کارگردان فیلم «تاوان» گفت: استقبال خارجیها از این فیلم، بیشتر از مخاطبان داخل کشور بود. درصدد هستم تا نسخه آمریکایی این فیلم را هم بسازم.
چارسو پرس: هماکنون چند روزی از نمایش فیلم تاوان با نام قبلی لایههای دروغ میگذرد. فیلمی که نخستین رونمایی آن در جشنواره سیام فجر، واکنشهای متفاوتی را به خود دید و اخبار مختلفی را به خود اختصاص داد. حالا این فیلم، با نسخهای متفاوت از آنچه در جشنواره به نمایش درآمده بود، بیشتر از یازده روز است که به روی پرده رفته است.
به بهانه نمایش فیلم، گفتوگویی با رامین سهراب کارگردان این فیلم ترتیب دادهایم که در ادامه، توجه شما را به مطالعه این گفتوگوی جلب میکنیم.
بعد از جشنواره فیلم فجر و آن واکنشها نسبت به «لایههای دروغ»، این خبر منتشر شد که بهواسطه بازتابهای منفی اکران فیلمتان در جشنواره، با دلخوری از ایران رفتهاید. بعد از گذشت این مدت، بد نیست خودتان بگویید آن روزها چه حس و حالی داشتید؟
واقعیت این است که در آن مقطع اتفاقا امید بزرگتری در دلم داشتم؛ درست است که در جشنواره فیلم فجر، اتفاقاتی که انتظارش را داشتم برای فیلمم نیفتاده بود و با آن حس بدی که داشتم، نمیخواستم در ایران بمانم؛ اما ایدههای بزرگتری داشتیم. فیلم «لایههای دروغ» باید مسیر خود در جشنوارههای خارجی را ادامه میداد و برای اکران آن در اسکاندیناوی برنامهریزی کرده بودیم. بعد از جشنواره فیلم فجر، کارهای بسیاری داشتم که برای پیگیری آنها باید از ایران میرفتم تا بتوانم فیلمم را به بهترین شکل در خارج از کشور اکران کنم و پیگیر حضورش در جشنوارهها باشم. درباره حس و حالم بعد از جشنواره فیلم فجر، نمیتوانم بهراحتی توضیح بدهم. بالاخره من بعد از ۳۰ سال به ایران بازگشته بودم که بسیار آن را دوست داشتم و سالها علاقهمند بودم اینجا فعالیت داشته باشم، اما در واکنش به فیلمم، نه فقط اثرم که شخص خودم هم مورد هجمه قرار گرفتم؛ انتظار چنین رفتاری نداشتم، خوب نبود و این رفتار با فیلمساز را در هیچ جشنوارهای سراغ ندارم. البته میدانستم نه فقط من، بلکه هر کسی به دنبال نوآوری و شروع دوباره یا احیای یک گونه باشد، کار سختی پیش رو دارد و باید آمادگی چنین هجمههایی را هم داشته باشد. خوشبختانه ایمان من بسیار قوی است و به پشتوانه همان هم با محسن صرافی مسیرمان را ادامه دادیم و شکر خدا موفق به اکران فیلم شدیم.
درباره تغییر نام فیلم به «تاوان» هم توضیح دهید و اینکه چقدر نسبت به نام قبلی یعنی «لایههای دروغ» آن را متناسب با روایت فیلمتان میدانید؟
تصمیمگیری برای تغییر نام فیلم با محسن صرافی بهعنوان تهیهکننده ایرانی فیلم بود. او اعتقاد داشت نام «تاوان» نام بهتری برای فیلم است و ما هم با آن موافقت کردیم. درباره نسبت این نام با فیلم هم معتقدم، همخوانی وجود دارد چرا که خیلی از شخصیتهای داستان ما با تاوان کارهای خود مواجه میشوند و باید به آن پاسخگو باشند. از طرف دیگر، تغییر نام فیلم، در همه جای دنیا اتفاق مرسومی است و نمیدانم چرا این اتفاق برای برخی در ایران تا این اندازه عجیب بوده است؟ در همه جای دنیا نام فیلم برای اکران در هر کشوری، تغییر میکند تا بتواند عملکرد موفقتری در اکران داشته باشد.
فیلمی که این روزها روی پرده است چقدر نسبت به نسخه به نمایش درآمده از فیلم جشنواره فجر متفاوت است؟
خیلی تفاوت دارد. نسخهای از فیلم که در جشنواره اکران شد، از نظر رنگ، صدا و تدوین نهایی نبود و ما صرفا به دلیل زمان کمی که داشتیم باید آن را به سرعت به اکران میرساندیم؛ نسخه فعلی تغییر بسیاری داشته و همین نسخه، تا به امروز بیش از چهل جایزه از جشنوارههای بینالمللی کسب کرده است. نسخهای از فیلم که در جشنوارههای جهانی توفیقات بسیاری را به دست آورده، همین نسخهای است که این روزها در ایران در حال اکران است.
غیر از بازخوردهای داخلی، فرصت ارائه این فیلم به مخاطبان بینالمللی را داشتهاید؟ بازخوردها چقدر متفاوت از مخاطب ایرانی بود؟
بعد از رونمایی فیلم در جشنواره فجر، ما این فیلم را به بیش از ۵۰ جشنواره سینمایی در سراسر جهان فرستادیم که حاصلش کسب بیش از ۴۰ جایزه بینالمللی بود که فهرست این جوایز در صفحه فیلم در سایت آیامدیبی قابل دسترسی است. این جشنوارهها هم مانند جشنوارههای داخلی نبودند که تنها سینماگران ایرانی در آنها رقابت میکنند بلکه هزاران فیلمساز از سراسر دنیا در این رویدادها حضور دارند و از میان این آثار تنها دو الی سه فیلم برگزیده میشود و جایزه کسب میکند. پس از اکران در سینماها، اکران آنلاین فیلم همزمان در آمریکا، کره جنوبی، آلمان، انگلیس، کشورهای حوزه اسکاندیناوی و بسیاری کشورهای دیگر آغاز خواهد شد.
بازخوردهای اکران فیلم در خارج از کشور، ۱۸۰ درجه متفاوت از یادداشت و نقدهایی بود که در ایران شاهد بودیم. خیلی از واکنشها در خارج از کشور این بود که باورشان نمیشد چنین فیلمی در ایران ساخته شده باشد. خیلی از مخاطبان خارجی تاکنون چنین تصاویری از ایران ندیده بودند و حتی خیلی از آنها تصور میکردند ما این فیلم را در دوبی فیلمبرداری کردهایم! عجیب است، این همه فیلمی که از ایران به خارج از کشور میرود، هنوز نتوانستهاند تصویر درستی از تهران به مخاطبان خارجی ارائه کنند.
خیلیها هم از منظر سکانسهای اکشن، فیلم ما را با «تیکن» و «جانویک» مقایسه میکردند، بهخصوص زمانی تعجب میکردند که متوجه میشدند بودجه فیلم ما به اندازه ۳۰ ثانیه از فیلم «جانویک» بوده است؛ همه بازخوردها و یادداشتها، متفاوت از ایران بود و من میدانستم که این اتفاق رخ خواهد داد. شاید در سینمای ایران، این فیلم اولین فیلم در گونه اکشن بعد از سالها بود اما در خارج، هر روز مخاطبان به فیلمهای اکشن دسترسی دارند و مخاطبان این گونه را به خوبی میشناسند؛ اینها چیزهایی نیست که من یا تهیهکننده فیلم بخواهیم درباره آن ادعا داشته باشیم، کافی است عنوان انگلیسی «لایههای دروغ» را در «رایانه سپهر» فضای مجازی جستوجو کنید تا خودتان این بازتابها را ببینید.
منبع: ایرنا
به بهانه نمایش فیلم، گفتوگویی با رامین سهراب کارگردان این فیلم ترتیب دادهایم که در ادامه، توجه شما را به مطالعه این گفتوگوی جلب میکنیم.
باید آمادگی هجمهها را داشته باشم
واقعیت این است که در آن مقطع اتفاقا امید بزرگتری در دلم داشتم؛ درست است که در جشنواره فیلم فجر، اتفاقاتی که انتظارش را داشتم برای فیلمم نیفتاده بود و با آن حس بدی که داشتم، نمیخواستم در ایران بمانم؛ اما ایدههای بزرگتری داشتیم. فیلم «لایههای دروغ» باید مسیر خود در جشنوارههای خارجی را ادامه میداد و برای اکران آن در اسکاندیناوی برنامهریزی کرده بودیم. بعد از جشنواره فیلم فجر، کارهای بسیاری داشتم که برای پیگیری آنها باید از ایران میرفتم تا بتوانم فیلمم را به بهترین شکل در خارج از کشور اکران کنم و پیگیر حضورش در جشنوارهها باشم. درباره حس و حالم بعد از جشنواره فیلم فجر، نمیتوانم بهراحتی توضیح بدهم. بالاخره من بعد از ۳۰ سال به ایران بازگشته بودم که بسیار آن را دوست داشتم و سالها علاقهمند بودم اینجا فعالیت داشته باشم، اما در واکنش به فیلمم، نه فقط اثرم که شخص خودم هم مورد هجمه قرار گرفتم؛ انتظار چنین رفتاری نداشتم، خوب نبود و این رفتار با فیلمساز را در هیچ جشنوارهای سراغ ندارم. البته میدانستم نه فقط من، بلکه هر کسی به دنبال نوآوری و شروع دوباره یا احیای یک گونه باشد، کار سختی پیش رو دارد و باید آمادگی چنین هجمههایی را هم داشته باشد. خوشبختانه ایمان من بسیار قوی است و به پشتوانه همان هم با محسن صرافی مسیرمان را ادامه دادیم و شکر خدا موفق به اکران فیلم شدیم.
شخصیتهای داستان با تاوان کارهای خود مواجه میشوند
تصمیمگیری برای تغییر نام فیلم با محسن صرافی بهعنوان تهیهکننده ایرانی فیلم بود. او اعتقاد داشت نام «تاوان» نام بهتری برای فیلم است و ما هم با آن موافقت کردیم. درباره نسبت این نام با فیلم هم معتقدم، همخوانی وجود دارد چرا که خیلی از شخصیتهای داستان ما با تاوان کارهای خود مواجه میشوند و باید به آن پاسخگو باشند. از طرف دیگر، تغییر نام فیلم، در همه جای دنیا اتفاق مرسومی است و نمیدانم چرا این اتفاق برای برخی در ایران تا این اندازه عجیب بوده است؟ در همه جای دنیا نام فیلم برای اکران در هر کشوری، تغییر میکند تا بتواند عملکرد موفقتری در اکران داشته باشد.
فیلمی که این روزها روی پرده است چقدر نسبت به نسخه به نمایش درآمده از فیلم جشنواره فجر متفاوت است؟
خیلی تفاوت دارد. نسخهای از فیلم که در جشنواره اکران شد، از نظر رنگ، صدا و تدوین نهایی نبود و ما صرفا به دلیل زمان کمی که داشتیم باید آن را به سرعت به اکران میرساندیم؛ نسخه فعلی تغییر بسیاری داشته و همین نسخه، تا به امروز بیش از چهل جایزه از جشنوارههای بینالمللی کسب کرده است. نسخهای از فیلم که در جشنوارههای جهانی توفیقات بسیاری را به دست آورده، همین نسخهای است که این روزها در ایران در حال اکران است.
۴۰ جایزه از ۵۰ جشنواره بینالمللی گرفتیم
بعد از رونمایی فیلم در جشنواره فجر، ما این فیلم را به بیش از ۵۰ جشنواره سینمایی در سراسر جهان فرستادیم که حاصلش کسب بیش از ۴۰ جایزه بینالمللی بود که فهرست این جوایز در صفحه فیلم در سایت آیامدیبی قابل دسترسی است. این جشنوارهها هم مانند جشنوارههای داخلی نبودند که تنها سینماگران ایرانی در آنها رقابت میکنند بلکه هزاران فیلمساز از سراسر دنیا در این رویدادها حضور دارند و از میان این آثار تنها دو الی سه فیلم برگزیده میشود و جایزه کسب میکند. پس از اکران در سینماها، اکران آنلاین فیلم همزمان در آمریکا، کره جنوبی، آلمان، انگلیس، کشورهای حوزه اسکاندیناوی و بسیاری کشورهای دیگر آغاز خواهد شد.
بیشتر بخوانید
ممنوعالخروجی بازیگر و کارگردان ایرانی به دلیل وارد کردن یک خودرو
بازخوردهای اکران فیلم در خارج از کشور، ۱۸۰ درجه متفاوت از یادداشت و نقدهایی بود که در ایران شاهد بودیم. خیلی از واکنشها در خارج از کشور این بود که باورشان نمیشد چنین فیلمی در ایران ساخته شده باشد. خیلی از مخاطبان خارجی تاکنون چنین تصاویری از ایران ندیده بودند و حتی خیلی از آنها تصور میکردند ما این فیلم را در دوبی فیلمبرداری کردهایم! عجیب است، این همه فیلمی که از ایران به خارج از کشور میرود، هنوز نتوانستهاند تصویر درستی از تهران به مخاطبان خارجی ارائه کنند.
خیلیها هم از منظر سکانسهای اکشن، فیلم ما را با «تیکن» و «جانویک» مقایسه میکردند، بهخصوص زمانی تعجب میکردند که متوجه میشدند بودجه فیلم ما به اندازه ۳۰ ثانیه از فیلم «جانویک» بوده است؛ همه بازخوردها و یادداشتها، متفاوت از ایران بود و من میدانستم که این اتفاق رخ خواهد داد. شاید در سینمای ایران، این فیلم اولین فیلم در گونه اکشن بعد از سالها بود اما در خارج، هر روز مخاطبان به فیلمهای اکشن دسترسی دارند و مخاطبان این گونه را به خوبی میشناسند؛ اینها چیزهایی نیست که من یا تهیهکننده فیلم بخواهیم درباره آن ادعا داشته باشیم، کافی است عنوان انگلیسی «لایههای دروغ» را در «رایانه سپهر» فضای مجازی جستوجو کنید تا خودتان این بازتابها را ببینید.
فیلمی را که دوست دارم، میسازم
با توجه مدت زمانی که از روزهای پرتبتاب رونمایی فیلم در جشنواره فجر گذشته است، کدام دسته از انتقادات به فیلم خود در آن مقطع را امروز منطقی میدانید؟
با اطمینان میتوانم بگویم، نقدهایی که در آن زمان روی فیلم نوشته و مطرح شد، هیچکدام مرتبط با فیلم نبود. به همین دلیل هم نه آن موقع آن نقدها را جدی گرفتم و نه بعدها به آنها فکر کردم. به دلیل آن نقدها هم هیچگاه فیلمم را تغییر ندادهام. چرا باید براساس نظر کسانی که نه اکشن میشناسند و نه تا به امروز فیلم اکشن ساختهاند، فیلمم را تغییر میدادم؟ چرا باید حالم بابت این نظرات بد شود؟ معتقدم آنها اساسا نمیدانستند درباره چه فیلمی صحبت میکنند.
از نظر تجربه گونه و فارغ از بازخورد مخاطبان و منتقدان، واکنش اهالی سینما به ابعاد رزمی و اکشن فیلمتان چگونه بود؟ آیا پیشنهادی برای تقویت این تجربه داشتید؟
اشاره کردم که در خارج از ایران، اکشن فیلم ما را با نمونههای موفقی مانند فیلمهای «تیکن» و «جیسون بورن» مقایسه میکردند و اتفاقا خیلی از جوایزی که در جشنوارههای جهانی کسب کردهایم بابت همین سکانسهای اکشن بوده است. من بهپشتوانه همین فیلم، امروز با همکاری یک تهیهکننده مطرح هالیوودی، در حال تولید نسخه آمریکایی «لایههای دروغ» هستیم؛ در جشنوارههای آمریکایی توجه ویژهای به این فیلم شد و به همین دلیل در حال کار کردن بر روی نسخه آمریکایی این فیلم هستیم. خوشبختانه آنجا هم دیگر کسی نیست که به من بگوید چه بکنم و چه نکنم! آنچه خودم دوست دارم را انجام میدهم و فیلمی که خود دوست دارم را میسازم. روزانه پیامهای بسیاری هم از داخل ایران و هم از خارج از ایران برای همکاری در تولید فیلمهای اکشن دارم؛ حتی رزمیکاران بسیاری از شهرستانها در ایران به من پیام میدهند و علاقه بسیاری دارند تا فیلم اکشن بسازند و در این گونه
با اطمینان میتوانم بگویم، نقدهایی که در آن زمان روی فیلم نوشته و مطرح شد، هیچکدام مرتبط با فیلم نبود. به همین دلیل هم نه آن موقع آن نقدها را جدی گرفتم و نه بعدها به آنها فکر کردم. به دلیل آن نقدها هم هیچگاه فیلمم را تغییر ندادهام. چرا باید براساس نظر کسانی که نه اکشن میشناسند و نه تا به امروز فیلم اکشن ساختهاند، فیلمم را تغییر میدادم؟ چرا باید حالم بابت این نظرات بد شود؟ معتقدم آنها اساسا نمیدانستند درباره چه فیلمی صحبت میکنند.
از نظر تجربه گونه و فارغ از بازخورد مخاطبان و منتقدان، واکنش اهالی سینما به ابعاد رزمی و اکشن فیلمتان چگونه بود؟ آیا پیشنهادی برای تقویت این تجربه داشتید؟
اشاره کردم که در خارج از ایران، اکشن فیلم ما را با نمونههای موفقی مانند فیلمهای «تیکن» و «جیسون بورن» مقایسه میکردند و اتفاقا خیلی از جوایزی که در جشنوارههای جهانی کسب کردهایم بابت همین سکانسهای اکشن بوده است. من بهپشتوانه همین فیلم، امروز با همکاری یک تهیهکننده مطرح هالیوودی، در حال تولید نسخه آمریکایی «لایههای دروغ» هستیم؛ در جشنوارههای آمریکایی توجه ویژهای به این فیلم شد و به همین دلیل در حال کار کردن بر روی نسخه آمریکایی این فیلم هستیم. خوشبختانه آنجا هم دیگر کسی نیست که به من بگوید چه بکنم و چه نکنم! آنچه خودم دوست دارم را انجام میدهم و فیلمی که خود دوست دارم را میسازم. روزانه پیامهای بسیاری هم از داخل ایران و هم از خارج از ایران برای همکاری در تولید فیلمهای اکشن دارم؛ حتی رزمیکاران بسیاری از شهرستانها در ایران به من پیام میدهند و علاقه بسیاری دارند تا فیلم اکشن بسازند و در این گونه
فعالیت داشته باشند. این پیامها بسیار من را دلگرم میکند که بالاخره ژانر اکشن در سینمای ایران زنده میشود.
فیلمهای جمشید هاشمپور یا جکیچان و بروسلی را میدیدم
فکر میکنید امروز کدام گروه از مخاطبان بیشتر میتوانند با تاوان ارتباط بر قرار کنند؟
هر مخاطبی که علاقهمند به سینمای اکشن باشد، میتواند به تماشای «تاوان» بنشیند. خانوادههای ایرانی در جمع خودشان فیلمهای اکشن خارجی بسیاری را دیده و میبینند اما برای اولینبار بعد از سالها میتوانند به تماشای یک اکشن ایرانی بنشینند. جوانان و رزمیکاران از دختران و پسران گرفته تا هر آن کسی که فکر میکند علقهای نسبت به گونه اکشن دارد، میتواند به تماشای این فیلم بنشیند. این فیلم برای آن پسربچه و یا دختربچهای ساخته شده است که آرزو دارد روزی قهرمانی برای خودش داشته باشد. من خودم زمانی که کودک بودم، فیلمهای جمشید هاشمپور و یا جکیچان و بروسلی را میدیدم و طرفدار آنها بودم. در آن سن و سال برای خودم قهرمانی داشتم و معتقدم آن حس، حسی است که تنها سینمای اکشن میتواند برای یک مخاطب ایجاد کند. ما با «تاوان» تلاش کردیم این حس را در مخاطب ایجاد کنیم و از این منظر معتقدم همه افراد میتوانند مخاطب این فیلم باشند.
هر مخاطبی که علاقهمند به سینمای اکشن باشد، میتواند به تماشای «تاوان» بنشیند. خانوادههای ایرانی در جمع خودشان فیلمهای اکشن خارجی بسیاری را دیده و میبینند اما برای اولینبار بعد از سالها میتوانند به تماشای یک اکشن ایرانی بنشینند. جوانان و رزمیکاران از دختران و پسران گرفته تا هر آن کسی که فکر میکند علقهای نسبت به گونه اکشن دارد، میتواند به تماشای این فیلم بنشیند. این فیلم برای آن پسربچه و یا دختربچهای ساخته شده است که آرزو دارد روزی قهرمانی برای خودش داشته باشد. من خودم زمانی که کودک بودم، فیلمهای جمشید هاشمپور و یا جکیچان و بروسلی را میدیدم و طرفدار آنها بودم. در آن سن و سال برای خودم قهرمانی داشتم و معتقدم آن حس، حسی است که تنها سینمای اکشن میتواند برای یک مخاطب ایجاد کند. ما با «تاوان» تلاش کردیم این حس را در مخاطب ایجاد کنیم و از این منظر معتقدم همه افراد میتوانند مخاطب این فیلم باشند.
منبع: ایرنا
https://teater.ir/news/61326