از دستیاری نادر ابراهیمی تا فیلمسازی در کانون
پوراحمد از سال ۱۳۵۳ با دستیاری نادر ابراهیمی به عنوان کارگردان مجموعه تلویزیونی «آتش بدون دود» کار خود را آغاز کرد. او در سال ۱۳۵۵ با مجوز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم کوتاه «هدف» از داستانهای بهرام صادقی را ساخت و در ادامه فیلمهای «زنگ اول» و «زنگ دوم» را برای کانون ساخت و جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره جهانی کودک همان سال را دریافت کرد.
این فیلمساز فقید سینمای ایران در سالهای نزدیک به انقلاب اسلامی در ایران، فیلم «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق» درباره ثمین باغچه بان، مستند تلویزیونی «خلیج فارس؛ جغرافیای فقر و غنا» را ساخت و در سال ۱۳۵۸ برای کارگردانی فیلم «آواز خوان» جایزه بهترین فیلم زنده حرفهای از جشنواره کودک ایران و دیپلم افتخار دانشکده هنرهای دراماتیک را دریافت کرد و نخستین ساخته او در بعد از انقلاب به سال ۱۳۵۹ برمیگردد که فیلم کوتاه «به ترتیب قد» را ساخت.
ورود به سینمای کودک در همکاری با عباس کیارستمی
پوراحمد در سال ۱۳۹۵ با دستیاری عباس کیارستمی در فیلم «خانه دوست کجاست؟» توانست تجربههای ارزندهای در مسیر فیلمسازی برای کودک دست یابد و به پشتوانه همین تجربه بود که فیلم «بی بی چلچله» را ساخت و در اواخر دهه ۶۰ و آغاز دهه ۷۰ با «قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی، برای کودکان ایران بعد از جنگ تحمیلی به ارمغان آورد. ساخت فیلم «خواهران غریب»، سریال معمایی «سرنخ»،«شب یلدا»، «گل یخ»، «اتوبوس شب»، «۵۰ قدم آخر»، «کفشهایم کو؟»،«تیغ و ترمه» و«پرونده باز است» را در کارنامه خود به جای گذاشت.
همچنین پوراحمد زندگینامه خود را در کتابی تحت عنوان« کودکی نیمهتمام» منتشر کرد. مرگ هولناک و البته مشکوک آن در فروردین ۱۴۰۲ داغ بزرگی است که بر دل بسیاری از سینما دوستان و عموم جامعه هنری و مردم باقی مانده است.
بهمن فرمانآرا فیلمساز صاحب نام سینمای ایران در گفتگو با خبرآنلاین گفت: من با سینمای پوراحمد کاری ندارد. زیرا آثار او در تاریخ سینما و گوشه قلب مردم جا خوش کرده است. اما آنچه جامعه سینماگران و البته مرا آزرده خاطر کرده مرگ مشکوک کیومرث پوراحمد و قتل داریوش مهرجویی است که چونان زخمی عمیق و التیام نیافته است. عمق این زخم به اندازهای است که با وجود اینکه سعی کردند آن را فراموش کنیم، اما هنوز داغداریم.
وی ادامه داد: کیومرث برای من هم دوست خوب و هم فیلمساز ارزندهای بود و متاسفم که پرونده مرگ مشکوک او آنگونه که باید بررسی و رسیدگی نمیشود. چرا تکلیف این پروندهها مشخص نمیشود؟ و این موضوع مهمی است که همچنان به عنوان یک مطالبه از سوی جامعه سینمایی و مردم مطرح است.
بیشتر بخوانید: مطالب و اخبار سینمای ایران
پوراحمد نمیخواست با پولشوییهای رایج فیلم تولید کند
همانطور که پیشتر نوشته شد، کیومرث پوراحمد کار نقدنویسی خود را با مجله سینمایی فیلم شروع کرده و در طول سالها فعالیت این مجله با سه نفر از صاحبان قلم در عرصه مطبوعات از جمله مسعود مهرابی، عباس یاری و هوشنگ گلمکانی؛ او توانست در عرصه نقد نویسی هم آثار مهمی را از خود به جای بگذارد.
در همین راستا عباس یاری روزنامه نگار و سردبیر مجله فیلم و فیلم امروز درباره پوراحمد گفت: با توجه به شناختی که از کیومرث دارم میدانم عرصه کار حرفهای هم در حوزه فیلمسازی، هم داستان و هم نقدنویسی برای او بسیار جدی بود. زمانی که برای مجله فیلم سفارش مطلب میدادیم او با دقت و صرف زمان مناسب برای نوشتن مطلب را به سرانجام میرساند گاهی برای نوشتن یک مطلب تا صبح نمیخوابید. او در هیچ کاری کم نمیگذاشت. در پشت صحنههای فیلم مجید دیدهایم که او مدام سر صحنه حاضر است و قبل از اجرا پلان به پلان فیلم را تمرین میکند.
عباس یاری با بیان این مطلب که کیومرث پوراحمد تمایل همیشگی داشت که فیلمهای خود را در بخش غیر دولتی و با تهیه خصوصی بسازد؛ گفت: پوراحمد میل داشت در بخش غیر دولتی با صرف حداقل هزینه و دستمزد فیلم بسازد. در واقع شرایط تولید در بخش خصوصی را میپذیرفت چون نمیخواست با پولهای دولتی و یا بعضا پولشوییهای رایج فیلم تولید کند چون به هر حال فیلمسازانی که میخواهند مستقل کار کنند گرفتار جنگ اعصاب تولید میشوند و پوراحمد هم از این قاعده مستثنی نبود ولی سعی میکرد در تمام مراحل کار دلسوزانه و مشتاق فیلم بسازد. و اگر لطمهای در کار خود خورد از ناحیه مسائل تولید فیلم بود. البته ناگفته نماند که او از فضای ناجوانمردانه عالم رسانه هنگام نمایش فیلمهای خود در برج میلاد یا جشنوارههای سینمایی بسیار آزرده خاطر بود.
کیومرث دل بزرگی داشت
این منتقد صاحب نام سینمای ایران در ادامه صحبتهای خود با اشاره به ویژگی اخلاقی پوراحمد گفت: کیومرث دل بزرگی داشت او وقتی شاهد پیشرفت فردی بود تشویقاش میکرد و یا برای تشویق او مطلبی مینوشت اما هیچگاه مطلبی علیه فردی نمینوشت و اندیشه آدمها برای او مهم بود که گاهی در مقام دفاع برمیآمد و بهترین مطالب را درباره افراد مینوشت.
عباس یاری خاطرنشان کرد: از نگاه من او تنها فیلمساز نبود بلکه یک نویسنده آگاه و اهل نظر بود که ای کاش بیش از این کنار سینما و عالم داستاننویسی میماند.
بازیگر نقش مجید: کیومرث پوراحمد پدر معنوی من بود
مهدی باقربیگی بازیگر مجموعه تلویزیونی «قصههای مجید» را نسل دهه ۶۰ و نیمه دهه ۷۰ به خوبی میشناسند. پسربچهای جسور با سری بزرگ و آرزوهای متعلق به دوران کودکی که از دل داستانهای هوشنگ مردای کرمانی برآمد. قصهای که با کارگردانی کیومرث پوراحمد به تصویر کشیده شد. او با بیان این مطلب که کیومرث پوراحمد پدر معنوی من بوده است؛ بیان کرد: روح آقای پوراحمد و بی بی عزیزم شاد و حیف که قدر این فیلمساز شهیر در سینمای ایران به قدر کفایت دانسته نشد.
بازیگر «قصههای مجید» اظهار داشت: کیومرث پوراحمد روح بزرگی داشت و در عرصه سینما با تلاش و عشق بسیار وارد و به اصطلاح خاک صحنه خورده بود و دوست داشت که آموختههای خود را بردون منت و چشمداشت در اختیار جوانان علاقمند به سینما و هنر نویسندگی بگذارد.
وی ادامه داد: یکی از بزرگترین خصوصیات او توجه به این مطلب بود که بسیار دوست داشت فیلمهای بسیاری را برای ایران بسازد و همیشه هم گله داشت که با توجه به محدودیتهایی که اعمال میشود نمی تواند آنچه را که در ذهن دارد با خیال راحت و بی دغدغه پیاده کند. و از این موضوع رنج می برد.
در سینه موبیل از من درس پرسید تا برای امتحان آماده شوم
باقربیگی با بیان این مطلب که پوراحمد نسبت به افرادی که با او کار میکردند احساس مسئولیت داشت؛ گفت: من در زمان فیلمبرداری مدرسه نمیرفتم و فقط امتحان میدادم. به خوبی به یاد دارم که بخشی از امتحانها در ایام فیلمبرداری بود و من سر صحنه میآمدم و تا زمانی که قرار بود جلوی دوربین بروم درس میخواندم. در همان زمان پدر آقای پوراحمد فوت کرده بود و من هم امتحان داشتم. ایشان به دلیل تعهدی که به تهیه کننده داشت برای ادامه فیلمبرداری از مسجد بیرون آمد و یکراست سراغ من داخل سینه موبیل آمد و کتابم را گرفت و تمام درس را با من مرور کرد و سئوال پرسید وقتی دید آمادهام ادامه فیلمبرداری را از سر گرفت.
وی خاطرنشان کرد: و این مسئولیت پذیری بزرگ فقط از شخص پوراحمد برمیآمد. برای او خیلی مهم بود که من حتما درس بخوانم. و زمانی که خبر قبولی دانشگاه را شنید خیلی خوشحال شد و با همان لهجه اصفهانی گفت مجید درست بخوان. یادش گرامی. او دیگر تکرار نمیشود.
منبع: خبرآنلاین
نویسنده: پریسا ساسانی