فیلم‌های نئو نوآر بسیار خوب و جذابی وجود دارند که می‌توان به تماشای دوباره آن‌ها نشست.
چارسو پرس: ژانر نوآر در دنیای سینما یک ژانر جاودانه است که در ابتدا در دهه ۱۹۳۰ میلادی روی پرده نقره‌ای دیده شد و در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی نیز به اوج محبوبیت خودش دست پیدا کرد، دوره‌ای که به‌عنوان روزهای شکوه نوآر کلاسیک شناخته می‌شود. در دهه ۱۹۶۰ میلادی، این ژانر احیا شد و به‌عنوان زیر ژانری به نام نئو نوآر یا به عبارتی نوآر جدید معروف شد و برخی از آثار آن همچون فیلم Dirty Harry و فیلم Chinatown و همچنین فیلم Cape Fear نیز موفقیت بسیار زیادی در باکس آفیس کسب کردند.

فیلم نئو نوآر دارای سبک‌ها و کلیشه‌های سنتی نوآر کلاسیک است اما با تکنیک‌ها و مضامینی مدرن مانند پارانویا، خشونت شدید و محتوای گرافیکی ترکیب شده است. در طول سال‌ها، فیلم‌های نئو نوآر بی‌شماری به روی پرده سینماها آمدند که شامل فیلم L.A. Confidential و فیلم No Country for Old Men می‌شود و باعث شدند تا این زیر ژانر زنده نگه داشته شود و ادامه پیدا کند. در حالی که فیلم‌های نئو نوآر با ارزش زیادی برای دیدن وجود دارد اما برخی از عناوین مانند فیلم Collateral با بازی تام کروز و جیمی فاکس و همچنین فیلم Taxi Driver از مارتین اسکورسیزی توسط سینمادوستان به‌عنوان بهترین آثار نئو نوآر تاریخ شناخته می‌شوند که می‌توان چندین مرتبه به تماشای آن‌ها نشست.

۱۰. فیلم Drive – محصول سال ۲۰۱۱


رایان گاسلینگ در یکی از بهترین فیلم‌های نئو نوآر سال‌های اخیر یعنی فیلم «رانندگی» بازی کرده است و در این فیلم نیز نقش مردی گریزان از همه چیز را بازی می‌کند که به‌عنوان راننده معروف است و در شب‌ها به‌عنوان راننده فرار برای مجرمان مشغول به کار است. به طور معمول، راننده خودش را اولویت قرار می‌دهد اما او به زودی از همسایه خودش به نام آیرن با بازی کری مولیگان و پسرش خوشش می‌آید اما رابطه آن‌ها پس از آزادی شوهر آیرن از زندان مختل می‌شود. وقتی که راننده متوجه می‌شود که شوهر آیرین پول بدهکار است و مجبور است تا از یک مغازه گروفروشی دزدی کند، خدمات خودش را ارائه می‌دهد اما این دزدی به شکلی مرگبار پیش می‌رود و در نهایت نیز آیرن و پسرش در خطر قرار می‌گیرند.

فیلم «رانندگی» یک اثر نئو نوآر پرتنش و تندوتیز است که از حضور ستاره سریال Breaking Bad یعنی برایان کرانستون، اسکار آیزاک و ران پرلمن بهره می‌برد و توسط مجله امپایر نیز به‌عنوان فیلم برتر سال ۲۰۱۱ انتخاب شد. این اثر سینمایی از تعلیق میخکوب کننده و همچنین اکشنی عالی برخوردار است، دو عنصر حیاتی که باعث شدند تا فیلم «رانندگی» را بتوان چندین مرتبه تماشا کرد و این در حالی است که نقش‌آفرینی عالی رایان گاسلینگ آن را بهتر نیز کرده است. شاید برخی از افراد از اینکه شخصیت گاسلینگ دیالوگی ندارد، ناراحت باشند اما باید گفت که این بازیگر توانسته با حالات صورت و همچنین حرکات بدنی خودش به بهترین شکل ممکن احساسات را انتقال بدهد و همین نیز نشان دهنده استعداد و تعهد او به این نقش است.

۹. فیلم Body Heat – محصول سال ۱۹۸۱


فیلم «گرمای بدن» اثری نئو نوآر با بازی کاتلین ترنر در نقش متی واکر است، کسی که همسر جوان و جذاب یک تاجر ثروتمند محلی است و درگیر یک رابطه عاشقانه با وکیلی به نام ند راسین با بازی ویلیام هرت می‌شود. همان‌طور که این دو درگیر یک رابطه عاشقانه پر از هیجان می‌شوند، به زودی نقشه می‌کشند تا شوهر واکر را به قتل برسانند اما پس از اینکه این کار را انجام می‌دهند، ند راسین به آرامی متوجه می‌شود که چیزهای زیادی را در مورد متی واکر نمی‌داند و همین نیز زندگی و شغل این وکیل را در خطر قرار می‌دهد.

فیلم «گرمای بدن» با الهام از فیلم نوآر کلاسیک Double Indemnity از بیلی وایلدر ساخته شده و یک نئو نوآر وسوسه‌انگیز است که با حضور درخشان کاتلین ترنر در اولین هنرنمایی موفق و برجسته‌اش است. در حالی که ویلیام هرت و کاتلین ترنر در کنار هم جذبه غیر قابل انکاری دارند اما پیچش‌ها و چرخش‌های مداوم داستان فیلم همان چیزی است که باعث شده تا فیلم «گرمای بدن» را چندین مرتبه دید و لذت برد. شاید جذبه بین دو بازیگر اصلی در ابتدا برای تماشاگران جذاب باشد اما ادامه داستان و برخورد آن‌ها با آقای واکر همان اصل داستان این نئو نوآر شگفت‌انگیز است.

۸. فیلم Collateral – محصول سال ۲۰۰۴


جیمی فاکس در این فیلم نئو نوآر کمتر مورد توجه قرار گرفته نقش یک راننده تاکسی لس‌آنجلسی به نام مکس را بازی می‌کند که می‌خواهد روز کاری خودش را به پایان برساند که مردی مرموز به نام وینسنت با بازی تام کروز به او پیشنهاد می‌دهد تا برای مسیری با پنج توقف به او ششصد دلار می‌دهد. در ابتدا این پیشنهادی بسیار خوب و جذاب به شمار می‌رود که نمی‌توان آن را رد کرد اما در ادامه داستان مکس متوجه می‌شود که مسافر وی قاتلی مرگبار است که در حال کشتن اهدافش است و همین نیز این شب را به شکلی غیرمنتظره و خطرناک برای مکس پیش می‌برد.

فیلم «وثیقه» یک فیلم هیجان‌انگیز نئو نوآر است که تام کروز در آن یکی از غیرمعمول‌ترین و جذاب‌ترین نقش‌آفرینی‌های خودش را ارائه کرده است. تام کروز که به خاطر فیلم‌های اکشن قهرمانانه‌اش شناخته می‌شود، با این نقش غیر هادی توانسته توانایی‌های شگفت‌انگیز خودش برای ایفای یک قاتل بی‌رحم و جذاب را به نمایش بگذارد. نقش‌آفرینی تام کروز ممکن است یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های فیلم باشد اما جیمی فاکس نیز توانسته هنرنمایی بسیار خوبی داشته باشد و کمی جنبه طنز را به تعلیق و هیجان زیاد این فیلم اضافه کند. بین نقش‌آفرینی‌های درخشان این دو بازیگر و همچنین داستان خسته‌کننده، فیلم «وثیقه» ادای احترامی عالی به نوآر جنایی کلاسیک به شمار می‌رود و از جمله آثار نئو نوآر است که می‌توان چندین بار تماشا کرد.

۷. فیلم Cape Fear – محصول سال ۱۹۶۲


رابرت میچام نقش شخصیت شرور یک متهم محکوم شده به نام مکس کدی را بازی می‌کند که پس از گذراندن دوره هشت ساله محکومیت خودش، به دنبال وکیلی به نام سم باودن با بازی گریگوری پک است که او را به زندان انداخته است. وقتی که کدی در نهایت باودن و خانواده‌اش را پیدا می‌کند، شروع به ترساندن و تعقیب آن‌ها می‌کند ولی هرگز مرتکب قانون‌شکنی نمی‌شود و همین نیز باعث می‌شود تا باودن نتواند هیچ کاری علیه او انجام بدهد و این در حالی است که سعی دارد تا از خودش و خانواده‌اش به هر قیمتی محافظت کند.

فیلم «تنگه وحشت» یک نئو نوآر جذاب است که با هنرنمایی پولی برگمن، تلی ساوالاس و مارتین بالسام است و توسط مارتین اسکورسیزی و با بازی رابرت دنیرو و نیک نولت در سال ۱۹۹۱ میلادی بازسازی شد. کل بازیگران این اثر سینمایی هنرنمایی‌های استثنایی داشتند اما رابرت میچام با بازی مهیج خودش در نقش یک روان‌پریش سادیست که به دنبال انتقام گرفتن است، توانست بدرخشد و با یک نگاه ترس را به جان هر کسی بیندازد. شوک تهاجمی داستان فیلم و بازیگران توانمند آن بسیار مهم هستند اما بازی خارق‌العاده رابرت میچام تنها چیزی است که باعث شده تا فیلم «تنگه وحشت» در این فهرست قرار داشته باشد.

۶. فیلم Night Moves – محصول سال ۱۹۷۵


جین هکمن در فیلم نئو نوآر «حرکات شبانه» نقش یک بازرس خصوصی اهل لس‌آنجلس به نام هری موزبی را بازی می‌کند که توسط یک بازیگر سابق استخدام می‌شود تا دختر نوجوانش به نام دلی با بازی ملانی گریفیث را پیدا کند، کسی که چندین هفته پیش ناپدید شده است. وقتی که تحقیقات موزبی او را به فلوریدا کیز هدایت می‌کند، او این نوجوان را پیدا کرده و او را متقاعد می‌کند تا با او به لس‌آنجلس باز گردد اما به محض بازگشت، دلی می‌میرد و همین نیز موزبی را به این فکر می‌اندازد که شاید چیزهای بیشتری پشت پرده ناپدید شدن دلی وجود داشته است.

در ابتدا، فیلم «حرکات شبانه» موفقیت بزرگی به دست نیاورد اما در طول سال‌ها، از حمایت بسیار زیادی برخوردار شد و اکنون نیز به‌عنوان یک فیلم نئو نوآر عالی در نظر گرفته می‌شود. جذابیت اصلی این اثر سینمایی نیز این است که طرح نوآر کلاسیک را دنبال می‌کند و در عین حال نیز دنباله‌ای از سرنخ‌ها را به جای می‌گذارد که باعث می‌شود تا شخصیت اصلی داستان به مسیری پر از قتل، دروغ و طمع کشیده شود. حتی زمانی که بینندگان فکر می‌کنند که همه چیز را فهمیدند، فیلم «حرکات شبانه» با چرخش بسیار غیرمنتظره‌ای از رویدادها به پایان می‌رسد که هر بیننده‌ای را وادار می‌کند تا حداقل چندین بار دیگر به تماشای فیلم بنشیند.

۵. فیلم L.A. Confidential – محصول سال ۱۹۹۷


فیلم «محرمانه لس‌آنجلس» بر اساس رمانی محصول سال ۱۹۹۰ نوشته جیمز الروی است که ادای احترام مناسبی به نوآر کلاسیک به شمار می‌رود و داستان چند افسر پلیس لس‌آنجلس را دنبال می‌کند که در حال تحقیق درباره پرونده قتلی مرموز و حل نشده هستند. اتفاقات این فیلم در دهه ۱۹۵۰ میلادی می‌گذرد و از حضور بازیگران برجسته‌ای همچون راسل کرو، گای پیرس و کوین اسپیسی بهره می‎برد که همگی آن‎‌ها علاقه شخصی خودشان را در این پرونده قتل حل نشده دارند که در نهایت زندگی همه آن‌ها را برای همیشه تغییر می‌دهد.

فیلم «محرمانه لس‌آنجلس» یکی از محبوب‌ترین و قابل تماشاترین فیلم‌های نئو نوآری است که همچنین ده‌ها عنصر نوآر کلاسیک درون خودش دارد که شامل پس‌زمینه تاریک و تلخ لس‌آنجلس و همچنین کارآگاه‌های بدبین و زنی اغواکننده است. در حالی که بازیگران برجسته توانستند نقش‌آفرینی‌های ماندگاری را ارائه کنند اما جذابیت اصلی این اثر سینمایی درون مایه معتبر و فضای با جزئیات بسیار ریز آن است که بدون هیچ گونه دردسری مخاطبان را به دهه پنجاه میلادی می‌برد آن هم بدون اینکه کلیشه‌ای یا بیش از حد اشباع شده به نظر برسد. فیلم «محرمانه لس‌آنجلس» ۹ نامزدی جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کرد و در نهایت نیز جایزه بهترین فیلم‌نامه اقتباسی و بهترین بازیگر مکمل برای کیم بیسینگر را به دست آورد.

۴. فیلم Dirty Harry – محصول سال ۱۹۷۱


کلینت ایستوود در فیلم «هری کثیف» که اولین قسمت از این فرنچایز نمادین است، یکی از نقش‌های برجسته و ماندگار خودش به‌عنوان کارآگاهی سانفرانسیسکویی به نام هری کالاهان را بازی می‌کند. وقتی که قاتلی روانی شهر را به وحشت می‌اندازد، کالاهن مردی را به نام اسکورپیو با بازی اندی رابینسون دستگیر می‌کند اما وقتی که مشخص می‌شود که کالاهن مدارک علیه این مرد را به صورت غیرقانونی به دست آورده، دادگاه مجبور می‌شود تا او را آزاد کند. پس از مدت کوتاهی نیز اسکورپیو دوباره به جنایت و قتل روی می‌آورد اما این بار کالاهان قصد دارد تا خودش عدالت را علیه این مرد دیوانه اجرا کند.

فیلم «هری کثیف» بر اساس قاتل سریالی واقعی به نام قاتل زودیاک است که در دهه ۱۹۶۰ میلادی در منطقه خلیج فعالیت داشت و تا به امروز نیز هویت او همچنان ناشناخته باقی مانده است. این اثر سینمایی یک ضدقهرمان را به تصویر می‌کشد که با وجود تمایلات خشونت‌آمیز و همچنین بازی با قانون، همچنان به راحتی توانسته حمایت بینندگان را به دست بیاورد، بینندگانی که مشتاق آن هستند تا این شخصیت بتواند شخصیت شرور داستان را به هر شکل ممکنی بگیرد. بین تعادل کامل فیلم از تعلیق و اکشن و همچنین نقش‌آفرینی غیرمتعارف کلینت ایستوود در نقش کالاهان، شکی وجود ندارد که فیلم «هری کثیف» یکی از بهترین فیلم‌های نئو نوآر تاریخ سینما به شمار می‌رود که می‌توان چندین بار تماشا کرد.

۳. فیلم No Country for Old Men – محصول ۲۰۰۷


فیلم نئو نوآر و برنده اسکار «جایی برای پیرمردها نیست» ساخته برادران کوئن یک بازی موش و گربه پرتنش میان یک قاتل سادیستی و مردی فروتن و معمولی است که پول بسیار زیادی را از یک معامله مواد مخدر به هم خورده به دست می‌آورد. جاش برولین در این اثر سینمایی نقش لیولین ماس را بازی می‌کند که در حین شکار با صحنه‌ای خونین و کیسه‌ای پر از پول روبه‌رو می‌شود که آن را بر می‌دارد. بی آنکه بداند، او تحت تعقیب روان‌پریش دیوانه‌ای به نام آنتون چیگور با بازی خاویر باردم قرار دارد که تقریباً هر کسی که در مسیرش قرار بگیرد را می‌کشد.

اینکه دقیقاً چه چیزی باعث شده تا فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» تا این حد ارزش تماشای مجدد داشته باشد، معلوم نیست چراکه عناصر متعددی در این زمینه دخیل هستند. به‌عنوان مثال، خاویر باردم توانسته نقش‌آفرینی مسحورکننده و در عین حال وحشتناکی در نقش چیگور ارائه بدهد، شخصیتی که بدون شک یکی از بهترین شرورها در فیلم‌های برادران کوئن محسوب می‌شود. این شخصیت به جای سلاح گرم، انتخاب غیرمنتظره‌ای برای سلاح دارد که دیوانگی این شخصیت را دو چندان نشان می‌دهد. به طور کلی، فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» تصویری از خشونت وحشتناک و سرنوشتی بی‎‌رحمانه را به تصویر می‌کشد که تماشای آن برای بینندگان به طور عجیبی جذاب است و همین نیز سبب شده تا طرفداران بارها این فیلم را تماشا کنند.

۲. فیلم Taxi Driver – محصول ۱۹۷۶


فیلم «راننده تاکسی» ساخته مارتین اسکورسیزی به‌عنوان یک اثر نئو نوآر برجسته شناخته می‌شود که به محبوبیت اولیه این زیر ژانر کمک کرد و رابرت دنیرو را به محبوبیت رساند. رابرت دنیرو در این اثر سینمایی نقش یک راننده تاکسی تنها و کهنه سرباز جنگ ویتنام به نام تراویس بیکل را بازی می‌کند که به آرامی کنترل خودش بر واقعیت را از دست می‌دهد چراکه وضعیت روحی او روز به روز بدتر می‌شود. با دور شدن از واقعیت، تراویس بیکل به زودی به این باور می‌رسد که او قرار است جهان را نجات بدهد و در تلاش برای تحقق سرنوشت خودش، سعی دارد تا دختر جوانی با بازی جودی فاستر را از زندگی پر درد و رنجش نجات بدهد.

نقش‎‌آفرینی رابرت دنیرو بسیار جذاب است و تنها دلیلی است که فیلم «راننده تاکسی» تا به امروز چنین اثر نئو نوآر قابل تماشایی باقی مانده است. سفر اجتناب ناپذیر تراویس بیکل در مسیر خشونت و ویرانی همانند تلاش برای نگاه نکردن به یک تصادف اتومبیل است. تماشا کردن آن دشوار است اما مهم نیست که بینندگان چقدر سعی دارند تا از آن دور شوند، در هر صورت، بیکل همچنان رنج می‌برد و در تلاش است تا هدفی در دنیای روبه‌زوال از لحاظ اخلاقی که او مجبور به زندگی در آن شده، پیدا کند. فیلم «راننده تاکسی» به دلیل خشونت بیش از حد و محتوای گرافیکی خودش، برای برخی بحث‌برانگیز بود اما با این وجود چهار نامزدی اسکار از جمله جایزه بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر مکمل زن و بهترین فیلم را کسب کرد.

۱. فیلم Chinatown – محصول سال ۱۹۷۴


فیلم «محله چینی‌ها» به‌عنوان یکی از بزرگترین نئو نوآرهای تاریخ سینما به شمار می‌رود که به طور مؤثر توانسته شرایط و محدودیت‌های این ژانر را تعیین می‌کند. جک نیکلسون در این فیلم نقش یک کارآگاه خصوصی لس‌آنجلسی به نام جیک گیتس را بازی می‌کند که توسط زنی به نام اولین مولواری استخدام می‌شود تا فعالیت‌های روزانه شوهرش را بررسی کند. زمانی که گیتس متوجه می‌شود که زنی که او را استخدام کرده، مولواری واقعی نیست، همه چیز تغییری غیرمنتظره به خودش می‌گیرد. وقتی که شوهر مولواری واقعی می‌میرد، گیتس در شبکه‌ای از فساد و اسرار تاریک خانوادگی گرفتار می‌شود که همگی به پدر مولواری یعنی نوآ کراس با بازی جان هیوستون مرتبط هستند.

این فیلم به طور دقیق لس‌آنجلس را در دهه ۱۹۳۰ میلادی با جزئیات بسیار زیادی از دیالوگ‌ها گرفته تا عناصر تاریخی به تصویر می‌کشد و باعث می‌شود تا بینندگان نیز در این رسوایی پر از کابوس گرفتار شوند. جک نیکلسون توانسته نقش‌آفرینی درخشانی از خودش در این نقش ارائه بدهد. با اینکه ویژگی‌های بی‌شماری وجود دارند که باعث می‌شوند تا فیلم «محله چینی‌ها» ارزش چندین بار دیدن در میان فیلم‌های نئو نوآر را داشته باشد اما در نهایت، این فیلم‌نامه بی‌عیب و نقص و همچنین داستان پیچیده‌ای است که رابرت تاون توانسته ارائه بکند. با وجود اینکه این فیلم یازده نامزدی اسکار داشت، تنها به خاطر فیلم‌نامه اورجینال خودش برنده جایزه اسکار شد، فیلم‌نامه‌ای که به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌نامه‌های فیلم‌های نئو نوآر تاریخ سینما شناخته می‌شود.