چارسو پرس جنگ همواره در تاریکیها و روشنیهای تاریخ بشر حضوری پررنگ داشته است. سینما نیز، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مدیومهای هنری، بارها و بارها به روایت جنبههای مختلف جنگ پرداخته است. برخی از فیلمهای جنگی مانند «نجات سرباز رایان» تصویری حماسی از ایثار و قهرمانی ارائه میدهند، در حالی که آثاری چون «بیا و ببین» با بیپردهترین شکل ممکن، خشونت بیامان جنگ را افشا میکنند. در ادامه، با ۱۰ فیلم مهم و تأثیرگذار ژانر جنگی آشنا میشوید که هر یک نگاه منحصربهفردی به مفهوم جنگ دارند.

۱۰. Letters From Iwo Jima (2006) – نامههایی از ایوو جیما
کارگردان: کلینت ایستوود
این فیلم که مکملی برای «پرچمهای پدران ما» محسوب میشود، از زاویه دید یک سرباز ژاپنی به نام «سایگو» روایت میشود که به اجبار به جنگ در جزیرهی ایوو جیما اعزام میشود. در حالیکه فیلمهای جنگی آمریکایی اغلب دشمنان را بیچهره و بیانسانیت نشان میدهند، «نامههایی از ایوو جیما» تصویری انسانی و پرجزئیات از سربازان ژاپنی ارائه میدهد.
این فیلم، در کنار تمام ارزشهای فنی و هنریاش، اهمیت ویژهای دارد؛ چرا که به شکلی بیسابقه صدای سربازانی را بازتاب میدهد که در سوی «دشمن» بودهاند، و نشان میدهد که آنها نیز قربانی جنگ و سیاستهای مخرباند.
بیشتر بخوانید: ۲۷ فیلم جنگی برتر قرن بیست و یکم؛ از «دانکرک» تا «متفقین»

۹. Das Boot (1981) – زیردریایی
کارگردان: ولفگانگ پترسن
«زیردریایی» روایتی تکاندهنده از زندگی در یک زیردریایی آلمانی در طول جنگ جهانی دوم است. این فیلم که بر اساس رمان نیمهزندگینامهای نوشته لوتار-گونتر بوخهایم ساخته شده، با جزئیات و دقتی مثالزدنی، فشار روانی، اضطرابهای ناشی از خطر دائمی و بیهودگی جنگ را به تصویر میکشد.
اهمیت این فیلم در آن است که از دل روایت نیروهای ارتش نازی، به حقیقتی جهانی اشاره میکند: سربازان، فارغ از ملیت، اغلب قربانیان سیاستها و جاهطلبی رهبرانند. «زیردریایی» تصویر قهرمانسازی را کنار میزند و از بیرحمی و بیپایانی جنگ پرده برمیدارد.

۸. Apocalypse Now (1979) – اینک آخرالزمان
کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
این فیلم که بازخوانی آزادانهای از رمان «دل تاریکی» جوزف کنراد است، یکی از پیچیدهترین و روانکاوانهترین فیلمهای جنگی تاریخ محسوب میشود. داستان کاپیتان ویلارد در مأموریتی برای یافتن و ترور سرهنگ کرتز، نه فقط سفری فیزیکی بلکه سفری به تاریکترین لایههای روح انسان است.
«اینک آخرالزمان» با نگاهی گزنده، نقش آمریکا در جنگ ویتنام را زیر سؤال میبرد و تصویری دیوانهوار، خشن و پوچ از جنگ ارائه میدهد. این فیلم تنها درباره نبردهای فیزیکی نیست؛ بلکه درباره زوال عقل و انسانیت در بحبوحه جنگ است.

۷. The Big Parade (1925) – رژه بزرگ
کارگردان: کینگ ویدور
در دورانی که هنوز صدا در سینما رایج نشده بود، «رژه بزرگ» با قدرت تصویر و احساسات، داستان تأثیرگذار دو دوست دوران کودکی را روایت میکند که با آرمانگرایی وارد جنگ جهانی اول میشوند، اما خیلی زود با چهرهی واقعی جنگ روبرو میشوند.
آنچه این فیلم را ویژه میسازد، نه فقط جنبههای تکنیکی و پیشگامانهاش در زمان خود، بلکه دیدگاهی صادقانه نسبت به جنگ و تأثیر آن بر جوانان آمریکایی است. فیلمی که در دوران بین دو جنگ جهانی ساخته شد و همچون هشداری بیصدا، جنگ را نه قهرمانانه، که تراژیک نشان میدهد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم جنگی درباره حمله آمریکا به عراق و افغانستان که باید ببینید

۶. Full Metal Jacket (1987) – غلاف تمام فلزی
کارگردان: استنلی کوبریک
اثر درخشان کوبریک، ترکیبی از واقعگرایی بیرحمانه و نگاه فلسفی به ماهیت جنگ است. فیلم در دو بخش روایت میشود: آموزش نظامی خشن و غیرانسانی در اردوگاه، و سپس ورود به جهنم واقعی جنگ ویتنام. شخصیت سرجوخه هارتمن، بهعنوان نماد سیستم نظامی بیاحساس، هنوز یکی از بهیادماندنیترین نقشآفرینیهای تاریخ سینماست.
«غلاف تمام فلزی» فراتر از یک فیلم جنگی است؛ نقدی رادیکال بر فرایند «انسانزدایی» سربازان، و اینکه چگونه جنگ نهفقط جسم، بلکه روح و روان آنها را نابود میکند.

۵. Paths of Glory (1957) – راههای افتخار
کارگردان: استنلی کوبریک
در یکی دیگر از آثار برجستهی کوبریک، کرک داگلاس نقش سرهنگ داکس را بازی میکند؛ افسر فرانسوی که در بحبوحهی جنگ جهانی اول مأمور اجرای عملیاتی غیرممکن میشود. داکس که در برابر دستورهای ناعادلانه مافوق خود میایستد، مجبور است از سربازانی که به اتهام «بزدلی» محاکمه میشوند دفاع کند.
«راههای افتخار» نهتنها یکی از اولین نقدهای جدی بر ساختارهای نظامی و سیاستزده است، بلکه از نخستین فیلمهاییست که تصویرگر فساد، بیعدالتی و جاهطلبی در دل نظام جنگی است. فیلم به زیبایی تضاد میان انسانگرایی داکس و بیرحمی فرماندهان نظامی را نمایش میدهد و همچنان از جمله آثار کلاسیکیست که تأثیر عمیقی بر سینمای ضد جنگ گذاشته است.

۴. All Quiet on the Western Front (1930) – در جبههی غرب خبری نیست
کارگردان: لوئیس مایلستون
اقتباسی درخشان از رمان مشهور اریش ماریا رمارک، این فیلم داستان پسر جوان آلمانی، پل بومر، را روایت میکند که با آرمانگرایی وارد جنگ جهانی اول میشود و به سرعت با واقعیت بیرحم میدان نبرد روبرو میگردد. این فیلم تصویری بیپرده از گسست میان رؤیاهای ملیگرایانه و حقیقت تلخ میدان جنگ ارائه میدهد.
«در جبههی غرب خبری نیست» در زمان خود انقلابی در ژانر جنگی بهشمار میرفت؛ فیلمی که نگاهی آشکارا ضدجنگ دارد و روح انسانی را از دل خشونت بیرون میکشد. انتشار فیلم در فاصلهی دو جنگ جهانی، حس رعبآور و پیشگویانهای به آن میبخشد.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای جنگی آمریکایی که باید ببینید

۳. Ran (1985) – ران
کارگردان: آکیرا کوروساوا
«ران» اقتباسی ژاپنی و باشکوه از «شاه لیر» شکسپیر است که در دوران پرآشوب سنگوکو میگذرد. هیدهتورا، اربابی کهنسال، تصمیم میگیرد قدرت را به پسرانش واگذار کند، اما این تصمیم سلسلهای از خیانت، خونریزی و جنگ را رقم میزند.
این فیلم، هرچند بیشتر یک تراژدی خانوادگی است، اما در زمینهای از جنگ و فروپاشی روایت میشود. کوروساوا در واپسین دوران فیلمسازیاش، با دقتی مثالزدنی زوال اخلاقی، شرافت و ساختارهای قدرت را در بستر جنگی داخلی به تصویر میکشد. «ران» گواهیست بر اینکه جنگ تنها در میدان نبرد اتفاق نمیافتد؛ بلکه در دل خانواده و درون انسان نیز رخ میدهد.

۲. Come and See (1985) – بیا و ببین
کارگردان: الم کلیموف
روایتی تکاندهنده از اشغال بلاروس توسط نازیها، از نگاه پسر نوجوانی به نام فلورا. او با اشتیاق کودکانه وارد جنگ میشود، اما با سرعتی باورنکردنی رشد میکند؛ آنهم نه از مسیر آموختن، بلکه از راه تجربه مستقیم وحشت و مرگ. فیلم هیچ رحمی در نمایش فاجعهها ندارد و تصویرهایی بهیادماندنی از نابودی روح انسان ارائه میدهد.
«بیا و ببین» بدون شک یکی از خشنترین و ضدجنگترین فیلمهای تاریخ است. این فیلم نهتنها مبارزه را قهرمانانه نشان نمیدهد، بلکه بیپرده آسیبهای روانی و روحی را به تصویر میکشد. فیلمی ضروری برای هر کسی که میخواهد واقعیت جنگ را نه در شعارها، بلکه در نگاه یک نوجوان سوختهشده ببیند.
۱. Saving Private Ryan (1998) – نجات سرباز رایان
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
فیلمی نمادین که با صحنهی فرود در ساحل نرماندی آغاز میشود؛ یکی از واقعگرایانهترین صحنههای نبرد در تاریخ سینما. داستان گروهی از سربازان آمریکایی که مأمور یافتن و نجات یک سرباز مفقود شدهاند، بهانهایست برای نمایش همدلی، ایثار، تردید و تصمیمگیریهای اخلاقی در بحبوحهی جنگ.
«نجات سرباز رایان» فراتر از یک فیلم جنگی کلاسیک است. این فیلم، برداشت آمریکایی از فداکاری، وطندوستی و بهای آزادی را بهخوبی بازتاب میدهد. اثر اسپیلبرگ، همزمان هم ستایشنامهایست برای نسل سربازان جنگ جهانی دوم، و هم یک پرسش فلسفی دربارهی ارزش یک انسان در میان دریایی از مرگ.
به گزارش چارسو پرس: فیلمهای جنگی، برخلاف تصور رایج، تنها درباره نبرد و سلاح نیستند؛ بلکه آینهای از وجوه تاریک و روشن انسان در مواجهه با شرایطی غیرانسانیاند. از روایتهای عمیق انسانی در فیلمهایی چون Come and See و Paths of Glory تا حماسههای پرشکوهی چون Saving Private Ryan و Ran، سینمای جنگ فرصتی است برای تأمل درباره شجاعت، ضعف، رنج، امید و حقیقت.
این آثار نهتنها از لحاظ هنری و تکنیکی، بلکه به سبب پیامهایی که در دل خود دارند، جزو مهمترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب میشوند. آنها ما را وادار میکنند تا جنگ را نه فقط از نگاه سیاست و قدرت، بلکه از زاویه دید قربانیان، بازماندگان و حتی دشمنان ببینیم. مهمترین فیلمهای جنگی، فیلمهایی هستند که فراتر از ملیت، زبان و زمان، صدای انسانیت را به گوش میرسانند.
منبع: collider
نویسنده: نسرین پورمند