حواشی اخیر بیژن امکانیان توجهات را به سمت بازیگری برد که اگرچه اکنون هنرمندی پا به سن گذاشته است ولی در روزگاری که حافظهی نمایشی خوانندگان جوان این یادداشت برای به یاد آوردن آن کفاف نمیدهد یکی از معدود ستارگان سینمایی بود که برای محو و زدودن شمایل ستارهوار از آن به شدت تأکید میشد.
چارسو پرس: بازنشر گسترده ( وایرال) شدن ویدیویی که از دخالت بیژن امکانیان در پروندهی بزرگ فساد در فوتبال ایران حکایت میکرد یکی از اخبار جنجالی هفتههای اخیر بود، خبری که البته خیلی زود غیر واقعی بودن آن لو رفت و معلوم شد ویدیوی مورد نظر در واقع سکانسی از یک سریال جدید شبکه نمایش خانگی با بازی بیژن امکانیان بوده است. البته اصل این ویدیو که بخش تقطیع شده آن در فضای مجازی دست به دست شد، ارتباط داستان این سریال با فیلم «قلقلک» بود که در زمان خودش مخاطبان خاص خودش را داشت.
حالا صرف نظر از اینکه آیا یک نیت عامدانه پشت این اقدام بوده و یا اینکه برای استفاده از ظرفیت فضای مجازی در افزایش درصد مخاطبین این سریال از یک شیطنت رسانهای استفاده شده اما یکی از دیگر نتایج همین بازنشر گسترده، بازگرداندن توجهات به سمت بازیگری بود که اگرچه اکنون هنرمندی پا به سن گذاشته است ولی در روزگاری که حافظهی نمایشی خوانندگان جوان این یادداشت برای به یاد آوردن آن کفاف نمیدهد یکی از معدود ستارگان سینمایی بود که برای محو و زدودن شمایل ستارهوار از آن به شدت تأکید میشد.
بیژن امکانیان، بازیگر/ تهیه کننده ای که به زودی پا به هفتاد و دومین بهار زندگیاش میگذارد در دورانی آغاز به کار کرد که هنوز سینمای نوپای بعد از انقلاب گامهای اولیهی خود را برمیداشت و بنا به اقتضای آن روزگار آثار سینمایی ضدطاغوتی، پررنگترین فیلمهای آن دوران را تشکیل میدادند، سه گانهی «آفتاب نشینها/1360»، «سناتور/1362» و «پرونده/1362» که نام مهدی صباغ زاده به عنوان کارگردان بر پیشانی آن دیده میشد نخستین تجارب بازیگری امکانیان در مقابل دوربین بودند که امکانیان در آستانهی سی سالگی فرصت نقشآفرینی در کنار پیشکسوتهایی همچون علی نصیریان، فرامرز قریبیان، ولی اله شیراندامی و… را پیدا کرد.
اما پرسونای آشنا و خاطره انگیز بیژن امکانیان که معصومیت، نجابت و عاری بودن ازخشونت از ویژگیهای برجستهی آن است بیش از حضورهای آغازین او در سه گانهی صباغ زاده، با فیلم پرآوازهی «گلهای داوودی» ساختهی رسول صدرعاملی شکل گرفت، یک ملودرام اجتماعی پر سوز و گداز که بازی امکانیان در نقش یک جوان نابینای پدر از دست داده به شدت دیده شد به خصوص اینکه به رغم سیاستهای ستارهستیز وقت، خسرو خسروشاهی گویندگی این نقش را بر عهده گرفت و با اجرای پراحساس خود بر دوز فیلم فیلم و تداعی کردن عاشقانههای نوستالژیک مخاطبان فیلم هم افزود. غلظت بالای احساسی «گلهای داوودی» در کنار مؤلفههایی نظیر درام مبتنی بر جدایی ناخواستهی پدر و پسر و البته نقشگویی منحصر به فرد خسرو خسروشاهی که به آن اشاره شد این فیلم را به شکلی شهودی و غیرارادی در کنار ملودرام پراحساس آن روزهای سینمای هند یعنی فیلم «قانون» قرار میداد که دیلیپ کومار نامدار در کنار فوق ستارهی آن روزهای سینمای هند یعنی آمیتاباچان ایفای نقشهای پدر و پسرش را بر عهده داشتند.
امکانیان حضور ستارهوارش در سینمای ایران را با ملودرام اجتماعی «دبیرستان» ساختهی اکبر صادقی ادامه داد که در آن نقش نخست فیلم یعنی «علی ناصری» دبیر دلسوز یک دبیرستان پسرانه را ایفاء میکرد. معلمی مسئول که نمیتوانست از کنار انحراف شاگردانش در کشیده شدن به سوی مصرف مواد مخدر بگذرد و بسیار فراتر از مسئولیت اداری خود به کشاکش درگیری با باند توزیع مواد در دبیرستان وارد شده و جان خود را به خطر انداخت. ایفای نقش اول زن این فیلم هم به عهدهی افسانه بایگان بود که در آن مقطع زمانی ضد ستاره سازی او نیز کمابیش در هیأت یک ستاره در ملودرامهای خانوادگی و اجتماعی ظاهر میشد.
با ورود ستارگان جدید به سینمای ایران که با بالا رفتن سن امکانیان و نزدیک شدن او به چهل سالگی همزمان شد بخت این بازیگر برای ایفای نقش اول آثار مطرح سینمایی یواش یواش رو به افول رفت، شاید مهمترین و دیده شدهترین فیلم او در این بازهی زمانی فیلم «آواز تهران» به کارگردانی کامران قدکچیان بود که امکانیان و پورعرب در جایگاه دو ستارهی رو به افول و نوظهور در کنار یکدیگر در این ملودرام اجتماعی بازی کردند و البته امکانیان همان پرسونای نجیب و آسیب پذیر و زخم خوردهی خود را در این فیلم نیز بازآفرینی کرد.
امکانیان که از همان سالهای آغازین دههی شصت با مشارکت با تعدادی از سینماگران مطرح کنونی، یکی از نخستین شرکتهای فیلمسازی پس از انقلاب را راه اندازی کرده بود در سه دهه اخیر در کنار بازیگری، همچنان به کار تهیه و تولید آثار سینمایی مشغول بود و البته از فرصتهای به دست آمده برای دور نماندن از عرصهی تصویر هم استفاده کرد.
در این سالها بازی او در سریال تاریخی/مذهبی «ولایت عشق» ساختهی مهدی فخیم زاده که ایفای نقش یکی از یاران نزدیک امام هشتم شیعیان و فداییان محافظ ایشان را بر عهده داشت بیشتر از سایر نقشهایش به چشم آمد، افزون بر این امکانیان در فیلم سینمایی تحسین شدهی «تقاطع» به کارگردانی ابوالحسن داوودی موفق ظاهر شد و
در کنار نقش آفرینیهای متوسط در آثار کارگردانانی متوسط با فیلمسازان به نامی همچون فریدون جیرانی و شهرام شاه حسینی نیز در دو فیلم «پریا» و «کمین» نیزهمکاری داشت تا در سن هفتاد و یک سالگی به نقشآفرینی در سریال فوتبالی «بوقچی» به کارگردانی حسن حبییب زاده برسد و وایرال شدن سکانسی از این سریال شائبه نادرست حضور او در پروندهی فساد گسترده در فوتبال ایران را بر سر زبانها بیاندازد و البته از زاویهای دیگر به خاطره بازی نسل قدیمیتر با بیژن امکانیان و شناخت این بازیگر محجوب توسط نسلهای جوان امروزی بیانجامد.
اصل ویدئویی که از بیژن امکانیان تقطیع شد را در زیر ببنید.
حالا صرف نظر از اینکه آیا یک نیت عامدانه پشت این اقدام بوده و یا اینکه برای استفاده از ظرفیت فضای مجازی در افزایش درصد مخاطبین این سریال از یک شیطنت رسانهای استفاده شده اما یکی از دیگر نتایج همین بازنشر گسترده، بازگرداندن توجهات به سمت بازیگری بود که اگرچه اکنون هنرمندی پا به سن گذاشته است ولی در روزگاری که حافظهی نمایشی خوانندگان جوان این یادداشت برای به یاد آوردن آن کفاف نمیدهد یکی از معدود ستارگان سینمایی بود که برای محو و زدودن شمایل ستارهوار از آن به شدت تأکید میشد.
بیژن امکانیان، بازیگر/ تهیه کننده ای که به زودی پا به هفتاد و دومین بهار زندگیاش میگذارد در دورانی آغاز به کار کرد که هنوز سینمای نوپای بعد از انقلاب گامهای اولیهی خود را برمیداشت و بنا به اقتضای آن روزگار آثار سینمایی ضدطاغوتی، پررنگترین فیلمهای آن دوران را تشکیل میدادند، سه گانهی «آفتاب نشینها/1360»، «سناتور/1362» و «پرونده/1362» که نام مهدی صباغ زاده به عنوان کارگردان بر پیشانی آن دیده میشد نخستین تجارب بازیگری امکانیان در مقابل دوربین بودند که امکانیان در آستانهی سی سالگی فرصت نقشآفرینی در کنار پیشکسوتهایی همچون علی نصیریان، فرامرز قریبیان، ولی اله شیراندامی و… را پیدا کرد.
اما پرسونای آشنا و خاطره انگیز بیژن امکانیان که معصومیت، نجابت و عاری بودن ازخشونت از ویژگیهای برجستهی آن است بیش از حضورهای آغازین او در سه گانهی صباغ زاده، با فیلم پرآوازهی «گلهای داوودی» ساختهی رسول صدرعاملی شکل گرفت، یک ملودرام اجتماعی پر سوز و گداز که بازی امکانیان در نقش یک جوان نابینای پدر از دست داده به شدت دیده شد به خصوص اینکه به رغم سیاستهای ستارهستیز وقت، خسرو خسروشاهی گویندگی این نقش را بر عهده گرفت و با اجرای پراحساس خود بر دوز فیلم فیلم و تداعی کردن عاشقانههای نوستالژیک مخاطبان فیلم هم افزود. غلظت بالای احساسی «گلهای داوودی» در کنار مؤلفههایی نظیر درام مبتنی بر جدایی ناخواستهی پدر و پسر و البته نقشگویی منحصر به فرد خسرو خسروشاهی که به آن اشاره شد این فیلم را به شکلی شهودی و غیرارادی در کنار ملودرام پراحساس آن روزهای سینمای هند یعنی فیلم «قانون» قرار میداد که دیلیپ کومار نامدار در کنار فوق ستارهی آن روزهای سینمای هند یعنی آمیتاباچان ایفای نقشهای پدر و پسرش را بر عهده داشتند.
امکانیان حضور ستارهوارش در سینمای ایران را با ملودرام اجتماعی «دبیرستان» ساختهی اکبر صادقی ادامه داد که در آن نقش نخست فیلم یعنی «علی ناصری» دبیر دلسوز یک دبیرستان پسرانه را ایفاء میکرد. معلمی مسئول که نمیتوانست از کنار انحراف شاگردانش در کشیده شدن به سوی مصرف مواد مخدر بگذرد و بسیار فراتر از مسئولیت اداری خود به کشاکش درگیری با باند توزیع مواد در دبیرستان وارد شده و جان خود را به خطر انداخت. ایفای نقش اول زن این فیلم هم به عهدهی افسانه بایگان بود که در آن مقطع زمانی ضد ستاره سازی او نیز کمابیش در هیأت یک ستاره در ملودرامهای خانوادگی و اجتماعی ظاهر میشد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ ادای دین سینما به معلمها
با ورود ستارگان جدید به سینمای ایران که با بالا رفتن سن امکانیان و نزدیک شدن او به چهل سالگی همزمان شد بخت این بازیگر برای ایفای نقش اول آثار مطرح سینمایی یواش یواش رو به افول رفت، شاید مهمترین و دیده شدهترین فیلم او در این بازهی زمانی فیلم «آواز تهران» به کارگردانی کامران قدکچیان بود که امکانیان و پورعرب در جایگاه دو ستارهی رو به افول و نوظهور در کنار یکدیگر در این ملودرام اجتماعی بازی کردند و البته امکانیان همان پرسونای نجیب و آسیب پذیر و زخم خوردهی خود را در این فیلم نیز بازآفرینی کرد.
امکانیان که از همان سالهای آغازین دههی شصت با مشارکت با تعدادی از سینماگران مطرح کنونی، یکی از نخستین شرکتهای فیلمسازی پس از انقلاب را راه اندازی کرده بود در سه دهه اخیر در کنار بازیگری، همچنان به کار تهیه و تولید آثار سینمایی مشغول بود و البته از فرصتهای به دست آمده برای دور نماندن از عرصهی تصویر هم استفاده کرد.
در این سالها بازی او در سریال تاریخی/مذهبی «ولایت عشق» ساختهی مهدی فخیم زاده که ایفای نقش یکی از یاران نزدیک امام هشتم شیعیان و فداییان محافظ ایشان را بر عهده داشت بیشتر از سایر نقشهایش به چشم آمد، افزون بر این امکانیان در فیلم سینمایی تحسین شدهی «تقاطع» به کارگردانی ابوالحسن داوودی موفق ظاهر شد و
در کنار نقش آفرینیهای متوسط در آثار کارگردانانی متوسط با فیلمسازان به نامی همچون فریدون جیرانی و شهرام شاه حسینی نیز در دو فیلم «پریا» و «کمین» نیزهمکاری داشت تا در سن هفتاد و یک سالگی به نقشآفرینی در سریال فوتبالی «بوقچی» به کارگردانی حسن حبییب زاده برسد و وایرال شدن سکانسی از این سریال شائبه نادرست حضور او در پروندهی فساد گسترده در فوتبال ایران را بر سر زبانها بیاندازد و البته از زاویهای دیگر به خاطره بازی نسل قدیمیتر با بیژن امکانیان و شناخت این بازیگر محجوب توسط نسلهای جوان امروزی بیانجامد.
اصل ویدئویی که از بیژن امکانیان تقطیع شد را در زیر ببنید.
https://teater.ir/news/64071