بزرگترین و بهترین نقشآفرینیهای باردم در فیلمها، آنهایی هستند که بیش از سایرین تواناییهای متنوع او را به نمایش میگذارند.
چارسو پرس: خاویر باردم یکی از شگفتانگیزترین بازیگران نسل ما است. او طی این سالها خودش را به عنوان یکی از سودآورترین و بهیادماندنیترین بازیگران قرن ۲۱ به اثبات رسانده است. باردم همواره توانسته است خودش را به عنوان بازیگری متفاوت، با تواناییهای شگفت انگیز به مخاطبان سینمایی معرفی نماید. این بازیگر اسپانیایی طی سالهای حرفهایاش در فیلمهای متفاوتی نقشآفرینی کرده است؛ از فیلمهای مستقل گرفته تا مجموعه فیلمهای بلاک باستری. باردم به خصوص طی چند سال اخیر با بازی در فیلمهایی مانند «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid) و «ریکاردو بودن» (Being the Ricardos)، خودش را به عنوان بازیگری با تواناییهای استثنایی در دل تاریخ سینما ماندگار کرده است.
خاویر باردم، یک مارس ۱۳۶۹ در لاس پالماس جزایر قناری چشم به جهان گشود. پدر باردم یک تاجر و مادرش یک بازیگر بود. وقتی که خاویر باردم کودکی بیش نبود، والدینش از یکدیگر جدا شدند. مادر خاویر مسئولیت بزرگ کردن او را به تنهایی برعهده گرفت. اگر چه باردم در ابتدا علاقهای به بازیگر شدن نداشت و نقاشی را به عنوان حرفهی خودش برگزیده بود، اما از آن جایی که به عقیدهی خودش نقاش خوبی نبود، برای کسب درآمد به ایفای نقشهای کوتاه پرداخت و توانست خیلی زود در بازیگری برخلاف نقاشی به موفقیت دست پیدا کند. برادر و خواهر باردم هم بازیگر هستند.
نخستین نقشآفرینی سینمایی باردم در فیلم «سالهای لولو» (The Ages of Lulu) محصول ۱۹۹۰ از بیگاس لونا به وقوع پیوست؛ باردم در این فیلم یکی از همبازیهای مادرش، پیلار باردم بود. ده سال پس از نخستین تجربهی نقشآفرینی مقابل دوربین، باردم برای بازی در فیلم «پیش از آغاز شب» (Before Night Falls) توانست نامزد دریافت اسکار شود. باردم سه سال بعد از نخستین نامزدی اسکارش توانست جایزهی بهترین بازیگر مرد را از جشنوارهی فیلم ونیز برای فیلم «دریای درون» (Mar adentro) دریافت کند.
فرانسیس فورد کوپولا، کارگردان فیلمهایی مانند «پدرخوانده« (The Godfather) و «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now)، خاویر باردم را وارث بر حق ستارگانی مانند آل پاچینو، پل نیومن، رابرت دنیرو و جک نیکلسون نامیده است. این بازیگر برندهی اسکار توانسته است حالا دیگر به یکی از شناخته شدهترین و موفقترین بازیگران اسپانیایی تاریخ سینما تبدیل شود. او تبدیل به هنرمندی شده است که هموطنهایش باید برای پیشرفت، پا جای پای او بگذارند. بزرگترین و بهترین نقشآفرینیهای باردم در فیلمها، آنهایی هستند که بیش از سایرین تواناییهای متنوع او را به نمایش میگذارند.
باردم در این فیلم نقش دیوید را بازی میکند؛ مردی که باعث دستگیری ویکتور میشود و حین دستگیری به طور اتفاقی گلولهای به او اصابت میکند. دیوید اگرچه موفق میشود از تراژدی پیش آمده در زندگیاش به خوبی بهره ببرد و تبدیل به یک ورزشکار پارالمپیک شود، با این حال بعد از رویارویی با ویکتور در مییابد که در مجموعهای از هرج و مرجها گیر افتاده است. به عنوان یکی از نخستین نقشآفرینیهای خاویر باردم در نقش یک بازیگر اصلی، او موفق میشود در این فیلم قدرت خود به عنوان یک هنرمند را در اولین قدمهای حرفهایاش به عنوان یک بازیگر به اثبات برساند.
باردم به عنوان یک بازیگر توانست خیلی خوب خودش را در فضای دیوانه کنندهی این فیلم جا دهد. باردم در این فیلم نقش او را بازی میکند؛ شخصیت مرد نقش اصلی فیلم که با همراهی بازیگر نقش اصلی زن این فیلم، مادر (جنیفر لارنس) بار این فیلم را به دوش میکشند. نقش آفرینی باردم در این فیلم مانند خود آن پر است از نمادهای مهم و گوناگون که با مضمون اصلی ارتباط دارند. باردم به عنوان نویسندهای که به مشکل خورده است و اهمیتی به هرج و مرج اطراف خود نمیدهد، موفق میشود نقش آفرینی درخشانی از خودش ارائه کند.
باردم در این فیلم نقش فلیکس ریسورنا را ایفا میکند؛ رئیس بدنام مافیای مواد مخدر که در ابتدا وینسنت را استخدام کرده بود تا چند نفر را به قتل برساند. در فیلمی که به دنبال نقش آفرینی درخشان و شیطانی تام کروز شناخته شده است، باردم هم توانست نظر مخاطبان را به خودش جلب کند. او در این فیلم موفق میشود در نقش یک رئیس مواد مخدر شیطانی، تواناییهای خارقالعادهاش را به رخ بکشد. در حالی که حضور او در مقابل دوربین خیلی کوتاه است، با این حال هر صحنهای که در آن حضور دارد را مال خود میکند و باعث میشود که دیدن «وثیقه» تبدیل به تجربهای به یاد ماندنی شود.
باردم در این فیلم نقش استیل گار را ایفا میکند؛ یکی از رهبرهای فرمنها که از بومیان سیاره آراکیس هستند و آموختهاند که چگونه در بیابان سخت و نفسگیر این سیاره زندگی کنند. اگرچه باردم تا لحظات پایانی این فیلم تبدیل به یکی از شخصیتهای اصلی آن نمیشود، با این حال موفق میشود تاثیری قدرتمند به عنوان یکی از فرمنهای شناخته شده در این فیلم بگذارد. مردی با ریشههای قوی که قلبی قهرمانانه دارد. آن چه باعث میشود باردم در این فیلم بدرخشد، زمینهچینی درخشانی است که برای قسمت بعدی آن میکند.
باردم در این فیلم نقش قهرمان اصلی، اکسبال را ایفا میکند. این فیلم را میتوان یکی از بهترین فیلمهای خاویر باردم دانست. باردم در این فیلم نقشآفرینیای احساسی از خودش ارائه میدهد. او با تواناییهای فراوان خود، با گذشتهی دردناک شخصیتش ارتباط برقرار میکند و این گذشتهی تلخ را با آیندهای آمیخته با امید ترکیب مینماید. باردم برای بازی در این فیلم توانست نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شود، اتفاقی که به ندرت برای یک فیلم خارجی زبان پیش میآید. اگرچه در نهایت او اسکار را به کالین فرث برای «سخنرانی پادشاه» (The King’s Speech) واگذار کرد
او در این فیلم با نقشآفرینی قدرتمند خود به عنوان مردی که به دنبال امید میگردد، توانست نام خود را بر سر زبانها بیندازد. پرترهای که باردم از رینالدو آرناس ترسیم میکند، نه تنها سرشار از احترام و توجه به این مرد و داستانش است، بلکه به دنبال برقراری عدالت برای تمام کسانی است که جامعه زندگی آنها را محدود نموده. نقشآفرینی نفسگیر باردم در این فیلم برای او یک نامزدی اسکار به همراه داشت. اگرچه او این بار جایزه را به راسل کرو برای فیلم «گلادیاتور» (Gladiator) واگذار کرد.
باردم در این فیلم یک بار دیگر نقش استیل گار را ایفا میکند، البته با یک تفاوت. او در این فیلم یکی از اصلیترین شخصیتهایی است که داستان را پیش میبرند. استیل گار در این فیلم نقش یکی از استادهای مستقیم پل را ایفا میکند، در حالی که یکی از دوستان نزدیک او هم هست. گار با تواناییهای ذاتی و قدرت فراوانی که در زمینهی زندگی کردن و زنده ماندن در بیابانهای بیآب و علف آراکیس دارد، حالا باور کرده است که پل همان پیامبر افسانهای است که آمدنش به مردم وعده داده شده بود. شخصیت باردم در این فیلم یکی از مهرههای اصلی پیش بردن داستان است؛ نه تنها فقط برای این قسمت، بلکه برای تمام قسمتهای دیگری که قرار است از این رمان اقتباس شود. باردم موفق میشود به این شخصیت عمق و زندگی ببخشد.
نقشآفرینی باردم در این فیلم به عنوان یکی از قویترین و به یاد ماندنیترین شخصیتهای منفی این مجموعه فیلمها شناخته شده است. باردم برای بازی در «اسکایفال» به وجوهات تاریکتر خود نزدیک میشود و موفق میشود با روش مخصوص خود به همه نشان دهد که یک شخصیت منفی در فیلمهای جیمز باند چگونه باید باشد. او هم تهدیدآمیز است، هم ارتباطی قدرتمند با باند دارد و هم طی زمان حضورش بر تصویر، موفق میشود مخاطب را با خودش همراه کند. در حالی که هنوز هم مشخص نیست آیندهی مجموعه فیلمهای جیمز باند چه خواهد بود، هیچ شکی وجود ندارد که نقشآفرینی قدرتمند باردم، تاثیر بهسزایی بر چگونگی دیده شدن شخصیتهای منفی مجموعه فیلمهای جیمز باند در ادامه خواهد داشت.
«جایی برای پیرمردها نیست» توانسته است میراثی قدرتمند به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ را از زمان اکرانش به جای بگذارد، به خصوص با تشکر از نقشآفرینی درخشان باردم به عنوان آنتوان شیگور. بازی باردم در این فیلم کیفیت کلی آن را بالا میبرد و به این شخصیت عجیب حیات میبخشد. باردم با بازی در این فیلم یکی از بهترین و به یاد ماندنیترین شخصیتهای منفی تاریخ سینما را خلق میکند. او سبک مخصوص خودش در بازیگری را با بیحالتی چهرهی ترسناکی ترکیب میکند و آن را تبدیل به چیزی متفاوت مینماید. نقشآفرینی او در این فیلم به اندازهای درخشان بود که توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای او به ارمغان بیاورد.
منبع: دیجیمگ
خاویر باردم، یک مارس ۱۳۶۹ در لاس پالماس جزایر قناری چشم به جهان گشود. پدر باردم یک تاجر و مادرش یک بازیگر بود. وقتی که خاویر باردم کودکی بیش نبود، والدینش از یکدیگر جدا شدند. مادر خاویر مسئولیت بزرگ کردن او را به تنهایی برعهده گرفت. اگر چه باردم در ابتدا علاقهای به بازیگر شدن نداشت و نقاشی را به عنوان حرفهی خودش برگزیده بود، اما از آن جایی که به عقیدهی خودش نقاش خوبی نبود، برای کسب درآمد به ایفای نقشهای کوتاه پرداخت و توانست خیلی زود در بازیگری برخلاف نقاشی به موفقیت دست پیدا کند. برادر و خواهر باردم هم بازیگر هستند.
نخستین نقشآفرینی سینمایی باردم در فیلم «سالهای لولو» (The Ages of Lulu) محصول ۱۹۹۰ از بیگاس لونا به وقوع پیوست؛ باردم در این فیلم یکی از همبازیهای مادرش، پیلار باردم بود. ده سال پس از نخستین تجربهی نقشآفرینی مقابل دوربین، باردم برای بازی در فیلم «پیش از آغاز شب» (Before Night Falls) توانست نامزد دریافت اسکار شود. باردم سه سال بعد از نخستین نامزدی اسکارش توانست جایزهی بهترین بازیگر مرد را از جشنوارهی فیلم ونیز برای فیلم «دریای درون» (Mar adentro) دریافت کند.
فرانسیس فورد کوپولا، کارگردان فیلمهایی مانند «پدرخوانده« (The Godfather) و «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now)، خاویر باردم را وارث بر حق ستارگانی مانند آل پاچینو، پل نیومن، رابرت دنیرو و جک نیکلسون نامیده است. این بازیگر برندهی اسکار توانسته است حالا دیگر به یکی از شناخته شدهترین و موفقترین بازیگران اسپانیایی تاریخ سینما تبدیل شود. او تبدیل به هنرمندی شده است که هموطنهایش باید برای پیشرفت، پا جای پای او بگذارند. بزرگترین و بهترین نقشآفرینیهای باردم در فیلمها، آنهایی هستند که بیش از سایرین تواناییهای متنوع او را به نمایش میگذارند.
۱۰. جسم زنده (Live Flesh)
- سال تولید: ۱۹۹۷
- کارگردان: پدر آلمودوار
- بازیگران: فرانچسکا نری، لیبرتو رابال، آنجلا مولینا، پنهلوپه کروز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
باردم در این فیلم نقش دیوید را بازی میکند؛ مردی که باعث دستگیری ویکتور میشود و حین دستگیری به طور اتفاقی گلولهای به او اصابت میکند. دیوید اگرچه موفق میشود از تراژدی پیش آمده در زندگیاش به خوبی بهره ببرد و تبدیل به یک ورزشکار پارالمپیک شود، با این حال بعد از رویارویی با ویکتور در مییابد که در مجموعهای از هرج و مرجها گیر افتاده است. به عنوان یکی از نخستین نقشآفرینیهای خاویر باردم در نقش یک بازیگر اصلی، او موفق میشود در این فیلم قدرت خود به عنوان یک هنرمند را در اولین قدمهای حرفهایاش به عنوان یک بازیگر به اثبات برساند.
۹. مادر! (Mother!)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: دارن آرونوفسکی
- بازیگران: جنیفر لارنس، اد هریس، میشل فایفر، دامنل گلیسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
باردم به عنوان یک بازیگر توانست خیلی خوب خودش را در فضای دیوانه کنندهی این فیلم جا دهد. باردم در این فیلم نقش او را بازی میکند؛ شخصیت مرد نقش اصلی فیلم که با همراهی بازیگر نقش اصلی زن این فیلم، مادر (جنیفر لارنس) بار این فیلم را به دوش میکشند. نقش آفرینی باردم در این فیلم مانند خود آن پر است از نمادهای مهم و گوناگون که با مضمون اصلی ارتباط دارند. باردم به عنوان نویسندهای که به مشکل خورده است و اهمیتی به هرج و مرج اطراف خود نمیدهد، موفق میشود نقش آفرینی درخشانی از خودش ارائه کند.
۸. وثیقه (Collateral)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: مایکل مان
- بازیگران: تام کروز، جیمی فاکس، مارک روفالو، جیسون استاتهام
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
باردم در این فیلم نقش فلیکس ریسورنا را ایفا میکند؛ رئیس بدنام مافیای مواد مخدر که در ابتدا وینسنت را استخدام کرده بود تا چند نفر را به قتل برساند. در فیلمی که به دنبال نقش آفرینی درخشان و شیطانی تام کروز شناخته شده است، باردم هم توانست نظر مخاطبان را به خودش جلب کند. او در این فیلم موفق میشود در نقش یک رئیس مواد مخدر شیطانی، تواناییهای خارقالعادهاش را به رخ بکشد. در حالی که حضور او در مقابل دوربین خیلی کوتاه است، با این حال هر صحنهای که در آن حضور دارد را مال خود میکند و باعث میشود که دیدن «وثیقه» تبدیل به تجربهای به یاد ماندنی شود.
۷. دریای درون (The Sea Inside)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: الخاندرو آمنابار
- بازیگران: بلن روئدا، لولا دوئنیاس، سلسو بوگالو، جوزپ ماریا پو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
۶. تلماسه: قسمت اول (Dune: Part One)
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: دنی ویلنوو
- بازیگران: تیموتی شالامی، ربکا فرگوسن، زندایا، اسکار آیزاک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
باردم در این فیلم نقش استیل گار را ایفا میکند؛ یکی از رهبرهای فرمنها که از بومیان سیاره آراکیس هستند و آموختهاند که چگونه در بیابان سخت و نفسگیر این سیاره زندگی کنند. اگرچه باردم تا لحظات پایانی این فیلم تبدیل به یکی از شخصیتهای اصلی آن نمیشود، با این حال موفق میشود تاثیری قدرتمند به عنوان یکی از فرمنهای شناخته شده در این فیلم بگذارد. مردی با ریشههای قوی که قلبی قهرمانانه دارد. آن چه باعث میشود باردم در این فیلم بدرخشد، زمینهچینی درخشانی است که برای قسمت بعدی آن میکند.
۵. بیوتیفول (Biutiful)
- سال تولید: ۲۰۱۰
- کارگردان: الخاندرو گونسالس اینیاریتو
- بازیگران: ادوارد فرناندس، ماریسل آلوارز، ناصر صالح، آنا واگنر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
باردم در این فیلم نقش قهرمان اصلی، اکسبال را ایفا میکند. این فیلم را میتوان یکی از بهترین فیلمهای خاویر باردم دانست. باردم در این فیلم نقشآفرینیای احساسی از خودش ارائه میدهد. او با تواناییهای فراوان خود، با گذشتهی دردناک شخصیتش ارتباط برقرار میکند و این گذشتهی تلخ را با آیندهای آمیخته با امید ترکیب مینماید. باردم برای بازی در این فیلم توانست نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شود، اتفاقی که به ندرت برای یک فیلم خارجی زبان پیش میآید. اگرچه در نهایت او اسکار را به کالین فرث برای «سخنرانی پادشاه» (The King’s Speech) واگذار کرد
۴. پیش از آغاز شب (Before Night Falls)
- سال تولید: ۲۰۰۰
- کارگردان: جولیان اشنابل
- بازیگران: الیویه مارتینز، جانی دپ، هکتور بابنکو، نایوا نیمری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
او در این فیلم با نقشآفرینی قدرتمند خود به عنوان مردی که به دنبال امید میگردد، توانست نام خود را بر سر زبانها بیندازد. پرترهای که باردم از رینالدو آرناس ترسیم میکند، نه تنها سرشار از احترام و توجه به این مرد و داستانش است، بلکه به دنبال برقراری عدالت برای تمام کسانی است که جامعه زندگی آنها را محدود نموده. نقشآفرینی نفسگیر باردم در این فیلم برای او یک نامزدی اسکار به همراه داشت. اگرچه او این بار جایزه را به راسل کرو برای فیلم «گلادیاتور» (Gladiator) واگذار کرد.
۳. تلماسه: قسمت دوم (Dune: Part Two)
- سال تولید: ۲۰۲۴
- کارگردان: دنی ویلنوو
- بازیگران: تیموتی شالامی، ربکا فرگوسن، زندایا، فلورنس پیو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
باردم در این فیلم یک بار دیگر نقش استیل گار را ایفا میکند، البته با یک تفاوت. او در این فیلم یکی از اصلیترین شخصیتهایی است که داستان را پیش میبرند. استیل گار در این فیلم نقش یکی از استادهای مستقیم پل را ایفا میکند، در حالی که یکی از دوستان نزدیک او هم هست. گار با تواناییهای ذاتی و قدرت فراوانی که در زمینهی زندگی کردن و زنده ماندن در بیابانهای بیآب و علف آراکیس دارد، حالا باور کرده است که پل همان پیامبر افسانهای است که آمدنش به مردم وعده داده شده بود. شخصیت باردم در این فیلم یکی از مهرههای اصلی پیش بردن داستان است؛ نه تنها فقط برای این قسمت، بلکه برای تمام قسمتهای دیگری که قرار است از این رمان اقتباس شود. باردم موفق میشود به این شخصیت عمق و زندگی ببخشد.
۲. اسکایفال (Skyfall)
- سال تولید: ۲۰۱۲
- کارگردان: سم مندس
- بازیگران: دنیل کریگ، رالف فاینس، نائومی هریس، برنیس مارلو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
نقشآفرینی باردم در این فیلم به عنوان یکی از قویترین و به یاد ماندنیترین شخصیتهای منفی این مجموعه فیلمها شناخته شده است. باردم برای بازی در «اسکایفال» به وجوهات تاریکتر خود نزدیک میشود و موفق میشود با روش مخصوص خود به همه نشان دهد که یک شخصیت منفی در فیلمهای جیمز باند چگونه باید باشد. او هم تهدیدآمیز است، هم ارتباطی قدرتمند با باند دارد و هم طی زمان حضورش بر تصویر، موفق میشود مخاطب را با خودش همراه کند. در حالی که هنوز هم مشخص نیست آیندهی مجموعه فیلمهای جیمز باند چه خواهد بود، هیچ شکی وجود ندارد که نقشآفرینی قدرتمند باردم، تاثیر بهسزایی بر چگونگی دیده شدن شخصیتهای منفی مجموعه فیلمهای جیمز باند در ادامه خواهد داشت.
۱. جایی برای پیرمردها نیست (No Country for Old Men)
- سال تولید: ۲۰۰۷
- کارگردان: برادران کوئن
- بازیگران: تامی لی جونز، جاش برولین، وودی هارلسون، کلی مکدونالد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
«جایی برای پیرمردها نیست» توانسته است میراثی قدرتمند به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ را از زمان اکرانش به جای بگذارد، به خصوص با تشکر از نقشآفرینی درخشان باردم به عنوان آنتوان شیگور. بازی باردم در این فیلم کیفیت کلی آن را بالا میبرد و به این شخصیت عجیب حیات میبخشد. باردم با بازی در این فیلم یکی از بهترین و به یاد ماندنیترین شخصیتهای منفی تاریخ سینما را خلق میکند. او سبک مخصوص خودش در بازیگری را با بیحالتی چهرهی ترسناکی ترکیب میکند و آن را تبدیل به چیزی متفاوت مینماید. نقشآفرینی او در این فیلم به اندازهای درخشان بود که توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای او به ارمغان بیاورد.
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/59503