محمدرضا خاکی، مدرس، مترجم و کارگردان باسابقه تئاتر، از وضعیت آشفته و بیبرنامه تئاتر ایران به شدت انتقاد کرد. او از حذف نوبت اجرای خود در تئاتر شهر بدون اطلاعرسانی، عدم شفافیت در برنامهریزیها و فقدان مدیران متخصص در حوزه تئاتر گلایه کرد و در نهایت، اعلام کرد که دیگر تمایلی به سمت اجرای تئاتر ندارد.
چارسو پرس: محمدرضا خاکی مدرس، مترجم و کارگردان تئاتر درباره برنامهریزی خود برای اجرای اثری نمایشی گفت: به زعم من، در حال حاضر یکی از آشفتهترین وضعیتهای تئاتر کشور را سپری میکنیم و تقریباً برنامه و چشمانداز تئاتر ایران معلوم نیست. مشخص نیست برنامهریزی اجراهای مجموعه تئاتر شهر بر چه مبنایی انجام شده و چرا هیچ وقت شفافیتی در این برنامهریزی وجود ندارد و مدیریت مجموعه اعلام برنامه نمیکند. آخرین حضور من در تئاتر شهر به اجرای نمایش «تراس» در سالن اصلی بازمیگردد. از آن پس مدام به مدیران مختلف مجموعه تئاتر شهر درخواست اجرا ارائه دادم.
وی یادآور شد: جالب این است که فرم اجرای نمایش در مجموعه را تکمیل و تفاهمنامه امضا کردم که ثبت نیز شده است و قرار بود نمایشی را در مجموعه تئاتر شهر اجرا کنم و حتی ۲ جلسه نیز برای انتخاب بازیگر برگزار کردم. از زمانی که خانم رضایی به عنوان معاون هنری حضور پیدا کرد و حسن جودکی نیز سرپرست مجموعه تئاتر شهر شد، بارها پیش آقای مفتخر از مدیران مجموعه تئاتر شهر رفتم ولی به من گفتند که اصلاً چنین چیزی نیست و نوبت اجرا ندارم. آقای مفتخر به من گفت که آقای طاهری رئیس سابق مجموعه تئاتر شهر تمامی فرمها را با خود برده است و فرمی درباره نوبت اجرایی من در مجموعه وجود ندارد. آقای جودکی و آقای مفتخر مدام از نوبت اجرایی من اظهار بیاطلاعی کردند ولی من برنامه را پیدا کردم و به خودشان هم نشان دادم.
بیشتر بخوانید: ابربحران تئاتر؛ مدیریت تئاتر
خاکی تصریح کرد: این روندی که در مجموعه تئاتر شهر و به طور کلی تئاتر ایران طی میشود، برنامهریزی نیست. مدیر تئاتر شهر باید یکی از افراد جا افتاده تئاتر باشد که همه را بشناسد. من اینجا هیچ گلهای از حسن جودکی ندارم ولی نمیتوانیم فردی را به عنوان سرپرست مجموعه منصوب کنیم که مدام بگوید من سرپرست هستم و نمیتوانم تصمیمگیری کنم. مسئولان مجموعه تئاتر شهر باید به من بگویند چه کسی اسم من را از لیست اجرای مجموعه حذف کرده است. چرا اذیت میکنند؟ من از ۱۴ سالگی در تئاتر و سر کلاس بهرام بیضایی بودم، پیش از انقلاب فارغ التحصیل هنرهای زیبا بودم، در فرانسه تحصیل کردم و ۲۷ سال در دانشگاه تدریس کردم اما یک روز بدون هیچ حرفی من را از دانشگاه کنار گذاشتند.
این هنرمند با سابقه تئاتر متذکر شد: سند توسعه تئاتر نوشته شد اما کجاست و چه سرانجامی پیدا کرده است؟ در همه جای دنیا سالنهای تئاتر برنامه یک ساله خود را دارند. ورود خانم رضایی به تئاتر با حذف آقای نیلی همراه بود. هر مدیریتی تعهداتی دارد، تعهدات آقای نیلی را میپرسیدید تا مدیران جدید که میآیند چرخ را از نو اختراع نکنند و نگویند که بیاطلاع هستیم.
وی با اشاره به اینکه وضعیت رقتانگیزی گریبان تئاتر ایران را گرفته است از این شرایط ابراز تاسف و تأکید کرد: دیگر تمایلی به کار تئاتر ندارم. تئاتر یک کار فرهنگی است، من درس نخواندم که بیایم با مدیری هم صبحت شوم که از تئاتر شناختی ندارد. مدیران تئاتر ما از تئاتر کشورهای دیگر دنیا اطلاعی ندارند و نمیدانند چگونه برنامهریزی میشوند. مدیران ما باید یاد بگیرند برنامهریزی کنند. این چه تئاتری است که هر مدیری در برنامهریزی آن دست میبرد و تغییرش میدهد. تئاتر یک تاریخ و فرهنگ است. تئاتر ما به کجا رسیده است؟
خاکی با بیان اینکه از این شرایط خسته شدهاست، اظهار کرد: تئاتر احتیاج به نظم، فکر، همکاری جمعی و احترام متقابل دارد که متأسفانه در تئاتر ایران خبری از اینها نیست. مدیران فعلی چنین چیزهایی را نمیدانند و حداقل نمیروند در این باره مطالعه کنند و یاد بگیرند.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: روز سومی که خانم رضایی در معاونت هنری وزارت ارشاد حضور پیدا کرد، جلسهای با ایشان داشتم و نمایشنامه «آتشسوزیها» را به ایشان ارائه دادم که قول میدهم آن را نخوانده است.
وی با طرح این سوال از معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که چه برنامهای برای تئاتر کشور دارد؟ گفت: خانم رضایی به من پیشنهاد داد که در شورایی تئاتری حضور پیدا کنم ولی من نپذیرفتم. این درست نیست هنرمندانی را در شورایی قرار دهند ولی مدام در آن شورا و تصمیمگیری هنرمندان اعمال نظر کنند. تئاتر ایران بینظم و بدون برنامهریزی است. ۹ ماه از حضور خانم رضایی گذشته و باید این ۹ ماه و اقداماتی که برای تئاتر انجام دادهاند، بررسی شود.
بیشتر بخوانید: هنری رها شده در دولتهای مختلف؛ مسئولان تئاتر را نمیخواهند؟!
خاکی تصریح کرد: متأسفانه یا خوشبختانه ما در تئاتر ایران دانشمند بسیار داریم و هر کسی با اجرای یک یا ۲ نمایش صاحبنظر شده است. تئاتر ما نه وضعیت نقد روشنی دارد، نه وضعیت آموزش روشنی. وقتی به تماشای تئاتر میروم گویی افرادی غریبه را روی صحنه میبینم. در حال حاضر سالی ۳۰ فارغالتحصیل با مدرک دکترا ارائه میدهیم و همه چیز فقط کمیتگرایی شده است. این کمیتگرایی چه حسنی برای آینده فرهنگ و هنر کشور دارد؟ فقط شاهد جمعیتی هستیم که مدرک به دست گرفتهاند. اگر زخمی وجود دارد باید درمان شود وگرنه چیزی درست نمیشود.
این هنرمند شناخته شده تئاتر در پایان سخنان خود تأکید کرد: فکر میکنم دیگر به سمت اجرای تئاتر نروم. ۳۰ سال در دپارتمان کارگردانی تدریس کردم و وضعیتی که برایم ایجاد کردهاند، این است.
منبع: خبرگزاری مهر
https://teater.ir/news/72021