اقتباس‌های عجیب‌وغریب برای تبدیل‌شدن به اثری موفق، نیاز به تفکر بیشتری دارند. چرا که ساختن کاراکتر و داستان برای چیزی که نه کاراکتر و نه داستان دارد، کار دشوار و زمان‌بری است. با این‌حال، برخی فیلم‌ها ثابت کرده‌اند که بیرون‌کشیدن احساسات ناملموس از منابع نام‌آشنا، می‌تواند پایه‌های یک اثر فوق‌العاده را بسازند.
چارسو پرس: باوری وجود دارد، مبنی بر این‌که هالیوود قادر است هر چیزی را تبدیل به یک فیلم سینمایی کند. تعدادی از اقتباس‌های تاریخ سینما هستند که این باور را تایید می‌کنند. در حالی که بسیاری فیلم وجود دارد که براساس کتاب، نمایشنامه یا سریال‌های تلویزیونی ساخته شده‌، برخی دیگر هم هستند که از فیلم اقتباسی عجیب‌وغریب اقتباس شده‌اند. تقریباً غیرممکن به‌نظر می‌رسد که بتوان یک اسباب‌بازی یا آگهی تبلیغاتی را به فیلم سینمایی تبدیل کرد. اما با وجود برخی از عناوین مشهور سال‌های اخیر، این اتفاق دیگر چندان دور از انتظار نیست؛ چرا که این فیلم‌ها از منابع خیلی عجیب‌وغریبی اقتباس شده‌اند.

اقتباس‌هایی که از انجام این‌کار و بیرون‌کشیدن این احساسات ناتوانند، معمولاً تبدیل به یک فیلم موفق نمی‌شوند و پس از گذشت مدت کوتاهی، فراموش می‌شوند.

۱۰- باربی (Barbie) – ساخته‌شده بر اساس یک عروسک



  • سال تولید: ۲۰۲۳
  • کارگردان: گرتا گرویگ
  • بازیگران: مارگو رابی، رایان گاسلینگ، سیمو لیو و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۶.۸
پردرآمدترین فیلم سال ۲۰۲۳ بر اساس یک منبع غیرمتعارف ساخته شد و این می‌تواند بدان معنا باشد که در ادامه، باز هم شاهد آثاری از این دست خواهیم بود. ستاره‌ی این فیلم، یعنی مارگو رابی، سردمدار فیلم‌هایی‌ست که از منابع الهام عجیب‌وغریب برای اقتباس استفاده می‌کنند. او در حال کار بر روی دو فیلم است که یکی از آن‌ها بر اساس بازی‌فکری مشهور مونوپولی است و دیگری بر اساس بازی کامپیوتری سیمز.

فیلم «باربی» باید از یک عروسک که خود به تنهایی داستان ندارد، یک داستان بیرون می‌کشید. راه‌حل فیلم برای رسیدن به داستانی برای عروسک باربی، ساختن یک فراروایت و ربط‌دادن زندگی یک عروسک فانتزی به وضعیتی‌ست که زنان در جهان واقعی تجربه می‌کنند. مارگو رابی با خلق کاراکتر باربی، موفق شد از یک منبع اقتبا‌س‌ناپذیر اقتباس کند اما «مونوپولی» و «سیمز» می‌توانند از این هم چالش‌برانگیزتر ظاهر شوند. هیچ کدام از این دو منبع، داستانی ندارند که بتوان از آن‌ها در فیلم استفاده کرد و علاوه بر داستان، هیچ کدامشان کاراکترهای واضح و مشخصی هم ندارند.

۹- فیلم لگو (The Lego Movie) – ساخته‌شده براساس اسباب‌بازی خانه‌سازی لگو



  • سال تولید: ۲۰۱۴
  • کارگردان: فیل لرد و کریس میلر
  • بازیگران: کریس پرت، آلیسون بری، چنینگ تیتوم و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۷.۷
فیل لرد و کریس میلر که به عنوان تهیه‌کنندگان فیلم‌های اسپایدرمن شناخته می‌شوند، کارگردانان موفقی هم هستند. «فیلم لگو» اقتباسی‌ست که آن‌ها از اسباب‌بازی‌های خانه‌سازی انجام داده‌اند. آن‌ها در این اقتباس تلاش کرده‌اند تا آن خلاقیت و آزادی عملی که خود لگو دارد را هم در فیلم جاری کنند. این فیلم آغازی بر یک مجموعه شد که سه فیلم دیگر لگویی را هم در پی خود داشت. قسمت جدید این فیلم در حال حاضر در مرحله‌ی تولید قرار دارد.
با وجود این‌که اسباب‌بازی لگو روایت خاصی در خود ندارد، لرد و میلر موفق شدند آن چیزی را در فیلم بگنجانند که لگو را تبدیل به چیزی چنان محبوب کرده. آن‌ها حول همین ویژگی خاص لگو فیلمشان را گسترش دادند. لگو یک اسباب‌بازی خلاقانه و مملو از آزادی عمل است. لگو با استفاده از عناصر ماجراجویی و تجربه‌کردن، آموزش می‌دهد. بر همین اساس، قهرمان «فیلم لگو» هم کاراکتری‌ست که تلاش می‌کند یاد بگیرد چگونه خود را از محدودیت‌های جهان‌بینی‌اش برهاند. سبک این انیمیشن در برخی موارد بسیار شبیه به استاپ‌موشن‌ها می‌شود که ادای دین جالبی به جامعه‌ی استاپ‌موشن‌سازان لگویی است.

۸- دزدان دریایی کاراییب: نفرین مروارید سیاه (Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl) ساخته‌شده بر اساس یک وسیله‌ی بازی در شهربازی



  • سال تولید: ۲۰۰۳
  • کارگردان: گور وربینسکی
  • بازیگران: جانی دپ، جافری راش، اورلاندو بلوم و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۶.۵
«دزدان دریایی کاراییب» تنها فیلمی نیست که بر اساس یک سواری شهربازی دیزنی ساخته شده، اما بدون شک موفق‌ترین آن‌هاست. «مأموریت به مریخ» ساخته‌ی برایان د پالما، «سرزمین فردا» ساخته‌ی برد بیرد و فیلم تازه‌سازتر «گشت‌وگذار در جنگل» که دواین جانسن و امیلی بلانت در آن ایفای نقش می‌کنند، همگی در کسب شهرت و موفقیت شکست خوردند. در طرف مقابل اما، فیلم «دزدان دریایی کاراییب» چنان موفق بود که باعث شد این اثر تبدیل به اولین قسمت از مجموعه‌ای طولانی شود و ۵ نامزدی اسکار را به همراه داشته باشد.
سواری دزدان دریایی کاراییب در سال ۱۹۶۷ در شهربازی دیزنی‌لند افتتاح شد و پس از آن، نسخه‌های مختلفی از آن در شهربازی‌های دیزنی سراسر جهان طراحی و به کار گرفته شدند. این جاذبه، آخرین چیزی بود که والت دیزنی پیش از مرگش مستقیماً در خلق آن نقش داشت. با این‌که این مجموعه از سال ۲۰۱۷ در حالت تعلیق مانده، اما قسمت ششم آن در دست تولید است و بنا دارد که مجموعه را این‌بار با کاراکترهایی جدید بازتولید کند.

۷- سرنخ (Clue) – ساخته‌شده بر اساس یک بازی فکری



  • سال تولید: ۱۹۸۵
  • کارگردان: جاناتان لین
  • بازیگران: آیلین برنان، تیم کری، مدلین کان و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۷.۲
فیلم اقتباسی عجیب‌وغریب «سرنخ» بر اساس بازی فکری جنایی‌رازآلودی به همین نام ساخته شده. و با حفظ اتمسفر رازآلودی که در بازی در جریان است، داستان جدیدی خلق کرده که قابل نمایش در قالب یک فیلم است. بازی «سرنخ» در هر کدام از سناریوهایش شروع یکسانی دارد. شروع آن به این شکل است که یک جسد پیدا شده و بازیکنان باید هویت قاتل را شناسایی کنند. با این شروع یک‌سان، تعداد بی‌نهایتی از احتمالات این‌که چه کسی قاتل است، ابزار قتل چه بوده و جنایت در چه نقطه‌ای انجام شده وجود دارد.

پایان درخشان «سرنخ» مخاطب را با سه احتمال متفاوت رها می‌کند تا برای رسیدن به پاسخ واقعی این‌که قاتل چه کسی است، مجبور به تفسیر و خوانش وضعیت شود. فیلم به اندازه‌ی کافی باهوش است که بداند مخاطبانش همزمان با تماشای آن، مشغول فکرکردن به مسئله و شرکت در این بازی هم هستند؛ درست مانند هر فیلم رازآلود و جنایی دیگری. پایان‌های چندگانه‌ی این فیلم بر اساس این واقعیت است که در بازی «سرنخ» هم ممکن است هر بازیکن به پاسخ متفاوتی برسد. این پایان‌ها مخاطب را دعوت می‌کنند که یک بار دیگر با دقت به تماشای فیلم بنشیند و مجدداً بازی کند.

۶- فیلم پرندگان خشمگین (The Angry Birds Movie) – ساخته‌شده براساس یک بازی موبایلی



  • سال تولید: ۲۰۱۶
  • کارگردان: فرگال رایلی و کلی کیتیس
  • بازیگران: بیل هیدر، کیگن-مایکل کی، پیتر دنکلیگ و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۶.۳
این که یک بازی به عنوان منبع اقتباس یک فیم استفاده شود، چندان چیز غیرمعمول و عجیبی نیست. اما بازی‌های موبایلی یک فرق اساسی دارند. بازی‌های موبایلی طوری طراحی شده‌اند که بازیکنانشان بتوانند هرلحظه می‌خواهند برای چند دقیقه با آن‌ها سرگرم شوند و بعد رهایشان کنند و به همین‌دلیل، معمولاً داستان خاصی ندارند. پرندگان خشمگین به عنوان یک بازی، شاید از بازی‌هایی مثل «کندی‌کراش» یا «موج‌سواران مترو» روایت مشخص‌تری داشته باشد، اما با این‌وجود باز هم نمی‌توان آن را صاحب داستان دانست.

کل این بازی در پرتاب کردن پرندگان به سمت خوک‌هایی خلاصه می‌شود که در برج‌هایشان پخش شده‌اند. فیلم موفق شده با استفاده از همین روایت ساده، فیلم بلندی بسازد که به کاراکترها جان‌بخشی بیشتری می‌زند. ستارگان بسیاری در «فیلم پرندگان خشمگین» ایفای نقش می‌کنند که از میان آن‌ها می‌توان به جیسون سودیکیس، بیل هیدر و دنی مک‌براید اشاره کرد. این فیلم موفقیت خوبی در باکس‌آفیس به دست آورد که باعث شد قسمت دومش هم ساخته شود.

۵- الماس شیشه‌ای (Rhinestone) – ساخته‌شده بر اساس یک ترانه



  • سال تولید: ۱۹۸۴
  • کارگردان: باب کلارک
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، دالی پارتن، ریچارد فارنزورث و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۴
فیلم‌های زیادی هستند که بر اساس یک ترانه نام‌گذاری شده‌اند. از آن‌ها می‌توان به «بوهمین راپسودی» و «دیروز» اشاره کرد. اما این خیلی عادی نیست که یک ترانه منبع اقتباس یک فیلم سینمایی شود و فیلم بر اساس داستان آن خلق شود. «الماس شیشه‌ای» اقتباسی از ترانه‌ی گلن کمپبل با نام «کابوی الماس شیششه‌ای»‌است. این فیلم دالی پارتن را در نقش یک خواننده‌ی سبک کانتری به تصویر می‌کشد که ادعا می‌کند می‌تواند هر کسی را تبدیل به یک ستاره کند، حتی اگر آن شخص یک راننده‌تاکسی بی‌علاقه‌ی نیویورکی باشد که نقشش را سیلوستر استالونه بازی می‌کند.

«الماس شیشه‌ای» یک شکست اقتصادی بود و نتوانست نظر مساعد منتقدان را هم به خود جلب کند. با این وجود شهرت خوبی برای دالی پارتن به هرماه آورد. فیلم از نظر داستانی به ترانه وفادار مانده. ترانه روایتگر یک خواننده‌ی کانتری است که تلاش می‌کند جای پایش را در صنعت موسیقی باز کند. سیلوستر استالونه بعدها بابت سرنوشتی که «الماس شیشه‌ای» به آن دچار شد تأسف خورد. چرا که او چندان مناسب بازی‌کردن در یک کمدی موزیکال نبود.

۴- زولا (Zola) – ساخته‌شده بر اساس یک روایت توییتری


  • سال تولید: ۲۰۲۰
  • کارگردان: جنیکا براوو
  • بازیگران: کولمن دومینگو، تیلور پیج، نیکولاس براون و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۶.۵
«زولا» بر اساس یک روایت توییتری ساخته شده که آزیا زولا کینگ آن را نوشته. او در این روایتش نقل می‌کند که چگونه سفر جاده‌ای‌اش به فلوریدا که به همراه دوست جدیدش آن را انجام داده‌بود، تبدیل شد به یک فاجعه‌ی پیش‌بینی‌نشده. این روایت که در قالب ۱۴۸ توییت نوشته شده، چنان برای کاربران توییتر ویژه بود که بعد از مدتی برای اشاره به آن،‌ از هشتگ #TheStory استفاده می‌کردند. این روایت منبع بسیار خوبی برای تبدیل‌شدن به یک فیلم سینمایی بود، با وجود این‌که هرگز پیش‌تر چیزی شبیه به آن رخ نداده بود.

محدودیت کاراکترهای توییتر آن را برای روایت داستان‌های طولانی نامناسب می‌کند. ولی روایت کینگ از هر توییت برای پیش‌بردن ذره‌ای داستانش استفاده کرد و مخاطبان بسیاری را با خود به توییت‌های بعدی کشید. فیلم اقتباسی عجیب‌وغریب «زولا» تمام تلاشش را می‌کند که به داستان اصلی وفادار باشد و حتی در برخی نقاط، از همان جمله‌هایی که کینگ در توییت‌هایش نوشته بود استفاده می‌کند. این کار باعث می‌شود که فیلم به اندازه‌ی روایت توییتری، فاجعه‌وار و میخکوب‌کننده باشد.

۳- سیاه‌چال‌ها و اژدهایان: شرافت دزدها (Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves)



  • سال تولید:‌ ۲۰۲۳
  • کارگردان: جاناتان گلدشتاین، جان فرانسیس دالی
  • بازیگران: هیو گرنت، رگی-ژان پیج، کریس پاین و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۷.۲
«سیاه‌چال‌ها و اژدهایان: شرافت دزدها» یکی از شگفتی‌های خوش‌آیند سینمایی سال ۲۰۲۳ بود. عملکرد این فیلم در گیشه با توجه به بودجه‌ی بزرگ آن کمی ناامیدکننده بود، اما منتقدان شیفته‌ی ایده‌ی این فیلم برای تبدیل یک بازی به فیلم سینمایی شدند. برخلاف فیلم‌های قبلی سیاه‌چال‌ها و اژدهایان، «شرافت دزدها» یک فیلم ماجراجویی سرگرم‌کننده برای کسانی‌ست که به تازگی با این مجموعه آشنا شده‌اند و در کنار آن، می‌تواند هواداران قدیمی مجموعه را هم راضی کند.

کریس پاین در این فیلم نقش یک نقال(بارد) را بازی می‌کند که گروهی از ماجراجویان بی‌ربط را در ماموریتی هدایت می‌کند که شبیه به یک بازی سیاه‌چال‌ها و اژدهایان است. هر ماجراجو نماینده‌ی یک گروه از کاراکترهای بازی است و فضای فیلم هم ارجاعاتی به موجودات اساطیری و مکان‌های موجود در بازی می‌زند. این بازی نیازمند خلاقیت و داستان‌سرایی قوی است. در نتیجه اقتباس سینمایی آن تنها نیاز داشت که همان خلاقیت و ماجراجویی را در قالب فیلم پیاده کند. احتمال اینکه قسمت دوم این فیلم هم با حضور پاین ساخته شود بالاست.

۲- فیلم شکلک (The Emoji Movie) – ساخته‌شده بر اساس شکلک‌های موبایل

  • سال تولید: ۲۰۱۷
  • کارگردان: تونی لئوندیس
  • بازیگران: تی جی میلر، ‌جیمز کوردن، پاتریک استوارت و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۳.۴
«فیلم شکلک» بیش از ۲۰۰ میلیون دلار در گیشه فروش داشت اما نتوانست نظر مساعد منتقدان را جلب کند. این انیمیشن کمدی کودکان سعی می‌کند از حضور همه‌گیر شکلک‌ها در زندگی روزمره بهره‌برداری کند اما نمی‌تواند هیچ چیز جالب یا جدیدی در مورد ارتباطات دیجیتال بگوید و کاراکترهایی که می‌سازد هم چندان قابل‌توجه و جالب نیستند. این فیلم داستان یک شکلک «اهمیت نمی‌دهم» را دنبال می‌کند که می‌خواهد از نقش محدودش فرار کرده و چیزی بیش از یک احساس تکراری را از خود نشان دهد.
پیام این فیلم اقتباسی عجیب‌وغریب درمورد ابرازکردن خود، خیلی سریع در میان خیل انبوه تبلیغات محصول گم می‌شود. چرا که شکلک‌ها میان نرم‌افزارهای مختلفی چون اینستاگرام، اسپاتیفای و نسخه‌ی موبایلی بازی «جاست‌دنس» این‌ور و آن‌ور می‌روند. به طور کلی این فیلم انتظارات را پایین نگه داشت و خطراتی را برملا کرد که اقتباس از منابع عجیب‌وغریب ممکن است به دنبال داشته باشند. از همان ابتدا که خبر ساخته‌شدن این فیلم بیرون آمد، تصور این‌که شکلک‌ها بتوانند منبع خوبی برای اقتباس به‌حساب بیایند غیرممکن به‌نظر می‌رسید.

بیشتر بخوانید: سرنوشت ۱۵ شخصیت فیلم‌های اقتباسی در کتاب‌های منبع الهام



۱- هرج‌ومرج فضایی (Space Jam) – ساخته‌شده بر اساس یک آگهی تبلیغاتی سوپربال

  • سال تولید: ۱۹۹۶
  • کارگردان: جو پیتکا
  • بازیگران: مایکل جردن، وین نایت، تریسا رندل و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ‌‌۶.۵
فیلم اقتباسی عجیب‌وغریب «هرج‌ومرج فضایی» نمادی است از نوستالژی دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی. کنارهم‌گذاشتن شخصیت کارتونی باگزبانی و مایکل جردن در اصل یک ایده‌ی تبلیغاتی برای فروش کفش‌های ورزشی بود. این ایده‌ی تبلیغاتی نخستین بار در سوپربال ۱۹۹۲ آزموده شد و به قدری مورد اقبال هواداران قرار گرفت که سال بعد هم مجدداً جردن و بانی در کنار هم قرار گرفتند. کمپانی برادران وارنر وظیفه‌ی تبدیل این آگهی تبلیغاتی به یک فیلم سینمایی را برعهده گرفت و بسیاری از ستارگان لیگ حرفه‌ای بسکتبال آمریکا را هم برای بازی در آن دعوت کرد.

در سال ۲۰۲۱ قسمت دوم این فیلم هم ساخته شد، اما بر خلاف قسمت اول، نتوانست اقبال زیادی را نصیب خود کند. اگرچه فیلم اصلی هم بر اساس یک آگهی تبلیغاتی ساخته شده بود، اما قسمت دوم بیش از حد تجاری بود و شامل حضور‌های کوتاه با ارجاعات فراوان به تولیدات مختلف کمپانی برادران وارنر بود.