چارسو پرس: دو سال از زمانی که سریال محبوب The Last of Us جهان را تسخیر کرد، میگذرد. همانطور که در بررسیهای تحریریه /Film آمده بود، این دستاورد هیجانانگیز و شخصیتمحور در دنیای تلویزیون چنین توصیف شد:
«The Last of Us داستانی درباره بقا است که کمتر به چگونگی زنده ماندن اهمیت میدهد و بیشتر به چرایی آن میپردازد. با این حال، موفق شده صحنههای اکشن خونین و مهیجی خلق کند که وفادار به منبع اصلی خود باشد... با خیال راحت نفس بکشید: The Last of Us بسیار، بسیار خوب است.»
این سریال که بر اساس مجموعه بازیهای ویدیویی موفق شرکت Naughty Dog ساخته شده، داستانی در دنیایی آخرالزمانی روایت میکند؛ جهانی که به دلیل شیوع ویروسی جهشیافته از نوع «کوردیسپس»، انسانها به موجوداتی زامبیمانند با ذهن جمعی تبدیل شدهاند. پدرو پاسکال (Pedro Pascal) در نقش جوئل (Joel)، پدری داغدار را بازی میکند که مأموریت دارد دختر نوجوانی به نام الی (Ellie) با بازی بلا رمزی (Bella Ramsey) را در سراسر کشور همراهی کند؛ چرا که ایمنی طبیعی الی نسبت به ویروس، امیدی برای یافتن درمان به شمار میرود.
اکنون، پس از مدتها انتظار، فصل دوم این سریال مورد انتظار منتشر شده است. برای کسانی که بازی The Last of Us – Part II را تجربه کردهاند، این فصل با حس دلهره و نگرانی خاصی همراه است. هنوز مشخص نیست که فصل دوم سریال در مدیوم تلویزیون نیز همان موفقیت نسخه اول را تکرار کند یا خیر، اما حتی اگر این اتفاق نیفتد، ما در اینجا ۱۲ سریال دیگر معرفی کردهایم که اگر طرفدار آثار آخرالزمانی، داستانهای زامبیمحور یا سریالهایی هستید که در آنها هیچ شخصیتی از ضربات بیرحم داستان در امان نیست، حتماً باید آنها را تماشا کنید.
«Chernobyl»؛ روایت وحشتناک واقعیت
هرچند موفقیت بازی ویدیویی The Last of Us بیش از همه به خلاقیت نیل دراکمن (Neil Druckmann) نسبت داده میشود، اما نقش کریگ مازن (Craig Mazin) در موفقیت نسخه تلویزیونی غیرقابل انکار است. مازن پیش از این با مینیسریال تحسینشدهی خود یعنی Chernobyl در شبکه HBO، خوش درخشیده بود. این سریال که از فاجعهی اتمی چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ الهام گرفته، پس از انتشار در سال ۲۰۱۹، به یکی از پربینندهترین و موفقترین آثار این شبکه تبدیل شد و حتی در مقاطعی از سریالهای مشهوری همچون Game of Thrones نیز پیشی گرفت.
«Chernobyl حیاتیترین، ترسناکترین و مرتبطترین داستان وحشت سال ۲۰۱۹ است. این اثر نه تنها وحشت فیزیکی و بدنی قربانیان را به تصویر میکشد، بلکه وحشت روانی عمیقتری را نیز به نمایش میگذارد.»
کریگ مازن نویسندگی تمام پنج قسمت این سریال را بر عهده داشت و با حساسیتی مثالزدنی به موضوع پرداخت؛ حسی که طرفداران The Last of Us بهخوبی آن را در این اثر نیز تشخیص خواهند داد. مازن همچنین در اقتباس تلویزیونی The Last of Us نیز نقش نویسنده یا همنویسنده را در اکثر قسمتها ایفا کرده است.
یکی از نکات جالب، شباهتهای قابل توجه لحن و فضای Chernobyl با برخی از فلشبکهای سریال The Last of Us است؛ بهویژه در بخشهایی که به ریشههای شیوع ویروس کوردیسپس میپردازد. با این حال، آنچه Chernobyl را از یک داستان تخیلی متمایز و هولناکتر میکند، واقعیت محض آن است. این سریال ممکن است حتی برای کسانی که به راحتی با فضای تاریک The Last of Us کنار آمدهاند، تماشایی دشوار باشد. اما اگر به آثار تلویزیونی با کیفیت و تاثیرگذار کریگ مازن علاقه دارید، بدون شک Chernobyl باید در فهرست تماشای شما قرار بگیرد.
«The Mandalorian»؛ مأموریتی تازه برای پدرو پاسکال
بسیاری از منتقدان به شباهتهای جالب میان نقش پدرو پاسکال (Pedro Pascal) در سریال The Last of Us و حضورش در مجموعهی موفق Disney+ یعنی The Mandalorian اشاره کردهاند.
The Mandalorian که در دنیای افسانهای Star Wars جریان دارد، داستان ماجراجوییهای دین جارین (Din Djarin)، یک شکارچی جایزهبگیر، را دنبال میکند؛ کسی که پس از نجات کودکی از نژاد یودا (Yoda)، ناخواسته تبدیل به پدرخواندهی محافظ او میشود و با چالشهایی تازه روبهرو میشود.
دین و گروگو (Grogu) در این سریال، همانند جوئل و الی در The Last of Us، پیوند عاطفی عمیقی پیدا میکنند که یکی از محورهای اصلی روایت است. افزون بر این، هر دو سریال در زمینهی ساخت دنیای داستانی (World-Building) نیز شباهتهای قابل توجهی دارند؛ برای مثال، The Last of Us گاهی قسمتهای کاملی را به شخصیتهای فرعی اختصاص میدهد که جوئل و الی در سفر خود با آنها روبهرو میشوند. همین الگو در The Mandalorian نیز دیده میشود، بهویژه در قسمتهایی که به شخصیتهایی مانند بو-کاتان (Bo-Katan) با بازی کیتی سکاف (Katee Sackhoff) یا میگز میفیلد (Migs Mayfeld) با بازی بیل بور (Bill Burr) پرداخته میشود.
هرچند کیفیت روایی The Mandalorian در برخی فصلها، بهویژه فصل سوم که بسیاری آن را ضعیفترین فصل میدانند، دچار نوسان شده است و نقش پدرو پاسکال در این سریال اغلب به صداگذاری محدود میشود .«روابط صمیمانهی دین و گروگو، صحنههای اکشن گسترشدهندهی اسطورههای دنیای Star Wars و البته سرگرمی بیوقفه.»
برای دوستداران سینمای جهان و علاقهمندان به دنیای تخیلی جنگ ستارگان، The Mandalorian گزینهای تماشایی و الهامبخش است که نشان میدهد چگونه یک داستان میتواند در دل فضا و زمان، روایتهای احساسی و انسانی خلق کند.
«Dopesick»؛ نمایشی تلخ از یک فاجعه واقعی
کسانی که بازی The Last of Us – Part II را تجربه کردهاند، به خوبی با شخصیت ابی (Abby) آشنا هستند؛ چه در قالب قهرمان و چه ضدقهرمان. اما برای کسانی که تنها سریال اقتباسی HBO را دنبال کردهاند، ابی شخصیتی تازه خواهد بود که در فصل دوم معرفی میشود؛ با هنرنمایی کیتلین دیور (Kaitlyn Dever).
کیتلین دیور که پیش از این در آثار موفق کمدی و درام خوش درخشیده بود، قرار است چالش بزرگی را در ایفای این نقش سنگین تجربه کند. برای درک بهتر از تواناییهای او و اینکه چرا حضورش در دنیای تاریک The Last of Us امیدبخش است، نگاهی به بازی خیرهکنندهی او در مینیسریال Dopesick از شبکه Hulu بیندازید.
Dopesick داستانی تکاندهنده از بحران اپیوئید در آمریکا را روایت میکند؛ بحرانی که خانوادههای بیشماری را درگیر کرد. در این سریال، دیور در نقش بتسی (Betsy)، کارگر یک معدن زغالسنگ ظاهر میشود که پس از آسیب دیدگی کمر، به داروی اکسیکانتین (OxyContin) معتاد میشود و در مسیری تاریک از اعتیاد، درمان و ناامیدی فرو میرود.
هرچند Dopesick اثری آخرالزمانی یا زامبیمحور نیست، اما روایت آن از فاجعهی واقعی اعتیاد، حتی از شیوع ویروس کوردیسپس در سینمای جهان نیز تلختر و هولناکتر به نظر میرسد. این سریال چنان ابعاد انسانی و تراژیکی از بحران اعتیاد را به تصویر میکشد که تماشای آن، برای مخاطبان «The Last of Us» تجربهای آشنا از جنس درد و امید خواهد بود.
با توجه به واکنشهای متفاوت نسبت به شخصیت ابی در دنیای بازی، قطعاً بازی کیتلین دیور نیازمند ظرافت زیادی برای جلب همدلی مخاطب است. خوشبختانه، بازی درخشان او در Dopesick نشان میدهد که او این مهارت را به خوبی در اختیار دارد. اگر از هنرنمایی دیور در فصل دوم The Last of Us لذت بردید، تماشای Dopesick یک انتخاب ضروری و تاثیرگذار برای شما خواهد بود.
«Silo»؛ سفر به اعماق دنیای پساآخرالزمانی
Apple TV+ در سالهای اخیر به خانهی جدیدی برای سریالهای علمی-تخیلی با کیفیت بالا تبدیل شده و یکی از درخشانترین آثار این پلتفرم، سریال Silo است. این مجموعه که اولین فصل آن در سال ۲۰۲۳ پخش شد و فصل دوم آن در اوایل ۲۰۲۵ به پایان رسید (با دو فصل دیگر در راه)، براساس رمانهای تحسینشدهی هیو هاوی (Hugh Howey) ساخته شده است.
Silo داستان آیندهای دیستوپیایی را روایت میکند که در آن بازماندگان بشر، درون یک سازهی عظیم زیرزمینی به نام «سیلو» زندگی میکنند. ربکا فرگوسن (Rebecca Ferguson) در نقش ژولیت، مهندسی که درگیر یک معمای قتل میشود، در کنار شخصیتهایی چون کلانتر درستکار (با بازی دیوید اویلوو David Oyelowo) و همسر مشکوکش (با بازی رشیدا جونز Rashida Jones) هنرنمایی میکند.
فضای آخرالزمانی و محیط بستهی Silo، شباهتهایی آشکار با جهان ویرانشدهی سریال The Last of Us دارد. ساکنان سیلو بر این باورند که دنیای بیرون مسموم و غیرقابل زیستن شده است؛ مشابه تصور عمومی از زمین آلوده به ویروس در سریال The Last of Us. علاوه بر این، ساختار کنترلگر سازمان ادارهکنندهی سیلو، به شدت یادآور سازمان فدرال اضطراری FEDRA در دنیای سینمای جهان است؛ نهادی که با پنهانکاری و اعمال فشار شدید، نظم مصنوعی را بر مردم تحمیل میکند.
«Silo به لطف توانایی خارقالعادهاش در جلب توجه مخاطب از یک نقطهی کنجکاوی به نقطهی دیگر، و جذب کامل تماشاگر در جزئیات این دنیای عجیب، خود را از دیگر آثار استاندارد آخرالزمانی متمایز میکند.»
اگر پس از تماشای The Last of Us همچنان عطش داستانهای دیستوپیایی و پر از رمز و راز در شما باقی مانده، بدون تردید Silo یکی از بهترین سریالهای حال حاضر تلویزیون برای شماست.
«American Primeval»؛ بقا در دل وحشیترین سرزمینها
هرچند سریال تازهی Netflix یعنی American Primeval فاقد ویروسهای مرگبار یا سازمانهای دیستوپیایی است، اما کاوش در دل آمریکای قرن نوزدهم و شخصیتپردازیهای عمیقش، آن را به اثری بدل کرده که طرفداران The Last of Us را به شدت جذب خواهد کرد.
American Primeval که در ژانویه ۲۰۲۵ منتشر شد، داستان ایزاک (Isaac) با بازی تیلور کیچ (Taylor Kitsch) را روایت میکند؛ مرد کوهنشینی غمگین که ناخواسته مأموریت خطرناکی را برای محافظت از یک مادر (با بازی بتی گیلپین Betty Gilpin) و پسر معلولش (با بازی پرستون موتا Preston Mota) در مسیر پرمخاطرهی رسیدن به کالیفرنیا میپذیرد؛ سفری که برای وصال دوبارهی این خانواده طراحی شده است.
با انتشار این مینیسریال، American Primeval به سرعت در صدر جدول محبوبترین آثار نتفلیکس قرار گرفت؛ موضوعی که با توجه به داستان پرکشش و جذابیت روایی آن چندان عجیب نیست. خالق این مجموعه، مارک ال. اسمیت (Mark L. Smith)، پیشتر فیلمنامهی فیلم برندهی اسکار The Revenant را نوشته بود؛ بنابراین باید انتظار تصویری خشن، واقعگرایانه و بیرحم از طبیعت را داشت.
این سریال با تنها شش قسمت، روایتی سریع اما خونین ارائه میدهد و با زیر و رو کردن کلیشههای ژانر وسترن، از جمله «دوست داشتنی بودن قهرمان کابوی» یا «نجات زن در خطر»، راهی تازه در دنیای داستانسرایی میگشاید؛ درست همانطور که The Last of Us کلیشههای داستانهای آخرالزمانی را به چالش کشید.
اگر قسمتهایی از The Last of Us که به سفر جوئل و الی در دل طبیعت وحشی آمریکا اختصاص داشت، برایتان جذاب بود، American Primeval اثری است که باید در لیست تماشای شما قرار بگیرد.
هرچند این سریال فاقد درگیریهای زامبیمحور است، اما همان پیام مهم را منتقل میکند:
در دنیایی بیرحم، خطر اصلی نه هیولاها، بلکه خود انسانها هستند.
«Yellowjackets»؛ کابوسهای نوجوانی در دل طبیعت وحشی
اگرچه سریال Yellowjackets خبری از ویروسهای زامبیزا ندارد، اما با موضوع دلهرهآور آدمخواری، اشتراکاتی با فضای تاریک و بیرحم The Last of Us دارد. این سریال محصول Showtime است که برای اولین بار در سال ۲۰۲۱ پخش شد و داستان تیم فوتبال دختران دبیرستانی را روایت میکند که پس از سقوط هواپیما، در دل طبیعت وحشی کانادا گرفتار میشوند. در کنار روایت وقایع دلخراش زمان حادثه، سریال همزمان زندگی بازماندگان را ۲۵ سال بعد دنبال میکند؛ زمانی که هنوز درگیر زخمهای روحی دوران نوجوانی خود هستند.
یکی از ستارههای درخشان این مجموعه، ملانی لینسکی (Melanie Lynskey) است که نقش شونا (Shauna) را بازی میکند. علاقهمندان به The Last of Us، لینسکی را به خوبی از نقشآفرینیاش در نقش «کاتلین» در این سریال به خاطر دارند؛ زنی که رهبری انقلاب در کانزاس سیتی را بر عهده داشت و به دنبال شکار هنری و برادر کوچکش سم بود. لینسکی به زیبایی چهرهی دوگانهی انسانیت و بیرحمی را در هر دو اثر به تصویر کشیده است.
«Yellowjackets همچنان حرفهای زیادی دربارهی خشم زنانه و قدرتهای مخرب اندوه و عذاب وجدان برای گفتن دارد.»
از سوی دیگر، حضور چهرههای سرشناسی همچون هیلاری سوانک (Hilary Swank)، الیجاه وود (Elijah Wood) و جوئل مکهیل (Joel McHale)، جذابیت این سریال را دوچندان کرده است؛ لیستی از ستارگان که با فهرست درخشان بازیگران فصل اول The Last of Us رقابت میکند.
Yellowjackets با ترکیب ظریف داستان بلوغ نوجوانی، وحشت روانشناسانه و بقا در دل طبیعت بیرحم، جایگاهی ویژه در میان آثار ژانر آخرالزمانی و رازآلود در سینمای جهان یافته است.
بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به سریالهای خارجی
«Station Eleven»؛ دنیای پس از آخرالزمان با رنگ و زندگی
اگر به دنبال یک سریال کوتاه و جذاب برای پر کردن زمان بین قسمتهای جدید فصل دوم The Last of Us هستید، Station Eleven گزینهی مناسبی است. این سریال محدود به ۱۰ قسمت است و محصول HBO، که بر اساس رمان پرفروش امیلی سنت جان مندِل (Emily St. John Mandel) ساخته شده است. داستان آن در آیندهای جایگزین روایت میشود که در آن، پاندمیای مشابه به ویروس کوردیپس (یا به طور دقیقتر، پاندمی واقعی دنیا) به طور کامل تمدن انسانی را از بین برده است. اما برخلاف داستانهای معمول پساآخرالزمانی، این سریال بر گروهی از بازماندگان متمرکز است که به عنوان «سیمفونی سیار» در قالب یک گروه تئاتر پساآخرالزمانی، به زندگی ادامه میدهند.
مککنزی دیویس (Mackenzie Davis) نقش کیرستن، بزرگترین ستاره این گروه تئاتر را بازی میکند. او در دوران کودکی با کمک یک غریبه به نام جیوان (Himesh Patel)، که به سرپرست غیرارادیاش تبدیل میشود، جان سالم به در میبرد. این سریال همچنین داستان زنده ماندن کیرستن در دوران کودکیاش را دنبال میکند و سفر او را در دنیای پس از پاندمی به تصویر میکشد. بازیگران پشتیبان نیز شامل ستارگان بااستعدادی چون دیوید کراس (David Cross)، لوری پتی (Lori Petty) و گائل گارسیا برنال (Gael García Bernal) هستند.
«Station Eleven دربارهی چیزهایی است که واقعا مهم هستند: مردم، هنر و نیروی زندگی که زیر حواسپرتیها میجوشد.»
Station Eleven قطعا دیدگاهی بسیار خوشبینانهتر از The Last of Us نسبت به بقا در دنیای آخرالزمانی دارد، که پس از تماشای فصل دوم این سریال، ممکن است همان چیزی باشد که طرفداران به آن نیاز دارند.
«Z Nation»؛ زامبیها و بقا در دنیای پر از خطر
اگر پس از تماشای The Last of Us همچنان دلتان برای اکشن زامبیخواهی تنگ شده است، Z Nation انتخاب مناسبی برای شماست. این سریال در سال ۲۰۱۴ از شبکه Syfy پخش شد و با محوریت شخصیتی به نام آلوین (با بازی کیت آلن) داستانی مشابه به سریال HBO را روایت میکند. آلوین پس از دریافت واکسنهای آزمایشی، متوجه میشود که به طور طبیعی به یک شیوع مرگبار زامبی مقاوم است. درست مثل الی، آلوین نیز میتواند درمانی برای بشریت باشد، اما به تدریج متوجه میشود که ایمنیاش ممکن است به آهستگی او را به یک زامبی جهشیافته تبدیل کند که قادر است ذهن سربازان بیفکر را که در مسیرش قرار میگیرند کنترل کند.
اکثر داستان سریال حول سفر آلوین به کالیفرنیا برای تحویل درمان میچرخد و او را در این مسیر کلیتا اسمیت (که در نقش ربورتا، یک عضو سابق گارد ملی است) و دیجی کوالز (در نقش سیمون، یک هکر) همراهی میکنند. برخلاف The Last of Us، Z Nation فضای تیره و تار کمتری دارد و به همین دلیل یکی از سریالهای زامبی جذاب است که اگر طرفدار سریالهایی مانند The Walking Dead هستید، باید به تماشای آن بپردازید.
«سریال گاهی به سمت تمهای کمدی میرود و در تصمیمگیری در مورد میزان جدی بودن خودش دچار تزلزل میشود. با این حال، اگر شما آماده باشید تا با این نکات کنار بیایید، میتواند یک تجربه سرگرمکننده و شاداب باشد.»
متاسفانه، Syfy پس از فصل پنجم، Z Nation را در سال ۲۰۱۸ لغو کرد، احتمالا به دلیل افزایش هزینههای تولید، اما این موضوع نتوانست مانع از درخواستهای طرفداران برای بازگشت سریال شود. تا مارس ۲۰۲۴، به نظر میرسد که هنوز امیدهایی برای احیای این سریال وجود دارد...
فالوآوت Fallout (2024)
مجموعههای بازی ویدیویی ممکن است همیشه موفق نباشند، اما The Last of Us تنها فرنچایز موفقی نیست که اخیرا تبدیل به یک سریال تلویزیونی محبوب شده است. در سال ۲۰۲۴، آمازون پرایم سریال درام جدیدی به نام Fallout را بر اساس فرنچایز محبوب بازی ویدیویی پسا آخرالزمانی منتشر کرد. داستان این سریال در آینده نزدیک اتفاق میافتد، زمانی که یک فاجعه هستهای، بازماندگان را مجبور به پناه گرفتن در مجموعهای از پناهگاههای زیرزمینی به نام «ولت» میکند. در این میان، یک شرکت به نام Vault-Tec انسانها را بیخبر از همه چیز مورد آزمایش قرار میدهد.
ایلا پرنل در نقش لوسی، یک زن جوان در سال ۲۲۹۶، بازی میکند که برای یافتن پدرش هنک (با بازی کایل مکلاکلان) از پناهگاه خود خارج میشود و در این مسیر با شخصیتهای مختلفی چون والتون گوگینز در نقش یک غول مواجه میشود؛ یک رنجر تنها که به دلیل تابش رادیو اکتیو دچار تغییرات فیزیکی شده است.
طرفداران این فرنچایز و بینندگان جدید، سریال Fallout را به عنوان یک اقتباس برجسته از بازیهای ویدیویی ارزیابی کردند.
«دنیای Fallout آنقدر وسیع و جزئیاتدار است که به راحتی میتوان آن را با سریالهایی مثل Foundation یا Rings of Power مقایسه کرد، در حالی که همچنان همان احساس و فضای بیروح و خالی را مثل The Last of Us در خود دارد.»
اگر شما نیز از بازیهای ویدیویی لذت میبرید و از نحوهی پردازش The Last of Us در HBO شگفتزده شدید، مطمئن باشید که Fallout از سوی آمازون خدمات خوبی به این فرنچایز ارائه داده است و ثابت میکند که اقتباسهای بازیهای ویدیویی نیازی به وفاداری کامل به مواد اولیه خود ندارند تا همچنان خوب و جذاب باشند.
The Leftovers: درام پس از فاجعه با تمرکز بر روابط انسانی
یکی دیگر از درامهای موفق شبکه HBO که در سال ۲۰۱۴ شروع به پخش کرد و برای سه فصل ادامه یافت، سریال The Leftovers است. در این سریال، تنها ۲ درصد از جمعیت جهان به طور ناگهانی ناپدید میشوند. ممکن است این درصد به نظر کم بیاید، اما همین مقدار کافی است تا جامعه را به هم بریزد و راه را برای ظهور فرقههای شبهمذهبی هموار کند.
مشابه The Last of Us، این سریال نیز یک گروه از شخصیتها را دنبال میکند، اما تمرکز اصلی بر زندگی خانواده گاروی است: کوین (با بازی جاستین تروکس) و دخترش جیل (با بازی مارگارت کوالی)، که پس از خروج مادر خانواده لوری (با بازی امی برنمِمن) و پسرشان تامmy (با بازی کریس زیلکا) با مشکلات زیادی مواجه میشوند.
در فصلهای بعدی، سریال زندگی دیگر بازماندگان در سراسر آمریکا را بررسی میکند و رازهای این پدیده جهانی بیشتر آشکار میشود. اما همانطور که /Film در نقد خود نوشت، در پایان احساسی سریال The Leftovers، «در دقایق پایانی، تنها چیزی که اهمیت دارد دو نفر هستند که در مقابل هم نشستهاند.» در حالی که سریال The Last of Us برخی از رازهای چگونگی شیوع کوردیسپس و تسخیر جهان را بررسی میکند، The Leftovers تمایل دارد که تمامی وقایع را در سطحی انسانی و نزدیکتر به واقعیت نگه دارد.
بیشک، این نوع تمرکز احساسی بر توسعه شخصیتهای پیچیده در دنیای پسا-فاجعهای، برای طرفداران The Last of Us که به درامهای عاطفی علاقه دارند، جذاب خواهد بود. ضمن اینکه تعداد قسمتهای کم و دلپذیر این سریال (۲۸ قسمت در مجموع) باعث میشود تا تماشای آن احساس فشاری برای بیننده نداشته باشد.
Game of Thrones: یک دنیای بیرحم از سیاست، فانتزی و زامبیها
سریال Game of Thrones، به عنوان یکی از نمادهای تلویزیون HBO، از همان ابتدا با داستانسرایی پیچیده و دنیای غنی خود توجهها را جلب کرد. بسیاری از مقایسهها میان این سریال و فرانچایزهای فانتزی همچون Lord of the Rings (ارباب حلقهها) صورت گرفته است، اما ویژگیهای خاص این سریال، مانند شخصیتهای خاکستری از لحاظ اخلاقی و داستانهای پیچیده، باعث شد تا به یکی از محبوبترین سریالها تبدیل شود. در حالی که فصل دوم سریال The Last of Us قطعاً مقایسههای بیشتری با Game of Thrones به دلیل بیرحمیاش در نشان دادن اینکه هیچ شخصیتی از خطر در امان نیست، به همراه خواهد داشت.
اگر بخواهیم از زاویهای دیگر به این مقایسه نگاه کنیم، برخی ممکن است بگویند که Game of Thrones نیز در نوعی دیگر، به یک سریال زامبیمحور شبیه است. از لحظات ابتدایی این سریال، یکی از بزرگترین تهدیدهای وستروس، حمله White Walkers یا مرگزایان است، ارتش مردگان زامبیمانند از شمال سرد و دنیای خارج از The Wall (دیوار). طرفداران Joel و Ellie در سریال The Last of Us همچنین میتوانند شباهتهایی میان شخصیتهای اصلی مانند Jon Snow، Arya Stark، Sansa Stark و The Hound پیدا کنند، اما واضحترین شباهت در شخصیت Lyanna Mormont است که در فصل ششم معرفی میشود و توسط Bella Ramsey، همان بازیگری که نقش Ellie را در The Last of Us بازی میکند، ایفا میشود.
صرف نظر از اینکه چقدر با پایانبندی Game of Thrones موافق یا مخالف باشید، نمیتوان انکار کرد که این سریال به طرز قابل توجهی تلویزیون مدرن را تغییر داد، خواه این تغییرات مثبت باشد و یا منفی. درست مانند آینده The Last of Us پس از فصل اول، تصمیمات داستانسرایی Game of Thrones برای سالها و دهههای آینده موضوع بحث و جدل خواهند بود.
The Walking Dead: پادشاه زامبیها در تلویزیون
اگر از The Last of Us صحبت کنید، نمیتوانید از The Walking Dead صحبت نکنید. این سریال AMC، که بر اساس کمیکهای Robert Kirkman ساخته شده، یکی از بزرگترین و مهمترین سریالهای زامبی در تلویزیون است که برای 11 فصل پخش شد و در طول دهه 2010 تبدیل به یکی از پرطرفدارترین و بحثبرانگیزترین نمایشها شد. شخصیتهایی چون Rick Grimes (با بازی Andrew Lincoln)، Daryl Dixon (با بازی Norman Reedus) و Michonne (با بازی Danai Gurira) تا پایان سریال به شخصیتهای شناختهشدهای تبدیل شدند.
سریال The Walking Dead داستان Rick Grimes را دنبال میکند، یک پلیس که بعد از به هوش آمدن از کما متوجه میشود که جامعه به دلیل شیوع یک ویروس زامبی از هم فروپاشیده است. او با خانوادهاش متحد شده و نه تنها باید از دست زامبیها بلکه از دست انسانهای دیگر نیز جان سالم به در ببرد.
یکی از تفاوتهای مهم The Walking Dead با The Last of Us در نحوه برخورد با گروه بازیگران است. در حالی که در The Walking Dead، گروه بازیگران ثابت نبود و شخصیتها در هر فصل به دلایل مختلف وارد یا از بین میرفتند، حتی Rick Grimes نیز در فصل نهم از سریال خداحافظی کرد. این سریال شاهد اسپینآفهای زیادی نیز بوده است، از جمله Fear the Walking Dead و سریالهای دیگری همچون The Walking Dead: Daryl Dixon که روی شخصیت Norman Reedus تمرکز دارد.
از نظر تلویزیونی، The Walking Dead به عنوان یک سریال زامبی محبوبیت زیادی پیدا کرده است و موفقیت The Last of Us به نوعی مدیون این موفقیت اولیه است. با این حال، مقیاس وسیع The Walking Dead و تعداد اسپینآفها ممکن است برای کسانی که به دنبال یک سریال کوتاه و جمعوجورتر میگردند، کمی دلهرهآور باشد. اما اگر تمام سریالهای دیگر این لیست را دیدهاید و هنوز The Walking Dead را تماشا نکردید، باید بدانید که خیلی چیزها را از دست دادهاید.
منبع: slashfilm
نویسنده: نسرین پورمند