چارسو پرس در دنیای پر فراز و نشیب فیلمنامهنویسی، گاهی اتفاقاتی رخ میدهد که هیچ ذهن خلاقی هم توان پیشبینی آن را ندارد. در آغاز سال ۲۰۲۴، یکی از فیلمنامهنویسان مطرح آمریکایی، درست پس از پایان اعتصاب صنفی، تصمیم گرفت بهترین ایدهی عمرش را بنویسد؛ فیلمنامهای به نام «درمان تنهایی مردانه». اما چند ماه بعد، آنچه به عنوان داستانی احساسی و تأثیرگذار شروع شد، ناگهان با رویدادهای تلخ واقعی گره خورد و همهچیز را نابود کرد...
ایدهای که همهچیز را تغییر داد
اوایل ۲۰۲۴، جهان درگیر بحرانهای اجتماعی مختلفی بود. یکی از موضوعاتی که توجه زیادی را به خود جلب کرد، بحران تنهایی مردان در جامعه آمریکا بود. نویسنده تصمیم گرفت همین موضوع را دستمایه فیلمنامهای دراماتیک قرار دهد؛ داستانی که نهتنها شخصی و احساسی بود، بلکه بازتابی از وضعیت روانی میلیونها مرد تنها در جهان مدرن محسوب میشد.
خلاصه داستان (Logline):
یک کهنهسرباز مأیوس با یک محیطبان خسته متحد میشود تا یک میلیاردر فناور را ترور کنند؛ اما پیچیدگیهای مأموریت آنها را وادار میکند تا معنای واقعی عدالت و دوستی را بازتعریف کنند.
فیلمنامه در فضایی واقعگرایانه در ایالت پنسیلوانیا میگذرد، با لحنی الهامگرفته از فیلمهای احساسی دهه ۷۰ میلادی مثل Dog Day Afternoon و The Deer Hunter.
فاجعهای غیرمنتظره در دنیای واقعی
همهچیز عالی پیش میرفت. فیلمنامهنویس، بازخوردهای مثبتی از مدیر برنامه، دوستان و حتی سرمایهگذاران اولیه گرفت. آنها تصمیم گرفتند در تابستان ۲۰۲۴، درست پس از تعطیلات، فیلمنامه را به بازار عرضه کنند. اما...
در تاریخ ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴، مردی در ایالت پنسیلوانیا از پشتبام خانهاش به سمت یکی از میلیاردرهای مشهور تیراندازی کرد. خبری که تا مدتها تیتر اول رسانهها شد و همه را شوکه کرد.
و بله، این اتفاق دقیقاً یک روز پس از پخش گستردهی فیلمنامهای بود که طرحی تقریباً مشابه داشت...
وقتی تاریخ تکرار شد
نویسنده و تیمش تصمیم گرفتند پخش فیلمنامه را متوقف کنند تا گردوغبار این اتفاق فرونشیند. اما انتخابات آمریکا و اتفاقات بعدی، فضا را همچنان ملتهب نگه داشت. چند ماه بعد، در اول دسامبر ۲۰۲۴، فیلمنامه بار دیگر به امید دریافت بازخوردهای جدید منتشر شد.
اما باز هم، چهار روز بعد، یک اتفاق تلخ دیگر رخ داد: قتل مدیرعامل شرکت United Healthcare توسط فردی دیگر با انگیزهای مشابه...
و باز هم همهچیز به هم ریخت. تماسهای پیدرپی، اما نه برای ساخت فیلم، بلکه برای عقبنشینی و انصراف از هرگونه همکاری.
بیشتر بخوانید: چگونه یک نقد فیلم حرفهای بنویسیم؟ | ۱۰ نکته کلیدی برای منتقدان تازهکار
سختترین درس زندگی حرفهایام
این فیلمنامهنویس در یادداشت خود به صراحت میگوید:
«تا آن زمان هیچوقت فیلمنامهای با الهام از اخبار روز ننوشته بودم. همیشه اعتقاد داشتم داستان باید از درون آدم بجوشد. اما این بار که از دل احساسات شخصیام نوشتم، واقعیت بیرونی با داستان من همپوشانی پیدا کرد؛ و نتیجه فاجعهبار شد.»
او تأکید میکند که در دنیای بیرحم فیلمنامهنویسی، تنها چیزی که در اختیار نویسنده است، همان چیزیست که روی کاغذ میآورد. نه میشود دنیا را تغییر داد، نه زمان را عقب کشید. تنها راه ادامه مسیر، نوشتن داستان بعدی است.
نتیجهگیری: تنها چیزی که میتوانی کنترل کنی، کلمات روی صفحهاند
درسی که این تجربه برای نویسنده به همراه داشت، نه درباره شهرت و موفقیت بود، نه درباره تکنیک فیلمنامهنویسی؛ بلکه درباره پایداری و وفاداری به صداقت هنری بود.
او مینویسد:
«من به کاری که با فیلمنامه «درمان تنهایی مردانه» انجام دادم افتخار میکنم. نه چون تغییر بزرگی در کارنامهام ایجاد کرد، بلکه چون ثابت کرد که هنوز میتوانم بنویسم، آن هم با تمام احساسات واقعیام.»
او به همه فیلمنامهنویسان، هنرمندان و خالقان توصیه میکند: روراست باشید. حتی اگر داستانتان شبیه به تیتر اخبار شد و پروژه به خاک نشست، همچنان ادامه دهید.
منبع: nofilmschool
نویسنده: نسرین پورمند