وقتی که از فیلمهای ابرقهرمانی حرف میزنیم، سریعاً یادها به سمت قهرمانان آمریکایی میرود که ریشهی آنها به کمیکبوکهای کمپانیهای دیسی و ماورل با قهرمانانی همچون بتمن، سوپرمن و مرد عنکبوتی برمیگردد. اما تمام فیلمهای ابرقهرمانی ریشهی کمیک بوکی ندارند و حتی منشأ اصلی آنها امریکا نیست. در این لیست قرار است به این فیلمها بپردازیم.
چارسو پرس: فیلمهای ابرقهرمانی سالهای زیادی است که بخش شگفتانگیز و مجذوبکنندهی سینمای هالیوود را تشکیل میدهند. حتی قبل از اینکه کریستوفر ریو (Christopher Reeve) در فیلم سوپرمن (1978) در آسمان پرواز کند و دوران جدید فیلمهای ابرقرمانی با بودجهی بالا آغاز شود، هم در سینما و هم در تلویزیون نمونههای دیگری از فیلمهای ابرقهرمانی وجود داشت.
جهان ابرقهرمانی شیامالان
شیامالان فردی نیست که مخاطبین از او انتظار فیلمهای ابرقهرمانی عظیم داشته باشند، با این حال او 3 فیلم ابرقهرمانی در کارنامهی خود دارد. البته که او به خاطر مؤلف بودن، تمام قوانین دنیای ابرقهرمانی را به سود خود تغییر میدهد، عوض اینکه هنر قصهگویی خود را به استانداردهای ژانر بفروشد. از این رو در فیلمهای ابرقهرمانی او، شاهد صحنههای اکشن عظیم و لباسهای پر زرق و برق ابرقهرمانی و نظیر اینها نیستیم.
اولین فیلم ابرقهرمانی سم ریمی (Sam Raimi)
بعد از معروف شدن با اولین فیلم ترسناک خود به نام Evil Dead، سم ریمی تلاش کرد تا از مهارتهایش در ساخت فیلمی ابرقهرمانی استفاده کند. متأسفانه او در راضی کردن استدیوهایی که حق نشر فیلمهای معروف را داشتند، شکست خورد و نتوانست به آنها بقبولاند که فرد شایستهای برای کارگردانی این گونه فیلمهاست. بنابراین او تصمیم گرفت فیلم ابرقهرمانی خود را بسازد که الهام گرفته از فیلمهای ترسناک دهه 30 سینمای هالیوود بود. اینگونه بود که فیلم دارکمن ساخته شد. موفقیت همین فیلم باعث شد تا او به کارگردانی فیلم مرد عنکبوتی انتخاب شود.
خلاقانه و خندهدار
مگامایند در زمان عرضهی خود به موفقیت بینظیری دست یافت. با معروف شدن صحنههای آن در سطح اینترنت و همچنین بچههایی که با اصرار از خانوادهی خود میخواستند تا آنها را به سینماها ببرند، این موفقیت فزونی یافت. فیلم داستان جالب و شخصیتهای جذابی دارد. مگامایند دنبالهای بسیار ضعیف در سال 2024 به نام Megamind vs The Doom Syndicate دریافت کرد که به خاطر انیمیشنهای کندش و داستان کاملاً عادی آن، مورد انتقاد زیادی قرار گرفت.
رویکردی انسانی به سبک ابرقهرمانی
در دههی 2000، فیلمهای ابرقهرمانی به جریان اصلی سینما تبدیل شده بودند، یعنی در همان دوران ساختار اصلی فیلمهای ابرقهرمانی وارد ذهن مردم و فرهنگ عامه شده و منتظر این بود تا این استانداردها توسط کارگردانهای پر ذوقتر تغییر داده شوند. یکی از این کارگردانان، جاش ترنک بود که با فیلم کمبودجهی خود به موفقیت زیادی دست یافت. او در فیلم Chronicle افرادی را نشان داد که نمیدانند با قدرتشان چکار کنند و باید تصمیم سختی بین انتخاب خوب و بد بگیرند.
فیلم توسط بینندگان غربی به اندازهای که لیاقتش را داشت مورد توجه قرار نگرفت
سنت داستانگویی هندیها پر از قهرمانهایی است که با همتایان حماسی یونانی و اسکاندیناوی برابری میکنند. اما قصههای ابرقهرمانی تنها بخش بسیار کوچکی از فرهنگ عامه مردم هندی را تشکیل میدهد. در سال 2006، بالیوود با فیلم Krrish خواست به فیلمهای ابرقهرمانی کمپانیهای دی سی و مارول نزدیک شود که البته برای تماشاچیان خارج از قارهی هند، این عمل موفقیتآمیز نبود، اما در داخل هند، کریش از محبوبیت بالایی برخوردار است و دو دنباله هم از روی آن ساخته شده است.
گروه بازیگران جذاب
به خاطر محبوبیت بالای ویل اسمیت در دهههای 90 و 2000، درخواستهای زیادی برای دیدن او در فیلمی ابرقهرمانی وجود داشت. پس از نه گفتن به نقش سوپرمن، او در نقش هنکاک در سال 2008 ظاهر شد. داستان این فیلم، با کلیشههای ژانر ابرقهرمانی تفاوت دارد. ویل اسمیت در نقش فردی همانند سوپرمن با مشکلات شخصیتی متعدد ظاهر میشود و در کنار بازیگران بسیار خوبی همانند شارلیز ترون و جیسون بیتمن به ایفای نقش میپردازند.
اولین تلاشهای جیمز گان در دنیای ابرقهرمانی
امروزه جیمز گان از برجستهترین چهرهها در سینمای ابرقهرمانی به شمار میرود. اما قبل از همکاری خود با مارول و دی سی و کارگردانی آثاری چون نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy) و جوخه انتحار (The Suicide Squad)، گان فیلم ابرقهرمانی نوآورانهی خود را کارگردانی کرده بود. با اینکه فیلم از بودجه کمی بهره میبرد، تمام صحنههایی که او بعداً در فیلمهایش در دنیای مارول و دی سی به کار بست، در اینجا هم به چشم میخورد.
یک فیلم ابرقهرمانی دهه هشتادی کمیاب
قبل از اینکه فیلمهای ابرقهرمانی مانند امروز به ماشین پولسازی تبدیل شوند و در نتیجه بودجههای آنها سر به فلک بشود، این فیلمها بیشتر آثاری با بودجهی کم بودند که مشابه به فیلمهای ترسناک اسلشر ساخته میشدند. معروفترین فیلمهای ابرقهرمانی این دوران هم فرنچایز The Toxic Avenger است، که در سال 1985 اولین نسخه از آن عرضه شد.
ابرقهرمان اصلی
اگر شمایل کلی قصه برایتان شبیه به سوپر من، زورو و ... به نظر میرسد، به خاطر داشته باشید که The Scarlet Pimpernel قبل از همهی اینها عرضه شد. مشخصههای سر پرسی همان چیزی است که بعدها در اکثر فیلمهای ابرقهرمانی مشاهده میکنیم، یعنی فردی با مشکلات شخصیتی، هویت پنهان و قدرتهای ماورالطبیعی. جدا از تأثیر شگرف The Scarlet Pimpernel به فیلمهای ابرقهرمانی بعد از خود، به تنهایی هم فیلم بسیار خوب و دیدنی است.
بهترین گروه ابرقهرمانی
با اینکه چهار شگفتانگیز در دنیای کمیک بوکها دارای تاریخچهی غنی و شخصیتهای محبوب است، اما هرگز روی پردههای سینما مخاطبین همچین چیزی را حس نکردند. سپس شگفتانگیزان از سوی پیکسار عرضه شد و به دنیا قصهای تحویل داد که منتظرش بودند. فیلم موفقیتی خیره کننده داشت و با بودجهای حدود 92 تا 145 میلیون دلار، توانست به فروش 631.6 میلیون دلاری در گیشهها برسد.
منبع: ویجیاتو
10. Unbreakable
داستان فیلم Unbreakable داستان دیوید، فردی است که از یک سانحهی تصادف قطار جان سالم به در میبرد و پس از آن میفهمد که دارای قدرتهای ماورالطبیعی همانند آسیبناپذیری و تلهپاتی است. تقریباً دو دهه بعد و در سال 2016، شیامالان (کارگردان فیلم) فیلم دوم مجموعه به نام Split را عرضه کرد که در آن به داستان فردی با اختلال شخصیت میپردازد که در حال تبدیل شدن به یک ابرشرور است. در نهایت شیامالان در سال 2019 با فیلم Glass این مجموعه را به یک سهگانه تبدیل کرد و با جزئیات نبردی بین دیوید، کوین و یک نابغهی قاتل به نام Mr. Glass را به نمایش کشید.جهان ابرقهرمانی شیامالان
شیامالان فردی نیست که مخاطبین از او انتظار فیلمهای ابرقهرمانی عظیم داشته باشند، با این حال او 3 فیلم ابرقهرمانی در کارنامهی خود دارد. البته که او به خاطر مؤلف بودن، تمام قوانین دنیای ابرقهرمانی را به سود خود تغییر میدهد، عوض اینکه هنر قصهگویی خود را به استانداردهای ژانر بفروشد. از این رو در فیلمهای ابرقهرمانی او، شاهد صحنههای اکشن عظیم و لباسهای پر زرق و برق ابرقهرمانی و نظیر اینها نیستیم.
9. Darkman
دارکمن ضدقهرمان انتقامجویی است که تماماً توسط نوارهای زخم باندپیچی شده. نقش او را لیام نیسون بازی میکند. او کارهای خود را در تاریکی، همانند بتمن انجام میدهد. دانشمندی به نام پیتون وستلیک که روی پوستهای مصنوعی کار میکند، ناگهان دیوانه میشود و میخواهد انتقام خود را از خلافکارانی که او را به این روز انداختند بگیرد. شمایل قهرمان داستان الهام زیادی از شخصیتهای فیلمهای شبح اپرا (The Phantom of the Opera) و گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame) گرفته است.اولین فیلم ابرقهرمانی سم ریمی (Sam Raimi)
بعد از معروف شدن با اولین فیلم ترسناک خود به نام Evil Dead، سم ریمی تلاش کرد تا از مهارتهایش در ساخت فیلمی ابرقهرمانی استفاده کند. متأسفانه او در راضی کردن استدیوهایی که حق نشر فیلمهای معروف را داشتند، شکست خورد و نتوانست به آنها بقبولاند که فرد شایستهای برای کارگردانی این گونه فیلمهاست. بنابراین او تصمیم گرفت فیلم ابرقهرمانی خود را بسازد که الهام گرفته از فیلمهای ترسناک دهه 30 سینمای هالیوود بود. اینگونه بود که فیلم دارکمن ساخته شد. موفقیت همین فیلم باعث شد تا او به کارگردانی فیلم مرد عنکبوتی انتخاب شود.
8. Megamind
مگامایند، ابرشروی است که در سیارهی دیگری به دنیا آمده و در آنجا به علت کلهی بزرگ آبی رنگ خود مورد تمسخر و قلدری قرار میگرفت. او میلی درونی به انجام کارهای شرورانه دارد. دشمن او، مترو من (Metro Man) است، فردی محبوب، مغرور و پر از اعتماد به نفس که اهمیت چندانی به نتیجهی اعمالش نمیدهد. وقتی که اعمال مترومن تهدیدی عظیم برای کل شهر تبدیل میشود، این وظیفهی مگامایند میباشد تا از لجاجت و بیمیلی خود دست بکشد و کاری که درست است را انجام دهد.خلاقانه و خندهدار
مگامایند در زمان عرضهی خود به موفقیت بینظیری دست یافت. با معروف شدن صحنههای آن در سطح اینترنت و همچنین بچههایی که با اصرار از خانوادهی خود میخواستند تا آنها را به سینماها ببرند، این موفقیت فزونی یافت. فیلم داستان جالب و شخصیتهای جذابی دارد. مگامایند دنبالهای بسیار ضعیف در سال 2024 به نام Megamind vs The Doom Syndicate دریافت کرد که به خاطر انیمیشنهای کندش و داستان کاملاً عادی آن، مورد انتقاد زیادی قرار گرفت.
7. Chronicle
Chronicle داستان گروهی از دوستان است که پس از تماس با یک شهابسنگ مرموز، به قدرتهای ذهنی ماورالطبیعی دست مییابند. این فیلم به شیوه فیلمهای ترسناک در سبک «ویدئوهای پیداشده»، فیلمبرداری و تولید شده است. در عوض تبدیل شدن به ابرقهرمان، این گروه از قدرتهای خود در جهت ارضا کردن عقدههای شخصی خود استفاده میکنند. بعد از اینکه یکی از دوستان تبدیل به ابرشرور میشود، دو دوست دیگر باید تصمیم بگیرند که چگونه باید از قدرتهای خود استفاده کنند، آیا باید جلویش را بگیرند یا همانند او تبدیل به شرور شوند؟رویکردی انسانی به سبک ابرقهرمانی
در دههی 2000، فیلمهای ابرقهرمانی به جریان اصلی سینما تبدیل شده بودند، یعنی در همان دوران ساختار اصلی فیلمهای ابرقهرمانی وارد ذهن مردم و فرهنگ عامه شده و منتظر این بود تا این استانداردها توسط کارگردانهای پر ذوقتر تغییر داده شوند. یکی از این کارگردانان، جاش ترنک بود که با فیلم کمبودجهی خود به موفقیت زیادی دست یافت. او در فیلم Chronicle افرادی را نشان داد که نمیدانند با قدرتشان چکار کنند و باید تصمیم سختی بین انتخاب خوب و بد بگیرند.
6. Krrish
کریشنا فردی است که با قدرتهای فراطبیعی به دنیا آمده است. پس از سالها گوشهنشینی و انزوا، او به علت سفر به سنگاپور برای ابراز عشق به دختر رویاهایش، ناگهان در انظار و توجه عموم قرار میگیرد. او در این مسیر با تهدیدهای زیادی مواجه میشود و البته به مادربزرگش هم قول داده که قدرتهای خود را از عموم مخفی نگه دارد. به این دلیل او هویت یک ابرقهرمان به نام کریش را به خود میگیرد که باید با یک دانشمند دیوانه که به کامپیوتری دسترسی دارد که آینده را نشان میدهد، به نبرد بپردازد.فیلم توسط بینندگان غربی به اندازهای که لیاقتش را داشت مورد توجه قرار نگرفت
سنت داستانگویی هندیها پر از قهرمانهایی است که با همتایان حماسی یونانی و اسکاندیناوی برابری میکنند. اما قصههای ابرقهرمانی تنها بخش بسیار کوچکی از فرهنگ عامه مردم هندی را تشکیل میدهد. در سال 2006، بالیوود با فیلم Krrish خواست به فیلمهای ابرقهرمانی کمپانیهای دی سی و مارول نزدیک شود که البته برای تماشاچیان خارج از قارهی هند، این عمل موفقیتآمیز نبود، اما در داخل هند، کریش از محبوبیت بالایی برخوردار است و دو دنباله هم از روی آن ساخته شده است.
5. Hancock
هنکاک فردی الکلی است اما با این وجود، از قدرتهای ماورالطبیعی همانند پوست آسیبناپذیر و پرواز با سرعت بالا برخوردار است. با اینکه او همواره نیت خوبی دارد، اما استفاده بیملاحظه از قدرتهای خود برای کمک به مردم، بیشتر از فایده به ضرر آنها تمام میشود، که این کار نظر عامه مردم را بر ضد او میکند.گروه بازیگران جذاب
به خاطر محبوبیت بالای ویل اسمیت در دهههای 90 و 2000، درخواستهای زیادی برای دیدن او در فیلمی ابرقهرمانی وجود داشت. پس از نه گفتن به نقش سوپرمن، او در نقش هنکاک در سال 2008 ظاهر شد. داستان این فیلم، با کلیشههای ژانر ابرقهرمانی تفاوت دارد. ویل اسمیت در نقش فردی همانند سوپرمن با مشکلات شخصیتی متعدد ظاهر میشود و در کنار بازیگران بسیار خوبی همانند شارلیز ترون و جیسون بیتمن به ایفای نقش میپردازند.
4. Super
سوپر داستان آشپزی به نام فرانک داربو را میگوید که حس میکند از طرف خدا برای او مقرر شده تا به یک ابرقهرمان تبدیل شود. فرانک لباسی قرمز رنگ میپوشد و خودش را «پیکان سرخ» مینامد. او به زودی جنگی علیه خلافکاران شهر آغاز میکند که توجه رسانهها و دیگر تبهکاران را به خود جلب میکند. حالا فرانک باید ارزش خود را به هر دو سمت قانون اثبات کند تا به آنها بفهماند لایق جدی گرفته شدن است. فیلم در سال 2010 عرضه شد و بازیگرانی چون راین ویلسون، الی پیج و کوین بیکن در آن به ایفای نقش پرداختند.اولین تلاشهای جیمز گان در دنیای ابرقهرمانی
امروزه جیمز گان از برجستهترین چهرهها در سینمای ابرقهرمانی به شمار میرود. اما قبل از همکاری خود با مارول و دی سی و کارگردانی آثاری چون نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy) و جوخه انتحار (The Suicide Squad)، گان فیلم ابرقهرمانی نوآورانهی خود را کارگردانی کرده بود. با اینکه فیلم از بودجه کمی بهره میبرد، تمام صحنههایی که او بعداً در فیلمهایش در دنیای مارول و دی سی به کار بست، در اینجا هم به چشم میخورد.
3. The Toxic Avenger
نقش اصلی فیلم، یعنی ملوین فرد جونکوی سوم، فردی ضعیف است که شغلش سرایداری میباشد؛ او فردی مهربان است که همواره توسط روسای باشگاهی که در آنجا کار میکند مورد اذیت قرار میگیرد. یک شوخی بیرحمانه توسط یکی از همین افراد، ملوین را به درون یک خمره سمی لجنآلود میاندازد. همین موضوع ملوین را تبدیل به یک هیولای بزرگ و قدرتمند میکند. پس از آن او میخواهد انتقام خود را از تمامی افرادی که او را اذیت میکردند بگیرد. The Toxic Avenger به فیلم محبوبی تبدیل شد که چند دنباله از آن عرضه گردید و اکنون نیز قرار است مجموعه برای مخاطبین مدرن سینمای ابرقهرمانی ریبوت شود.یک فیلم ابرقهرمانی دهه هشتادی کمیاب
قبل از اینکه فیلمهای ابرقهرمانی مانند امروز به ماشین پولسازی تبدیل شوند و در نتیجه بودجههای آنها سر به فلک بشود، این فیلمها بیشتر آثاری با بودجهی کم بودند که مشابه به فیلمهای ترسناک اسلشر ساخته میشدند. معروفترین فیلمهای ابرقهرمانی این دوران هم فرنچایز The Toxic Avenger است، که در سال 1985 اولین نسخه از آن عرضه شد.
2. The Scarlet Pimpernel
قبل از اینکه کمیک بوکهای دی سی و مارول وجود داشته باشند، در سال 1905 رمانی به نام The Scarlet Pimpernel عرضه شد. رمان و فیلم اقتباس شده از آن، داستان سِر پرسی بلکنی را روایت میکنند؛ یک انگلیسی اشرافی که آداب معاشرت در جمع را شبیه به همتایان خود فرا نگرفته است. اما پشت این شخصیت اجتماعی، سر پرسی قهرمانی است که خود را The Scarlet Pimpernel مینامد، که از سرمایهی زیاد و مهارتهای نبرد خود استفاده میکند تا دنیا را از ظلم و ستم نجات دهد.ابرقهرمان اصلی
اگر شمایل کلی قصه برایتان شبیه به سوپر من، زورو و ... به نظر میرسد، به خاطر داشته باشید که The Scarlet Pimpernel قبل از همهی اینها عرضه شد. مشخصههای سر پرسی همان چیزی است که بعدها در اکثر فیلمهای ابرقهرمانی مشاهده میکنیم، یعنی فردی با مشکلات شخصیتی، هویت پنهان و قدرتهای ماورالطبیعی. جدا از تأثیر شگرف The Scarlet Pimpernel به فیلمهای ابرقهرمانی بعد از خود، به تنهایی هم فیلم بسیار خوب و دیدنی است.
1. The Incredibles
بعد از این که فجایع پشت سر هم، عموم را ضد ابرقهرمانان کرد، آنها مجبور شدند که به کمک دولت هویت خود را مخفی نگه دارند. آقای شگفتانگیز و الستیگرل، ابرقهرمانهایی هستند که ردای قهرمانی خود را آویزان میکنند تا به مسائل خانوادگی بپردازند. اما پس از سپری شدن سالها به اینگونه، آقای شگفتانگیز دیگر نمیتواند خواست مبارزه با جنایت خود را نادیده بگیرد. بالاخره یک روز اتفاقی میافتد که نه تنها او را، بلکه کل خانوادهاش را تهدید میکند و او دیگر چارهای جز تن دادن به خواست خود ندارد.بهترین گروه ابرقهرمانی
با اینکه چهار شگفتانگیز در دنیای کمیک بوکها دارای تاریخچهی غنی و شخصیتهای محبوب است، اما هرگز روی پردههای سینما مخاطبین همچین چیزی را حس نکردند. سپس شگفتانگیزان از سوی پیکسار عرضه شد و به دنیا قصهای تحویل داد که منتظرش بودند. فیلم موفقیتی خیره کننده داشت و با بودجهای حدود 92 تا 145 میلیون دلار، توانست به فروش 631.6 میلیون دلاری در گیشهها برسد.
جمع بندی
نمیتوان انکار کرد که فیلمهای ابرقهرمانی بخش مهمی از آثاری هستند که هر ساله به روی پردهی سینما میروند؛ فروش بسیار بالا و بودجههایی که به آنها اختصاص داده میشود، گواهی بر این موضوع است. اصولاً فیلمهای ابرقهرمانی از منابع کمیکبوکی اقتباس میشوند، اما در میان آنها آثاری را هم میتوان یافت که از فیلمنامهای اورجینال بهره میبرند. در لیستی که آن را مطالعه کردید، سعی داشتیم به معرفی تعدادی از فیلمهای ابرقهرمانی بپردازیم که از منابع کمیکبوکی اقتباس نشدهاند. امیدواریم که تماشای آنها، اوقات خوبی را برای شما فراهم کند.منبع: ویجیاتو
https://teater.ir/news/61247