شاید سریال «حلقههای قدرت» همه وقایع مربوطه را تمام و کمال اقتباس نکرده باشد، اما بیشتر عناصر اصلی منبع اقتباس در سریال حفظ شده. درواقع یکی از مواردی که سریال «حلقههای قدرت» به آن اشاره کرده، در سهگانه تحسینشده «ارباب حلقهها» غایب است؛ عنصری که برای تاریخ سرزمین میانه حیاتی است: مفهوم دنیای نادیده.
چارسو پرس: اگر سریال «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» (The Lord of the Rings: The Rings of Power) یک کار را درست انجام داده باشد، آن کار بررسی تعدادی از ایدههای جی. آر. آر. تالکین در منبع اقتباس است؛ کاری که سریال به وضوح برای آن زمان زیادی صرف کرده است. شاید سریال «حلقههای قدرت» همه وقایع مربوطه را تمام و کمال اقتباس نکرده باشد، اما بیشتر عناصر اصلی منبع اقتباس در سریال حفظ شده. درواقع یکی از مواردی که سریال «حلقههای قدرت» به آن اشاره کرده، در سهگانه تحسینشده «ارباب حلقهها» غایب است؛ عنصری که برای تاریخ سرزمین میانه حیاتی است: مفهوم دنیای نادیده.
اما دنیای نادیده چیست؟ آیا این پدیده صرفاً یک مفهوم معنوی است، یا بُعد دیگری است؛ مانند بُعد دنیای وارونه در سریال «چیزهای عجیب» (Stranger Things)؟ شاید هم دنیای نادیده حالت متفاوتی از وجود (مانند دنیای اثیری) باشد یا حتی مسیری به سمت جاودانگی. تالکین در نوشتههای خود نکاتی درباره دنیای دیده و نادیده ذکر کرده، نکاتی که ممکن است ما را در سفر به دوران دوم سرزمین میانه در سریال «حلقههای قدرت» راهنمایی کند.
سریال «حلقههای قدرت» برای اولین بار در فصل اول به دنیای نادیده اشاره کرد؛ جایی که گالادریل (با بازی مرفید کلارک) الف تاریک، آدار (با بازی جوزف ماول) را به امید کشف محل اختفای سائورون دستگیر میکند. البته مشخص میشود که سائورون در تمام مدت هالبرند (با بازی چارلی ویکرز) بوده است. اما نه گالادریل و نه آدار در آن زمان به خصوص از این حقیقت اطلاع نداشتند. با این حال به گفته آدار، سائورون به دلیل امیال خودخواهانه خود دنیای نادیده را کاوش کرده است.
تا به این لحظه ما نفهمیدهایم کاوشهای سائورون در دنیای نادیده دقیقاً شامل چه چیزهایی میشود. آنچه ما میدانیم این است که پس از شکست مورگوث، سائورون و نیروهای او سفری به سمت شمال را آغاز کردند (که دقیقاً همان جایی است که در ابتدای فصل اول سریال با گالادریل و همراهان او آشنا میشویم) و قصد «درمان» سرزمین میانه را داشتند. امری که بیاندازه شوم به نظر میرسد.
سائورون در اصل یکی از مایارها بود؛ ارواح جاودانهای که به دست خدای جهان تالکین، آرو ایلوواتار، برای کمک به والارها خلق شد. از دیدگاه سائورون این «گوشت» (انسانها و الفها و…) بود که سرزمین میانه را به طرز برگشتناپذیری ویران کرد. بنابراین سائورون تصمیم گرفت با به کارگیری قدرتی «غالب بر گوشت» نظم دوبارهای به سرزمین میانه حاکم کند. قدرتی که سائورون از آن نام میبرد و پس از مرگ مورگوث به دنبال آن بود، به احتمال زیاد مستقیماً ریشه در جهان نادیده دارد.
اگرچه خیلی کوتاه به آن اشاره شد، اما این یک ارجاع واضح بود که هواداران قدیمی تالکین میدانستند در آینده سریال «حلقههای قدرت» نقش بیشتری ایفا خواهد کرد. به هر حال پتانسیلهای دست نخورده (و شاید دیده نشده) زیادی در رابطه با دنیای نادیده وجود دارد. در پایان فصل اول، متوجه میشویم که هالبرند واقعاً خود شخص سائورون است و در فصل دوم، او به فریبکاریهای خود به عنوان «ارباب هدایا»، آناتار، ادامه میدهد.
سائورون در هیبت آناتار، از طریق ایجاد حلقههای قدرت بیش از پیش از ایده «قدرت غلبه به گوشت» استفاده میکند. سپس در قسمت «تالارهای سنگی» فصل دوم «حلقههای قدرت» نگاه دقیقتری به دنیای نادیده میاندازیم. همانطور که میردانیا (با بازی آملیا کنورثی)، الفِ آهنگر، در حال کار بر روی ساخت یکی از ۹ حلقه قدرت برای انسانها است، به طور تصادفی به درون دنیای نادیده میلغزد.
هنگامی که کلبریمبور (با بازی چارلز ادواردز)، آهنگر را از دنیای نادیده نجات میدهد، میردانیا ادعا میکند که آنجا موجود وحشتناکی را دیده است. او خاطرنشان میکند: «بلند بود، و پوستش از شعلههای آتش ساخته شده بود… این موجود بوی مرگ میداد. و من چشمانش را دیدم، بیرحم و ابدی.» بدون شک میردانیا در حال توصیف سائورون است، که شکل واقعی او به احتمال زیاد در دنیای نادیده برای او آشکار شده. اگرچه در این قسمت کلمبریمبور هنوز به فریب آناتار پی نبرده، به نظر میرسد دنیای نادیده به او کمک کرده تا یک قدم به حقیقت نزدیکتر شود.
اگر پس از همه این توصیفها برایتان سؤال شده که دنیای نادیده دقیقاً چیست؟ باید توضیح داد که دنیای نادیده همانطور که از نام آن پیداست، به معنای واقعی کلمه برای چشمان موجودات عادی مانند انسانها و الفها قابل مشاهده نیست. برخلاف مفاهیم انتزاعیتری که در «حلقههای قدرت» به آنها اشاره شده، دنیای نادیده شاید قابل رؤیت نباشد، اما کاملاً واقعی است. دنیای نادیده درست مثل باد است؛ ما باد را نمیبینیم، اما تأثیر آن بر محیط پیرامون را به وضوح تجربه میکنیم.
برای توضیح بیشتر دنیای نادیده، باید گفت که این دنیا قلمرویی است که موجوداتی مانند مایارها، والار و… به شکل روحی خود در آن وجود دارند. تالکین در کتاب «سیلماریلیون» (The Silmarillion) دنیای نادیده را به این شکل توصیف کرده است: «والارها اگر بخواهند، میتوانند بدون لباس راه بروند و در این صورت حتی الفها نیز نمیتوانند به وضوح حضور آنها را درک کنند، اگرچه والارها آنجا حضور دارند.» دنیای نادیده سکونتگاه طبیعی موجوداتی مانند والارها به حساب میآید. بنابراین ساکنان دنیای دیده قادر نیستند به سادگی به این قلمروی ناشناخته قدم بگذارند.
این بدان معناست که اگر به طور ذاتی اهل دنیای نادیده نباشید، برای تعامل با آن باید از نوعی جادو استفاده کنید. از کتاب «ارباب حلقهها» و اقتباسهای پیتر جکسون میدانیم که وقتی فرودو حلقه یگانه را میپوشد، برای چشمان غیرمسلح نامرئی میشود. (در کتابها) خندهدار است که تام بامبادیل میتوانست فرودو را حتی در زمانی که نامرئی میشد، ببیند. این موضوع تنها یک معنی دارد: تام بامبادیل یکی از معدود موجوداتی است که میتواند به طور یکپارچه بین هر دو دنیای دیده و نادیده قدم بزند. اما فراتر از آن، نامرئی بودن فرودو به او اجازه میداد تا از دنیای نادیده (در پیرامون خود) آگاه شود. پوشیدن حلقه یگانه به فرودو این امکان را میداد تا نازگولها را در شکل حقیقی خود مشاهده کند.
اینطور که پیداست میتوان از دنیای نادیده هم برای خیر، و هم برای شر استفاده کرد. به همین دلیل است که حلقههای قدرت الفها در دنیای تالکین همیشه در جهت خیر استفاده شدهاند؛ این حلقههای قدرت به صاحبان خود چشماندازی از آینده میدهند که باعث میشود آنها در نبرد برتری پیدا کنند. برای ورود به دنیای نادیده، این قلمرو مرموز و اسرارآمیز، چندین راه وجود دارد. اما بهترین و سادهترین راه به دست آوردن یکی از حلقههای قدرت و به طور خاص حلقه یگانه است. حلقه یگانه نقطه اتصال تمام حلقههای قدرت است؛ حلقهای که به صاحب خود این اجازه را میدهد تا کمابیش از دنیای فیزیکی فرار کند و به قلمرو نادیدهها و فراتر قدم بردارد.
صاحب حلقه برای موجودات قلمرو فیزیکی نامرئی خواهد شد، اگرچه پیشتر دیدهایم که همیشه اینطور نیست؛ چرا که سائورون هنگامی که حلقه را پوشیده بود به طور آشکار، بدون نامرئی شدن، وارد میدان نبرد میشد. البته نتیجه اعتماد به نفس سائورون این بود که ایزیلدور در پایان عصر دوم حلقه یگانه را از دست سائورون جدا کرد و شد آنچه نباید (یا باید) میشد! اما به هر حال نامرئی شدن به وسیله حلقه یگانه معایبی هم دارد. وقتی صاحب حلقه آن را میپوشد و نامرئی میشود، برخی موجودات خاص به آسانی میتوانند او را ردیابی کنند (آنهایی که پیوندهای قویتری با دنیای نادیده دارند، مانند نازگولها و سائورون). حلقه یگانه اساساً ظرفی از ذات ارباب تاریکی است و از آنجایی که ارباب آن از دنیای نادیده میآید، حلقه یگانه میتواند پرده بین دو دنیای دیده و نادیده را از بین ببرد.
البته بهترین نمونه از موجوداتی که در دنیای نادیده وجود دارند، ارواح یا همان نازگولها هستند. نازگولها موجوداتیاند که به بهترین شکل ممکن نشان میدهند چیزی که از دنیای نادیده آمده باشد، چه شکل و شمایلی دارد. نازگولها که همچنین تحت عنوان سواران سیاه شناخته میشوند، پیشتر انسانهایی فانی بودند. آنها به وسیله حلقههای قدرت فاسد شده و به مخوفترین سربازان سائورون تبدیل شدند. این موجودات پس از دگرگونی تبدیل به ارواح شدند؛ پوستهای توخالی از آنچه پیشتر بودند. بنابراین آنها دیگر به دنیای نادیده تعلق داشتند.
با این وجود آنها میتوانستند مانند ارباب خود، سائورون، اشکال فیزیکی به خود بگیرند تا از حجاب حائل بین دنیای دیده و دنیای نادیده عبور کنند. اما حتی زمانی که وارد دنیای دیده میشدند، نتوانستند از همان لذتهای جسمانی که زمانی در زندگی انسانی خود داشتند، لذت ببرند. همانطور که تعامل فرودو با دنیای نادیده محدود بود، تعامل آنها نیز با دنیای دیده محدودیتهای مشخصی داشت.
موجودات مختلف ساکن دنیای نادیده بسته به ماهیت وجودیشان، دارای قدرتهای متفاوتی هستند. به عنوان مثال، والارها و مایارها، زمانی که در دنیای نادیده باشند و شکل فیزیکی به خود نگرفته باشند، قادر به انجام امور غیرقابل توصیفی هستند، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون در سریال «حلقههای قدرت» یا سهگانه «ارباب حلقهها» دیدهایم.
جادوگر خاکستری، گندالف، قبل از اینکه به عنوان گندالف سفید به سرزمین میانه بازگردد، پس از مبارزه با بالروگ تا سر حد مرگ، به درون دنیای نادیده کشیده شد. از طریق همین بخش از وجود او بود که او موفق شد به سرزمین زندگان برگردد. به همین ترتیب، هنگامی که سائورون در اوایل این فصل از سریال «حلقههای قدرت» فرم هالبرند خود را از دست داد و به آناتار تبدیل شد، به نظر میرسد از شیوه مشابهای استفاده کرده باشد.
دنیای نادیده با تمام معماها و علامت سؤالهایی که دربارهاش وجود دارد، قطعاً میزبان تعدادی از موجودات قدرتمند است. بنابراین میتوان تصور کرد که سائورون درنهایت از قلمرو نادیده استفادههای دیگری نیز خواهد کرد؛ فراتر از ساخت حلقههای قدرت.
اما دنیای نادیده چیست؟ آیا این پدیده صرفاً یک مفهوم معنوی است، یا بُعد دیگری است؛ مانند بُعد دنیای وارونه در سریال «چیزهای عجیب» (Stranger Things)؟ شاید هم دنیای نادیده حالت متفاوتی از وجود (مانند دنیای اثیری) باشد یا حتی مسیری به سمت جاودانگی. تالکین در نوشتههای خود نکاتی درباره دنیای دیده و نادیده ذکر کرده، نکاتی که ممکن است ما را در سفر به دوران دوم سرزمین میانه در سریال «حلقههای قدرت» راهنمایی کند.
سریال «حلقههای قدرت» در حال کاوش دنیای نادیده است
سریال «حلقههای قدرت» برای اولین بار در فصل اول به دنیای نادیده اشاره کرد؛ جایی که گالادریل (با بازی مرفید کلارک) الف تاریک، آدار (با بازی جوزف ماول) را به امید کشف محل اختفای سائورون دستگیر میکند. البته مشخص میشود که سائورون در تمام مدت هالبرند (با بازی چارلی ویکرز) بوده است. اما نه گالادریل و نه آدار در آن زمان به خصوص از این حقیقت اطلاع نداشتند. با این حال به گفته آدار، سائورون به دلیل امیال خودخواهانه خود دنیای نادیده را کاوش کرده است.
تا به این لحظه ما نفهمیدهایم کاوشهای سائورون در دنیای نادیده دقیقاً شامل چه چیزهایی میشود. آنچه ما میدانیم این است که پس از شکست مورگوث، سائورون و نیروهای او سفری به سمت شمال را آغاز کردند (که دقیقاً همان جایی است که در ابتدای فصل اول سریال با گالادریل و همراهان او آشنا میشویم) و قصد «درمان» سرزمین میانه را داشتند. امری که بیاندازه شوم به نظر میرسد.
سائورون در اصل یکی از مایارها بود؛ ارواح جاودانهای که به دست خدای جهان تالکین، آرو ایلوواتار، برای کمک به والارها خلق شد. از دیدگاه سائورون این «گوشت» (انسانها و الفها و…) بود که سرزمین میانه را به طرز برگشتناپذیری ویران کرد. بنابراین سائورون تصمیم گرفت با به کارگیری قدرتی «غالب بر گوشت» نظم دوبارهای به سرزمین میانه حاکم کند. قدرتی که سائورون از آن نام میبرد و پس از مرگ مورگوث به دنبال آن بود، به احتمال زیاد مستقیماً ریشه در جهان نادیده دارد.
اگرچه خیلی کوتاه به آن اشاره شد، اما این یک ارجاع واضح بود که هواداران قدیمی تالکین میدانستند در آینده سریال «حلقههای قدرت» نقش بیشتری ایفا خواهد کرد. به هر حال پتانسیلهای دست نخورده (و شاید دیده نشده) زیادی در رابطه با دنیای نادیده وجود دارد. در پایان فصل اول، متوجه میشویم که هالبرند واقعاً خود شخص سائورون است و در فصل دوم، او به فریبکاریهای خود به عنوان «ارباب هدایا»، آناتار، ادامه میدهد.
سائورون در هیبت آناتار، از طریق ایجاد حلقههای قدرت بیش از پیش از ایده «قدرت غلبه به گوشت» استفاده میکند. سپس در قسمت «تالارهای سنگی» فصل دوم «حلقههای قدرت» نگاه دقیقتری به دنیای نادیده میاندازیم. همانطور که میردانیا (با بازی آملیا کنورثی)، الفِ آهنگر، در حال کار بر روی ساخت یکی از ۹ حلقه قدرت برای انسانها است، به طور تصادفی به درون دنیای نادیده میلغزد.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
هنگامی که کلبریمبور (با بازی چارلز ادواردز)، آهنگر را از دنیای نادیده نجات میدهد، میردانیا ادعا میکند که آنجا موجود وحشتناکی را دیده است. او خاطرنشان میکند: «بلند بود، و پوستش از شعلههای آتش ساخته شده بود… این موجود بوی مرگ میداد. و من چشمانش را دیدم، بیرحم و ابدی.» بدون شک میردانیا در حال توصیف سائورون است، که شکل واقعی او به احتمال زیاد در دنیای نادیده برای او آشکار شده. اگرچه در این قسمت کلمبریمبور هنوز به فریب آناتار پی نبرده، به نظر میرسد دنیای نادیده به او کمک کرده تا یک قدم به حقیقت نزدیکتر شود.
دنیای نادیده دقیقاً چیست و چطور میتوان آن را دید؟
اگر پس از همه این توصیفها برایتان سؤال شده که دنیای نادیده دقیقاً چیست؟ باید توضیح داد که دنیای نادیده همانطور که از نام آن پیداست، به معنای واقعی کلمه برای چشمان موجودات عادی مانند انسانها و الفها قابل مشاهده نیست. برخلاف مفاهیم انتزاعیتری که در «حلقههای قدرت» به آنها اشاره شده، دنیای نادیده شاید قابل رؤیت نباشد، اما کاملاً واقعی است. دنیای نادیده درست مثل باد است؛ ما باد را نمیبینیم، اما تأثیر آن بر محیط پیرامون را به وضوح تجربه میکنیم.
برای توضیح بیشتر دنیای نادیده، باید گفت که این دنیا قلمرویی است که موجوداتی مانند مایارها، والار و… به شکل روحی خود در آن وجود دارند. تالکین در کتاب «سیلماریلیون» (The Silmarillion) دنیای نادیده را به این شکل توصیف کرده است: «والارها اگر بخواهند، میتوانند بدون لباس راه بروند و در این صورت حتی الفها نیز نمیتوانند به وضوح حضور آنها را درک کنند، اگرچه والارها آنجا حضور دارند.» دنیای نادیده سکونتگاه طبیعی موجوداتی مانند والارها به حساب میآید. بنابراین ساکنان دنیای دیده قادر نیستند به سادگی به این قلمروی ناشناخته قدم بگذارند.
این بدان معناست که اگر به طور ذاتی اهل دنیای نادیده نباشید، برای تعامل با آن باید از نوعی جادو استفاده کنید. از کتاب «ارباب حلقهها» و اقتباسهای پیتر جکسون میدانیم که وقتی فرودو حلقه یگانه را میپوشد، برای چشمان غیرمسلح نامرئی میشود. (در کتابها) خندهدار است که تام بامبادیل میتوانست فرودو را حتی در زمانی که نامرئی میشد، ببیند. این موضوع تنها یک معنی دارد: تام بامبادیل یکی از معدود موجوداتی است که میتواند به طور یکپارچه بین هر دو دنیای دیده و نادیده قدم بزند. اما فراتر از آن، نامرئی بودن فرودو به او اجازه میداد تا از دنیای نادیده (در پیرامون خود) آگاه شود. پوشیدن حلقه یگانه به فرودو این امکان را میداد تا نازگولها را در شکل حقیقی خود مشاهده کند.
اینطور که پیداست میتوان از دنیای نادیده هم برای خیر، و هم برای شر استفاده کرد. به همین دلیل است که حلقههای قدرت الفها در دنیای تالکین همیشه در جهت خیر استفاده شدهاند؛ این حلقههای قدرت به صاحبان خود چشماندازی از آینده میدهند که باعث میشود آنها در نبرد برتری پیدا کنند. برای ورود به دنیای نادیده، این قلمرو مرموز و اسرارآمیز، چندین راه وجود دارد. اما بهترین و سادهترین راه به دست آوردن یکی از حلقههای قدرت و به طور خاص حلقه یگانه است. حلقه یگانه نقطه اتصال تمام حلقههای قدرت است؛ حلقهای که به صاحب خود این اجازه را میدهد تا کمابیش از دنیای فیزیکی فرار کند و به قلمرو نادیدهها و فراتر قدم بردارد.
صاحب حلقه برای موجودات قلمرو فیزیکی نامرئی خواهد شد، اگرچه پیشتر دیدهایم که همیشه اینطور نیست؛ چرا که سائورون هنگامی که حلقه را پوشیده بود به طور آشکار، بدون نامرئی شدن، وارد میدان نبرد میشد. البته نتیجه اعتماد به نفس سائورون این بود که ایزیلدور در پایان عصر دوم حلقه یگانه را از دست سائورون جدا کرد و شد آنچه نباید (یا باید) میشد! اما به هر حال نامرئی شدن به وسیله حلقه یگانه معایبی هم دارد. وقتی صاحب حلقه آن را میپوشد و نامرئی میشود، برخی موجودات خاص به آسانی میتوانند او را ردیابی کنند (آنهایی که پیوندهای قویتری با دنیای نادیده دارند، مانند نازگولها و سائورون). حلقه یگانه اساساً ظرفی از ذات ارباب تاریکی است و از آنجایی که ارباب آن از دنیای نادیده میآید، حلقه یگانه میتواند پرده بین دو دنیای دیده و نادیده را از بین ببرد.
چه چیزی درباره دنیای نادیده اهمیت دارد؟
البته بهترین نمونه از موجوداتی که در دنیای نادیده وجود دارند، ارواح یا همان نازگولها هستند. نازگولها موجوداتیاند که به بهترین شکل ممکن نشان میدهند چیزی که از دنیای نادیده آمده باشد، چه شکل و شمایلی دارد. نازگولها که همچنین تحت عنوان سواران سیاه شناخته میشوند، پیشتر انسانهایی فانی بودند. آنها به وسیله حلقههای قدرت فاسد شده و به مخوفترین سربازان سائورون تبدیل شدند. این موجودات پس از دگرگونی تبدیل به ارواح شدند؛ پوستهای توخالی از آنچه پیشتر بودند. بنابراین آنها دیگر به دنیای نادیده تعلق داشتند.
با این وجود آنها میتوانستند مانند ارباب خود، سائورون، اشکال فیزیکی به خود بگیرند تا از حجاب حائل بین دنیای دیده و دنیای نادیده عبور کنند. اما حتی زمانی که وارد دنیای دیده میشدند، نتوانستند از همان لذتهای جسمانی که زمانی در زندگی انسانی خود داشتند، لذت ببرند. همانطور که تعامل فرودو با دنیای نادیده محدود بود، تعامل آنها نیز با دنیای دیده محدودیتهای مشخصی داشت.
موجودات مختلف ساکن دنیای نادیده بسته به ماهیت وجودیشان، دارای قدرتهای متفاوتی هستند. به عنوان مثال، والارها و مایارها، زمانی که در دنیای نادیده باشند و شکل فیزیکی به خود نگرفته باشند، قادر به انجام امور غیرقابل توصیفی هستند، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون در سریال «حلقههای قدرت» یا سهگانه «ارباب حلقهها» دیدهایم.
جادوگر خاکستری، گندالف، قبل از اینکه به عنوان گندالف سفید به سرزمین میانه بازگردد، پس از مبارزه با بالروگ تا سر حد مرگ، به درون دنیای نادیده کشیده شد. از طریق همین بخش از وجود او بود که او موفق شد به سرزمین زندگان برگردد. به همین ترتیب، هنگامی که سائورون در اوایل این فصل از سریال «حلقههای قدرت» فرم هالبرند خود را از دست داد و به آناتار تبدیل شد، به نظر میرسد از شیوه مشابهای استفاده کرده باشد.
دنیای نادیده با تمام معماها و علامت سؤالهایی که دربارهاش وجود دارد، قطعاً میزبان تعدادی از موجودات قدرتمند است. بنابراین میتوان تصور کرد که سائورون درنهایت از قلمرو نادیده استفادههای دیگری نیز خواهد کرد؛ فراتر از ساخت حلقههای قدرت.
https://teater.ir/news/65657