زوجهای کمدی زیادی طی سالها آمده و رفتهاند؛ مثل کیانو و ریوز و الکس وینتر در فیلمهای «ماجراجوییهای بیل و تد» یا جیم کری و جف دنیلز در فیلمهای «احمق و احمقتر». اما دوتاییهای زیای نیستند که از نظر عمر و قدمت به پای ویل اسمیت و مارتین لارنس برسند. فیلمهای «پسران بد» حالا نزدیک به سه دهه است که موجبات سرگرمی ما را فراهم کردهاند.
چارسو پرس: با وجود موفقیت دومین فیلم «پسران بد» که سال ۲۰۰۳ میلادی اکران شد، کسی فکر نمیکرد این سری برای فیلم سومی هم برگردد؛ تازه آن هم هفده سال بعد. اما اکران «پسران بد تا ابد» در ۲۰۲۰ نشان داد که نمیتوانید رفتار ویل اسمیت و مارتین لارنس را پیشبینی کنید. اما اگر فکر میکردید این فرنچایز با سومین فیلم خود به پایان رسیده سخت در اشتباهید که چهارمین قسمت فیلمهای «پسران بد» نیز همین تازگیها منتشر شد.
زوجهای کمدی زیادی طی سالها آمده و رفتهاند؛ مثل کیانو و ریوز و الکس وینتر در فیلمهای «ماجراجوییهای بیل و تد» یا جیم کری و جف دنیلز در فیلمهای «احمق و احمقتر». اما دوتاییهای زیای نیستند که از نظر عمر و قدمت به پای ویل اسمیت و مارتین لارنس برسند. فیلمهای «پسران بد» حالا نزدیک به سه دهه است که موجبات سرگرمی ما را فراهم کردهاند.
برخی ممکن است استدلال کنند که طنز دو فیلم اول کمی از مد افتاده و حاوی طعنههایی است که اگر امروز ساخته میشد گروهها و اقلیتهای زیادی را آشفتهخاطر میکرد و به همین خاطر نمیتوان گفت همهی فیلمهای این سری به یک اندازه خندهدار هستند؛ اما خوب است فیلمها را در ظرف زمانی خودشان در نظر بگیرید و از خندههای ساده با اسمیت و لارنس بذت ببرید. البته به جز چهار فیلم اصلی سری، نباید مجموعهی اسپینآف تلویزیونی «پسران بد» را هم فراموش کنیم که بااینکه شخصیتهای اصلیاش به افراد دیگری جز اسمیت و لارنس سپرده شده، اما داستانش در دنیای «پسران بد» میگنجد.
اگر تابهحال هیچکدام از فیلمهای «پسران بد» را ندیدهاید خوب است بدانید که این سری ساختهی جرج گالو و تهیهکنندگی جری براکهایمر و دان سیمپسون است و داستانش حول دو کارآگاه در میامی متمرکز شده که در کنار همکار بودن، رفیق گرمابه و گلستان هم هستند؛ یکی مایک لوری مجرد بیخیال است که ویل اسمیت در نقش او ظاهر شده و مارکوس برنت با بازی مارتین لارنس نقطهی مقابل اوست که به عنوان مرد خانواده همراه مایک پلیسبازی میکنند.
نمیتوانید فرنچایزهای زیادی را پیدا کنید که توانسته باشند ایدهی پلیسهای رفیق را برای این مدت طولانی ادامه دهند. «اسلحه مرگبار» (Lethal Weapon) یکی از آنها به حساب میآید، با بازی ستارههایی چون مل گیبسون و دنی گلاور که با اینکه مثل اسمیت و لارنس، ماحصل همکاری آنها چهار فیلم بود، اما همهی آنها در فاصلهی بین تنها یازده سال اکران شدند.
سری «ساعت شلوغی» (Rush Hour) با دوتایی جکی چان و کریس تاکر را نیز داریم که سه فیلم در این فرنچایز طی تنها نه سال ساخته شد. این خودش گواهی است بر محبوبیت فیلمهای «پسران بد» و رابطهی عالی اسمیت و لارنس که توانستهاند سی سال پس از انتشار اولین فیلم، دوباره سری به این فرنچایز بزنند و تازه بتوانند مخاطبان را هم به سینماها بکشانند؛ به طوری که در هفتهی افتتاحیه «پسران بد ۴» توانست بیش از ۱۰۰ میلیون دلار بلیت بفروشد.
اولین فیلم «پسران بد» در هفت آپریل ۱۹۹۵ میلادی اکران شد و دنبالهی آن، «پسران بد ۲» هشت سال بعد در ۲۰۰۳ آمد. اولین اپیزود مجموعهی اسپینآف «پسران بد»، تحت عنوان «بهترینهای لسآنجلس» (L.A.’s Finest) در سال ۲۰۱۹ میلادی پخش شد که سید برنت (گابریل یونیون) نقش اصلی آن است؛ کاراکتری که در دومین قسمت از فیلمهای «پسران بد» با او آشنا شده بودیم. سریال «بهترینهای لسآنجلس» بعد از ۲۶ اپیزود و در ۲۰۲۰ میلادی به پایان رسید. مایک و مارکوس اما در همان سال و برای فیلم سوم «پسران بد» بازگشتند. غیرقابلپیشبینیترین فیلم این فرنچایز اما قسمت چهارم آن است که تحت عنوان «پسران بد: بران یا بمیر» (Bad Boys: Ride or Die) همین چند روز پیش اکران شد.
پیش از آنکه سراغ رتبهبندی فیلمهای «پسران بد» برویم خوب است یک قضیه را روشن کنیم. دو فیلم اول این فرنچایز شوخیهایی دارند که مشخصا نژادپرستی و نقض قانون را تشویق کرده و برای پلیسهایی که از قدرت خود سوءاستفاده میکنند هورا میکشند. تماشای ایندست شوخیها ممکن است به مذاق همه خوش نیاید؛ اما با «پسران بد» نباید خیلی ماجرا را جدی بگیرید؛ فیلمهای «پسران بد» تنها اکشنهای پرزرق و برق و بامزهای هستند که میخواهند به هر طریقی بیننده را بخندانند و نباید دنبال پیام اخلاقی این فیلمها بود.
در فیلم دوم «پسران بد»، که در سال ۲۰۰۳ میلادی اکران شد، دوباره با مایک و مارکوس همراه میشویم که میخواهند رد قاچاقچیان اکستازی را به میامی بزنند. این رد آنها را به سمت جانی تاپیا میکشاند که برای خودش سلطان اکستازی محسوب میشود و عملیات قاچاق مواد مخدر او به میامی باعث جنگهای داخلی زیرزمینی بین گروههای مختلف قاچاقچی مواد مخدر در منطقه شده است. «پسران بد ۲» یک خط داستانی فرعی اما مهم دیگر را هم دنبال میکند: مایک مخفیانه عاشق خواهر مارکوس، یعنی سید برنت (گابریل یونیون) شده که رابطهی دوستی بین مایک و مارکوس را تحت تأثیر قرار میدهد.
«پسران بد ۲» فیلمی است محصول دوران کنترلنشدهی مایکل بی که هر چیزی که دوست داشت روی صحنه میآورد و هیچکس و هیچچیز هم جلودارش نبود؛ این را از نظر دیوانهوار بودن اکشن و شوخیهایش میگوییم. به طور خلاصه میتوان گفت اختیارات زیادی به بی داده شده بود و هیچکس هم او را بازخواست نمیکرد. به همین دلیل جاهایی در فیلم هستند که بی دیگر شورش را درمیآورد. البته که سکانسهای اکشن «پسران بد ۲» چندین برابر از فیلم اول بهتر و پرهزینهتر هستند، اما تصاویر و فیلمنامهی آن از فرط مضحک بودن گاه به کاریکاتور میمانند.
با اینکه دومین قسمت از فیلمهای «پسران بد» به شور و حال فیلمهای اکشن چینی نزدیک میشود، اما نمیتواند با همان ظرافت کار را از آب دربیاود. نمیدانیم آیا چیزی به نام تدوین بیش از حد وجود دارد یا نه، اما اگر دارد «پسران بد ۲» مصداق آن است که مرزی نمیشناسد؛ برای همین دنبال کردن داستانش، البته اگر داستانی داشته باشد، دشوار شده است. ازاینرو میتوان گفت که اگر حداقل نیم ساعتی از فیلم میزدند میشد فیلم بهتری از فیلمنامهی سادهی آن ساخت.
شخصیتهای مایک و مارکوس از قسمت اول تا دوم تفاوت زیادی کردهاند؛ آنها غرغروتر، پرسروصداتر و بددهنتر شدهاند و گاه آنقدر دور برمیدارند که میمانید مایک و مارکوس فیلم اول کجا رفتهاند. اما این احتمالا کمال همنشینی با مایکل بی است که نسبت به فیلم اول همین مجموعه دز دیوانگی کارگردانی خود را بالاتر برده است. البته ترکیب اسمیت و لارنس به عنوان دو دوست صمیمی اما در جدال، که میخواهند یک قاچاقچی کوبایی را کلهپا کنند، حسابی دیدن دارد و مارتین لارنس هم با طنز بیادبانهی خود هر صحنه را جذابتر کرده است.
نمیتوان انکار کرد که ویل اسمیت بازیگر خوبی است و این را بارها ثابت کرده، به ویژه با نقشهای کمدی خود. در «پسران بد ۲» اما بیشتر با یک فیلم اکشن طرف هستیم با جوکهای گاه و بیگاه و برای همین اسمیت نتوانسته تمام پتانسیل خود را به نمایش بگذارد. بیشتر تقصیر هم بر دوش فیلمنامه است که موجب شده در آخر فیلم آنقدرها برای کاراکتر مایک و حتی مارکوس اهمیت قائل نشوید؛ اما اگر یک فیلم اکشن میخواهید و نه هیچ چیز دیگر، این فیلم میتواند انتظارات شما را برآورده کند.
در کنار مایک و مارکوس، گابریل یونیون در «پسران بد ۲» یک قهرمان دوستداشتنی است که حتی بهتر از تیا لئونی در فیلم اول توانسته با دو کاراکتر اصلی ارتباط بگیرد. اگر در طول فیلم حواستان به یونیون باشد متوجه پتانسیل بالای این بازیگر میشوید و اینکه چرا «بهترینهای لسآنجلس» با تمرکز قرار دادن کاراکتر سید برنت یک مجموعهی درست و حسابی تحویل مخاطب داده است. به جز یونیون، جوردی مولا نیز در میان بازیگران فرعی به خوبی ظاهر شده که با اینکه در مقایسه با فیلم اول وجههی منفیتری دارد، اما همچنان یک شرور ساده است.
بههرحال، «پسران بد ۲» بهترین نمونه برای نشان دادن اوج دیوانهواری کارنامهی مایکل بی است و اگر این سبک از دوران حرفهای او را بپسندید بیشک این فیلم برای شماست. مخصوصا که از «پسران بد ۲» به بعد استارت افول کارنامهی مایکل بی میخورد که با فیلمهای «تبدیلشوندگان» (Transformers) سرعت گرفت.
اولین فیلم «پسران بد» داستان خود را با اولتیماتوم دادن به دو کارآگاه مایک لوری و مارکوس برنت آغاز میکند؛ آنها تنها ۷۲ ساعت فرصت دارند که یک محمولهی هروئین به ارزش صد میلیون دلار را پیدا کنند؛ وگرنه ادارهی امور داخلی اساسا تمام تحقیقات آنها را کنار میگذارد.
قضیه زمانی جدیتر میشود که یکی از دوستان نزدیک مایک به خاطر همین پرونده کشته میشود. این مایک را مجاب میکند که به هر طریقی شده تهوتوی ماجرا را دربیاورد و او باید جایش را با مارکوس عوض کند تا بتوانند یک شاهد درستوحسابی برای پرونده دست و پا کنند. فیلم «پسران بد» مایک و مارکوس را به عنوان بهترین دوستان و همکاران نشان میدهد و برای فرنچایزی پایهریزی میکند که کسی تصورش را هم نمیکرد فیلمهای آن تا سی سال بعد هواداران پروپاقرص خودش را داشته باشند.
با اینکه فیلم «پسران بد» اولین کارگردانی مهم مایکل بی است، اما احتمالا اوج دوران حرفهای او نیز به حساب میآید؛ حرکت بیوقفهی دوربین، دیالوگهای سریع، اسلوموشنهای پشتسرهم که حتی از زک اسنایدر هم پیشی میگیرد، همهی اینها یک فیلم با جریانی سریع ساخته که به جای آنکه به مسیر معمول و کلیشهای فیلمهای اکشن و کمدی برود، یک مسیر اغراقآمیز و غیرمنطقی را طی میکند که در عین حال، هوشمندانه هم هست.
البته میزان اکشن و خشونت «پسران بد» به نسبت فیلمهای بعدی مایکل بی خیلی ملایمتر است؛ اما همین خویشتنداری باعث شده اولین فیلم این فرنچایز مثل یک اثر درستودرمان عمل کند؛ به جای آنکه بخواهد مدام در هر صحنه واکنشهای زورکی از بیننده بگیرد.
«پسران بد» فیلمبرداری متفاوتی دارد که ترفندهای موردعلاقهی بی را نشان میدهد؛ با کاتهای سریع، قابهاب عجیب و زوم کردنها که حاصل تجربهی خود بی به عنوان کارگردان موزیکویدیو است. البته بی این ترفندها را با تیزبینی تنها خرج صحنههای اکشن کرده است و نه بیشتر و برای همین، با اینکه این صحنهها دیوانهوار و شلوغاند، به اندازهی فیلم دوم توی چشم نمیزنند و ثابت میکنند استعدادهای این کارگردان بیش از هر چیز در فیلمهای اکشن احمقانه خودشان را نشان میدهند.
کارگردانی متفاوت بی در کنار موسیقی متن جذاب دهه نودی و مناظر حتی جذابتر از آن از میامی آن سالها، چیزهایی هستند که کمی به داستان سادهی پلیسبازی مایک و مارکوس مایه میدهند و «پسران بد» را به فیلمی تبدیل میکنند که سالها بعد همچنان ارزش دیدن دارد.
ویل اسمیت و مارتین لارنس در این فیلم به عنوان یک دوتایی کمدی فوقالعاده ظاهر شدهاند که از همان صحنههای آغازین میتوانید پتانسیل عالی آنها را ببینید و دقیقا همین پتانسیل است که باعث شده فیلم «پسران بد» طرفدار زیاد داشته باشد.
از ویژگیهای دیگر خوب این فیلم حضور تیا لئونی در قالب یک کاراکتر درست و حسابی است. شخصیتهای فرعی فیلمهای «پسران بد»، به ویژه شخصیتهای زن، معمولا آنقدر توخالی و بیمایهاند که نمیتوانید با این کاراکترها ارتباط بگیرید یا حتی انگیزهی حضور آنها در داستان را درک کنید. اما تیا لئونی یکی از معدود شخصیتهای فرعی فرنچایز است که واقعا خوب ساخت و پرداخت شده است.
چهارمین فیلم فرنچایز «پسران بد»، تحت عنوان «پسران بد: بران یا بمیر»، مایک و مارکوس را برای تحقیق دربارهی فساد در ادارهی پلیس بازمیگرداند. کاپیتان هاوراد پس از مرگ خود به تبانی با مافیای رومانیایی متهم شده و همین باعث میشود مایک و مارکوس این پرونده را خودشان به دست بگیرند؛ به ویژه که پای خودشان هم به این پروندهی فساد باز شده است و حالا باید نامشان را از اتهام پاک کنند. در فیلم «پسران بد: بران یا بمیر» اولین بار در این فرنچایز است که مایک و مارکوس مجبور میشوند برای روشن شدن پرونده، از حدود قانون خارج شوند و این ریسک داستان را نسبت به همیشه بالاتر برده است.
فیلم «پسران بد: بران یا بمیر» یادآور طنز فیلمهای قدیمی سری است و در عین حال، اکشنهای آن چندین برابر نسبت به دو فیلم اول بهتر شدهاند؛ صحنههای هلیکوپتر و صحنهای که به صورت اول شخص فیلمبرداری شده است دو تا از بهترین سکانسهای کل فرنچایز هستند که حتی شما را به یاد بهترین فیلمهای اکشن مثل «جان ویک» میاندازند.
اینها همه حاصل همکاری عادل العربی و بلال فلاح، زوج هنری است که قسمت سوم «پسران بد» را نیز کارگردانی کردهاند و این بار هم توانستهاند یک فیلم اکشن سرگرمکننده و خلاقانه ارائه دهند؛ البته حدود این خلاقیت گاه اغراقآمیز میشود و برخی اوقات «پسران بد: بران یا بمیر» به سمت فیلمهای اکشن ابرقهرمانی میرود. این باعث شده که جنبههای واقعی کاراکترها، که آنها را ملموس میکنند، کمرنگ شوند.
ایراد دیگری هم که موجب میشود نتوانیم چهارمین و تازهترین قسمت از فیلمهای «پسران بد» را در رتبهی اول قرار دهیم پرداختن بیش از حد به خطوط داستانی فرعی است. گاه شخصیتهای فرعی به متن وارد میشوند و داستان یادش میرود که مایک و مارکوس باید پیش از همه در اولویت قرار بگیرند و این برای اکشنهای کمدی که قرار است یک داستان ساده و مفرح تعریف کنند نتیجهی مثبتی به بار نمیآورد.
اما چیزی که همه منتظرش بودیم ارتباط ویل اسمیت و مارتین لارنس در «پسران بد: بران یا بمیر» بود که دقیقا یادآور خاطرات خوش روزهایی است که از دو کاراکتر مایک و مارکوس توقعش را داشتیم. شخصیتهای اسمیت و لارنس یکدیگر را تکمیل میکند و رابطهی دوستی/همکاری مایک و مارکوس نیز به دل مینشیند. هرچند شخصیتها، مثل خود بازیگرانشان، کمی پیر شدهاند و شور و شوق دههی نود را ندارند، اما دوتایی مایک و مارکوس همچنان در دل طرفداران جا دارد و فیلم هم از نظر صحنههای اکشن کم نمیگذارد.
کمدی، اکشن و جریان سریع فیلم «پسران بد: بران یا بمیر» بیشک آن را به یکی از مفرحترین و سرگرمکنندهترین فیلمهای امسال تبدیل کرده و آنطور که تا الان گیشهی تابستان را دنبال کردهایم، با اطمینان میتوانیم بگوییم «پسران بد: بران یا بمیر» جزء بهترین فیلمهای تابستان ۲۰۲۴است که با انفجارها و دنبالبازیهای خوشساختش دیدنش در سینما یک حال دیگر دارد و اگر یک شخصیت منفی پرمایهتر داشت حتی میتوانست در رتبهی اول این فهرست بنشیند.
سومین قسمت از فیلمهای «پسران بد» بعد از هفده سال انتظار در سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر شد که به گذشتهی مایک لوری میپردازد. ایزابلا آرتاز با بازی کیت دل کاستیلو، معشوق سابق مایک است که برای مایک دردسرساز میشود. او پسرش آرماندو را میفرستد تا همهی کسانی را که در مرگ پدرش دخیل بودهاند به قتل برساند، به طور ویژه مایک را. مارکوس در ابتدای فیلم نشان داده میشود که بازنشستگی حسابی زیر دهانش مزه کرده، اما قتل کاپیتان هاوارد باعث میشود مارکوس هم دلیلی برای بازگشت به میدان داشته باشد.
«پسران بد تا ابد» واقعا برای این فرنچایز معجزه کرد. تا قبل از این فیلم، شخصیتهای مایک لوری و مارکوس برنت شخصیتهای واقعی نبودند و داستان دو فیلم اول آنها را به صورت کاریکاتورهایی به تصویر میکشید. اما اگر چهار فیلم این سری را پشت سر هم ببینید متوجه میشوید که مایک و مارکوس چقدر طی این سالها رشد کرده و پختهتر شدهاند و عنصر نوستالژی بیشک سهم بزرگی در این اتفاق داشته است؛ چراکه بینندگان هم همزمان با آنها بزرگتر و پختهتر شدهاند. «پسران بد تا ابد» همزمان که از همان طنز عجیب و مضحک فیلمهای دوران مایکل بی استفاده میکند، اما چیز بیشتری برای ارائه در چنته دارد.
«پسران بد تا ابد» هوشمندانه سراغ موضوعی رفته است که با توجه به پیرشدن بازیگران و همزمان شخصیتهایش کاملا منطقی و بهجا به نظر میرسد. با اینکه این فیلم همچنان یک فیلم «پسران بد» کمدی و دلپپذیر است، اما داستان را با مرگ آغاز میکند. مرگ کاپیتان هاوارد، میرایی خود مایک و مارکوس را به آنها یادآور میشود که دیگر سنی از آنها گذشته و نمیتوانند مثل گذشته قهرمانبازی دربیاورند. همچنین پروبال دادن به گذشتهی مایک نیز کاراکتر او را جذابتر کرده است.
عادل العربی و بلال فلاح دو کارگردان این فیلم هستند که گفتیم تازهترین فیلم «پسران بد» را نیز خودشان کارگردانی کردهاند. العربی و فلاح با اینکه دیوانگی سبک مایکل بی را کاملا نادیده نگرفتهاند، اما سبک اکشن منحصربهفرد خودشان به قدری خوب از آب درآمده که «پسران بد تا ابد» را به یک نمونهی عالی از فیلمهای کمدی اکشن تبدیل کرده است. همچنین خبری از جوکهای نژادپرستانه و نامناسب نیز نیست و فیلم دیگر نمیخواهد به هر قیمتی که شده از بیننده خنده بگیرد.
فیلمهای اول و دوم واقعا نسبت به زمانهی خودشان خوب بودند اما اگر با نگاه امروزی سراغشان بروید به جز نوستالژی چیز زیادی برای ارائه ندارند؛ اما «پسران بد تا ابد» باعث میشود واقعا به این شخصیتها اهمیت بدهید؛ برای مثال، مایک و مارکوس دیگر مثل قهرمان به تصویر کشیده نشدهاند؛ بلکه احساس آسیبپذیری به کاراکترهای آنها تزریق شده که در فیلمهای گذشته وجود نداشت. اسمیت و لارنس هم اجازه ندادهاند که سناشان توی ذوق بیننده بزند. آنها با اینکه در این فیلم در دههی پنجاه عمر خود سر میکنند، اما همچنان سرزندگی جوانیهایشان را دارند.
علاوه بر این، فیلمنامهی آن ساختار بهتری دارد و تغییر کارگردان هم پیشرفت قابل توجهی نسبت به دو فیلم اول «پسران بد» به حساب میآید. به طور کلی، «پسران بد تا ابد» فیلمی است که هر وقت از یک فیلم اکشن کمدی خوب با دو ستارهی بزرگ با رابطهی فوق العاده صحبت کنیم به ذهنتان خواهد آمد.
منبع: دیجیمگ
زوجهای کمدی زیادی طی سالها آمده و رفتهاند؛ مثل کیانو و ریوز و الکس وینتر در فیلمهای «ماجراجوییهای بیل و تد» یا جیم کری و جف دنیلز در فیلمهای «احمق و احمقتر». اما دوتاییهای زیای نیستند که از نظر عمر و قدمت به پای ویل اسمیت و مارتین لارنس برسند. فیلمهای «پسران بد» حالا نزدیک به سه دهه است که موجبات سرگرمی ما را فراهم کردهاند.
برخی ممکن است استدلال کنند که طنز دو فیلم اول کمی از مد افتاده و حاوی طعنههایی است که اگر امروز ساخته میشد گروهها و اقلیتهای زیادی را آشفتهخاطر میکرد و به همین خاطر نمیتوان گفت همهی فیلمهای این سری به یک اندازه خندهدار هستند؛ اما خوب است فیلمها را در ظرف زمانی خودشان در نظر بگیرید و از خندههای ساده با اسمیت و لارنس بذت ببرید. البته به جز چهار فیلم اصلی سری، نباید مجموعهی اسپینآف تلویزیونی «پسران بد» را هم فراموش کنیم که بااینکه شخصیتهای اصلیاش به افراد دیگری جز اسمیت و لارنس سپرده شده، اما داستانش در دنیای «پسران بد» میگنجد.
اگر تابهحال هیچکدام از فیلمهای «پسران بد» را ندیدهاید خوب است بدانید که این سری ساختهی جرج گالو و تهیهکنندگی جری براکهایمر و دان سیمپسون است و داستانش حول دو کارآگاه در میامی متمرکز شده که در کنار همکار بودن، رفیق گرمابه و گلستان هم هستند؛ یکی مایک لوری مجرد بیخیال است که ویل اسمیت در نقش او ظاهر شده و مارکوس برنت با بازی مارتین لارنس نقطهی مقابل اوست که به عنوان مرد خانواده همراه مایک پلیسبازی میکنند.
نمیتوانید فرنچایزهای زیادی را پیدا کنید که توانسته باشند ایدهی پلیسهای رفیق را برای این مدت طولانی ادامه دهند. «اسلحه مرگبار» (Lethal Weapon) یکی از آنها به حساب میآید، با بازی ستارههایی چون مل گیبسون و دنی گلاور که با اینکه مثل اسمیت و لارنس، ماحصل همکاری آنها چهار فیلم بود، اما همهی آنها در فاصلهی بین تنها یازده سال اکران شدند.
سری «ساعت شلوغی» (Rush Hour) با دوتایی جکی چان و کریس تاکر را نیز داریم که سه فیلم در این فرنچایز طی تنها نه سال ساخته شد. این خودش گواهی است بر محبوبیت فیلمهای «پسران بد» و رابطهی عالی اسمیت و لارنس که توانستهاند سی سال پس از انتشار اولین فیلم، دوباره سری به این فرنچایز بزنند و تازه بتوانند مخاطبان را هم به سینماها بکشانند؛ به طوری که در هفتهی افتتاحیه «پسران بد ۴» توانست بیش از ۱۰۰ میلیون دلار بلیت بفروشد.
اولین فیلم «پسران بد» در هفت آپریل ۱۹۹۵ میلادی اکران شد و دنبالهی آن، «پسران بد ۲» هشت سال بعد در ۲۰۰۳ آمد. اولین اپیزود مجموعهی اسپینآف «پسران بد»، تحت عنوان «بهترینهای لسآنجلس» (L.A.’s Finest) در سال ۲۰۱۹ میلادی پخش شد که سید برنت (گابریل یونیون) نقش اصلی آن است؛ کاراکتری که در دومین قسمت از فیلمهای «پسران بد» با او آشنا شده بودیم. سریال «بهترینهای لسآنجلس» بعد از ۲۶ اپیزود و در ۲۰۲۰ میلادی به پایان رسید. مایک و مارکوس اما در همان سال و برای فیلم سوم «پسران بد» بازگشتند. غیرقابلپیشبینیترین فیلم این فرنچایز اما قسمت چهارم آن است که تحت عنوان «پسران بد: بران یا بمیر» (Bad Boys: Ride or Die) همین چند روز پیش اکران شد.
پیش از آنکه سراغ رتبهبندی فیلمهای «پسران بد» برویم خوب است یک قضیه را روشن کنیم. دو فیلم اول این فرنچایز شوخیهایی دارند که مشخصا نژادپرستی و نقض قانون را تشویق کرده و برای پلیسهایی که از قدرت خود سوءاستفاده میکنند هورا میکشند. تماشای ایندست شوخیها ممکن است به مذاق همه خوش نیاید؛ اما با «پسران بد» نباید خیلی ماجرا را جدی بگیرید؛ فیلمهای «پسران بد» تنها اکشنهای پرزرق و برق و بامزهای هستند که میخواهند به هر طریقی بیننده را بخندانند و نباید دنبال پیام اخلاقی این فیلمها بود.
۴. پسران بد ۲ (Bad Boys II)
- سال اکران: ۲۰۰۳
- کارگردان: مایکل بی
- بازیگران: ویل اسمیت، مارتین لارنس، گبریل یونیون، تریسا رندل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۴ از ۱۰۰
در فیلم دوم «پسران بد»، که در سال ۲۰۰۳ میلادی اکران شد، دوباره با مایک و مارکوس همراه میشویم که میخواهند رد قاچاقچیان اکستازی را به میامی بزنند. این رد آنها را به سمت جانی تاپیا میکشاند که برای خودش سلطان اکستازی محسوب میشود و عملیات قاچاق مواد مخدر او به میامی باعث جنگهای داخلی زیرزمینی بین گروههای مختلف قاچاقچی مواد مخدر در منطقه شده است. «پسران بد ۲» یک خط داستانی فرعی اما مهم دیگر را هم دنبال میکند: مایک مخفیانه عاشق خواهر مارکوس، یعنی سید برنت (گابریل یونیون) شده که رابطهی دوستی بین مایک و مارکوس را تحت تأثیر قرار میدهد.
«پسران بد ۲» فیلمی است محصول دوران کنترلنشدهی مایکل بی که هر چیزی که دوست داشت روی صحنه میآورد و هیچکس و هیچچیز هم جلودارش نبود؛ این را از نظر دیوانهوار بودن اکشن و شوخیهایش میگوییم. به طور خلاصه میتوان گفت اختیارات زیادی به بی داده شده بود و هیچکس هم او را بازخواست نمیکرد. به همین دلیل جاهایی در فیلم هستند که بی دیگر شورش را درمیآورد. البته که سکانسهای اکشن «پسران بد ۲» چندین برابر از فیلم اول بهتر و پرهزینهتر هستند، اما تصاویر و فیلمنامهی آن از فرط مضحک بودن گاه به کاریکاتور میمانند.
با اینکه دومین قسمت از فیلمهای «پسران بد» به شور و حال فیلمهای اکشن چینی نزدیک میشود، اما نمیتواند با همان ظرافت کار را از آب دربیاود. نمیدانیم آیا چیزی به نام تدوین بیش از حد وجود دارد یا نه، اما اگر دارد «پسران بد ۲» مصداق آن است که مرزی نمیشناسد؛ برای همین دنبال کردن داستانش، البته اگر داستانی داشته باشد، دشوار شده است. ازاینرو میتوان گفت که اگر حداقل نیم ساعتی از فیلم میزدند میشد فیلم بهتری از فیلمنامهی سادهی آن ساخت.
شخصیتهای مایک و مارکوس از قسمت اول تا دوم تفاوت زیادی کردهاند؛ آنها غرغروتر، پرسروصداتر و بددهنتر شدهاند و گاه آنقدر دور برمیدارند که میمانید مایک و مارکوس فیلم اول کجا رفتهاند. اما این احتمالا کمال همنشینی با مایکل بی است که نسبت به فیلم اول همین مجموعه دز دیوانگی کارگردانی خود را بالاتر برده است. البته ترکیب اسمیت و لارنس به عنوان دو دوست صمیمی اما در جدال، که میخواهند یک قاچاقچی کوبایی را کلهپا کنند، حسابی دیدن دارد و مارتین لارنس هم با طنز بیادبانهی خود هر صحنه را جذابتر کرده است.
نمیتوان انکار کرد که ویل اسمیت بازیگر خوبی است و این را بارها ثابت کرده، به ویژه با نقشهای کمدی خود. در «پسران بد ۲» اما بیشتر با یک فیلم اکشن طرف هستیم با جوکهای گاه و بیگاه و برای همین اسمیت نتوانسته تمام پتانسیل خود را به نمایش بگذارد. بیشتر تقصیر هم بر دوش فیلمنامه است که موجب شده در آخر فیلم آنقدرها برای کاراکتر مایک و حتی مارکوس اهمیت قائل نشوید؛ اما اگر یک فیلم اکشن میخواهید و نه هیچ چیز دیگر، این فیلم میتواند انتظارات شما را برآورده کند.
در کنار مایک و مارکوس، گابریل یونیون در «پسران بد ۲» یک قهرمان دوستداشتنی است که حتی بهتر از تیا لئونی در فیلم اول توانسته با دو کاراکتر اصلی ارتباط بگیرد. اگر در طول فیلم حواستان به یونیون باشد متوجه پتانسیل بالای این بازیگر میشوید و اینکه چرا «بهترینهای لسآنجلس» با تمرکز قرار دادن کاراکتر سید برنت یک مجموعهی درست و حسابی تحویل مخاطب داده است. به جز یونیون، جوردی مولا نیز در میان بازیگران فرعی به خوبی ظاهر شده که با اینکه در مقایسه با فیلم اول وجههی منفیتری دارد، اما همچنان یک شرور ساده است.
بههرحال، «پسران بد ۲» بهترین نمونه برای نشان دادن اوج دیوانهواری کارنامهی مایکل بی است و اگر این سبک از دوران حرفهای او را بپسندید بیشک این فیلم برای شماست. مخصوصا که از «پسران بد ۲» به بعد استارت افول کارنامهی مایکل بی میخورد که با فیلمهای «تبدیلشوندگان» (Transformers) سرعت گرفت.
۳. پسران بد (Bad Boys)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: مایکل بی
- بازیگران: ویل اسمیت، مارتین لارنس، تیا لئونی، تریسا رندل، جوو پانتولیانو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۴ از ۱۰۰
اولین فیلم «پسران بد» داستان خود را با اولتیماتوم دادن به دو کارآگاه مایک لوری و مارکوس برنت آغاز میکند؛ آنها تنها ۷۲ ساعت فرصت دارند که یک محمولهی هروئین به ارزش صد میلیون دلار را پیدا کنند؛ وگرنه ادارهی امور داخلی اساسا تمام تحقیقات آنها را کنار میگذارد.
قضیه زمانی جدیتر میشود که یکی از دوستان نزدیک مایک به خاطر همین پرونده کشته میشود. این مایک را مجاب میکند که به هر طریقی شده تهوتوی ماجرا را دربیاورد و او باید جایش را با مارکوس عوض کند تا بتوانند یک شاهد درستوحسابی برای پرونده دست و پا کنند. فیلم «پسران بد» مایک و مارکوس را به عنوان بهترین دوستان و همکاران نشان میدهد و برای فرنچایزی پایهریزی میکند که کسی تصورش را هم نمیکرد فیلمهای آن تا سی سال بعد هواداران پروپاقرص خودش را داشته باشند.
با اینکه فیلم «پسران بد» اولین کارگردانی مهم مایکل بی است، اما احتمالا اوج دوران حرفهای او نیز به حساب میآید؛ حرکت بیوقفهی دوربین، دیالوگهای سریع، اسلوموشنهای پشتسرهم که حتی از زک اسنایدر هم پیشی میگیرد، همهی اینها یک فیلم با جریانی سریع ساخته که به جای آنکه به مسیر معمول و کلیشهای فیلمهای اکشن و کمدی برود، یک مسیر اغراقآمیز و غیرمنطقی را طی میکند که در عین حال، هوشمندانه هم هست.
البته میزان اکشن و خشونت «پسران بد» به نسبت فیلمهای بعدی مایکل بی خیلی ملایمتر است؛ اما همین خویشتنداری باعث شده اولین فیلم این فرنچایز مثل یک اثر درستودرمان عمل کند؛ به جای آنکه بخواهد مدام در هر صحنه واکنشهای زورکی از بیننده بگیرد.
«پسران بد» فیلمبرداری متفاوتی دارد که ترفندهای موردعلاقهی بی را نشان میدهد؛ با کاتهای سریع، قابهاب عجیب و زوم کردنها که حاصل تجربهی خود بی به عنوان کارگردان موزیکویدیو است. البته بی این ترفندها را با تیزبینی تنها خرج صحنههای اکشن کرده است و نه بیشتر و برای همین، با اینکه این صحنهها دیوانهوار و شلوغاند، به اندازهی فیلم دوم توی چشم نمیزنند و ثابت میکنند استعدادهای این کارگردان بیش از هر چیز در فیلمهای اکشن احمقانه خودشان را نشان میدهند.
بیشتر بخوانید: برترین فیلمهای ویل اسمیت، غول چراغ جادوی سینما + تصاویر
کارگردانی متفاوت بی در کنار موسیقی متن جذاب دهه نودی و مناظر حتی جذابتر از آن از میامی آن سالها، چیزهایی هستند که کمی به داستان سادهی پلیسبازی مایک و مارکوس مایه میدهند و «پسران بد» را به فیلمی تبدیل میکنند که سالها بعد همچنان ارزش دیدن دارد.
ویل اسمیت و مارتین لارنس در این فیلم به عنوان یک دوتایی کمدی فوقالعاده ظاهر شدهاند که از همان صحنههای آغازین میتوانید پتانسیل عالی آنها را ببینید و دقیقا همین پتانسیل است که باعث شده فیلم «پسران بد» طرفدار زیاد داشته باشد.
از ویژگیهای دیگر خوب این فیلم حضور تیا لئونی در قالب یک کاراکتر درست و حسابی است. شخصیتهای فرعی فیلمهای «پسران بد»، به ویژه شخصیتهای زن، معمولا آنقدر توخالی و بیمایهاند که نمیتوانید با این کاراکترها ارتباط بگیرید یا حتی انگیزهی حضور آنها در داستان را درک کنید. اما تیا لئونی یکی از معدود شخصیتهای فرعی فرنچایز است که واقعا خوب ساخت و پرداخت شده است.
۲. پسران بد: بران یا بمیر (Bad Boys: Ride or Die)
- سال اکران: ۲۰۲۴
- کارگردان: عادل العربی، بلال فلاح
- بازیگران: ویل اسمیت، مارتین لارنس، اریک دین، ونسا هاجنز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۸ از ۱۰۰
چهارمین فیلم فرنچایز «پسران بد»، تحت عنوان «پسران بد: بران یا بمیر»، مایک و مارکوس را برای تحقیق دربارهی فساد در ادارهی پلیس بازمیگرداند. کاپیتان هاوراد پس از مرگ خود به تبانی با مافیای رومانیایی متهم شده و همین باعث میشود مایک و مارکوس این پرونده را خودشان به دست بگیرند؛ به ویژه که پای خودشان هم به این پروندهی فساد باز شده است و حالا باید نامشان را از اتهام پاک کنند. در فیلم «پسران بد: بران یا بمیر» اولین بار در این فرنچایز است که مایک و مارکوس مجبور میشوند برای روشن شدن پرونده، از حدود قانون خارج شوند و این ریسک داستان را نسبت به همیشه بالاتر برده است.
فیلم «پسران بد: بران یا بمیر» یادآور طنز فیلمهای قدیمی سری است و در عین حال، اکشنهای آن چندین برابر نسبت به دو فیلم اول بهتر شدهاند؛ صحنههای هلیکوپتر و صحنهای که به صورت اول شخص فیلمبرداری شده است دو تا از بهترین سکانسهای کل فرنچایز هستند که حتی شما را به یاد بهترین فیلمهای اکشن مثل «جان ویک» میاندازند.
اینها همه حاصل همکاری عادل العربی و بلال فلاح، زوج هنری است که قسمت سوم «پسران بد» را نیز کارگردانی کردهاند و این بار هم توانستهاند یک فیلم اکشن سرگرمکننده و خلاقانه ارائه دهند؛ البته حدود این خلاقیت گاه اغراقآمیز میشود و برخی اوقات «پسران بد: بران یا بمیر» به سمت فیلمهای اکشن ابرقهرمانی میرود. این باعث شده که جنبههای واقعی کاراکترها، که آنها را ملموس میکنند، کمرنگ شوند.
ایراد دیگری هم که موجب میشود نتوانیم چهارمین و تازهترین قسمت از فیلمهای «پسران بد» را در رتبهی اول قرار دهیم پرداختن بیش از حد به خطوط داستانی فرعی است. گاه شخصیتهای فرعی به متن وارد میشوند و داستان یادش میرود که مایک و مارکوس باید پیش از همه در اولویت قرار بگیرند و این برای اکشنهای کمدی که قرار است یک داستان ساده و مفرح تعریف کنند نتیجهی مثبتی به بار نمیآورد.
بیشتر بخوانید:۱۰ شرور برتر فیلمهای کمدی
اما چیزی که همه منتظرش بودیم ارتباط ویل اسمیت و مارتین لارنس در «پسران بد: بران یا بمیر» بود که دقیقا یادآور خاطرات خوش روزهایی است که از دو کاراکتر مایک و مارکوس توقعش را داشتیم. شخصیتهای اسمیت و لارنس یکدیگر را تکمیل میکند و رابطهی دوستی/همکاری مایک و مارکوس نیز به دل مینشیند. هرچند شخصیتها، مثل خود بازیگرانشان، کمی پیر شدهاند و شور و شوق دههی نود را ندارند، اما دوتایی مایک و مارکوس همچنان در دل طرفداران جا دارد و فیلم هم از نظر صحنههای اکشن کم نمیگذارد.
کمدی، اکشن و جریان سریع فیلم «پسران بد: بران یا بمیر» بیشک آن را به یکی از مفرحترین و سرگرمکنندهترین فیلمهای امسال تبدیل کرده و آنطور که تا الان گیشهی تابستان را دنبال کردهایم، با اطمینان میتوانیم بگوییم «پسران بد: بران یا بمیر» جزء بهترین فیلمهای تابستان ۲۰۲۴است که با انفجارها و دنبالبازیهای خوشساختش دیدنش در سینما یک حال دیگر دارد و اگر یک شخصیت منفی پرمایهتر داشت حتی میتوانست در رتبهی اول این فهرست بنشیند.
۱. پسران بد تا ابد (Bad Boys for Life)
- سال اکران: ۲۰۲۰
- کارگردان: عادل العربی، بلال فلاح
- بازیگران: ویل اسمیت، مارتین لارنس، ونسا هاجنز، کیت دل کاستیلو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
سومین قسمت از فیلمهای «پسران بد» بعد از هفده سال انتظار در سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر شد که به گذشتهی مایک لوری میپردازد. ایزابلا آرتاز با بازی کیت دل کاستیلو، معشوق سابق مایک است که برای مایک دردسرساز میشود. او پسرش آرماندو را میفرستد تا همهی کسانی را که در مرگ پدرش دخیل بودهاند به قتل برساند، به طور ویژه مایک را. مارکوس در ابتدای فیلم نشان داده میشود که بازنشستگی حسابی زیر دهانش مزه کرده، اما قتل کاپیتان هاوارد باعث میشود مارکوس هم دلیلی برای بازگشت به میدان داشته باشد.
«پسران بد تا ابد» واقعا برای این فرنچایز معجزه کرد. تا قبل از این فیلم، شخصیتهای مایک لوری و مارکوس برنت شخصیتهای واقعی نبودند و داستان دو فیلم اول آنها را به صورت کاریکاتورهایی به تصویر میکشید. اما اگر چهار فیلم این سری را پشت سر هم ببینید متوجه میشوید که مایک و مارکوس چقدر طی این سالها رشد کرده و پختهتر شدهاند و عنصر نوستالژی بیشک سهم بزرگی در این اتفاق داشته است؛ چراکه بینندگان هم همزمان با آنها بزرگتر و پختهتر شدهاند. «پسران بد تا ابد» همزمان که از همان طنز عجیب و مضحک فیلمهای دوران مایکل بی استفاده میکند، اما چیز بیشتری برای ارائه در چنته دارد.
«پسران بد تا ابد» هوشمندانه سراغ موضوعی رفته است که با توجه به پیرشدن بازیگران و همزمان شخصیتهایش کاملا منطقی و بهجا به نظر میرسد. با اینکه این فیلم همچنان یک فیلم «پسران بد» کمدی و دلپپذیر است، اما داستان را با مرگ آغاز میکند. مرگ کاپیتان هاوارد، میرایی خود مایک و مارکوس را به آنها یادآور میشود که دیگر سنی از آنها گذشته و نمیتوانند مثل گذشته قهرمانبازی دربیاورند. همچنین پروبال دادن به گذشتهی مایک نیز کاراکتر او را جذابتر کرده است.
بیشتر بخوانید: ۱۳ فیلم کمدی برتر اما استون که باید تماشا کنید
عادل العربی و بلال فلاح دو کارگردان این فیلم هستند که گفتیم تازهترین فیلم «پسران بد» را نیز خودشان کارگردانی کردهاند. العربی و فلاح با اینکه دیوانگی سبک مایکل بی را کاملا نادیده نگرفتهاند، اما سبک اکشن منحصربهفرد خودشان به قدری خوب از آب درآمده که «پسران بد تا ابد» را به یک نمونهی عالی از فیلمهای کمدی اکشن تبدیل کرده است. همچنین خبری از جوکهای نژادپرستانه و نامناسب نیز نیست و فیلم دیگر نمیخواهد به هر قیمتی که شده از بیننده خنده بگیرد.
فیلمهای اول و دوم واقعا نسبت به زمانهی خودشان خوب بودند اما اگر با نگاه امروزی سراغشان بروید به جز نوستالژی چیز زیادی برای ارائه ندارند؛ اما «پسران بد تا ابد» باعث میشود واقعا به این شخصیتها اهمیت بدهید؛ برای مثال، مایک و مارکوس دیگر مثل قهرمان به تصویر کشیده نشدهاند؛ بلکه احساس آسیبپذیری به کاراکترهای آنها تزریق شده که در فیلمهای گذشته وجود نداشت. اسمیت و لارنس هم اجازه ندادهاند که سناشان توی ذوق بیننده بزند. آنها با اینکه در این فیلم در دههی پنجاه عمر خود سر میکنند، اما همچنان سرزندگی جوانیهایشان را دارند.
علاوه بر این، فیلمنامهی آن ساختار بهتری دارد و تغییر کارگردان هم پیشرفت قابل توجهی نسبت به دو فیلم اول «پسران بد» به حساب میآید. به طور کلی، «پسران بد تا ابد» فیلمی است که هر وقت از یک فیلم اکشن کمدی خوب با دو ستارهی بزرگ با رابطهی فوق العاده صحبت کنیم به ذهنتان خواهد آمد.
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/62209