با قطعیت می‌توان گفت «لنگ‌دراز» مهم‌ترین فیلم ترسناک سال ۲۰۲۴ میلادی است که بیشترین بحث‌ها را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخته است. این فیلم مستقل شرکت نئون (NEON) با تیم تبلیغات کاربلدی که پشت آن بود مثل زلزله همه‌ی شبکه‌های اجتماعی را به لرزه انداخت و تا اینجای کار نقدهای مثبتی هم دریافت کرده است.
 چارسو پرس: بدون آنکه بخواهیم اغراق کرده باشیم، فیلم «لنگ‌دراز» یکی از بهترین افتتاحیه‌های باکس آفیس را در چند وقت اخیر تجربه کرده است. مدت‌ها پیش از آنکه این فیلم رکوردهای باکس آفیس را بشکند و با عبور از فیلم کره‌ای «انگل» به پرفروش‌ترین فیلم شرکت نئون تبدیل شود، «لنگ‌دراز» در تمام شبکه‌های اجتماعی سر و صدا کرده بود.
داستان فیلم «لنگ‌دراز» در دهه‌ی نود می‌گذرد و در آن لی هارکر (مایکا مونرو) یک مأمور جوان اف‌بی‌آی است که پرونده‌ی قاتلی را عهده‌دار می‌شود که خانواده‌ی خود را به قتل رسانده و سپس خودکشی می‌کند. اما یک پیام مرموز در صحنه‌ی جرم پیدا می‌شود که عنوان لنگ‌دراز به آن خورده است و نشان می‌دهد قاتل اصلی در واقع یک قاتل زنجیره‌ای بوده که برای سه دهه است کسی نتوانسته او را دستگیر کند.

«لنگ‌دراز» فروش حال حاضر خود را مدیون تیم مارکتینگ پشت آن است که بدون آنکه هیچ نکته‌ای از داستان را لو بدهند، بینندگان را برای ترسناک‌ترین فیلم تابستان آماده کردند؛ فیلمی که حتی به آن لقب یکی از بهترین فیلم ترسناک‌های دهه‌ی گذشته را داده‌اند.

اما به جز تبلیغات درست، بخش اعظمی از بحث‌ها حول کاراکتر نیکلاس کیج و ظاهر ترسناک او متمرکز شده است. با اینکه نیکلاس کیج به عنوان یکی از بازیگران اصلی در این فیلم حضور دارد، اما نمی‌توانید ردی از او در پوسترها و تبلیغات «لنگ‌دراز» پیدا کنید. یعنی تیم مارکتینگ از قصد از نمایش دادن شخصیت کیج در فیلم پرهیز کرده است.

بیشتر بخوانید: معرفی ۲۱ فیلم ترسناک ۲۰۲۴ که انتظار دیدنشان را می‌کشیم


این روش به نفع فیلم بوده و توانست کنجکاوی بینندگان را درباره‌ی اینکه کیج قرار است در «لنگ‌دراز» چه قیافه‌ای داشته باشد برانگیزاند. آن‌هایی که توانسته‌اند فیلم «لنگ‌دراز» را ببینند، می‌دانند که این موضوع مثل خوره در ذهن بیننده می‌افتد و یکی از عوامل اصلی ترسناک‌تر شدن فیلم هم هست.

پیش از آنکه فیلم روی پرده‌های سینماها برود، تیم تبلیغات از یک تیزر جالب دیگر استفاده کرد تا شدت ترسناک بودن «لنگ‌دراز» را نشان دهد. در این تیزر مایکا مونرو، بازیگر نقش اول فیلم، را می‌بینیم که برای اولین بار در طول فیلمبرداری با کاراکتر نیکلاس کیج مواجه می‌شود. کارگردان از قصد مونرو و کیج را در طول فیلمبرداری از هم جدا نگه داشته بوده تا واکنش مونرو به کاراکتر کیج طبیعی‌تر باشد؛ برای همین اولین مواجهه‌ی آن‌ها (حتی پیش از آنکه بخواهند خارج از کاراکتر با یکدیگر صحبت کنند) دقیقا همان اولین مواجهه‌ی لی با کاراکتر لنگ‌دراز در فیلم است که تازه سه هفته پس از شروع فیلمبرداری اتفاق افتاد.

در این تیزر بدون آنکه چهره‌ی کیج نشان داده شود، ما ضربان قلب مونرو را می‌شنویم که میکروفون او سر صحنه ضبط کرده است. ضربان قلب این بازیگر به خاطر دیدن کیج به شدت بالا رفته و از ۷۶ ضربه در دقیقه تا ۱۷۰ ضربه در دقیقه می‌رسد!

توضیحات زیادی در خود فیلم ترسناک «لنگ‌دراز» وجود ندارد که به بیننده درباره‌ی ظاهر شخصیت نیکلاس توضیح دهد؛ اما کارگردان این فیلم بیشتر در این موضوع عمیق شده و از منابع الهام پشت کاراکتر نیکلاس کیج در فیلم «لنگ‌دراز» پرده برداشته که از شرورهایی آشنا تا خوانندگان افسانه‌ای را در بر می‌گیرد. اینکه فیلم با این تکنیک‌ها و ایده‌های تبلیغاتی، آیا از نظر داستانی نیز موفق عمل می‌کند بحث دیگری است؛ اما دلیل جالبی وجود دارد که چرا کاراکتر نیکلاس کیج در فیلم «لنگ‌دراز» به این شکل به تصویر کشیده شده است.

نیکلاس کیج در فیلم «لنگ‌دراز» چه شکلی است؟



گفتیم که کمپین تبلیغاتی فیلم نقش بزرگی در موفقیت آن داشته است. در تمام صحنه‌های اندکی که کاراکتر نیکلاس کیج در تیزرها نشان داده می‌شود، یا از پشت سر او است یا از گوشه‌ی تصویر، بنابراین ما هرگز نمی‌توانیم یک دل سیر به او نگاه کنیم. همین قضیه موجب شد که در افتتاحیه‌ی «لنگ‌دراز» تماشاگران برای دیدن آن سر و دست بشکنند تا بالاخره بتوانند نگاهی به صورت کیج در فیلم بیندازند.

این اسپویلر نخواهد بود اگر بگوییم که همان طور که در پوسترها و تیزرهای تبلیغاتی نمی‌توانید چهره‌ی نیکلاس کیج را ببینید، در طول فیلم نیز این قضیه تکرار می‌شود و «لنگ‌دراز» عامدانه از نشان دادن کامل چهره‌ی کیج اجتناب می‌کند. صحنه‌هایی وجود دارند که در آن‌ها کیج به طور ناگهانی روی صفحه پدیدار می‌شود، اما درست پیش از آنکه بیننده بتواند نگاهی درست و حسابی به چهره‌ی او بیندازد، دوباره از روی صفحه می‌رود. صحنه‌هایی هم وجود دارند که در آن‌ها فقط نیمی از چهره‌ی کیج در تصویر است و باز نمی‌توانید صورت کامل او را ببینید.

کارگردان فیلم، آز پرکینز، پسر آنتونی پرکینز افسانه‌ای (بازیگر نقش نورمن بیتس در فیلم «روانی» هیچکاک) درباره‌ی این روش بازنمایی کاراکتر توضیح داده است: «این [نشان ندادن عامل ترس] یکی از قدیمی‌ترین تکنیک‌های فیلم‌های ترسناک است. تخیل مخاطب بهتر از هر چیزی که شما بتوانید به او نشان دهید می‌تواند خود بیننده را بترساند و به نفع فیلم عمل کند. ایده‌ی نهایی در آخر این بود که مشخصا این مرد [کاراکتر نیکلاس کیج] کسی است که به نفعتان خواهد بود چهره‌ی او را نبینید.»

این یکی از نکته‌هایی است که نبوغ کارگردان و فیلمبردار را نشان می‌دهد؛ یعنی مشخصا شیوه‌ی فیلمبرداری آن. به خاطر زوایای هوشمندانه‌ی دوربین که موقع نشان دادن کیج اتخاذ شده، شرور فیلم «لنگ‌دراز» بسیار بزرگتر از آنچه واقعا هست به تصویر کشیده می‌شود؛ یعنی با اینکه کیج هیکل استثنایی ندارد، اما به خاطر شیوه‌ی فیلمبرداری در مقایسه با سایر کاراکترها به نظر می‌رسد که جثه‌ای واقعا بزرگتر دارد که وجه شیطانی و فراطبیعی کاراکتر او را تشدید می‌کند. به نظر می‌رسد فیلم «لنگ‌دراز» به طور عمد از ورود به جزئیات درباره‌ی ظواهر کاراکتر نیکلاس کیج اجتناب می‌کند تا جو وهم‌آور و ابهام‌برانگیز حول این شخصیت و ریشه‌های او حفظ شود.

بیشتر بخوانید: معرفی بدترین فیلم‌های نیکلاس کیج


با این حال، از همین نگاه‌های دزدکی به چهره‌ی کیج می‌توان تشخیص داد که کاراکتر او از چیز سفیدی روی صورتش استفاده کرده، مثل کرم یا پودر سفید و حتی رژ لب قرمز به لب‌هایش می‌زند. همچنین بینی مصنوعی بلندی روی صورت نیکلاس کیج کار گذاشته شده تا ظاهر شخصیت او ترسناک‌تر و ماورایی‌تر از پیش به نظر برسد.

درباره‌ی لباس‌هایی که تن کاراکتر کیج است باید گفت که نکته‌ی خاصی درباره‌ی او وجود ندارد؛ ولی این مانع نشده که کیج چرخش خاص خود را به این کاراکتر اضافه نکند. این بازیگر با ادا و اطوار و حرکات خود، به نحوی این شخصیت ترسناک را روی تصویر زنده کرده که فراتر از لباس‌های ساده‌ای که به تن دارد رفته و در عین حال که انسان است، او را موجودی غیرآدمیزاد و ماورای طبیعی جلوه می‌دهد.

برای پرکینز مهم بوده که این عنصر ماورای طبیعی در ظرفی از واقع‌گرایی قرار گرفته باشد. یعنی یک پرونده‌ی جنایی و داستان قتل وجود دارد، در عین حال، اعتقادات، باورهای عجیب و غریب و عاملی وحشتناک در پشت این قتل‌ها هست که لایه‌ی تازه‌ای به داستان جنایی فیلم می‌افزاید. لنگ‌دراز از همان اول قرار بود آدم‌بد پشت تمام این‌ها باشد، اما با وارد کردن جهان فراطبیعی و عنصر ناشناخته رویه‌ی حل پرونده با چیزی فراتر ترکیب می‌شود.

منابع الهام متفاوتی برای ظاهر لنگ‌دراز وجود داشته است



در مصاحبه‌ی اخیر پرکینز با ایندی وایر (IndieWire)، این کارگردان به همراه مدیر بخش گریم، فلیکس فاکس درباره‌ی شرور فیلم «لنگ‌دراز» به طور مفصل توضیح داده‌اند و اینکه چگونه کیج را به ظاهر یک قاتل زنجیره‌ای وحشتناک درآورده‌اند.

پرکینز توضیح داده که یکی از منابع الهام اصلی آرایش سفیدی که پوست چهره‌ی نیکلاس کیج را می‌پوشاند، به طور مستقیم از باب دیلن، خواننده‌ی افسانه‌ای گرفته شده است؛ به طور ویژه تور به‌یادماندنی او Rolling Thunder Revue که حتی مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۹ میلادی مستندی مبتنی بر آن برای نتفلیکس ساخت.

پرکینز در ادامه با اشاره به باب دیلن او را «خدای خود» خوانده و گفته: «من همیشه دنبال راه‌هایی هستم که همه چیز را به باب [دیلن] ربط دهم. آن آرایش سفیدی هم که او در تور سال ۱۹۷۵ تا ۷۶ استفاده می‌کرد یک جنبه‌ی عجیب و غریب نمایشی بود. انگار که [دیلن بخواهد بگوید] من اینجا هستم تا برای شما اجرا کنم و این آرایش سفید را هم روی صورتم کشیده‌ایم تا دیدن من برای شما راحت‌تر باشد و همزمان هم، نامرئی‌تر از گذشته‌ام. این قضیه برای من [پرکینز] شگفت انگیز است.»

دیلن در آن تور از آرایش سفید استفاده می‌کرد، اما پرکینز و فاکس داستان پشت استفاده از این تکنیک در فیلم «لنگ‌دراز» را بسیار بسط داده‌اند. پرکینز در ادامه توضیح داده که ایده‌ی اصلی برای چهره‌ی کاراکتر نیکلاس کیج این بود که صورت او قبلا به خاطر عمل‌های جراحی پلاستیک خراب شده است. حالا این چهره‌ی خراب تبدیل می‌شود به ماسکی که کاراکتر شرور داستان می‌زند که برای فیلم ترسناکی در این ژانر یک عنصر ضروری به نظر می‌رسد و در تاریخ سینما سبقه‌ای دیرینه دارد؛ چه مایکل مایرز در فیلم «هالووین» (Halloween) باشد، چه جیسون در فیلم «جمعه سیزدهم» (Friday the 13th) و چه فیلم «تلفن سیاه» (The Black Phone) تمام این آدم‌بدها نقابی بر چهره دارند.

پرکینز و فاکس علاوه بر این توضیح دادند که آن‌ها، هم در ساختن ظاهر و هم در پس‌زمینه‌ی قاتل فیلم «لنگ‌دراز»، آزمون و خطاهای زیادی را پشت سر گذاشتند. آن‌ها در نهایت به این نتیجه رسیدند که روزی روزگاری این فرد در حوزه‌ی موسیقی گلم راک (Glam Rock) بوده که سبک موسیقی است که در دهه‌ی هفتاد میلادی به اوج محبوبیت خود رسید.
موسیقی گلم راک حتی در خود فیلم نیز نمود بارزی دارد و یکی از بزرگترین منابع الهام‌بخش کارگردان بوده است؛ چراکه آنطور که خود پرکینز توضیح داده، یکی از اولین چیزهایی که استارت هر پروژه‌ای را در ذهن او می‌زند، موسیقی و صداست و علاقه‌ی شدید او به باب دیلن نیز این امر را توجیه می‌کند. با اینکه باب دیلن ارتباطی با گلم راک پیدا نمی‌کند، اما هر چه باشد او یک ستاره‌ی بزرگ راک به حساب می‌آید.

سازندگان فیلم همچنین می‌خواستند که کاراکتر کیج در «لنگ‌دراز» مرزهای مشخصی بین مردانگی و زنانگی نداشته باشد؛ البته پرکینز و فاکس خاطرنشان کرده‌اند که این کاراکتر آرایش سفید را تا حدود زیادی برای این به کار می‌برد تا جراحی پلاستیک ناموفقی که داشته را پنهان کند.

پرکینز در آغاز کاراکتر لنگ‌دراز را به عنوان یک مرد کثیف روانی تصور کرده بود که در جشن تولد بچه‌ها به عنوان یک دلقک یا عروسک‌گردان ظاهر می‌شود. پرکینز گفته: «وقتی به این فکر می‌کردم که قرار است فیلمی درباره‌ی قاتلی زنجیره‌ای بسازم که می‌تواند «سکوت بره‌ها» (Silence of the Lambs) را کنار بزند، همان موقع بود که فهمیدم به یک هیولا نیاز دارم.»

با اینکه پرکینز در اینجا از لفظ هیولا استفاده می‌کند، اما نمی‌خواسته که قاتل فیلمش مثل یک هیولا و بدون احساس به تصویر کشیده شود. ممکن است که این کاراکتر بسیار زشت، رقت انگیز و وحشتناک باشد، اما همچنان در بطن خود یک انسان است و نه یک هیولای فراطبیعی.

آنتاگونیست فیلم «لنگ‌دراز» نمادی است برای کاوش فیلم در موضوع معصومیت از دست رفته. پرکینز توضیح داده که او یک آدم بدطینت است و همزمان، فقط کثیف و دل‌به‌هم‌زن. به نظر می‌رسد که لنگ‌دراز قدرتی بی‌نهایت دارد که وجهی شیطانی به او می‌دهد، یا می‌تواند تجلی مرگ یا شر باشد؛ به هر حال، وحشت و جادویی پشت این ابهام قرار دارد. بی‌شک وقتی او را بدون آلایش ببینید، متوجه می‌شوید که او فقط پوسته‌ای توخالی است از آدمی که روزی بوده و همانطور که جوان‌ترها می‌گویند، به شدت چندش و زشت.

ظاهر کاراکتر نیکلاس کیج از دلقک‌ها هم الهام می‌گیرد



خوشبختانه، آزگود پرکینز، درباره‌ی این ویژگی برجسته‌ی کاراکتر کیج سکوت نکرده و در مصاحبه‌اش با IGN از اولین ایده‌پردازی‌ها درباره‌ی او گفته است. به نظر می‌رسد یکی دیگر از ایده‌های اولیه‌ی پرکینز درباره‌ی کاراکتر «لنگ‌دراز» این بوده که او نوعی دلقک است. از آن دلقک‌هایی که در مراسم تولد سر و کله‌اشان پیدا می‌شد. پرکینز زیاد در طول عمرش با این دسته از دلقک‌ها مواجه شده و در چندتایی جشن تولد آن‌ها را دیده که ردی عمیق بر ذهنش بر جا گذاشته‌اند. اما کاراکتر کیج یک دلقک جشن تولد معمولی نیست؛ بلکه از آن دلقک‌هایی است که به خاطر ترساندن بچه‌ها شناخته می‌شوند.

مثل یک دلقک که با ظاهر به نظر معصوم خود بچه‌ها را به سمت خود می‌کشاند، لنگ‌دراز نیز از این روش برای برای به چنگ آوردن طعمه‌هایش استفاده می‌کند و با فریب دادن افراد و کشاندن آن‌ها به سمت خود، نقشه‌ها و نیات بدخواهانه‌اش را به اجرا درمی‌آورد. اما به خاطر ظاهر دلقک‌مانند خود یک احساس معصومیت و امنیت کاذب در طعمه‌هایش ایجاد می‌کند که باعث می‌شود به او اعتماد کرده و خود را به دست لنگ‌دراز بسپارند؛ تا اینکه در لحظه‌ی نهایی او ماهیت واقعی شوم خود را به قربانیانش آشکار کند؛ درست مثل الگوهای قدیمی فریبکاری که با چهره‌ی به ظاهر معصوم خود، قربانیان را به کام مرگ می‌کشانند.

همانطور که پرکینز بیشتر توضیح داده او کاراکتر نیکلاس کیج در فیلم «لنگ‌دراز» را از روی آدم‌هایی برداشته است که برای مهمانی‌های تولد بچه‌ها استخدام می‌شدند تا وقتی پدر و مادرها سرگرم کارهای خودشان هستند و نمی‌توانند از بچه‌ها مراقبت کنند، این دلقک هم حواس بچه‌ها را پرت کند و هم به نوعی مراقب آن‌ها باشد؛ هر چند خیلی از اوقات قضیه به همین سادگی فیصله پیدا نمی‌کرد. تمام این ایده‌ها به نوعی خودشان را در فیلم هم نشان می‌دهند و حتی صحنه‌های به خصوصی به این ایده‌ها اختصاص داده شده است.
در همان لحظات آغازین فیلم می‌توانید ببینید که دلقک ترسناک به سراغ کودکی می‌رود که در واقع نسخه‌ی جوانتر همان شخصیت مایکا مونرو است که در فیلم لی هارکر نام دارد. در این زمان هیچ اثری از مادر لی نیست و لنگ‌دراز مخفیانه بالاسر دخترک می‌آورد و حتی پس از آنکه یک آهنگ تولد وحشتناک برای لی می‌خواهند، هدیه‌ای به او می‌دهد.

بیشتر بخوانید: ۱۵ فیلم ترسناک که واقعا شما را می‌ترساند


پرکینز در گفتگو با یواس‌ای تودی (USA Today) گفته این فیلم ترسناک را به یاد مادر خودش ساخته است. با این حال، پرکینز اجازه داده کیج خودش باشد و هر طور می‌خواهد با کاراکتر لنگ‌دراز در فیلم سر و کله بزند. به طور اتفاقی، فیلمنامه‌ی «لنگ‌دراز» کیج را نیز بر این داشت تا به خاطرات مادر خودش رجوع کند و از این رو، نیکلاس کیج برای خلق این شخصیت و غرق شدن در پوست او از مادرش الهام گرفته است؛ زیرا کیج یادش می‌آید که در کودکی مادرش بارها تلاش می‌کرد تا به طرق مختلف او را بترساند.

حرکات دست این بازیگر، صدای عجیب و بلندتر از حد معمول او، این‌ها همه متأثر از مادر خود کیج، جوی فوگلسانگ هستند. خاطرات زیادی از او در ذهن کیج مانده بوده که برای خلق این کاراکتر به کیج کمک کرده است. همچنین از طریق ظاهر و رفتار لنگ‌دراز، پرکینز می‌خواسته بین نشان دادن این کاراکتر به عنوان یک شخصیت قدرتمند مثل جادوگر شهر آز و یک انسان معمولی تعادل ایجاد کند.

علت ذکر «جادوگر شهر آز» به این دلیل است که وجوه مختلف کاراکتر کیج در فیلم «لنگ‌دراز»، به دوگانگی جادوگر شهر آز می‌ماند که از پشت پرده قدرتی استثنایی دارد، اما در روشنایی روز یک آدم آسیب‌پذیر و با احساساتی انسانی است؛ مثل کوسه در فیلم ترسناک «آرواره‌ها» (Jaws) که هر از گاهی او را از تاریکی بیرون می‌کشانند، اما تهدید وجود او همواره بر کل فیلم سایه می‌اندازد و در نهایت، این کوسه هم یک حیوان با غریزه‌های کاملا طبیعی است.
نیکلاس کیج خود درباره‌ی خلق لنگ‌دراز توضیح داده است: «امکان اینکه بتوانم در نقش کاراکتری بازی کنم که اصلا شبیه خودم نیست به من آزادی عمل زیادی داد و توانستم بسیاری از رویاهای کاتارتیک خود را در قالب او بازسازی کنم. من می‌خواستم کاراکتری را بازی کنم که نه از نظر ظاهری و نه لهجه و بیان هیچ شباهتی به خود من نداشته باشد. این [عدم شباهت ظاهری کیج به کاراکترش در «لنگ‌دراز»] به من اجازه داد به عالمی بروم که اگر با قیافه‌ی خودم بودم، هرگز نمی‌توانستم.»

البته کیج تأکید داشته که خودش هرگز خشونت را دوست ندارد و به طور مشخص حتی از فیلم‌ها درباره‌ی قاتلین زنجیره‌ای هم خوشش نمی‌آید. اما رویکرد متفاوت او به این کاراکتر، اجازه داده تا انگیزه‌ها و افکار این فرد را درک کند و بفهمد چه دلایلی او را به دیوانگی کشانده است. کیج در ادامه افزوده بیشتر از آنکه خشونت‌های لنگ‌دراز حاصل دست او و کار خودش باشند، این صداهای درون مغز لنگ‌دراز هستند که اختیارش را در دست دارند. این توضیحات نشان می‌دهند که کیج به چه درک عمیقی از کاراکتر خود در این فیلم ترسناک دست یافته است.

شرور فیلم «لنگ‌دراز» یادآور یکی از بهترین دلقک‌های سینما است



دلقک‌های ترسناک زیادی در طول تاریخ سینما وجود داشته‌اند؛ مثل کاپیتان اسپالدیگ در فیلم «خانه ۱۰۰۰ جسد» (House of 1000 Corpses)، عروسک دلقک در «ارواح خبیثه» (Poltergeist)، پنی‌وایز در «آن» (It) و آرت دلقک در فیلم «ترساننده» (Terrifier)؛ اما هیچکدام آن‌ها شهرت دلقک محبوب کمیک‌های دی‌سی را ندارد.

با توجه به اینکه یکی از منابع الهام اصلی کاراکتر نیکلاس کیج در فیلم «لنگ‌دراز» دلقک‌های مهمانی‌ها بوده‌اند، عجیب نیست که برخی لنگ‌دراز او را با اجرای جوکر هیث لجر از فیلم «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) کریستوفر نولان مقایسه کنند که جایزه‌ی اسکار را برای لجر در پی داشت. با اینکه بازیگران زیادی در طول تاریخ سینما در نقش دلقک‌ها ظاهر شده‌اند، کمتر اجرایی را از میان آن‌ها می‌توانید پیدا کنید که تا این اندازه ماندگار شده و تحسین همگان را برانگیخته باشند. اما با بازیگران کارکشته‌ای مثل هیث لجر و نیکلاس کیج باید گفت وقتی آن‌ها در نقش خود فرومی‌روند، دیگر از کاراکترشان قابل تمیز دادن نیستند.

گفته شده هیث لجر پیش از آنکه با ظاهر جوکر در مقابل هم‌بازی‌های خود ظاهر شود، خودش را به مدت یک ماه در اتاقی در یک هتل حبس کرده بود و روی شخصیت جوکر کار می‌کرد، در دفترچه خاطراتی می‌نوشت و صداهای مختلفی برای این کاراکتر امتحان می‌کرد. وقتی که بالاخره لجر با ظواهر و رفتار جوکر روی صحنه آمده، هم‌بازی‌هایش آنقدر متعجب شده‌اند که حتی دیالوگ‌های خود را فراموش کرده‌اند. برای همین لنگ‌دراز نیکلاس کیج برخی‌ها را به یاد جوکر هیث لجر می‌اندازد؛ مثل وقتی که مونرو برای اولین بار لنگ‌دراز را دید و از شدت ترس کم مانده بود عنان از کف دهد.

البته با اینکه لنگ‌دراز و جوکر هر دو دلقک خوانده می‌شوند، اما انگیزه‌های شخصیت آن‌ها و حتی ظواهر فیزیکی آن‌ها به شدت با هم متفاوت است و تصویری که کیج از این شرور ترسناک به نمایش می‌گذارد، از اجرای هیث لجر الهام نمی‌گیرد. با این حال، اینکه هر دو بازیگر تقریبا در نقش‌هایشان غرق می‌شوند و روح دلقک بر آن‌ها سایه می‌اندازد،
توجیه کافی است که چرا عده‌ای با دیدن کاراکتر نیکلاس کیج در فیلم «لنگ‌دراز» به یاد جوکر هیث لجر افتاده‌اند.