نشست رسانه‌ای پروژه «دستگاه‌های موسیقی ایران» به آهنگسازی حسین علیزاده در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد و حسین علیزاده درباره اثر جدیدش توضیحاتی را ارائه داد.
چارسو پرس: علی بوستان ـ مدیرتولید مجموعه دستگاه‌های موسیقی ایران ـ در ابتدای این برنامه که اجرای آن بر عهده شهرام صارمی بود توضیح داد: مجموعه پیش رو حاصل یک دوره کار فشرده نزدیک به چهارساله بود که تالیف آن از ۱۳۹۹ توسط استاد حسین علیزاده آغاز شد و پس از انعقاد قراردادها با ناشر این مجموعه ادامه پیدا کرد. این در حالی است که نسخه صوتی این پروژه با همکاری چندین نوازنده معتبر اجرا شده است.

بوستان همچنین گفت: این مجموعه حاصل یک دوره کار فشرده و پرکار بیش از سه ساله است که از ابتدای سال ۹۹ تالیف آن توسط استاد علیزاده شروع شد و کمی بعد قول و قرار همکاری با موسسه «کارمان» صورت گرفت. قرار شد پارتیتور قطعات و نسخه صوتی آنها با همکاری بالغ بر ۴۵ نوازنده انجام شود که از آبان ۱۴۰۰ مطابق برنامه ریزی، در هر ماه یک دستگاه را ضبط و تمرین می‌کردیم ولی باتوجه به مسائلی مانند کرونا و مسائل اجتماعی کار ما گاهی به تاخیر می‌افتاد. سال ۱۴۰۱ ضبط ولی تمام شد و میکس و مستر به موازات انجام می‌شد. از زمستان ۱۴۰۲ کار آماده نشر شد. شیوه جدید پارتیتور نویسی برای درک بیشتر و به خاطر سپاری بهتر این کار در این مجموعه صورت گرفت.

او ادامه داد: تصمیم بر این بود که این مجموعه در چهار دوره به صورت مجزا منتشر شود ولی به خاطر مسائلی که در کشور رخ داد قرار شد همه مجموعه با هم منتشر شود. مجموعه برای ارائه کامل است و برای دوستانم که بیشتر با فضای مجازی و اینترنتی آماده هستند همزمان با نشر فیزیکی، به صورت مجازی هم قابل دسترس است.

در بخش دیگری از این نشست، آتوسا ارباب ـ حامی مالی اثر ـ در سخنانی گفت: بعد از ۴۵ ماه توانستیم امروز این اثر را به صورت رسمی معرفی کنیم. یکی از مولفه‌های اصلی فرهنگ، هنر است و تصمیم گرفتیم در کنار کسب و کارهایی که از آنها حمایت می‌کنیم از این کر فرهنگی هم حمایت کنیم. از هنر موسیقی و تجسمی حمایت می‌کنیم و آنها را به کسب و کارهای مختلف معرفی می‌کنیم. تاکنون میزبان ۱۰۰۰ کسب و کار بوده‌ایم و ۳۰۰۰ رویداد در موسسه ما صورت گرفته است. در این اثر خیلی قصد برداشت مالی نداشتیم فقط می‌خواستیم نتیجه دهد و به بهترین شکل به دست مخاطب برسد.

سیروس جمالی ـ شاعر اثر ـ نیز بیان کرد: در اولین لحظات کلید خوردن پروژه، این سعادت نصیب من شد که در کنار استاد عزیزم حضور داشته باشم. این پروژه خیلی وقت پیش از سال ۹۹ توسط استاد علیزاده پیشنهاد شد و من شعری را آماده و به استاد علیزاده معرفی کردم ولی بنابر آنچه در ذهن ایشان بود با سیستم جدیدی شعرها را سرودم‌. این پروژه کار دشواری بود ولی خوشبختانه با همدلی که با استاد و اعضای گروه داشتیم توانستیم کار را به انجام برسانیم. در هر گوشه نام آن گوشه در شعر ذکر شده است.

در ادامه این نشست خبری، حسین علیزاده به عنوان خالق «مجموعه دستگاه‌های موسیقی ایران» در سخنانی گفت: وقتی که صحبت از فرهنگ، هویت یا هنر می‌شود همه دوست دارند از واژه جهانی استفاده کنند ولی تا وقتی روی زمین خودت ریشه نداشته باشی جهان بی‌معنا است. ما برای یکی از فرهنگ‌های جهان کار می‌کنیم نه فقط فرهنگ ایران؛ زیرا گاهی دستاوردهای تاریخی خود را دست کم می‌گیریم اما وقتی تاریخ را مرور می‌کنیم، می‌بینم ایران با تمام افت و خیزها خاطره جاودانه‌ای در جهان به نام فرهنگش دارد.

این هنرمند ادامه داد: ما همه با ذوق و شوق برای پاسداری از فرهنگ تلاش می‌کنیم. اگر مفهوم پاسداری مشخص نباشد، پاسداری از فرهنگ می‌تواند با نگاه‌های مختلف آن را به یک چیز منفی یا مثبت تبدیل کند.


حسین علیزاده همچنین گفت: تمام کسانی که خیلی به ایرانی و ایرانی بودن می‌بالند، از یک گذشته دور صحبت می‌کنند ولی نمی‌گویند ما چه هستیم. همه سیستم‌ها آمده و رفته‌اند و آنچه می‌ماند تلاش و کار آن مردم و هنر است. فرهنگ و ادبیات ایران می‌تواند یک ظرفیت جهانی داشته باشد ولی نمی‌توانیم بگوییم فقط ادبیات ما خوب است و نقاشی ما خوب نیست. در طول تاریخ درک درستی از موسیقی نبوده و حتی برخی با آن خصومت داشته‌اند. نمی‌توان موسیقی را نادیده گرفت؛ نمونه این امر سرود ملی است؛ پس سرود ملی را با چه اجرا می‌کنند؟ با ساز!
علیزاده تصریح کرد: خیلی عجیب است که برخی چشم دیدن موسیقی را ندارند. ما فرهنگ‌های مختلفی را داریم که موسیقی خود را دارند. هنرمند باید باید بداند خود بخشی از تاریخ است.

بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به موسیقی


این هنرمند افزود: متاسفم برای کسانی کهبا موسیقی مشکل دارند. وقتی به چنین شرایطی می‌رسیم اگر ریشه نداشته باشیم، و با گذشته تاریخی خود آشنایی نداشته باشیم و بخواهید کار معاصر کنیم کار ما مثل یک حباب می‌شود. در کشورهای پیشرفته ریشه‌های آنها اجرا می‌شود و کسی نیست که کار را ممیزی کند. اساسا وزارت ارشاد اسم غلطی است. هنر را هنرمندان باید ارشاد کنند و این وضع هیچ‌وقت جواب نمی‌دهد. سیستم‌های درست از هنرمند نمی‌ترسند و هنرمند می‌تواند کار خود را انجام دهد.

او در بخش دیگری از سخنانش درباره شکل‌گیری و ایده ساخت مجموعه جدیدش گفت: این پروژه در بدترین شرایط روزگار ما یعنی در دوران کرونا در ذهنم شکل گرفت. دیدم که می‌توانیم بر اساس آنچه از خلاقیت و نبوغ هنرمندان نسل جوان ایران می‌شناسم کاری را برای تاریخ این سرزمین داشته باشیم. ما گنجینه بزرگی در ایران داریم و هر وقتی که در ایران چنین فرصتی وجود داشته باشد، می‌توانیم کار کنیم. این پروژه در روزگار سخت کرونا در ذهنم شروع شد. آن زمان که سایه مرگ کشور را گرفته بود سایه امید مرا گرفت و فکر کردم در آن شرایطی اگر کسی باشد که بین صاحبان صلاحیت صحبت درباره ردیف موسیقی ایران را داشته باشد، باتوجه به گذشته خودم و استادانی که داشته‌ام، آن فرد خودم هستم.

او تصریح کرد: طی سال‌های اخیر ردیف‌های زیادی توسط ناشران به صورت زیرمیزی منتشر شده است ولی چه سر کلاس چه موقع ضبط، استاد فکر می‌کرد که شاگرد روبه‌روی او نشسته است. او فکر نمی‌کرد که شاید مخاطب هم می‌تواند روبه‌روی او باشد. ولی وقتی استادانی چون صبا، وزیری و شهناز به این نکته بسیار مهم در ورای آنچه در حوزه آموزش می‌گذرد پی بردند. ماجرا شکل دیگری گرفت و آنها توانستند موسیقی ردیف را به درستی به مخاطبان معرفی کنند. این روند در شرایطی قرار گرفت که در دوران معاصر به واسطه مجموعه‌هایی چون کانون پرورش فکری و مرکز حفظ و اشاعه فعالیت‌های خوبی اجرا شد اما بعد از مدتی ماجرا به سمت دیگری رفت و موضوع ردیف بسیار تکراری شد و خیلی روی یک ردیف متمرکز شدند. در حالی که اگر به همین فعالیت‌های ما در مرکز حفظ و اشاعه توجه می‌کردند می‌توانستیم شاهد اتفاقات بهتری در حوزه موسیقی ردیف باشیم. چون ما در آنجا با انواع و اقسام ردیف‌های استادان برجسته موسیقی آشنا می‌شدیم که دربرگیرنده ارزش‌های زیادی بود.

او ادامه داد: طی سال‌های اخیر به دلایل مختلف افرادی تصمیمات گرفتند که چند دهه تاثیر آن را دیدیم. مدام مصاحبه می‌کردیم که این روند غلط است. شاگردان را بیچاره کردند و خسته و همه یک چیز را درس می‌دهند. به این فکر کردم که با هر موسیقیدان ایرانی حرف بزنی از ردیف حرف می‌زند ولی مردم اصلا نمی‌دانند ردیف خوردنی است یا پوشیدنی! فکر کردم چگونه می‌توان ردیف را مردمی کرد. فهمیدم کار فقط گل و بلبل نباشد و یک آموزش غیر مستقیم داشته باشد. این کتاب فقط برای عام نیست حتی چند کتاب دانشگاهی در دل آن است. وقتی به موسیقی فکر می‌کنیم، کار ظریفی را می‌طلبد که هم یک تعریف دانشگاهی داشته باشد و هم عام؛ کل پروژه دریایی نبود که تنهایی در آن شنا کنم و ۱۰۰ نفر پشت آن هستند.

این آهنگساز همچنین گفت: وقتی مردم برای ما در این حوزه مهم می‌شوند پس باید در حوزه محتوا نیز کارهای اختصاصی انجام دهیم که سیروس جمالی به عنوان یکی از شاگردان من که امروز دوست و رفیق من است، تمام تلاش خود را انجام داد که با زبان شاعری یک نقاشی را با زبان هنری به پروژه دستگاه‌های موسیقی ایران منتقل کند. مردم با ادبیات به هر حال سر و کار دارند به همین جهت فهمیدم از طریق ادبیات می‌توان راحت‌تر این کار را انجام داد. نسل جوان خیلی جلوتر از نسل ما هستند و بسیار می‌فهمند و جای خوشحالی است. من بسیار به آینده امیدوار هستم و امیدوارم این کار محصول این امید من باشد.

او درباره معیار انتخاب جوان‌ها برای همکاری در این پروژه گفت: معیار، سابقه آموزشی آنها از راه درست و میزان دلدادگی آنها به موسیقی بود. همه آنها با جان و دل آمدند و آنقدر قشنگ و زیبا آمدند که من ۲۰ سال جوان شدم. عشق، ایمان، وفاداری و شوق آنها به کار ‌و چشمانشان حین کار را فراموش نمی‌کنم. وقتی کار می‌کردیم زندگی می‌کردیم‌. تمام انتخاب ما درست بود و کما بیش برخی از این جوان‌ها را می‌شناختیم. ما هزاران ساعت تمرین کردیم و هیچ‌کدام از تمرین های ما یک ثانیه دیر شروع نشد. هنرمند دیسیپلین نداشته باشد، موفق نمی‌شود. مگر می شود هنرمند صبح را از دست دهد. هنرمند دغدغه‌مند که خواب ندارد. تا آخر عمر عاشق این بچه ها هستم و این آغاز یک دوستی برای آینده بود و در آینده کارهای بهتری عرضه می‌کنیم.

این هنرمند پیشکسوت موسیقی ایران درباره برگزاری کنسرت در ایران گفت: بعضی‌ها شرایط و قوانینی گذاشته‌اند که درباره آبا و اجداد هنرمند برای یک کنسرت تحقیق می‌کنند. برخی ما را از سالن‌های ما رانده‌اند. این سالن‌ها و مراکز هنری مال هنرمندان است نه آقایان وزیر و مدیر! اجازه دهند هنر از عشق و انسانیت بگوید. من‌ نمی‌دانم! باید این وزارت خانه فکری کند که فرهنگی باشد. اگر اسم فرهنگ را یدک می‌کشند، کمی هم فرهنگی باشند. کمی به دنیا نگاه کنند که ما کجای آن هستیم؟

این هنرمند ادامه داد: روزی که بفهمم وزارت فرهنگ ما فقط اسم فرهنگ را یدک نمی‌کشد، کنسرت می‌گذارم. ریشه من اینجاست؛ خارج از کشور برای من مهم نیست. اگر می‌خواهند هنر بارور شود باید بگذارند هنرمند آزاد باشد. البته هنرمند آزاد است و جانش را هم در این راه می‌دهد. آن که می‌گذارد می‌رود فقط نام هنرمند را یدک می‌کشد. دوست دارم در دامن مادرم کنسرت دهم و در سالنی که مجبور نشوم فرم‌هایی را پر کنم که در شأن من نیست.
او همچنین درباره قیمت ۱۳ میلیون تومانی مجموعه جدیدش گفت: درباره قیمت این مشکلی نیست که من به وجود آورده باشم؛ باید به وضعیت موسیقی اقتصاد کشور گله کرد. امروز اگر یک ساندویچ و نوشابه بخورید ۵۰۰ هزار تومان می‌شود. این مجموعه تعدادش زیاد است و به واسطه هزینه‌ای که برای آن شده چاره‌ای بجز این قیمت‌گذاری نداشتیم.