چارسو پرس: پائولو سورنتینو بار دیگر با تونی سرویللو، ستاره فیلم «زیبایی بزرگ»، همکاری کرده و در جدیدترین فیلم خود با عنوان «لا گراتزیا» (به معنای «فیض» یا «بخشش»)، او را در نقش ماریانو دسانتیس، رئیسجمهور خیالی ایتالیا، به تصویر کشیده است؛ مردی که درگیر تصمیمی سرنوشتساز است: امضای قانونی درباره اتانازی در کشوری کاتولیک.
این رئیسجمهور دوستداشتنی علاوه بر این، با بحرانهای اخلاقی و حقوقی دیگری هم روبهرو میشود. دسانتیس مردی درستکار است، هرچند گاهی مخفیانه سیگار میکشد و آن را با تنها ریه باقیماندهاش عمیقاً میبلعد. او حتی به موسیقی یک رپر واقعی ایتالیایی به نام Guè علاقهمند میشود.
این فیلم دهمین اثر بلند سورنتینو و هفتمین همکاری او با سرویللو است. «لا گراتزیا» توسط آناماریا مورلی برای کمپانی The Apartment (وابسته به Fremantle) و شرکت خود سورنتینو، Numero 10، با همکاری PiperFilm ساخته شده است. کمپانی Mubi هم پخش بینالمللی آن را در آمریکا و دیگر کشورها بر عهده دارد.
چرا سراغ چنین داستانی رفتید؟
سورنتینو توضیح میدهد که ایده فیلم نه از شخصیت، بلکه از خبری واقعی در گذشته الهام گرفته است:
«سالها پیش خواندم که سرجیو ماتارلا (رئیسجمهور فعلی ایتالیا) مردی سالخورده را که همسر مبتلا به آلزایمرش را کشته بود، مورد عفو قرار داد. این مرا به فکر فرو برد که تنها یک فرد ـ رئیسجمهور ـ چنین قدرتی دارد و چه بار اخلاقی سنگینی روی دوش اوست.»
از همینجا سورنتینو به موضوع عفو و در ادامه به معضل اتانازی رسید. او میگوید:
«تنها داستانهایی که واقعاً مرا جذب میکنند، به معضلات اخلاقی مربوط میشوند. نمونه کاملش مجموعه «ده فرمان» کیشلوفسکی است.»
چرا پس از آندرهآتی و برلوسکونی، حالا یک سیاستمدار مثبت؟
سورنتینو در پاسخ به این پرسش میگوید:
«مشکل من با آندرهآتی و برلوسکونی نه منفی بودنشان، بلکه تأثیر زندگی شخصیشان بر تصمیمات سیاسی بود. این همیشه مرا مجذوب کرده است. اما اینبار میخواستم نشان دهم یک سیاستمدار چگونه باید باشد.»
او در ادامه با اشاره به جملهای از چارلی مانگر درباره ترامپ، نقدی به سیاستمداران امروز وارد میکند:
«هر روز میبینیم تصمیمهایی گرفته میشود که از سر شتاب، قدرتنمایی یا برداشتهای کجومعوج اقتصادی است. من میخواستم تصویری متفاوت خلق کنم.»
انتخاب تونی سرویللو
به گفته سورنتینو، هنگام نوشتن فیلمنامه به سرویللو فکر کرده است:
«او تنها بازیگری است که بلافاصله برایم حس اقتدار میآورد. برای همین در نقش شخصیتهای قدرتمند، اولین انتخابم است.»
او تأکید میکند که مهمترین نکته در بازی سرویللو این بود که شخصیت به سمت احساساتیگری افراطی نرود و صرفاً با حضور و چهرهاش انسانیت را منتقل کند.
رابطه پدر و دختری
در فیلم، رابطه رئیسجمهور با دخترش (با بازی آنا فرزتی) پررنگ است. سورنتینو میگوید این بخش ریشهای شخصی دارد:
«ما معمولاً وسوسه میشویم بگوییم زمان حال بد است و گذشته بهتر بود. اما رئیسجمهور داستان من برخلاف این وسوسه، از دخترش میآموزد و به آینده اعتماد میکند. حتی در نهایت، قانون اتانازی را به خاطر اعتماد به نسل دخترش امضا میکند، نه به دلیل تغییر باور شخصی.»
اتانازی؛ پرسش بنیادین فیلم
سورنتینو درباره این موضوع میگوید:
«سؤال محوری این است: «روزهای ما متعلق به چه کسی است؟» برای برخی این سؤال در حد کار یا خانواده است. اما برای کسانی که در رنج جسمی یا روانی شدید هستند، این پرسشی حیاتی است.»
حضور رپر Guè
در بخشی از فیلم، رپر مشهور ایتالیایی Guè حضور دارد. سورنتینو میگوید در ابتدا موسیقی او را به پیشنهاد همسرش شنیده و شیفته انسانیت و رنج نهفته در ترانههایش شده است. به همین دلیل تصمیم گرفت او را در داستان بگنجاند و حتی صحنهای طراحی کند که رئیسجمهور او را به کاخ ریاستجمهوری دعوت کند.
