احتمالا در سالهای گذشته هم این موضوع در فیلمها و سریالهای ساخته شده داخلی اتفاق افتاده، اما کمرنگ و با ملاحظاتی که شاید چندان در خاطر مخاطبان باقی نمانده است. در اینجا ما به چند سال اخیر و مخصوصا پس از بالاگرفتن موج سریالسازی در شبکه نمایشخانگی خواهیم پرداخت.
چارسو پرس: در هفتههای اخیر پخش تیزر یک سریال جدید در شبکه نمایشخانگی به نام «داریوش» خبرساز شد. در تیزر این مجموعه که قرار است به زودی پخش آن از پلتفرم فیلمنت شروع شود، از بخشی از یک ترانه نوستالژی قدیمی استفاده شده. ترانهای به نام «یاور همیشه مومن» که برای بخش بزرگی از جامعه ایران خاطرهانگیز است. این تیزر کوتاه پس از انتشار در فضای مجازی، به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در کمتر از چند ساعت به بازدید میلیونی رسید. شاید یکی از دلایل توجه بیش از اندازه به این موضوع قرابت میان نام خواننده ترانه و نام سریال بود.
اما موضوع به همین جا ختم نشد. خواننده اصلی این ترانه یعنی داریوش اقبالی، چند روز پس از انتشار تیزر سریال «داریوش»، در کنسرتش نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و این ماجرا را پیچیدهتر کرد. موضوع رعایت نشدن حق کپیرایت مولف در ایران، سالها است که درباره موسیقی و دیگر انواع آثار هنری مورد بحث است. اما استفاده از ترانه «یاور همیشه مومن» در یک سریال ساخته شده در شبکه نمایشخانگی، از جهتی دیگر هم قابل توجه و بررسی است. اینکه در سالهای اخیر در سینمای تجاری و کمدی ایران و به تازگی در اکثر سریالهای ساخته شده در شبکه نمایشخانگی، شاهد استفاده گسترده از موسیقیهای لسآنجلسی یا ترانههای نوستالژی دهه پنجاه، شصت و هفتاد شمسی هستیم. ترانههایی که خوانندههایش یا دیگر در قید حیات نیستند و یا دور از ایران، در جایی دیگر روزگار میگذرانند.
در ادامه با بررسی موردی چند فیلم و سریال ساخته شده در سالهای اخیر و موسیقیهای استفاده شده در آنها، به این موضوع خواهیم پرداخت که به جز برانگیختن حس نوستالژی برای مخاطب، هدف دیگری هم از استفاده این نوع موسیقی وجود دارد؟ و اینکه چرا سازندگان سریالها با وجود سیاستهای متفاوت ارشاد سراغ اینگونه موسیقی میروند؟
اما این مجموعه پیش از انتشار دچار حاشیه شد. در تیزری که از سریال «داریوش» در فضای مجازی منتشر شد، در حالی که لوگوی سریال نوشته میشد، یکی از مشهورترین ترانههای داریوش اقبالی با نام «یاور همیشه مومن» بر روی تیزر پخش شد. این انتخاب موسیقی و شباهت نام سریال به نام خواننده ترانه، مورد توجه مخاطبان و کاربران شبکههای مجازی قرار گرفت. اما بیشتر از همه واکنش داریوش اقبالی به این اتفاق وایرال شد. اقبالی حدودا یک هفته پیش در میان اجرای یکی از کنسرتهایش با عصبانیت به این موضوع پرداخت و در بخشی از صحبتهایش گفت: «من به عنوان خواننده هیچ اعتراضی نمیتوانم بکنم. اما رایت آهنگ برای شاعر و آهنگساز است و این توهین است به جامعه هنری…»
از تیزر منتشر شده سریال اینطور به نظر میآید که شخصیت اصلی داستان، نامش داریوش است و احتمالا استفاده از ترانه «یاور همیشه مومن» به ویژگیهای شخصیتی او ارتباط دارد. اما واکنش داریوش اقبالی به این موضوع باعث شد در تیزر دومی که در چند روز گذشته از این مجموعه منتشر شد، دیگر از آن ترانه استفاده نشود. از طرفی بحث قانون کپی رایت موضوعی است قانونی و جهانی و اجازه گرفتن و احترام به یک هنرمند پیشکسوت موضوعی دیگر.
اما این اتفاق بیشتر از حواشی به وجود آمده از این نقطه نظر اهمیت دارد که استفاده از موسیقیهای غیرمجاز نوستالژیک هربار در همین حد و اندازه واکنش مخاطب را بر میانگیزد. یعنی الان بدون آن که داستان و یا حتی ژانر سریال «داریوش» به طور قطعی مشخص باشد، بسیاری درباره آن صحبت میکنند و تیزر یک دقیقه آن بارها بازدید شده. با استفاده گسترده از این نوع موسیقی در آثار نمایشی در چندسال اخیر، احتمالا این روش به یک ترفند جذب مخاطب هم تبدیل شده. روشی که با وجود عدم هزینهای که برای ساخت آهنگ میشود، برای مخاطب هم دقایقی نوستالژیک را به همراه دارد.
در سینمای تجاری و کمدی معمولا صحنههای رقص و شادی وجود دارد که اقتضای این ژانر است. اما اگر آثار پرمخاطب با فروش بالای یک دهه اخیر را بررسی کنیم، در بیشتر آنها از موسیقیهای نوستالژیک غیرمجاز استفاده شده. مثلا در فیلم «هزارپا» که زمانی رکوردار فروش گیشه در ایران بود، در سکانس رقص از آهنگهای خوانندههای قدیمی دهه پنجاه و شصت مانند حسن شماعیزاده و جلال همتی استفاده شده. یا مثلا در نمونه متاخری مثل «فسیل» که فیلمی موسیقی محور است هم سازندگان آن برای سکانسهای رقص و عروسی از موسیقی لسآنجلسی استفاده کردهاند.
اما گستردگی این موضوع در شبکه نمایشخانگی مخصوصا در یک یا دو سال اخیر خیلی بیشتر هم شده. مثلا در مجموعه کمدی «اکازیون» که به تازگی پخش آن در نماوا به پایان رسیده، به دلیل اینکه قصه سریال در دهه هفتاد میگذرد، بارها از ترانههای لسآنجلسی استفاده شده بود. اما این موضوع محدود به ژانر کمدی نیست. در سریال درام «در انتهای شب» هم در سکانس رقص بهنام و مادرش در آسایشگاه سالمندان، از آهنگ «محبوب زیبا» ویگن دردریان استفاده شده بود که پس از واکنش مخاطبان به آن، حذف شد که البته بیشتر به دلیل رقص مرد با زن بود تا موسیقی.
در همین روزها، در مجموعه کمدی «جوکر ۲» هم از یکی از قطعات موسیقی شاد و خاطره انگیز به نام «طناز»، از دیگر خواننده نوستالژیک و لسآنجلسی یعنی نصرالله معین استفاده شد و همه بازیگران با این آهنگ رقصیدند. این سکانس «جوکر ۲» به یکی از پربازدیدترین بخشهای این برنامه تبدیل شد. اما معین و سازندگان این موسیقی، مانند داریوش اقبالی واکنش منفی به آن نشان ندادند. مجموعه قبلی برادران محمودی یعنی «پوست شیر» هم علاوه بر اینکه نامش تداعی کننده یکی از ترانههای مشهور ابراهیم حامدی بود، در بخشهایی از آن از موسیقی این ترانه استفاده شد و به سرعت توسط مخاطبان فضای مجازی دست به دست میشد.
علاوه بر این محصولی مانند «افعی تهران» هم در میان سریالهای شبکه نمایشخانگی وجود دارد که تمام قطعات موسیقیاش را از آثار غربی برداشته و بدون هیچ معرفی و حق کپی رایتی، به دلیل این انتخاب منحصر به فرد، از سوی مخاطب مورد توجه قرار گرفت!
از طرفی نکته قابل توجه دیگری وجود دارد و آن ساخت موسیقی برای سریال و فیلمهای سینمایی است. فرایندی که یکی از بخشهای هزینهبر تولید یک اثر نمایشی را در بر میگیرد. اما گاهی هم در برخی از آثار مانند فیلم «لیلا» ساخته داریوش مهرجویی موسیقی داخلی، مجاز و از قبل ساخته شدهای مثل قطعهای با خوانندگی علیرضا افتخاری استفاده شده که خود این باعث معرفی و شهرت آن قطعه موسیقی شده است.
اما این روزها شاهد موج گسترده استفاده از موسیقیهای نوستالژیک و از نظر ارشاد غیرمجاز در فیلمها و سریالها هستیم. رجوع به حافظه موسیقی جمعی یک جامعه در همه جهان انجام میشود. اما با توجه به قوانینی که در ایران وجود دارد، این بهره بردن از حافظه موسیقی، بدون هزینه کردن برای حق استفاده از اثر، احتمالا حکایتی دیگر دارد. سازندگان این آثار احتمالا برای اینکه هم حس نوستالژی را در مخاطب زنده کنند و به این طریق از آنها توجه بیشتری را بگیرند، از موسیقیهای خاطرهانگیز در آثار خود استفاده میکنند. تا امروز هم جز داریوش اقبالی هیچکدام از صاحبان این آثار موسیقی، انتقادی درباره این موضوع نداشتهاند چون اصولا این انتقاد نتیجهای هم نخواهد داشت.
اما در این میان، چند موضوع وجود دارد، آیا ارشاد و ساترا با این مسئله کنار آمده و با وجود این آثار گشایشی در حوزه موسیقی ایجاد شده؟ قرار است از این به بعد بیشتر شاهد موسیقیهای نوستالژیک و لسآنجلسی در سریالهای ایرانی باشیم؟ حقوق مادی و معنوی سازندگان و خوانندگان اصلی این آثار چه میشود؟
منبع: دیجیمگ
اما موضوع به همین جا ختم نشد. خواننده اصلی این ترانه یعنی داریوش اقبالی، چند روز پس از انتشار تیزر سریال «داریوش»، در کنسرتش نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و این ماجرا را پیچیدهتر کرد. موضوع رعایت نشدن حق کپیرایت مولف در ایران، سالها است که درباره موسیقی و دیگر انواع آثار هنری مورد بحث است. اما استفاده از ترانه «یاور همیشه مومن» در یک سریال ساخته شده در شبکه نمایشخانگی، از جهتی دیگر هم قابل توجه و بررسی است. اینکه در سالهای اخیر در سینمای تجاری و کمدی ایران و به تازگی در اکثر سریالهای ساخته شده در شبکه نمایشخانگی، شاهد استفاده گسترده از موسیقیهای لسآنجلسی یا ترانههای نوستالژی دهه پنجاه، شصت و هفتاد شمسی هستیم. ترانههایی که خوانندههایش یا دیگر در قید حیات نیستند و یا دور از ایران، در جایی دیگر روزگار میگذرانند.
در ادامه با بررسی موردی چند فیلم و سریال ساخته شده در سالهای اخیر و موسیقیهای استفاده شده در آنها، به این موضوع خواهیم پرداخت که به جز برانگیختن حس نوستالژی برای مخاطب، هدف دیگری هم از استفاده این نوع موسیقی وجود دارد؟ و اینکه چرا سازندگان سریالها با وجود سیاستهای متفاوت ارشاد سراغ اینگونه موسیقی میروند؟
ماجرای سریال «داریوش» چیست؟
یکی از مجموعههای پرمخاطب سال گذشته در شبکه نمایشخانگی سریال «پوست شیر» بود. سریالی که برادران مجمودی آن را ساخته بودند و بازیگر نقش اصلی آن هادی حجازیفر بود. با گذشت یک سال از پایان این مجموعه، در هفتههای اخیر تیزر سریالی به نام «داریوش» در فضای مجازی منتشر شده. براساس اطلاعاتی که از این سریال فعلا در اختیار مخاطبان قرارگرفته، حجازیفر طراحی قصه و کارگردانی آن را برعهده دارد و برادران محمودی تهیهکننده این سریال هستند. «داریوش» قرار است از ۲۷ تیر در پلتفرم فیلمنت منتشر شود. این مجموعه اولین تجربه هادی حجازیفر در زمینه سریالسازی است و با حضور گروه بازیگران چهرهای که انتخاب کرده، احتمالا توجهها را به خود جلب خواهد کرد.اما این مجموعه پیش از انتشار دچار حاشیه شد. در تیزری که از سریال «داریوش» در فضای مجازی منتشر شد، در حالی که لوگوی سریال نوشته میشد، یکی از مشهورترین ترانههای داریوش اقبالی با نام «یاور همیشه مومن» بر روی تیزر پخش شد. این انتخاب موسیقی و شباهت نام سریال به نام خواننده ترانه، مورد توجه مخاطبان و کاربران شبکههای مجازی قرار گرفت. اما بیشتر از همه واکنش داریوش اقبالی به این اتفاق وایرال شد. اقبالی حدودا یک هفته پیش در میان اجرای یکی از کنسرتهایش با عصبانیت به این موضوع پرداخت و در بخشی از صحبتهایش گفت: «من به عنوان خواننده هیچ اعتراضی نمیتوانم بکنم. اما رایت آهنگ برای شاعر و آهنگساز است و این توهین است به جامعه هنری…»
از تیزر منتشر شده سریال اینطور به نظر میآید که شخصیت اصلی داستان، نامش داریوش است و احتمالا استفاده از ترانه «یاور همیشه مومن» به ویژگیهای شخصیتی او ارتباط دارد. اما واکنش داریوش اقبالی به این موضوع باعث شد در تیزر دومی که در چند روز گذشته از این مجموعه منتشر شد، دیگر از آن ترانه استفاده نشود. از طرفی بحث قانون کپی رایت موضوعی است قانونی و جهانی و اجازه گرفتن و احترام به یک هنرمند پیشکسوت موضوعی دیگر.
اما این اتفاق بیشتر از حواشی به وجود آمده از این نقطه نظر اهمیت دارد که استفاده از موسیقیهای غیرمجاز نوستالژیک هربار در همین حد و اندازه واکنش مخاطب را بر میانگیزد. یعنی الان بدون آن که داستان و یا حتی ژانر سریال «داریوش» به طور قطعی مشخص باشد، بسیاری درباره آن صحبت میکنند و تیزر یک دقیقه آن بارها بازدید شده. با استفاده گسترده از این نوع موسیقی در آثار نمایشی در چندسال اخیر، احتمالا این روش به یک ترفند جذب مخاطب هم تبدیل شده. روشی که با وجود عدم هزینهای که برای ساخت آهنگ میشود، برای مخاطب هم دقایقی نوستالژیک را به همراه دارد.
موارد مشابه و واکنش مخاطبان
احتمالا در سالهای گذشته هم این موضوع در فیلمها و سریالهای ساخته شده داخلی اتفاق افتاده، اما کمرنگ و با ملاحظاتی که شاید چندان در خاطر مخاطبان باقی نمانده است. در اینجا ما به چند سال اخیر و مخصوصا پس از بالاگرفتن موج سریالسازی در شبکه نمایشخانگی خواهیم پرداخت.در سینمای تجاری و کمدی معمولا صحنههای رقص و شادی وجود دارد که اقتضای این ژانر است. اما اگر آثار پرمخاطب با فروش بالای یک دهه اخیر را بررسی کنیم، در بیشتر آنها از موسیقیهای نوستالژیک غیرمجاز استفاده شده. مثلا در فیلم «هزارپا» که زمانی رکوردار فروش گیشه در ایران بود، در سکانس رقص از آهنگهای خوانندههای قدیمی دهه پنجاه و شصت مانند حسن شماعیزاده و جلال همتی استفاده شده. یا مثلا در نمونه متاخری مثل «فسیل» که فیلمی موسیقی محور است هم سازندگان آن برای سکانسهای رقص و عروسی از موسیقی لسآنجلسی استفاده کردهاند.
اما گستردگی این موضوع در شبکه نمایشخانگی مخصوصا در یک یا دو سال اخیر خیلی بیشتر هم شده. مثلا در مجموعه کمدی «اکازیون» که به تازگی پخش آن در نماوا به پایان رسیده، به دلیل اینکه قصه سریال در دهه هفتاد میگذرد، بارها از ترانههای لسآنجلسی استفاده شده بود. اما این موضوع محدود به ژانر کمدی نیست. در سریال درام «در انتهای شب» هم در سکانس رقص بهنام و مادرش در آسایشگاه سالمندان، از آهنگ «محبوب زیبا» ویگن دردریان استفاده شده بود که پس از واکنش مخاطبان به آن، حذف شد که البته بیشتر به دلیل رقص مرد با زن بود تا موسیقی.
در همین روزها، در مجموعه کمدی «جوکر ۲» هم از یکی از قطعات موسیقی شاد و خاطره انگیز به نام «طناز»، از دیگر خواننده نوستالژیک و لسآنجلسی یعنی نصرالله معین استفاده شد و همه بازیگران با این آهنگ رقصیدند. این سکانس «جوکر ۲» به یکی از پربازدیدترین بخشهای این برنامه تبدیل شد. اما معین و سازندگان این موسیقی، مانند داریوش اقبالی واکنش منفی به آن نشان ندادند. مجموعه قبلی برادران محمودی یعنی «پوست شیر» هم علاوه بر اینکه نامش تداعی کننده یکی از ترانههای مشهور ابراهیم حامدی بود، در بخشهایی از آن از موسیقی این ترانه استفاده شد و به سرعت توسط مخاطبان فضای مجازی دست به دست میشد.
علاوه بر این محصولی مانند «افعی تهران» هم در میان سریالهای شبکه نمایشخانگی وجود دارد که تمام قطعات موسیقیاش را از آثار غربی برداشته و بدون هیچ معرفی و حق کپی رایتی، به دلیل این انتخاب منحصر به فرد، از سوی مخاطب مورد توجه قرار گرفت!
سیاست استفاده از این نوع موسیقی چیست؟
با وجود تغییرات سیاسی و فرهنگی که طی ۵ دهه گذشته در ایران اتفاق افتاده، اما حافظه جمعی و تاریخ موسیقی یک کشور قابل تغییر نیست. این یک موضوع غیرقابل انکار است که در تمام این سالها، بخش بزرگی از جامعه هم به موسیقیهای ساخته شده در داخل گوش میدادند و هم از قطعات ساخته شده پیش از انقلاب و ترانههای غیر مجاز لسآنجلسی بهره میبردند.از طرفی نکته قابل توجه دیگری وجود دارد و آن ساخت موسیقی برای سریال و فیلمهای سینمایی است. فرایندی که یکی از بخشهای هزینهبر تولید یک اثر نمایشی را در بر میگیرد. اما گاهی هم در برخی از آثار مانند فیلم «لیلا» ساخته داریوش مهرجویی موسیقی داخلی، مجاز و از قبل ساخته شدهای مثل قطعهای با خوانندگی علیرضا افتخاری استفاده شده که خود این باعث معرفی و شهرت آن قطعه موسیقی شده است.
اما این روزها شاهد موج گسترده استفاده از موسیقیهای نوستالژیک و از نظر ارشاد غیرمجاز در فیلمها و سریالها هستیم. رجوع به حافظه موسیقی جمعی یک جامعه در همه جهان انجام میشود. اما با توجه به قوانینی که در ایران وجود دارد، این بهره بردن از حافظه موسیقی، بدون هزینه کردن برای حق استفاده از اثر، احتمالا حکایتی دیگر دارد. سازندگان این آثار احتمالا برای اینکه هم حس نوستالژی را در مخاطب زنده کنند و به این طریق از آنها توجه بیشتری را بگیرند، از موسیقیهای خاطرهانگیز در آثار خود استفاده میکنند. تا امروز هم جز داریوش اقبالی هیچکدام از صاحبان این آثار موسیقی، انتقادی درباره این موضوع نداشتهاند چون اصولا این انتقاد نتیجهای هم نخواهد داشت.
اما در این میان، چند موضوع وجود دارد، آیا ارشاد و ساترا با این مسئله کنار آمده و با وجود این آثار گشایشی در حوزه موسیقی ایجاد شده؟ قرار است از این به بعد بیشتر شاهد موسیقیهای نوستالژیک و لسآنجلسی در سریالهای ایرانی باشیم؟ حقوق مادی و معنوی سازندگان و خوانندگان اصلی این آثار چه میشود؟
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/63189