مستند پرتره خواهان بسیاری دارد و این فقط به ادوار مختلف سینماحقیقت هم منتهی نمیشود. به همین بهانه قصد داریم در گزارش پیشرو به معرفی فیلمهای پرتره مهم در دورههای اخیر سینماحقیقت بپردازیم.
چارسو پرس: هجدهمین جشنواره سینماحقیقت در شُرُف برگزاری است و مستندهای پرتره در بخشهای متعدد آن نقشی فعال و پویا برای جلب نگاه مخاطبان به این فستیوال بازی میکنند. مستند پرتره قالبی است که فیلمساز در آن به زندگی یک شخصیت سیاسی، مذهبی، ورزشی، علمی و... پرداخته تا از خلال مطالعه بخشهای مختلف زیست شخصی و عاطفی کاراکتر، نگاه بیننده به سوژه را شکل و یا حتی مورد تغییر قرار دهد. البته باید این نکته را نیز مدنظر داشت که مستند پرتره میتواند با هدف مرور دورههای تاریخی تولید شود و هدفی جز آنچه در جلوی دوربین به حرکت درمیآید برای مخاطبانش در پی داشته باشد و اشاره به شخصیتِ محوری فیلم صرفاً بهانهای برای اشاره به امکانهای دیگر محسوب شود. پس تصور اینکه مستندهای پرتره را صرفاً گزارشی بایوگرافیکال از زندگی شخصیتهای با اهمیت قلمداد کنیم کار بسیار اشتباه و سادهانگارانهای است که به مستندساز راه غلط فیلمساز شدن در این حیطه را نشان میدهد. سوای تلقی نادرستی که در مورد مستندهای پرتره وجود دارد باید به این نکته اشاره کرد که مستندهای پرتره چه از منظر کیفی و چه از حیث کمی در ایران از محبوبیت خوبی برخوردار است و اغلبِ مستندسازان جذب این طیف از سینمای مستند میشوند. در هجدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت، بهخصوص در بخش مسابقه بلند ملی تعداد قابل توجهی از این آثار به نمایش درمیآیند که تماشای آنها باتوجه به اهمیت تاریخی شخصیتها و نسبتشان با اتفاقات روز، خالی از لطف نیست. فیلمهایی نظیر «ضد قهرمان» (با محوریت صادق خلخالی)، «فاطمی» (بررسی زندگی و مبارزات سیاسی دکتر فاطمی، وزیر امورخارجه دولت مصدق)، «روزگار احمد» (اشاره به ابتکارات شهید احمد کاظمی در جبهههای جنگ و...)، «تو به کوچ عادت داشتی» (روایتی از دوران کودکی شهید قاسم سلیمانی)، «رخ» (برداشتی آزاد از زندگی علیاکبر صادقی، نقاش شهیر ایرانی)، «دره پروانهها» (فیلمی در مورد زندگی و آثار شاعر و ترانهسرای معاصر، شیون فومنی) و... ازجمله آثار پرتره مهم این دوره از فستیوال سینماحقیقت بهشمار میروند. همانطور که در ابتدای گزارش هم اشاره کردم، مستند پرتره خواهان بسیاری دارد و این فقط به ادوار مختلف سینماحقیقت هم منتهی نمیشود. به همین بهانه قصد داریم در گزارش پیشرو به معرفی فیلمهای پرتره مهم در دورههای اخیر سینماحقیقت بپردازیم.
قدرت
اولین دوره جشنواره سینماحقیقت به مدت 4 روز از 23 تا 27 مهرماه 1386 در تهران برگزار شد. در میان آثاری که در آن دوره به نمایش درآمد، مستند کوتاه «قدرت» ساخته مهرناز اسدی، مورد توجه قرار گرفت و درنهایت موفق به دریافت نشان فیروزه و دیپلم افتخار از این جشنواره شد. اما سؤال اینجاست که مستند کوتاه قدرت، با اشاره به چه چیزهایی روایت خود را پیش میبُرد که ما اکنون بخواهیم از این فیلم بهعنوان یکی از آثار مهم پرتره نام ببریم؟ قدرت در مورد شش ماه آخر زندگی قدرتالله کسراییان، کوهنورد و عکاس حرفهای طبیعت بود که به بیماری «ای ال اس» مبتلا شده بود. این بیماری به سیستم اعصاب مرکزی بدن ارتباط دارد و در اثر مسمومیتهای گوناگون همچون بروز آلودگیهای محیطی فرصت بروز پیدا میکند. ابتلای کسراییان به این بیماری دستاویز مهرناز اسدی، از هنرجویان سینمای جوان ایران قرار گرفت و او راوی ناامیدی و امیدِ «قدرت» و تلاشش برای زندگی در سختترین شرایط شد.
رئیسجمهور میرقنبر
محمّد شیروانی، اسم خاص سینمای آلترناتیو ایران است که بخش قابل توجهی از آثار وی برای مخاطبان عادی و حتی جدیتر ایرانی نامأنوس بهنظر میرسد؛ با وجود این، مستند «رئیسجمهور میرقنبر» جزء پُرطرفدارترین و متعارفترین فیلمهای شیروانی محسوب میشود. بهطوریکه مخاطبان با تماشای زندگی شخصیت کانونی آن، یعنی میرقنبر حیدری (مُسنترین دانشجوی کشور در آن دوران) به بهانه آرزوی وی برای رئیسجمهور شدن در فضایی جذاب قرار میگیرند و حتی در پی پاسخ به سؤالهایشان از دولت میگردند. این اثر در واپسین روزهای دولت هشتم (دولت دوم سیدمحمد خاتمی) در کشور فیلمبرداری شد و سپس در جشنواره مهم لوکارنو و حتی اولین دوره جشنواره سینماحقیقت هم به اکران درآمد. هومن بهمنش، فیلمبردار جوان و آیندهدار آن روزهای سینمای ایران برای تصویربرداری این فیلم جایزه دیپلم افتخار بهترین تصویربرداری را بهصورت مشترک با سیدحسین صافی به دست آورد.
نویسنده بودن
جلال آل احمد، از جمله معدود نویسندگانِ شاخص ادبیات داستانی ما در دهههای گذشته است که کماکان توانسته اهمیت خود را با وجود اتفاقات سیاسی و اجتماعی گوناگون حفظ کند و از یادها فراموش نشود. خواننده آثار جلال با مطالعه کتابها و داستانهای او میتواند تاریخ اجتماعی ایران را مورد بررسی و مداقه قرار دهد و به شناخت خوبی نسبت به خویشتن خویش و همینطور نکات مثبت و منفی «فکر ایرانی» دست پیدا کند. مهم بودن جلال در سال 1390 از نگاه مصطفی آل احمد، دورنماند و او در قالبِ فیلم پرتره «نویسنده بودن» به زندگی، آثار و عقاید او پرداخت. آل احمد در این فیلم تلاش کرد نویسنده موردنظر را با ذکر همه نقاط مثبت و منفی به تصویر دربیاورد و نقد و تمجید را در کنار هم ردیف کند. نویسنده بودن، موفق شد در پنجمین جشنواره سینماحقیقت -که از 17 تا 23 آبان 1390 در تهران برگزار شد- جایزه تندیس فیروزهای و دیپلم افتخار را برای سازندهاش به ارمغان بیاورد.
کمالالملک
ششمین دوره فستیوال فیلم مستند سینماحقیقتِ مملو از آثار پرتره است و کمتر فیلمی را در آن دوره میتوان پیدا کرد که ربطی به شخصیتهای فرهنگی، سیاسی، هنری و... نداشته باشد. «کمالالملک» ساخته کاوه بهرامیمقدم، یکی از همان آثار پرتره مهم به نمایش درآمده در این دوره است. این مستند نیمهبلند با نگاهی به زندگی و آثار محمدعلی غفاری ملقب به کمالالملک یکی از مشهورترین و همچنین بانفوذترین هنرمندان دوره متاخر قاجار جلوی دوربین رفت. بهرامیمقدم با استفاده از منابع تحقیقی نظیر کتاب «کمال هنر» نوشته احمد سهیلیخوانساری و «کمالالملک همیشه زنده» اثر حمید باقرزاده و ایضاً بهرهگیری از حضور بازماندگان خانواده غفاری و ایفای نقش تنی چند از هنرمندان نظیر آیدین آغداشلو، محمدرضا اصلانی و... در فیلم بهعنوان شارح جایگاه کمالالملک در هنر نقاشی ایران به پرسشهای تاریخی موجود در رابطه با این شخصیت تا جای ممکن جواب دهد.
دستم پُرتنهاییست
یکی دیگر از مستندهای پرتره مهم در ششمین دوره جشنواره سینماحقیقت، «دستم پُر تنهاییست» است. این فیلم با محور قرار دادن زندهیاد محمدعلی کشاورز در مرکز قاب تصویر به زندگی شخصی و کاری این بازیگر مهم تاریخ تئاتر، تلویزیون و سینما پرداخت و رحیم صدر، سعی کرد به بهانه اشاره به زندگی این استاد عرصه بازیگری نگاهی هم به وضعیت سالنهای تئاتر و محل فیلمبرداری فیلمهای قدیمی بیندازد تا بدین واسطه وضعیت نامتوازن مدیریت فرهنگی را به مخاطبانش نشان دهد. تولید فیلم مستند در رابطه با بازیگران، دوبلورها و هنرمندان مهم نسلهای پیش در سالهای ابتدایی دهه 90 رونق گرفت و در این ایام بر شتاب آن افزوده نیز شد. دستم پُر تنهاییست، اولین اثر مهم و قابل نقد پرتره در مورد بازیگران سینمای ایران نیست ولی در میان فیلمهای ساخته و به نمایش درآمده قطعی فیلم قابل اعتنایی به حساب میآید.
زیباتر از زندگی
ساخت مستند در مورد شهید سیدمرتضی آوینی، اکنون بدل به یک سنت شده است ولی این اتفاق یعنی ساخت فیلم در مورد مهمترین شهید عرصه تصویر و رسانه تا ابتدای دهه 90 محلی از اعراب نداشت و فیلمسازان ما خیلی دیر به اهمیت و ارزش چنین سوژهای دست یافتند. مستند «زیباتر از زندگی» بهکارگردانی محمود مزرعتی در ششمین جشنواره سینماحقیقت در سال 1391 اکران شد. فیلمساز در این اثر با سپردن عنان روایت به دیگران، شرح ماجرا از زاویه دانای کل را به حاشیه بُرد و درنهاین فیلم موردنظر اثر مهم و درخورتوجهی در رابطه با زوایای پیدا و پنهان زندگی سیدمرتضی آوینی نبود. البته نمیتوان اعتبار «اولین بودن» را به حساب صاحبش واریز نکرد، چون تا پیش از زیباتر از زندگی و علیرغم نقش تاریخی آوینی در روایت تصویری دفاع مقدس هنوز کسی به اهمیت این شهید بزرگوار و نقشش در ساخت سینمای مقاومت در ایران پی نبرده بود.
بیشتر بخوانید: مطالب بیشتر سینمای مستند
صفر تا سکو
مستند «صفر تا سکو» ساخته سحر مصیبی در دهمین دوره جشنواره سینماحقیقت در سال 1395 به نمایش درآمد و مورد توجه تماشاگران، منتقدان و داوران آن دوره قرار گرفت. این فیلم به زندگی خواهران منصوریان و برخاستن آنها از حضیض تا رسیدن به اوج میپردازد. صفر تا سکو جایزه بهترین تهیهکننده فیلم را برای مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی به ارمغان آورد و علاوهبر آن در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر هم به نمایش درآمد و درنهایت در چهار رشته «بهترین فیلم»، «بهترین کارگردانی»، «تدوین» و «صداگذاری» نیز نامزد شد. ایجاد موفقیت از دل رنج، کار بزرگی بود که خواهران منصوریان از پس انجام آن برآمدند و فیلم هم با اشاره به همین مسئله بسیار در میان مردم دیده و پسندیده شد. خوشبختانه مستندها و همچنین درامهای ورزشی طی سالهای اخیر روند رو به رشدی را پیدا کردند؛ روندی که بهنوعی با ساخت صفر تا سکو آغاز شد و تاکنون تولید آنها هم در سینمای مستند و هم در سینمای داستانی از تب و تاب نیفتاده است.
کنترپوان
زندگی رکنالدین مختاری، همواره با یک نوع تناقض اساسی روبهرو بود. او از طرفی آهنگساز و نوازنده برجسته همعصر درویش خان بود و از سوی دیگر رئیس کل شهربانی در دوره پهلوی اول. محمدرضا فرزیننیا که کار نویسندگی و کارگردانی مستند پرتره «کنترپوان» را برعهده داشت، توانست بهواسطه تحقیق مفصل درمورد سوژه به تصویر نسبتاً مناسبی از رکنالدین مختاری دست پیدا کند. بیان دوگانگی عمیق شخصیتِ سرپاس مختاری بهعنوان یکی از افراد تأثیرگذار در دستگاه حکمرانی رضاخانی کار پیچیدهای محسوب میشد، ولی فیلمساز با دست گذاشتن روی زندگی و امور شخصی این کاراکتر چهره هنرمند وی را به مخاطب شناساند و کارش را با استفاده مناسب از باند صوتی بهخوبی به سرانجام رساند. این فیلم در پانزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت حضور داشت و برای مخاطبان به اکران درآمد.
سمفونی حمید
حمید علیدوستی، فوتبالیست قهاری بود. او بدون اینکه لباس سرخابیهای پایتخت را به تن کند با تکنیک نابش هوش از سر تماشاگران میبُرد و در کنار عبدالعلی چنگیز و ناصر محمدخانی، از وی بهعنوان یکی از چشمنوازترین بازیکنان دهه 60 در ارائه بازی شناور نام برده میشد. اما تفاوت حمید علیدوستی با دیگران بازی نکردنش در استقلال و پرسپولیس نبود. او در دورانی که بازیکنان فوتبال صرفاً به تکنیک و قدرت فیزیکیشان شناخته میشدند، درگیر مسائل دیگر بود و علاوهبر اینکه در زمین بازی، رقیب چندانی نداشت در عرصه زندگی شخصی نمونه و رقیب نداشت. علیدوستی موسیقی کلاسیک گوش میداد و یک سینهفیل باتجربه هم بود که حتی گاه بیشتر از منتقدان فیلم میدید. ذکر همین خصوصیات رفتاری کافی است تا سوژه فیلم مستند «سمفونی حمید» با محوریت حمید علیدوستی شکل بگیرد و مخاطب را تا انتهای ماجرا با خود درگیر کند. این اثر با کارگردانی و نویسندگی جعفر صادقی بهعنوان فیلم افتتاحیه پانزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت در سال 1400 اکران شد و مورد علاقه مخاطبان هم قرار گرفت. ولی موفقیتهای سمفونی حمید در سینماحقیقت رقم نخورد و این جشنواره فیلمهای ورزشی در تهران و جشنواره بینالمللی فیلم میلان بودند که با اهدای جایزه به این اثر، روی خوشی به جعفر صادقی و حمید علیدوستی نشان دادند.
ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو
سینمای ایران تا پیش از شکلگیری موج نو چند کارگردان و تکنسین بنام، کاردان و مشهور داشت که مهمترین آن ساموئل خاچیکیان بود. خاچیکیان در میان سینماگران و مخاطبان فیلمهای ایرانی در دهههای 30، 40 و 50 بسیار مورد توجه بود و همگان او را با لقب «آلفرد هیچکاک ایران» مورد خطاب قرار میدادند. دلیل آنها این بود که خاچیکیان همچون هیچکاک استاد روایت ماجراهای جنایی و تریلرهای معمایی بود و در این راه دست به ابداعات خاصی هم میزد که در سینمای ما مثل و مانند نداشت. خاچیکیان در حوزه تدوین هم اُستاد بود و صنعت سینما در ایران را به پیش و پس از خود تقسیم کرد. تمام این موارد باعث شد تا عاقبت، امید نجوان، بهعنوان یکی از منتقدان باسابقه مجله فیلم، با ساخت اثری در مورد این فیلمساز برجسته، دین منتقدان ما به کارگردان «فریاد نیمه شب» و «چهارراه حوادث» را به خوبی ادا کرد و فیلمش را در پانزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت در معرض دید مخاطبان قرار داد. خاچیکیان پرچمدار فنسالاری در تاریخ سینمای ایران بود و این نکته مهم از دید نجوان دور نماند.
https://teater.ir/news/66880