ای که کوپر، برند و دویل (وس بنتلی) طی آن به سیاره‌ی اقیانوسی می‌رسند، شامل بعضی از بهترین جلوه‌های بصری «میان‌ستاره‌ای» می‌باشد. جریان امواج ترسناک و خروشان این سیاره نشان می‌دهد که کاوش کردن سطح آن می‌تواند تا چه اندازه خطرناک باشد و شخصیت‌های اصلی، طی انجام این عمل ممکن است با چه خطرهایی روبه‌رو شوند. این صحنه به شیوه‌ای ساخته شده که برای تمام مخاطبانی که متنصصان فیزیک هم نیستند قابل درک باشد. این صحنه تنش خیره‌کننده‌ای هم دارد؛ بینندگان درمی‌یابند که میلر مدت‌ها است مرده، دویل می‌میرد و کوپر و برند سعی می‌کنند به سفینه‌ی اصلی بازگردند. این صحنه یکی از نقاط اوج فیلم می‌باشد و مسیر آن را تغییر می‌دهد.


۲. کوپر پیام‌های فرزندانش را تماشا می‌کند

تاثیرگذارترین و ناراحت‌کننده‌ترین صحنه‌ی «میان‌ستاره‌ای». به دنبال تقاوت زمانی ایجاد شده در «میان‌ستاره‌ای»، وقتی که برند و کوپر باز می‌گردند، درمی‌یابند که بیش از دو دهه را در سیاره‌ی امواج گذرانده‌اند. کوپر به فروپاشی روانی می‌رسد، چرا که فرزندان او حالا بزرگ شده‌اند. صحنه‌ای که در آن کوپر پیام‌های فرزندانش طی این سال‌ها را دریافت می‌کند، تاثیرگذار و ناراحت‌کننده است. نقش‌آفرینی مک‌کانهی در این صحنه درخشان است. نقش‌آفرینی او باورپذیر و قابل درک می‌باشد.


مک‌کانهی بازیگری هوشمند است در اوج دوران حرفه‌ای‌اش. شاید مخاطبان انتظار داشتند که کوپر روزی با نسخه‌ای از مورف که هم سن و سال خودش است دیدار کند، چرا که خداحافظی تلخ و ناثیرگذار او با مورف در انتهای پرده‌ی نخست فیلم چنین انتظاری را در مخاطبان ایجاد می‌کند. این پیام‌ها هم‌چنین نشان می‌دهند که فرزندان کوپر چگونه بزرگ شده‌اند و هر کدامشان به چه انسان‌هایی تبدیل شده‌اند. همه‌ی این پیام‌ها با تصویری از مورف امروز که تبدیل به دانشمندی با اعتماد به نفس شده است پایان می‌یابند.

۱. متصل شدن سفینه

حماسی‌ترین صحنه‌ی «میان‌ستاره‌ای». صحنه‌ای که طی آن کوپر سعی دارد یک شاتل فضایی را به اندورنس در حالی که از کنترل خارج شده است متصل نماید، بی‌شک بهترین و جذاب‌ترین صحنه‌ی این فیلم ماجراجویانه‌ی فضایی می‌باشد. موسیقی متن، جلوه‌های ویژه و دیالوگ‌ها همه در کنار هم قرار گرفته‌اند تا موهای تنتان را سیخ کنند. مخاطبان احتمالا می‌توانند پیش‌بینی کنند که کوپر برای پیش رفتن داستان، موفق خواهد شد این عملیان خطرناک را به پایان برساند، اما با این حال امکانات بصری‌ای که فیلم در اختیار بینندگان قرار می‌دهد، باعث می‌شود که آن‌ها به خوبی خطرات موجود در این عملیات را درک کنند. «میان‌ستاره‌ای» کریستوفر نولان خطرات یک جستجوی فضایی و عمق ارتباط‌های انسانی را از طریق صحنه‌هایی مانند این، به خوبی به تصویر می‌کشاند و به واسطه‌ی آن‌ها جایگاه خودش در ذهن مخاطبان و طرفداران را ابدی می‌کند.



منبع: دیجی‌مگ