سهگانه پدرخوانده خط باریک بین واقعیت و تخیل را طی کردهاست. اینکه خیلی از مخاطبان سینما و این فیلم درباره واقعیت خانواده کورلئونه کنجکاو هستند، بهجادوی سینمای فرانسیس فورد کاپولا که واقعیت و تخیل را چنین در هم گره زدهاست، برمیگردد.
چارسو پرس: سهگانه پدرخوانده خط باریک بین واقعیت و تخیل را طی کردهاست. اینکه خیلی از مخاطبان سینما و این فیلم درباره واقعیت خانواده کورلئونه کنجکاو هستند، بهجادوی سینمای فرانسیس فورد کاپولا که واقعیت و تخیل را چنین در هم گره زدهاست، برمیگردد. همچنین بازی بسیار حرفهای و برجسته بازیگران و مهارت و دانش تیم سازنده، پدرخوانده را به دنیایی تبدیل کردهاست، که دانستن هر جزییاتی درباره آن جذاب است. نمیتوان انکار کرد که باوجود تمام جنایاتی که خانواده کورلئونه در سهگانه پدرخوانده مرتکب میشوند، ما با بیشتر شخصیتها همذاتپنداری میکنیم و حتی محو ابهت این خانواده میشویم. یکی از جذابیتها و عوامل موفقیت فیلم پدرخوانده هم همین است. تاثیر همیشگی این اثر بر سینما غیرقابلانکار است و حتی امروز کارگردانان و برنامهسازان در سراسر دنیا از آن بهعنوان منبع الهام بهره میبرند. اگر چه درکل خانواده کورلئونه با جزییاتی که در پدرخوانده نشان داده میشود، وجود خارجی ندارد و تخیلی است، اما از چهرههای واقعی مافیا الهام گرفتهشدهاست. درحقیقت بسیاری از شخصیتها، رویدادها، جزییات و صحنههای پدرخوانده، مانند شخصیت دون ویتو کورلئونه و سکانس معروف رستوران در فیلم، براساس اتفاقات و افراد واقعی خلق شدهاست. جزییات جذاب دیگری هم درباره واقعیت خانواده کورلئونه و اتفاقات فیلمهای پدرخوانده وجود دارد، که در اینجا برای شما بازگو میکنیم. اما پیش از آن لازم است معرفی کوتاهی از این اثر همیشه ماندگار داشتهباشیم.
پدرخوانده The Godfatherداستان یک خانواده ایتالیایی امریکایی به نام کورلئونه را بیان میکند، که ویتو کورلئونه با بازی تکرارنشدنی مارلون براندو سرپرستی آن را بهعهده دارد. این خانواده مشغول مجموعهای از اقدامات غیرقانونی و البته سازمانیافته است، که جریان روایت را پیش میبرد. مایکل پسر کوچک ویتو کورلئونه با بازی آل پاچینو، ادامهدهنده راه پدر شده و رویکرد خود را در شغل خانوادگی دارد. این فیلم مناسبات و دنیای زیرزمینی مافیای ایتالیایی را با جزییاتی جذاب نشان میدهد. جالب است بدانید پدرخوانده از رمانی با همین نام اثر ماریو پوزو اقتباس شدهاست. این کتاب تحتتاثیر برههای از تاریخ آمریکا نوشته شدهاست، که مردم درگیر حاشیههای قدرت شده و دو شخصیت اصلی، مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت اف کندی، بهتازگی ترور شدهاند. کتاب ماریو پوزو محصول سال 1969 است. این اثر با بیش از 21 میلیون نسخه فروش، پرفروشترین کتاب سال 1969 شد. همچنین فیلم پدرخوانده تا مدتهای زیاد به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شد.
سهگانه پدرخوانده، شامل پدرخوانده محصول سال 1972، پدرخوانده قسمت دوم محصول سال 1974 و پدرخوانده قسمت سوم محصول سال 1990، جایگاه ویژهای در سینما دارد. کارگردانی این اثر را فرانسیس فورد کاپولا برعهده داشته و بازیگران بزرگی مانند مارلون براندو، آل پاچینو، رابرت دنیرو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، استرلینگ هایدن، جان مارلی، ریچارد کونته و دایان کیتن در آن نقشآفرینی کردهاند. فیلم اصلی و دنبالههای بعدی هنوز هم بر فیلمسازان و هنرمندان حوزههای دیگر تأثیر میگذارد و استاندارد خود را در تولید محصولات فرهنگی ایجاد کردهاست. این تاثیر را میتوان در همهچیز از دنیای سینمایی مارول تا برنامههای تلویزیونی موفقی مانند سوپرانوها مشاهده کرد. این اثر ماندگار در مراسم اسکار در 28 شاخه نامزد شده و 9 جایزه را به خانه برد. بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای مارلون براندو و بهترین فیلمنامه اقتباسی؛ ازجمله جوایز اسکار این فیلم است. پدرخوانده پس از همشهری کین از طرف انستیتو فیلم امریکا دومین فیلم مهم امریکا نامیدهشد و در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره ایالاتمتحده امریکا جای گرفت. دور از انصاف است از موسیقی این فیلم نام نبریم. موسیقی فیلم پدرخوانده که از شناختهشدهترین آثار موسیقیایی تمام دوران است، اثر نینو روتا موزیسین بزرگ ایتالیایی است.
شاهکار فرانسیس فورد کاپولا به طرق مختلف در فرهنگ پاپ الهامبخش شدهاست. این غیرقابلانکار است. با این حال، داستان پشت خانواده کورلئونه همیشه عامل کنجکاوی مخاطبان سینمای کلاسیک است. بدون شک هر کسی که مجموعه فیلمهای پدرخوانده را تماشا کند، با این سوالات مواجه خواهدشد که آیا شخصیتها و اتفاقات پدرخوانده واقعی است و اگر پاسخ این سوال مثبت است، چه افراد و اتفاقاتی منبع الهام آن بودهاند؟
همانطور که گفتیم منبع الهام و اقتباس فیلم پدرخوانده کتابی با همین نام از ماریو پوزو است. فیلمنامه این اثر را فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو با هم نوشتهاند. این کتاب که ابتدا در سال 1969 منتشر شد، بیش از 21 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت. و به پدیدهای در ژانر درام جنایی تبدیل شد. کتاب ماریو پوزو بسیاری از موضوعاتی را که نسبت به سوژههای فیلم مهمتر هستند، بازگو میکند. موضوعاتی که در زمان نگارش کتاب دغدغه بسیاری از افرد جامعه بودهاند. این موضوعات باعث شدهبود که جامعه آن روزها تحت تنش روانی بوده و اعتراضاتی درباره سرمایهداری آمریکایی و پدیده مهاجران مطرح کند. از همان زمان انتشار کتاب، باوجود داستانهای زمینهای که به نظر واقعی میرسید، بسیاری به این باور رسیدند که کورلئونهها شاید یک خانواده جنایتکار واقعی هستند. با این حال، داستان موجود در کتاب و درنتیجه آن فیلم، اثری داستانی و تخیلی محسوب میشد. تا اینکه درنهایت، ماریو پوزو اعتراف کرد بسیاری از شخصیتهایی که او خلق کردهاست، تحتتاثیر خلافکاران واقعی ساخته شدهاند، که در اقتباس سینمایی از کار او هم منعکس شدهاست. در نتیجه بسیاری از شخصیتها و اتفاقات این سهگانه منبعی در دنیای واقعی دارند. در ادامه همه این شخصیتها و رویدادها را برای شما شرح میدهیم.
ماریو پوزو در خلق خانواده کورلئونه بهطور مستقیم از خانوادههای مافیایی بدنامی مانند جنووز و بونانو الهام گرفتهاست. خانواده جنووز یکی از پنج خانواده مافیایی مهم آن زمان نیویورک است. خانواده بونانو هم که از سیسیل و سرزمین اصلی ایتالیا ریشه میگیرند، در سال 1957 به شهرت رسیدند. هر دو خانواده از همان زمان درگیر فعالیتهای مجرمانه مختلف بودند و هنوز هم در این زمینه فعالیت دارند. باوجود اینکه این خانوادهها ساختار کلی خانواده کورلئونه را برای ماریو پوزو شکل دادند، شخصیت دون ویتو کورلئونه منبع الهام دیگری دارد.
دون ویتو کورلئونه شباهتهایی به چندین مافیای واقعی دارد، از جمله جو پروفاچی، که از کسبوکار توزیع روغن زیتون، بهعنوان پوششی برای فعالیتهای غیرقانونی خود استفاده میکرده، و کارلو گامبینو، که در مسیر رسیدن به قدرت بدون سروصدا و حاشیه به هدف خود دست پیدا کردهاست. اما کورلئونه بیش از همه به فرانک کاستلو، شباهت دارد. درحقیقت برجستهترین شخصیت واقعی منبع الهام ماریو پوزو برای خلق شخصیت دون کورلئونه، فرانک کاستلو است. کاستلو نسبت به دیگر گروههای خلافکار، کمتر مایل به جلبتوجه بود. او در صورت امکان عقلانیت را به خشونت ترجیح میداد و از دیپلماسی و ارتباطات گسترده خود در سیاست و تجارت برای حفظ قدرتش استفاده میکرد. در واقع، مارلون براندو حتی پس از گوش دادن به نوارهای کاستلو که با کمیته جنایات سازمانیافته صحبت میکند، صدا و لحن دون ویتو کورلئونه را ساخت. این شخص الهامبخش اصلی خلق شخصیت دون ویتو کورلئونه برای ماریو پوزو شد. فرانک کاستلو لقب «نخستوزیر دنیای زیرزمینی» را به خود اختصاص دادهبود. این موضوع منبع همان نگاهی شد، که دون ویتو کورلئونه در فیلم به خود داشت. کاستلو مهره اصلی در تشکیل سندیکای جنایی ملی بود، که یک سازمان جنایتکار چند قومیتی بود و بیشتر توسط مافیای ایتالیایی آمریکایی و شخصیتهای جنایتکار یهودی رهبری میشد. این سندیکا سازمان خود را در سراسر ایالتها گسترش داد و خیلی فراتر از نیویورک رشد کرد. او همچنین نقشی کلیدی در فعالیتهای مجرمانه در دوران ممنوعیت و توسعه همزمان لاسوگاس بهعنوان مرکزی برای قمار و هرزگی داشت. با توجه به شهرت کاستلو بهعنوان یک جنایتکار بزرگ، طبیعی است که او بر خلق دون ویتو کورلئونه تأثیر گذاشتهاست. مارلون براندو برای ایفای نقش دون ویتو کورلئونه تلاش زیادی کردهاست. همانطور که در کتاب زندگینامه این هنرمند با نام «کسی: زندگی بیپروا و حرفه قابلتوجه مارلون براندو» به آن اشاره شدهاست، مارلون براندو برای بازی در این نقش چنان خود را در فرهنگ خانوادههای مافیایی غرق کرد، که حتی با یک عضو برجسته مافیای نیوجرسی ملاقات و سعی کرد صراحت گفتار و رفتارهای او را تقلید کند، تا برای این نقش آماده شود. مارلون براندو بهلطف این همنشینی میتوانست اهمیت غذای خوب و شراب قدیمی را تشخیص دهد، شیوهای که دونهای قدرتمند با صداهای آرام صحبت میکنند را تقلید کند، روشی را که مردان برای مهربانی با زنان خود تلاش میکنند اما همچنان آنان را در در جایگاه دوم خانواده قرار میدهند بهکار ببرد و نسبت به غریبهها بهطور اغراقآمیزی مودب باشد.
جدای از شخصیت دون ویتو کورلئونه، افراد و رویدادهای دیگری هم در پدرخوانده وجود دارد، که ریشه در واقعیت دارد. این شامل شخصیت جوی زاسا با بازی جو مانتگنا در قسمت سوم پدرخوانده میشود، که براساس شخصیت واقعی جوزف کلمبو خلق شدهاست. جوزف کلمبو یک شخصیت برجسته در مافیا و رئیس خانواده جنایتکاران کلمبو در شهر نیویورک بودهاست. او در راهپیمایی روز وحدت در سال 1971 مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته میشود. اما پرونده قتل او و همچنین اقداماتش در جنایات سازمانیافته، منبع الهام خلق یک شخصیت در کتاب و فیلم پدرخوانده شدهاست.
باگزی سیگل منبع الهام شخصیت مو گرین با بازی الکس روکو است. این گانگستر یهودی که اسم کاملش بنجامین باگزی سیگل است، موسس فلامینگو، قدیمیترین استراحتگاه در لاسوگاس است. مانند مو گرین که به دلیل خیانت به خانواده کورلئونه، چشمش هدف گلوله شد، سیگل هم پس از سرقت پول از دیگر گانگسترها برای ساخت کازینوی خود، مورداصابت گلوله قرار گرفت. و درست مانند فیلم که کورلئونهها پس از نابودی موگرین کسبوکار او را به دست گرفتند، روز بعد از کشته شدن سیگل، گانگسترها وارد فلامینگو شده و آن را صاحب شدند. اولین حضور مو گرین در فیلم به سال 1972 برمیگردد. بنجامین باگزی سیگل، هم به دلیل خلقوخوی خشن خود که باعث ترسیدن دیگران از او میشده و هم به خاطر نقشش در توسعه قمار در لاسوگاس در آن زمان معروف بودهاست. باگزی سیگل در 20 ژوئن سال 1947، در 41 سالگی در بورلیهیلز به ضرب گلوله کشته شد. کشف قاتل باگزی سیگل هنوز یک پرونده حلنشده است.
یکی از معرف و درعینحال خشنترین سکانسهای فرنچایز پدرخوانده، سکانس رستوران است. موفقیت مایکل کورلئونه در این سکانس شبیه یکی از مهمترین دستاوردهای گانگستری تاریخ است. در این سکانس مایکل کورلئونه با بازی تکرارنشدنی آل پاچینو که از یک قهرمان جنگ به یک شخصیت مافیایی بیرحم تبدیل میشود، سکانس معروف رستوران را درخشان میکند. در این سکانس مایکل پس از ملاقات با دو نفر از دشمنان پدرش در رستورانی برای حلوفصل اختلافشان، آنها را با شلیک اسلحهای که در توالت عمومی پنهان کردهاست، از بین میبرد. این سکانس از ترور لاکی لوچیانو به دست جو ماسریا الهام گرفته شدهاست. در این واقعه لاکی لوچیانو با رئیس خود جو ماسریا در یک رستوران ایتالیایی ملاقات میکند. زمانی که او خود را برای رفتن به توالت رستوران توجیه میکند، مردانی وارد غذاخوری شده و بیشتر از 20 بار به ماسریا شلیک میکنند و میروند. این ترور در 15 آوریل 1931 در رستوران غذاهای دریایی بروکلین در جزیره کونی میسوری رخ دادهاست. این لحظه رویدادی مهم در تاریخ مافیا بوده و در فیلم هم ماندگار شدهاست.
در بخشی از پدرخوانده، مایکل کورلئونه پس از ضربه خوردن در رستوران، به سیسیل میگریزد و در آنجا عاشق آپولونیا ویتلی شده و با او ازدواج میکند. رییس مافیای واقعی ویتو ژنووز هم برای فرار از عواقب یکی از قتلهای خود به ایتالیا فرار کرده و پس از رفع اتهامات به ایالاتمتحده بازمیگردد. لاکی لوچیانو هم پس از اخراج از ایالات متحده، به ایتالیا نقلمکان کرد و باوجود اینکه هرگز به ایالات متحده بازنگشت، همچنان به مدیریت کسبوکار مافیایی خود از خارج از کشور ادامه داد. زمانیکه لوچیانو در ایتالیا بود، عاشق زنی شد که 20 سال از او کوچکتر بود. اینکه آیا آنها به طور رسمی ازدواج کردهاند یا نه هرگز تایید نشدهاست، اما مشخص است که لوچیانو تا زمان مرگ آن زن در سال 1959، به مدت 11 سال با او زندگی کرد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید مافیا به سبک کورلئونه سازندگان پدرخوانده را مورد آزارواذیت و تهدید قرار میداد، تا تولید این فیلم را تعطیل کنند. درحقیقت آشکارترین تلاقی واقعیت و تخیل زمانی رخ دادهاست، که رئیس گروه مافیایی جو کلمبو و مافیای نیویورک علیه ساخت پدرخوانده تجمع کردند. بعضیها معتقدند این تجمع به این دلیل بودهاست، که اعضای گروههای مافیایی از دیدن فیلمهای آمریکایی ایتالیایی که آنها را آدمهای بد نشان میدادهاست، خسته شدهبودند. عدهای معتقدند اعتراض مافیاییها به این دلیل بودهاست، که آنها نمیخواستهاند به کانون توجه هالیوود تبدیل شوند. جدای از این اعتراضات، گروههای مافیایی شروع به آزارواذیت تیم تولید کردند. برای مثال ماشین آلبر اس. رودی تهیهکننده فیلم پدرخوانده توسط اوباش تعقیب شده و آسیب دید. همچنین وسایل گرانقیمت این تهیهکننده به سرقت رفت. آخرین اقدام مافیا تماس تهدیدآمیز با رابرت ایوانز، مدیر اجرایی پارامونت پیکچرز بود. در این تماس تلفنی که با خانه رابرت ایوانز گرفتهشد، اشخاصی همسر و پسر تازه متولدشده او را تهدید کردند. درنهایت آلبر اس. رودی تهیهکننده با خود کلمبو ملاقات کرد تا درباره شرایط صحبت کند. کلمبو در این ملاقات گفت که اگر کلمه «مافیا» از فیلمنامه حذف شود، دیگر به تیم سازنده حمله نمیکند. و همانطور که در این فیلم میبینیم، واژه مافیا فقط یکبار گفته میشود.
باتوجه به الهامات زیادی که ماریو پوزو در نوشتن کتاب خود از داستانها و شخصیتهای زندگی واقعی دریافت کردهاست، ممکن است هرگز از اینکه بهطور دقیق چه تعداد از داستانها تخیلی بودهاند و کدام رویدادها و جزییات داستان براساس دنیای واقعی نوشته شدهاست، مطمئن نشویم. البته واقعی بودن یا نبودن این رویدادها و شخصیتها، بخش کوچکی از چیزی است، که فیلمهای پدرخوانده را جذاب میکند. یا این وجود، ارتباط آن با پروندههای واقعی پیرامون مافیاهای مختلف، به این مجموعه اعتبار دوچندان میبخشد.
منبع: مایکت
معرفی سهگانه پدرخوانده
پدرخوانده The Godfatherداستان یک خانواده ایتالیایی امریکایی به نام کورلئونه را بیان میکند، که ویتو کورلئونه با بازی تکرارنشدنی مارلون براندو سرپرستی آن را بهعهده دارد. این خانواده مشغول مجموعهای از اقدامات غیرقانونی و البته سازمانیافته است، که جریان روایت را پیش میبرد. مایکل پسر کوچک ویتو کورلئونه با بازی آل پاچینو، ادامهدهنده راه پدر شده و رویکرد خود را در شغل خانوادگی دارد. این فیلم مناسبات و دنیای زیرزمینی مافیای ایتالیایی را با جزییاتی جذاب نشان میدهد. جالب است بدانید پدرخوانده از رمانی با همین نام اثر ماریو پوزو اقتباس شدهاست. این کتاب تحتتاثیر برههای از تاریخ آمریکا نوشته شدهاست، که مردم درگیر حاشیههای قدرت شده و دو شخصیت اصلی، مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت اف کندی، بهتازگی ترور شدهاند. کتاب ماریو پوزو محصول سال 1969 است. این اثر با بیش از 21 میلیون نسخه فروش، پرفروشترین کتاب سال 1969 شد. همچنین فیلم پدرخوانده تا مدتهای زیاد به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شد.
سهگانه پدرخوانده، شامل پدرخوانده محصول سال 1972، پدرخوانده قسمت دوم محصول سال 1974 و پدرخوانده قسمت سوم محصول سال 1990، جایگاه ویژهای در سینما دارد. کارگردانی این اثر را فرانسیس فورد کاپولا برعهده داشته و بازیگران بزرگی مانند مارلون براندو، آل پاچینو، رابرت دنیرو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، استرلینگ هایدن، جان مارلی، ریچارد کونته و دایان کیتن در آن نقشآفرینی کردهاند. فیلم اصلی و دنبالههای بعدی هنوز هم بر فیلمسازان و هنرمندان حوزههای دیگر تأثیر میگذارد و استاندارد خود را در تولید محصولات فرهنگی ایجاد کردهاست. این تاثیر را میتوان در همهچیز از دنیای سینمایی مارول تا برنامههای تلویزیونی موفقی مانند سوپرانوها مشاهده کرد. این اثر ماندگار در مراسم اسکار در 28 شاخه نامزد شده و 9 جایزه را به خانه برد. بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای مارلون براندو و بهترین فیلمنامه اقتباسی؛ ازجمله جوایز اسکار این فیلم است. پدرخوانده پس از همشهری کین از طرف انستیتو فیلم امریکا دومین فیلم مهم امریکا نامیدهشد و در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره ایالاتمتحده امریکا جای گرفت. دور از انصاف است از موسیقی این فیلم نام نبریم. موسیقی فیلم پدرخوانده که از شناختهشدهترین آثار موسیقیایی تمام دوران است، اثر نینو روتا موزیسین بزرگ ایتالیایی است.
شاهکار فرانسیس فورد کاپولا به طرق مختلف در فرهنگ پاپ الهامبخش شدهاست. این غیرقابلانکار است. با این حال، داستان پشت خانواده کورلئونه همیشه عامل کنجکاوی مخاطبان سینمای کلاسیک است. بدون شک هر کسی که مجموعه فیلمهای پدرخوانده را تماشا کند، با این سوالات مواجه خواهدشد که آیا شخصیتها و اتفاقات پدرخوانده واقعی است و اگر پاسخ این سوال مثبت است، چه افراد و اتفاقاتی منبع الهام آن بودهاند؟
آیا خانواده کورلئونه در پدرخوانده وجود خارجی دارد؟
همانطور که گفتیم منبع الهام و اقتباس فیلم پدرخوانده کتابی با همین نام از ماریو پوزو است. فیلمنامه این اثر را فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو با هم نوشتهاند. این کتاب که ابتدا در سال 1969 منتشر شد، بیش از 21 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت. و به پدیدهای در ژانر درام جنایی تبدیل شد. کتاب ماریو پوزو بسیاری از موضوعاتی را که نسبت به سوژههای فیلم مهمتر هستند، بازگو میکند. موضوعاتی که در زمان نگارش کتاب دغدغه بسیاری از افرد جامعه بودهاند. این موضوعات باعث شدهبود که جامعه آن روزها تحت تنش روانی بوده و اعتراضاتی درباره سرمایهداری آمریکایی و پدیده مهاجران مطرح کند. از همان زمان انتشار کتاب، باوجود داستانهای زمینهای که به نظر واقعی میرسید، بسیاری به این باور رسیدند که کورلئونهها شاید یک خانواده جنایتکار واقعی هستند. با این حال، داستان موجود در کتاب و درنتیجه آن فیلم، اثری داستانی و تخیلی محسوب میشد. تا اینکه درنهایت، ماریو پوزو اعتراف کرد بسیاری از شخصیتهایی که او خلق کردهاست، تحتتاثیر خلافکاران واقعی ساخته شدهاند، که در اقتباس سینمایی از کار او هم منعکس شدهاست. در نتیجه بسیاری از شخصیتها و اتفاقات این سهگانه منبعی در دنیای واقعی دارند. در ادامه همه این شخصیتها و رویدادها را برای شما شرح میدهیم.
خانواده کورلئونه نمونه سینمایی خانوادههای مافیایی نیویورکی است
ماریو پوزو در خلق خانواده کورلئونه بهطور مستقیم از خانوادههای مافیایی بدنامی مانند جنووز و بونانو الهام گرفتهاست. خانواده جنووز یکی از پنج خانواده مافیایی مهم آن زمان نیویورک است. خانواده بونانو هم که از سیسیل و سرزمین اصلی ایتالیا ریشه میگیرند، در سال 1957 به شهرت رسیدند. هر دو خانواده از همان زمان درگیر فعالیتهای مجرمانه مختلف بودند و هنوز هم در این زمینه فعالیت دارند. باوجود اینکه این خانوادهها ساختار کلی خانواده کورلئونه را برای ماریو پوزو شکل دادند، شخصیت دون ویتو کورلئونه منبع الهام دیگری دارد.
منبع الهام خلق شخصیت دون ویتو کورلئونه، فرانک کاستلو است
دون ویتو کورلئونه شباهتهایی به چندین مافیای واقعی دارد، از جمله جو پروفاچی، که از کسبوکار توزیع روغن زیتون، بهعنوان پوششی برای فعالیتهای غیرقانونی خود استفاده میکرده، و کارلو گامبینو، که در مسیر رسیدن به قدرت بدون سروصدا و حاشیه به هدف خود دست پیدا کردهاست. اما کورلئونه بیش از همه به فرانک کاستلو، شباهت دارد. درحقیقت برجستهترین شخصیت واقعی منبع الهام ماریو پوزو برای خلق شخصیت دون کورلئونه، فرانک کاستلو است. کاستلو نسبت به دیگر گروههای خلافکار، کمتر مایل به جلبتوجه بود. او در صورت امکان عقلانیت را به خشونت ترجیح میداد و از دیپلماسی و ارتباطات گسترده خود در سیاست و تجارت برای حفظ قدرتش استفاده میکرد. در واقع، مارلون براندو حتی پس از گوش دادن به نوارهای کاستلو که با کمیته جنایات سازمانیافته صحبت میکند، صدا و لحن دون ویتو کورلئونه را ساخت. این شخص الهامبخش اصلی خلق شخصیت دون ویتو کورلئونه برای ماریو پوزو شد. فرانک کاستلو لقب «نخستوزیر دنیای زیرزمینی» را به خود اختصاص دادهبود. این موضوع منبع همان نگاهی شد، که دون ویتو کورلئونه در فیلم به خود داشت. کاستلو مهره اصلی در تشکیل سندیکای جنایی ملی بود، که یک سازمان جنایتکار چند قومیتی بود و بیشتر توسط مافیای ایتالیایی آمریکایی و شخصیتهای جنایتکار یهودی رهبری میشد. این سندیکا سازمان خود را در سراسر ایالتها گسترش داد و خیلی فراتر از نیویورک رشد کرد. او همچنین نقشی کلیدی در فعالیتهای مجرمانه در دوران ممنوعیت و توسعه همزمان لاسوگاس بهعنوان مرکزی برای قمار و هرزگی داشت. با توجه به شهرت کاستلو بهعنوان یک جنایتکار بزرگ، طبیعی است که او بر خلق دون ویتو کورلئونه تأثیر گذاشتهاست. مارلون براندو برای ایفای نقش دون ویتو کورلئونه تلاش زیادی کردهاست. همانطور که در کتاب زندگینامه این هنرمند با نام «کسی: زندگی بیپروا و حرفه قابلتوجه مارلون براندو» به آن اشاره شدهاست، مارلون براندو برای بازی در این نقش چنان خود را در فرهنگ خانوادههای مافیایی غرق کرد، که حتی با یک عضو برجسته مافیای نیوجرسی ملاقات و سعی کرد صراحت گفتار و رفتارهای او را تقلید کند، تا برای این نقش آماده شود. مارلون براندو بهلطف این همنشینی میتوانست اهمیت غذای خوب و شراب قدیمی را تشخیص دهد، شیوهای که دونهای قدرتمند با صداهای آرام صحبت میکنند را تقلید کند، روشی را که مردان برای مهربانی با زنان خود تلاش میکنند اما همچنان آنان را در در جایگاه دوم خانواده قرار میدهند بهکار ببرد و نسبت به غریبهها بهطور اغراقآمیزی مودب باشد.
جوی سازای پدرخوانده، همان جوزف کلمبوی معروف است
جدای از شخصیت دون ویتو کورلئونه، افراد و رویدادهای دیگری هم در پدرخوانده وجود دارد، که ریشه در واقعیت دارد. این شامل شخصیت جوی زاسا با بازی جو مانتگنا در قسمت سوم پدرخوانده میشود، که براساس شخصیت واقعی جوزف کلمبو خلق شدهاست. جوزف کلمبو یک شخصیت برجسته در مافیا و رئیس خانواده جنایتکاران کلمبو در شهر نیویورک بودهاست. او در راهپیمایی روز وحدت در سال 1971 مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته میشود. اما پرونده قتل او و همچنین اقداماتش در جنایات سازمانیافته، منبع الهام خلق یک شخصیت در کتاب و فیلم پدرخوانده شدهاست.
زندگی و مرگ مو گرین درست شبیه زندگی واقعی بنجامین باگزی سیگل است
باگزی سیگل منبع الهام شخصیت مو گرین با بازی الکس روکو است. این گانگستر یهودی که اسم کاملش بنجامین باگزی سیگل است، موسس فلامینگو، قدیمیترین استراحتگاه در لاسوگاس است. مانند مو گرین که به دلیل خیانت به خانواده کورلئونه، چشمش هدف گلوله شد، سیگل هم پس از سرقت پول از دیگر گانگسترها برای ساخت کازینوی خود، مورداصابت گلوله قرار گرفت. و درست مانند فیلم که کورلئونهها پس از نابودی موگرین کسبوکار او را به دست گرفتند، روز بعد از کشته شدن سیگل، گانگسترها وارد فلامینگو شده و آن را صاحب شدند. اولین حضور مو گرین در فیلم به سال 1972 برمیگردد. بنجامین باگزی سیگل، هم به دلیل خلقوخوی خشن خود که باعث ترسیدن دیگران از او میشده و هم به خاطر نقشش در توسعه قمار در لاسوگاس در آن زمان معروف بودهاست. باگزی سیگل در 20 ژوئن سال 1947، در 41 سالگی در بورلیهیلز به ضرب گلوله کشته شد. کشف قاتل باگزی سیگل هنوز یک پرونده حلنشده است.
منبع الهام سکانس رستوران، ترور لاکی لوچیانو است
یکی از معرف و درعینحال خشنترین سکانسهای فرنچایز پدرخوانده، سکانس رستوران است. موفقیت مایکل کورلئونه در این سکانس شبیه یکی از مهمترین دستاوردهای گانگستری تاریخ است. در این سکانس مایکل کورلئونه با بازی تکرارنشدنی آل پاچینو که از یک قهرمان جنگ به یک شخصیت مافیایی بیرحم تبدیل میشود، سکانس معروف رستوران را درخشان میکند. در این سکانس مایکل پس از ملاقات با دو نفر از دشمنان پدرش در رستورانی برای حلوفصل اختلافشان، آنها را با شلیک اسلحهای که در توالت عمومی پنهان کردهاست، از بین میبرد. این سکانس از ترور لاکی لوچیانو به دست جو ماسریا الهام گرفته شدهاست. در این واقعه لاکی لوچیانو با رئیس خود جو ماسریا در یک رستوران ایتالیایی ملاقات میکند. زمانی که او خود را برای رفتن به توالت رستوران توجیه میکند، مردانی وارد غذاخوری شده و بیشتر از 20 بار به ماسریا شلیک میکنند و میروند. این ترور در 15 آوریل 1931 در رستوران غذاهای دریایی بروکلین در جزیره کونی میسوری رخ دادهاست. این لحظه رویدادی مهم در تاریخ مافیا بوده و در فیلم هم ماندگار شدهاست.
فرار مایکل به سیسیل یادآور فرار ویتو ژنووز است
در بخشی از پدرخوانده، مایکل کورلئونه پس از ضربه خوردن در رستوران، به سیسیل میگریزد و در آنجا عاشق آپولونیا ویتلی شده و با او ازدواج میکند. رییس مافیای واقعی ویتو ژنووز هم برای فرار از عواقب یکی از قتلهای خود به ایتالیا فرار کرده و پس از رفع اتهامات به ایالاتمتحده بازمیگردد. لاکی لوچیانو هم پس از اخراج از ایالات متحده، به ایتالیا نقلمکان کرد و باوجود اینکه هرگز به ایالات متحده بازنگشت، همچنان به مدیریت کسبوکار مافیایی خود از خارج از کشور ادامه داد. زمانیکه لوچیانو در ایتالیا بود، عاشق زنی شد که 20 سال از او کوچکتر بود. اینکه آیا آنها به طور رسمی ازدواج کردهاند یا نه هرگز تایید نشدهاست، اما مشخص است که لوچیانو تا زمان مرگ آن زن در سال 1959، به مدت 11 سال با او زندگی کرد.
آشکارترین تلاقی واقعیت و تخیل در پدرخوانده، حمله مافیا به سازندگان فیلم است
شاید برایتان جالب باشد که بدانید مافیا به سبک کورلئونه سازندگان پدرخوانده را مورد آزارواذیت و تهدید قرار میداد، تا تولید این فیلم را تعطیل کنند. درحقیقت آشکارترین تلاقی واقعیت و تخیل زمانی رخ دادهاست، که رئیس گروه مافیایی جو کلمبو و مافیای نیویورک علیه ساخت پدرخوانده تجمع کردند. بعضیها معتقدند این تجمع به این دلیل بودهاست، که اعضای گروههای مافیایی از دیدن فیلمهای آمریکایی ایتالیایی که آنها را آدمهای بد نشان میدادهاست، خسته شدهبودند. عدهای معتقدند اعتراض مافیاییها به این دلیل بودهاست، که آنها نمیخواستهاند به کانون توجه هالیوود تبدیل شوند. جدای از این اعتراضات، گروههای مافیایی شروع به آزارواذیت تیم تولید کردند. برای مثال ماشین آلبر اس. رودی تهیهکننده فیلم پدرخوانده توسط اوباش تعقیب شده و آسیب دید. همچنین وسایل گرانقیمت این تهیهکننده به سرقت رفت. آخرین اقدام مافیا تماس تهدیدآمیز با رابرت ایوانز، مدیر اجرایی پارامونت پیکچرز بود. در این تماس تلفنی که با خانه رابرت ایوانز گرفتهشد، اشخاصی همسر و پسر تازه متولدشده او را تهدید کردند. درنهایت آلبر اس. رودی تهیهکننده با خود کلمبو ملاقات کرد تا درباره شرایط صحبت کند. کلمبو در این ملاقات گفت که اگر کلمه «مافیا» از فیلمنامه حذف شود، دیگر به تیم سازنده حمله نمیکند. و همانطور که در این فیلم میبینیم، واژه مافیا فقط یکبار گفته میشود.
باتوجه به الهامات زیادی که ماریو پوزو در نوشتن کتاب خود از داستانها و شخصیتهای زندگی واقعی دریافت کردهاست، ممکن است هرگز از اینکه بهطور دقیق چه تعداد از داستانها تخیلی بودهاند و کدام رویدادها و جزییات داستان براساس دنیای واقعی نوشته شدهاست، مطمئن نشویم. البته واقعی بودن یا نبودن این رویدادها و شخصیتها، بخش کوچکی از چیزی است، که فیلمهای پدرخوانده را جذاب میکند. یا این وجود، ارتباط آن با پروندههای واقعی پیرامون مافیاهای مختلف، به این مجموعه اعتبار دوچندان میبخشد.
منبع: مایکت
https://teater.ir/news/60828