فیلم «آبی روشن» دومین اثر سینمایی بابک خواجه‌پاشا پس از فیلم «در آغوش درخت»، در زمره فیلم‌های معناگرا با نگاهی عرفانی و جاده‌ای است.
چارسو پرس: معناگرایی که سعی کرده به دور از لحظات گل درشت، در قالب نمادپردازی و با تکیه بر شخصیت‌پردازی مناسب حرف خود را بزند و تماشاگر را متوجه پیام خود کند. در کنار نگاه عرفانی و معناگرای فیلم با سفر جاده‌ای و سیر و سفر روحانی مردی روبه‌رو هستیم که تحول او را درک می‌کنیم.

«آبی روشن» داستان حاج‌یونس فرد معتمد شهر و صاحب معدن فیروزه است که در معدن خود فیروزه‌ای گرانبها پیدا می‌کند و نذر می‌کند که آن را به آستان قدس رضوی اهدا کند اما در همین حین فیروزه به سرقت می‌رود و نگهبان معدن کشته می‌شود. یونس در جست‌وجوی سارق فیروزه، با دختری که نامزد عطا، شخصیتی که متهم به دزدی است، همسفر می‌شود.

سفر حاج یونس و دختر برای یافتن عطا حقایق زیادی را از گذشته مبهم حاج‌یونس برملا می‌کند. فیلم با تمرکز روی زندگی حاج یونس او را از شخصیتی که به سبب کارهای خیر در شهرش به شهرت رسیده و همه به او احترام می‌گذارند، به شخصیتی با گذشته اشتباه‌آمیزش می‌رساند. آدمی که به قول خودش سال‌ها آبرو خریده و با حس رضایت در تلاش برای یک کار خیر دیگر است، حالا باید گذشته خود را که فراموش کرده جبران کند. او باید به نوعی هویتش را بازیابد، خودش را پاک کند تا به مقام خدامی برسد.

فیلم طی یک سفر جاده‌ای به بعد روحانی شخصیت‌ها سفر می‌کند. هر چند برای این نوع از سینمای جاده‌ای فرمول مشخصی وجود دارد و شخصیت‌ها برای رسیدن به هدفی مشخص سفر می‌کنند و ماجراهایی که در مسیر سفر چیده می‌شود حرف اصلی فیلم است اما بحث اصلی، مسیری است که با جست‌وجو، کشف و شهود و تغییر در آمیخته است. در «آبی روشن» این مسیر و فاصله رسیدن به مقصد سرشار از موقعیت‌های انسانی و المان‌های نمادین است. نمادهایی به انسانیت، اخلاقیات و اعتقادات پیوند می‌خورد و با تحول حاج یونس به مقصد می‌رسد.
فضای روستایی فیلم با نماهای باز، طبیعت، آسمان آبی و جاده‌های سرسبز، جنبه‌های بصری اثر را تامین می‌کند و غلبه رنگ‌های آبی، فرصت درک لایه‌های پنهان فیلم را به مخاطب می‌دهد و از ارتباط بینامتنی عناصر درون آن حکایت می‌کند به طوری که در مسیر این سفر شخصیت‌های قصه اضافه می‌شوند و شناخت نهایی از حاج یونس و نامزد عطا در پایان به درستی شکل می‌گیرد. مانند همیشه فیلم دست روی قضاوت آدم‌ها می‌گذارد.

بیشتر بخوانید: نگاهی به فیلم آبی روشن؛ بازگشتی به سینمای قصه‌گو


حاج‌یونسی که منزله اجتماعی بالایی دارد و به دلیل این جایگاه قصد خادمی امام‌رضا(ع) را دارد در طول فیلم جنبه‌های دیگری از شخصیتش نمایان می‌شود سرگذشتی که هرچند به‌ظاهر حاج‌یونس در آن بی‌تقصیر است اما چیزی از قصور او کم نمی‌کند در مقابل مخاطب با ایوب روبرو می‌شود. شخصیتی که مرتبه اجتماعی پایین‌تری نسبت به حاج یونس دارد اما نقطه سفیدی در سیاهی درونش به مخاطب نشان می‌هد. رویارویی یونس و ایوب بازگشایی تمامی ابهامات است و تحول شخصیتی ایوب غافلگیری بزرگ داستان است که بازی مهران غفوریان به‌دلیل استایل و شناخت خوبی که از این شخصیت دارد به این شناخت و تحول کمک می‌کند. کلید موفقیت فیلم و ظرافتش نیز در حد و مرز تغییر شخصیت‌هاست تا تحول آدم‌ها غیرواقعی به نظر نرسد.


آبی روشن از به کار بردن نمادها ابایی ندارد و همه آن‌ها به درک بهتر فیلم کمک می‌کند. ابتدای فیلم وقتی لباس خادمی در قد و قواره حاج‌یونس نیست و باید آستین و قد لباس اصلاح شود تا اندازه یک خادم امام رضا (ع) شود به شکل واضحی یک نمادپردازی ظریف را به نمایش می‌گذارد یعنی حاج یونس قبل از خادمی باید خرده‌حسابی راکه دارد صاف کند تابه مقام خادمی برسد. یا وقتی حاج یونس زیر باران برای نجات یک آهو داخل آن دشت سبز می‌رود و دستانش با تمشک‌های دشت قرمز می‌شود و یا پلان پایانی فیلم که انگشتر فیروزه‌ایِ را در دست حاج یونس به نمایش می‌گذارد همگی نمادهای قابل تاملی هستند که قابل توصیف نیست و با درک مخاطب پیوند می‌خورد. به همین دلیل پیش از اینکه آبی روشن را فیلمی معناگرا بدانیم باید آن را فیلمی با درونمایه‌های عرفانی که مضامین دینی به کمک ترجمه این عرفان‌ آمده‌اند به شمار آوریم.

خواجه پاشا کارگردان فیلم با دقت بازیگرانش را انتخاب کرده‌است. انتخاب مهران احمدی که دومین تجربه همکاری با خواجه‌پاشا را دارد به قصد غافلگیر کردن مخاطب بوده‌ است. احمدی در کنار کاراکتر بهبود با چشم‌های نامتعادل در«پایتخت» و شمایل کاک شوان با چشم‌های عاری از انسانیت در «غریب»، این بار تلاش ویژه‌ای برای متفاوت‌بودن و کلیشه‌شکنی کرد.سارا حاتمی برنده سیمرغ جشنواره فجر چهل و یکم نقش ستاره نامزد عطا را کاملا ملموس و قابل درک بازی کرد. تعارض میان او و حاج یونس که رفتارهایش را درک نمی‌کرد کاملا برخاسته از فاصله این دو نسل است. چای دادن ستاره به زندانی که منجر به فرار او می‌شود نمونه‌ای بارز از این دیدگاه است.

با این حال کارگردان با همسفر شدن سرباز و ستاره، عروس ایوب و رسیدن به قهوه‌خانه و امامزاده‌ای که نواده امام رضاست راه را برای حاج یونس باز می‌کند. دزد پیدا می‌شود و حاج یونس آهوی درون تور را آزاد می‌کند و نشانه‌ها گواه این هستند که یونس شایسته خادمی امام رضا (ع) است. اما در این دینداری حاج یونس تنها نیست و وجوه دینداری و معنویت در شخصیت‌های دیگر قصه متناسب با ویژگی‌هایشان نشان داده می‌شود تا حلقه دینداری را فراتر از آدم‌هایی که نشانه‌های دینداری دارند بگستراند. از این رو هر شخصیت با هر ویژگی به‌نحوی با معنویات گره می‌خورد و ملودرامی، معناگرا و قصه‌گو در سینمای اخلاق‌مدار شکل می‌گیرد.


مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینی‌تبار، روح‌الله زمانی، علی‌اکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداختند.

منبع: ایرنا
نویسنده: نیره رضایی‌مطلق