پنجم شهریور، نهمین سالگرد درگذشت داود رشیدی، هنرمند نامدار سینما و تئاتر ایران است. او که همواره به شوق زندگی و کار شناخته می‌شد، در طول دوران فعالیت خود هرگز از تلاش برای خلق آثار تازه و حمایت از هنرمندان جوان ناامید نشد.
چارسو پرس: امروز، پنجم شهریور ماه سالروز درگذشت داود رشیدی است؛ هنرمندی که همواره شوق زندگی و کار داشت و حتی در سخت‌ترین لحظات هم سر و کاری با نومیدی نداشت.

کسانی که او را از نزدیک می‌شناسند، می‌دانند که او همواره در کار خواندن نمایشنامه‌های تازه بود و برای اجرای بسیاری از آنها ایده داشت. هرچند که به دلیل دشواری‌های ساخت تئاتر، فرصت اجرای بسیاری از آنها را نیافت. با این همه، این ناکامی‌ها، او را از تلاش برای اجرای آثار تازه مایوس نمی‌کرد.

داوود رشیدی علاوه بر خوانش نمایشنامه‌هایی که اغلب آنها را پسرش فرهاد، از فرنگ برایش می‌فرستاد، معمولا دست به کار ترجمه هم می‌شد و این گونه بود که با کتاب و تئاتر،الفتی همیشگی داشت.

این امیدواری فقط در حیطه کارهای اجرایی خودش نبود. زمانی که حس می‌کرد کاری در جایی دیگر هم از دستش برمی‌آید، دریغ نداشت و این چنین بود که جامعه تئاتری حضور دلگرم‌کننده او را در تجمع اعتراضی هنرمندان به تغییر کاربری تالار مولوی از یاد نمی‌برد.

دهه هشتاد، زمانی که بحث تغییر کاربری تالار مولوی و تبدیل آن به رستوران مطرح شده بود، گروهی پرشمار از هنرمندان تئاتر در حیاط این تالار تجمعی اعتراضی کردند و داود رشیدی تنها هنرمند پیشکسوتی بود که در کنار نسل میانه و جوان تئاتر در این تجمع حضور پیدا کرد و به گفتگو با رییس وقت دانشگاه تهران پرداخت.

هرچند شرایط کار برای او هم مانند بسیاری از همکارانش در مقاطع گوناگون با دشواری‌های مختلفی همراه بود، اما رشیدی کسی نبود که لب به شکوه و شکایت بگشاید. او تنها بازیگری خاطره‌ساز یا کارگردانی تاثیرگذار نبود بلکه از ویژگی‌های اخلاقی و انسانی نیز بهره فراوان داشت و به جای بدگویی پشت دیگران یا کسانی که برایش مشکل‌تراشی می‌کردند، جایی که راهش سد می‌شد، راه دیگری می‌یافت.

اگر شرایط گاهی برای کار کردن، سخت می‌شد، او بلد بود راه دیگری برای لذت بردن از زیبایی‌های این جهان بیابد؛ وقت‌گذرانی و بازی با نوه کوچکش؛ سینا و این گونه بود که روز خاکسپاری او جمع زیادی از نوجوانانی که نظم برنامه را سر و سامان می‌دادند، دوستان و هم‌مدرسه‌ای‌های سینا بودند، همان کسانی که داود رشیدی از همبازی بودن با آنان غرق شادی می‌شد.

حالا ۹ سال از پنجم شهریور سال ۹۵ می‌گذرد و فضای هنری و به ویژه تئاتری ما روزهای پرفراز و نشیبی را سپری کرده و در بسیاری از این لحظات، کسانی که داود رشیدی را می‌شناختند، حتما جای خالی او را حس کرده‌اند.

منبع» ایسنا