«مست عشق» مانند تمام آثار تاریخی حسن فتحی قاب‌بندی‌های درست و رنگ و لعابی که بیننده را جذب کند دارد. اما به دلیل تصمیم گروه بر ساخت فیلم در ترکیه و فضاسازی به سبک طراحان صحنه ترک برای فیلم، امضا یا حضور خود فتحی در پشت صحنه فیلم احساس نمی‌شود. بیشتر از آن بینندگانی که سریال‌های تاریخی ترکی مانند «حریم سلطان» را دیده باشند، احساس می‌کنند که پارسا پیروزفر و شهاب حسینی در آن سریال‌ها حضور دارند تا اینکه یک کارگردان ایرانی «مست عشق» را ساخته است.
چارسو پرس: چند روزی است که از اکران «مست عشق» یکی از پر سر و صداترین آثار سینمایی چند سال اخیر می¬گذرد. این فیلم مرحله پیش تولید، تولید و انتظار برای اکران پرحاشیه‌ای را طی کرد تا بالاخره به پرده‌ی سینماها در ایران رسید. «مست عشق» برشی کوتاه و شاید حتی شتابزده از زندگی و ارتباط مولانا و شمس تبریزی است. این فیلم براساس قواعد سینمای ترکیه، اما توسط حسن فتحی ساخته شده و جز سه بازیگر ایرانی، تمام عوامل جلوی دوربین، ترک هستند. در کمتر از یک هفته که از اکران «مست عشق» می‌گذرد، رکورد فروش بالایی از خود در گیشه به جا گذاشته که باید منتظر ماند و دید، می¬تواند در تقابل با سینمای کمدی پرفروش چند سال اخیر قرار بگیرد یا نه. اما در کنار نقاط قوت «مست عشق»، نقدهایی هم درباره‌ی آن وجود دارد که اگر بخواهیم منصفانه به آن نگاه کنیم، این نقاط منفی گاهی برجسته و غیرقابل انکار هستند. در ادامه با تلاش بر اینکه کلیت قصه فاش نشود، نگاهی داشتیم بر قصه شمس و مولانا به روایت حسن فتحی.

نقد فیلم «مست عشق»؛ ساختار قصه و شکل روایی

همین اول کار اجازه بدهید تکلیف را روشن کنیم. اگر کتاب «ملت عشق» نوشته الیاف شافاک را نخوانده باشید یا بدون هیچ پیش زمینه‌ای درباره‌ی شمس و مولانا برای دیدن «مست عشق» به سینما بروید، احتمالا تا ۴۰ دقیقه اول، فیلم برایتان گنگ و مبهم است. داستان با یک تجمع و تظاهرات شروع می‌شود که پس از مدتی تازه بیننده متوجه می‌شود تمام این هیاهو به گم شدن شمس تبریزی بر می¬گردد. مولانا آشفته است اما بدون هیچ توضیحی فلاش بک می‌خورد به سال¬ها قبل و از روی آرایش موهای مولانا متوجه می‌شویم که به گذشته برگشته‌ایم.¬ از اینجا تقابل شمس و مولانا برای بیننده آغاز می‌شود. اما جز توضیحی کوتاه به صورت نوشتار در ابتدای فیلم، هیچ‌چیز درباره گذشته آن دو و مخصوصا شمس تبریزی نمی‌دانیم.



دوباره فیلم به زمان جلوتر باز می‌گردد. شمس گم شده و همه به دنبال او هستند. با روایت هر شخصیت از فیلم تکه‌هایی از گذشته زندگی شمس و مولانا به تصویر کشیده می‌شود و آنقدر فلاش‌بک¬ها متعدد است که بیننده از جایی به بعد نخ تسبیح بخش‌های مختلف زندگی دو شخصیت اصلی را گم می‌کند. در این میان به هیچ‌کدام از شخصیت‌های اصلی داستان زمان داده نمی‌شود تا به درستی به مخاطب معرفی شوند. این شخصیت‌پردازی سطحی، درباره‌ی همه کاراکترها وجود دارد. مثلا از جایی به بعد کیمیا خاتون وارد داستان می‌شود که عاشق شمس است. اما شکل‌گیری عشق و تکاملش را نمی‌بینیم و تنها مرگ این عشق به تصویر کشیده شده.

در بخش‌هایی نامنسجم به شک عموم مردم قونیه به رابطه شمس و مولانا پرداخته می‌شود، اما به مخاطب فرصت داده نمی‌شود که خودش هم درباره این موضوع قضاوت کند و تنها باید چند خطابه و طعنه و کنایه را ببیند. از نیمه‌ی فیلم، شمس گم می‌شود و دوباره به ابتدای فیلم بر می‌گردیم. اما اینبار شخصیت‌های جدیدی وارد داستان می‌شوند که از ابتدا اصلا به آنها پرداخته نشده، اما ناگهان به قهرمانان داستان بدل می‌شوند.

یکی از حاشیه‌های اصلی که باعث شد به اکران رسیدن «مست عشق» ۵ سال طول بکشد، ادعای شریک ترک فیلم برای پخش آن به صورت یک سریال ۸ قسمتی بود. حتی انگار تیزرهای تبلیغاتی آن هم در یکی از شبکه‌های ترکیه منتشر شده بود که با شکایت تهیه‌کننده ایرانی از این موضوع جلوگیری شد. اما حالا با دیدن فیلم، می‌شود حسرت خورد که ای کاش به حرف شریک ترک توجه می‌شد و «مست عشق» را به صورت سریال منتشر می‌کردند. این فیلم یکی از پروژه‌های قابل توجه در سال‌های اخیر بود که علاوه بر علاقمندان به سینما، طرفداران مولانا هم در انتظار دیدن آن بودند. اما یک رابطه عرفانی، مسیر سیر و سلوکی که مولانا در کنار شمس طی می‌کند و عشق و سرگشتی دنیوی شمس، همه به صورت تکه‌هایی نامنسجم و سردرگم تبدیل به فیلم دو ساعته‌ی «مست عشق» شده.

کارگردانی و عوامل ساخت

حسن فتحی در طول ۳ دهه کارگردانی خود نشان داده در ساخت سریال تاریخی، یکی از چهره‌های قابل اعتناست. او سال‌ها در کنار فرهاد توحیدی مشغول نوشتن فیلمنامه «مست عشق» بودند و کار تولید این فیلم را از سال ۱۳۹۸ شروع کردند. مولانا، زندگی و عرفانش یکی از مباحث عمیقی است که سال‌ها اهل تصوف وقت صرف می‌کنند تا به آن درجه برسند که درباره آن صحبت کنند. فتحی اما تصمیم گرفته بود که درباره این شخصیت سخت فیلم بسازد و برای این کار تیمی از افراد فنی مهم سینمای ایران را با خود همراه کرد.
«مست عشق» مانند تمام آثار تاریخی حسن فتحی قاب‌بندی‌های درست و رنگ و لعابی که بیننده را جذب کند دارد. اما به دلیل تصمیم گروه بر ساخت فیلم در ترکیه و فضاسازی به سبک طراحان صحنه ترک برای فیلم، امضا یا حضور خود فتحی در پشت صحنه فیلم احساس نمی‌شود. بیشتر از آن بینندگانی که سریال‌های تاریخی ترکی مانند «حریم سلطان» را دیده باشند، احساس می‌کنند که پارسا پیروزفر و شهاب حسینی در آن سریال‌ها حضور دارند تا اینکه یک کارگردان ایرانی «مست عشق» را ساخته است. البته حتما به دلیل حضور سرمایه‌گذار ترک و زندگی مولانا در قونیه این اجبار وجود داشته که به این سبک ساخته شود. اما به طور کلی «مست عشق» در کنار سایر آثار فتحی قرار نمی‌گیرد و کارگردانی‌اش با آنها قابل مقایسه نیست. در این میان نمی‌توان از هنر مرتضی پورصمدی به عنوان مدیر فیلمبرداری چشم‌پوشی کرد.



به هرحال با وجود حاشیه‌های فقهی و مسایل مربوط به مالکیت که بر سر راه ساخت این فیلم به وجود آمده بود، فتحی و گروهش روایتی از زندگی این شاعر و عارف را به تصویر کشیدند. اگرچه تصویری که می‌بینیم هیچ شوری از عرفان مولانا را در خود ندارد، اما شاید تلنگری باشد برای مخاطب که برای درک بیشتر درباره او پس از دیدن این فیلم به سراغ منابع برود و درباره مولانا و شمس به فهم کامل‌تری برسد.

گروه بازیگران

با وجود اینکه در ظاهر به نظر می‌رسد، شخصیت‌های اصلی فیلم شمس و مولانا هستند، اما در واقع «مست عشق» سه کاراکتر اصلی دارد. در کنار دو عارف مشهور، یک نظامی ترک به نام اسکندر بخش بزرگی از داستان را به خود اختصاص داده. شاید اگر فیلم به صورت سریال پخش ¬می‌شد، به شخصیت‌های مهم زندگی مولانا یعنی همسر، پسر و دختر خوانده‌اش کیمیا بیشتر پرداخته می‌شد. اما بار بازیگری فیلم بر دوش پارسا پیروزفر در نقش مولانا، شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی و ابراهیم چلیک‌کول در نقش اسکندر است. بقیه بازیگران همه تنها در چند سکانس حضور دارند. از بین سه شخصیت اصلی زن فیلم یعنی، همسر مولانا، کیمیا و مریم، تنها مریم مجالی برای پردازش بیشتر پیدا کرده که آن هم در چند دقیقه آخر فیلم به شکلی شتابزده از گذشته‌اش پرده برداشته می‌شود و بعد به زندگی شمس و مولانا الصاق می¬شود. تنها بازیگر ایرانی دیگری هم که در فیلم بازی می‌کند حسام منظور در نقش حسام¬الدین چلپی است که تقریبا دیالوگ ندارد و تنها در پس زمینه تصویر آن را می‌بینیم.



شاید به نظر به برسد که بازیگر اصلی فیلم «مست عشق» پارسا پیروزفر است، اما شهاب حسینی با بازی روان و بی‌نقصش در نقش شمس، پیروزفر را به یک بازیگر مکمل در فیلم تبدیل کرده. حسینی در لحظاتی که باید در هیبت شمس تبریزی آواره و بی‌خانمان به خوبی از پس این نقش برآمده و از طرفی در سکانس‌های عاشقانه‌ای که با کیمیا خاتون همراه می‌شود، بازی‌اش دیدنی است. پارسا پیروزفر، جز در دیالوگ گفتن به سبک قرن هفتم هجری، بازی ویژه‌ای از خود در این نقش به نمایش نگذاشته. پیروزفر عصیان‌گر سریال‌های «در پناه تو» و فیلم «مرسدس»، میان¬سال شده و حتی در سکانس‌هایی که پریشان و خیابان‌گرد است، بیشتر خود پیروزفر را می‌بینیم تا مولانای سرگشته را.
اما درباره‌ی ابراهیم چلیک‌کول، بازیگری که احتمالا طرفدران سریال‌های ترکی او را می‌شناسند. بازی برون‌گرا و پر از اکت‌های رزمی او، یکی از جلوه‌های جذاب «مست عشق» است. طراحی این صحنه‌ها و بازی گرفتن از چلیک کول، احتمالا یکی از نقاط مثبت کارنامه حسن فتحی خواهد بود.



شناسنامه فیلم «مست عشق» (Intoxicated by Love)

کارگردان: حسن فتحی
نویسنده: حسن فتحی، فرهاد توحیدی
بازیگران: پارسا پیروزفر، شهاب حسینی، حسام منظور، هانده ارچل، سلما ارگچ، بوراک توزکوپاران، بوران کوزوم
محصول: ۲۰۲۴، ایران، ترکیه
امتیاز سایت IMDb‌ به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
امتیاز نویسنده: ۲.۵ از ۵

 


منبع: دیجی‌مگ