چارسو پرس: یوجین جارکی قصد نداشت مستند تازهاش درباره جولین آسانژ را در جشنواره کن رونمایی کند. او برای اولین نمایش جهانی «مرد شش میلیارد دلاری» روی جشنواره ساندنس حساب باز کرده بود. اما در میانه تدوین، مسیری که داستان طی میکرد دگرگون شد.
او در گفتوگو با ورایتی توضیح میدهد که آزادی آسانژ از زندان بریتانیا و بازگشتش به استرالیا، فیلم را وارد مرحلهای تازه کرد:
«مرکز ثقل فیلم تغییر کرد. باید صبر میکردم تا بازگشت آسانژ به خانه را هم ثبت کنم. ناچار شدم تصمیمی غیرقابل تصور بگیرم: به ساندنس زنگ زدم و با حسرت تمام انصراف دادم.»
جارکی اما امروز خوشحال است که نمایش جهانی فیلمش در فرانسه اتفاق میافتد، نه آمریکا:
«تا مدتها متوجه این نکته نشده بودم که در واقع داشتم فیلمی را در کشوری نمایش میدادم که جولین آسانژ اجازه حضور در آن را ندارد. این کار از نظر اخلاقی مشکلدار بود.»
تصویری متفاوت از یک چهره جنجالی
«مرد شش میلیارد دلاری» روایتی همدلانه از زندگی و مبارزات آسانژ ارائه میدهد؛ چهرهای جنجالی که با افشای اسناد نظامی و دیپلماتیک ایالات متحده، تحسین و خشم همزمانی را در سراسر جهان برانگیخت. جارکی میگوید:
«ما به کسانی نیاز داریم که در برابر قدرت بایستند. دنیا دارد غرق در بیتفاوتی و پروپاگاندا میشود. در سالی که مرگبارترین سال برای خبرنگاران بود، باید به حرفهایی که آسانژ یک دهه پیش زد فکر کرد—او زنگ خطر را به صدا درآورده بود.»
او ادامه میدهد:
«شما ممکن است از لهجه استرالیاییاش یا شخصیت عجیبش خوشتان نیاید، ولی حقیقت مهمتر از این حواشی است.»
انتقادات از آسانژ؟ پاسخی صریح
جارکی اعتراف میکند که آسانژ در آغاز مسیرش در ویکیلیکس، از قدرت اطلاعات افشاشده شگفتزده شده بود و شاید توجه کافی به خطرات احتمالی آن نداشت. با این حال، به گفته او، آسانژ خیلی زود با همکاری رسانههای معتبری چون نیویورک تایمز و گاردین، به اصول روزنامهنگاری متعهدانه پایبند شد.
جارکی یکی از شایعات رایج را نیز رد میکند:
«در فیلم نشان میدهیم که برخلاف تصور عمومی، ویکیلیکس هرگز اطلاعات دیپلماتیک را بدون ویرایش منتشر نکرد. این اشتباه از سوی یکی از روزنامهنگاران گاردین رخ داد که در کتابی ناخواسته کلید دسترسی به آن اسناد را علنی کرد.»
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
«قدرت»؛ دشمن مشترک آسانژ برای جمهوریخواهان و دموکراتها
از نظر جارکی، دلیل مشترک برخورد سخت هر دو حزب اصلی آمریکا با آسانژ، ساده است:
«او تهدیدی برای قدرت آمریکاست. در سیاست خارجی، دموکرات و جمهوریخواه اختلافی ندارند. هر دو با نمایشنامههای تکراری، جنگطلبی و کنترل اطلاعات، سیاستی واحد دارند. آسانژ و کسانی مثل اسنودن و چلسی منینگ، فقط میگویند: «اگر جرأت دارید، اسناد را بخوانید.» همین برای قدرت خطرناک است.»
اینترنت: رؤیایی که به کابوس بدل شد
جارکی با اندوه از وعدههای فراموششده اینترنت یاد میکند:
«یک لحظه واقعاً تصور کردیم که اینترنت میتواند به همبستگی جهانی منجر شود. اما خیلی زود قدرتها فهمیدند که اگر کنترلش نکنند، این آتش همهچیز را خواهد سوزاند.»
نقد تند به رسانههای جریان اصلی
جارکی با لحنی ملایم نسبت به روزنامهنگاران، اما با خشمی آشکار نسبت به نهادهای رسانهای میگوید:
«دیوار میان تحریریه و تجارت، دیگر آجری نیست—مشبک شده. سانسور نرم و خودخواسته جای شجاعت را گرفته. این همان دلیلی است که آسانژ را به عنوان پیامآور باید جدی گرفت: چون پیامش برای صاحبان قدرت دردناک بود.»
بدون مصاحبه بلند؛ به احترام شخصیت اصلی
در فیلم، گفتوگوی مفصل رو در رو با آسانژ وجود ندارد. جارکی میگوید این تصمیم آگاهانه بود:
«فکر نمیکردم چسباندن میکروفن به صورت کسی که تازه از زندان بیرون آمده، کار شرافتمندانهای باشد. در عوض، او را در لحظاتی انسانی، در کنار خانوادهاش میبینیم.»
حضور آسانژ در جشنواره فیلم کن
جارکی در پایان گفتوگو با افتخار اعلام میکند:
«بله، جولین آسانژ در جشنواره کن روی فرش قرمز خواهد رفت. حتی قرار است با رئیسجمهور پیشین اکوادور—کسی که پناهندگی سیاسیاش را در لندن صادر کرد—برای اولین بار ملاقات کند.»
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند