فیلم «نذار بمیرم» (Don’t Let Me Die)، اولین تجربه بلند «آندری اپوره»، کارگردان تحسینشده سینمای رومانی، در بخش «فیلمسازان امروز» جشنواره لوکارنو ۲۰۲۵ رقابت میکند. این اثر سوررئال و شاعرانه با بازی «الینا لونزهن» و «کوسمینا استراتان» روایتی متفاوت از مرگ و تنهایی را به تصویر میکشد.
چارسو پرس: فیلم «نذار بمیرم» (Don’t Let Me Die)، اولین فیلم بلند «آندری اپوره» (Andrei Epure)، کارگردان جوان و خلاق سینمای رومانی، امسال در بخش رقابتی «فیلمسازان امروز» جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو به نمایش درمیآید. این اثر ادامهای بر فضای ساختهشده در فیلم کوتاه موفق «اینترکام ۱۵» (Intercom 15) محصول ۲۰۲۱ است و در لوکیشنهای مختلفی از شهر بوخارست تا سواحل رومانی فیلمبرداری شده است.
داستان «نذار بمیرم» بر محور شخصیت «ماریا» با بازی «کوسمینا استراتان» میچرخد؛ زنی ساکت و منزوی که پیکر بیجان همسایهاش «ایزابلا» (با بازی «الینا لونزهن») را مقابل ساختمان محل زندگیشان پیدا میکند. این اتفاق، زندگی تکراری ماریا را دگرگون کرده و او را به شکلی ناخواسته وارد نقشهایی چون پرستار، مسئول کفن و دفن و حتی مجری وصیتنامه میکند. در این مسیر، ماریا با فرآیندهای پیچیده و گاه عجیب اداری روبهرو میشود که فضای داستان را هرچه بیشتر به سمت طنز تلخ و سوررئالیسم میبرد.
فیلم «نذار بمیرم» به تهیهکنندگی کمپانی شناختهشده «ساگا فیلم» (Saga Film) – که امسال با فیلم «دراکولا» ساخته «رادو جوده» نیز در جشنواره لوکارنو حضور دارد – و با همکاری شرکتهای «Handplayed» از بلغارستان، «Tomsa Films» از فرانسه، «Arrogant Films» و «Conceptual Lab by Theo Nissim» از رومانی ساخته شده است. پخش بینالمللی فیلم نیز برعهده کمپانی «Lights On» است.
«آندری اپوره» در گفتوگو با «ورایتی» رویکرد خود را «خرابکاری در واقعگرایی» توصیف میکند. او با بازی کردن با مرزهای ظریف میان زندگی و مرگ، انسان و حیوان، واقعیت و خیال، فضایی ایجاد کرده که مخاطب را در وضعیتی بینابینی و معلق نگه میدارد. در لحظات پایانی زندگی، «ایزابلا» با فریاد زدن از طریق اینترکام ساختمان، دچار نوعی «دگرگونی حیوانگونه» میشود که یادآور زوزه سگهایش است. این لحظات با طراحی صدایی ویژه و موتیفهایی چون زنگهای بیپاسخ و نالههای شنیدهنشده، فضای فیلم را شکل میدهند.
به گفته اپوره، صدا در این فیلم نقشی کلیدی دارد: «صدا این توانایی را دارد که تخیل مخاطب را شعلهور کند و به همین دلیل در ژانر وحشت زیاد استفاده میشود. هرچند این فیلم ترسناک کلاسیک نیست، اما میخواستم حضور و غیاب شخصیت ایزابلا را از طریق صدا بازنمایی کنم.» او همچنین با استفاده از استعارهای شبیه آثار «مارسل دوشان»، رابطه بین «مهمان» و «میزبان» را به «شبح» (Ghost) پیوند میزند.
شخصیتهای اصلی «نذار بمیرم» در غیریت خود با یکدیگر شریکاند و یادآور کهنالگوی «حیوان ولگرد» هستند. نماهای تعقیبی طولانی از پرسهزنی ماریا در راهروها و بازگشت «دن» (با بازی «سیلویو دبو»)، پسر ایزابلا که پس از شش سال کار در خارج به خانه برمیگردد، بُعدی تازه به روایت اضافه میکند. دن در گفتوگو با ماریا فاش میکند که خودش و مادرش هر دو «دم اضافی» دارند؛ جزئیاتی که فضای فیلم را بیش از پیش به اسطوره و افسانه نزدیک میکند.
«اپوره» در ساخت این فیلم از افسانه «استریگوی» در فرهنگ رومانی الهام گرفته؛ موجودی میان مرده و زنده که در مرز جهانها سرگردان است. او با فاصله گرفتن از جریان غالب سینمای رومانی که با فیلمسازانی چون «کریستی پویو» و «کورنلیو پرومبویو» شناخته میشود، تلاش کرده با «گسستهای نرم»، واقعگرایی سینمایی را به چالش بکشد. صحنههایی همچون گفتوگوی بیمعنی دو بیمار فیزیوتراپی یا مشاجره مستأجران بر سر تعمیرات لولهکشی امضا شده توسط شخصیتی مرموز به نام «او-از-رویداد-بزرگ»، نمونههایی از این نگاه متفاوت هستند.
به گفته کارگردان، «ماریا» همزمان «شاهد» و «مشارکتکننده» وقایع است؛ وضعیتی که تماشاگر فیلم نیز تجربه خواهد کرد. او میگوید: «میخواستم ماریا حس کند که اتفاقی بزرگ در حال رخ دادن است، اما خودش بخشی از آن نیست – انگار همه بقیه در یک توافق یا توطئه هستند.»
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72233