چارسو پرس: تماشاگران سینما همیشه بهطرزی عجیب شیفته شخصیت آدمکشها بودهاند. این مزدوران حرفهای، در ازای پول، از مهارتهایشان در مخفیکاری، تیراندازی، هنرهای رزمی و خشونت بیپروا استفاده میکنند. همین ویژگیها باعث شده است که سالها موضوع برخی از هیجانانگیزترین و تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ باشند.
شاید دلیل این جذابیت آن باشد که بسیاری از این شخصیتها با تماشاگران شباهتهایی دارند: آنها هم اغلب کارهایی را انجام میدهند که از نظر روحی خالیکننده و طاقتفرساست، اما از نظر مالی ضروری. شاید هم به این دلیل باشد که این تبهکاران حرفهای، که تا حدی غیرانسانی شدهاند و جان انسانها را به اعدادی در یک حساب بانکی تقلیل میدهند، بیش از هر شخصیت دیگری پرده از واقعیتهای جهان اطراف برمیدارند.
یا شاید هم دلیلش سادهتر از همه اینهاست: ما از تماشای مبارزه آدمها با تفنگ و شمشیر لذت میبریم. به هر حال، در این فهرست به سراغ ۱۵ فیلم برتر درباره آدمکشها رفتهایم؛ فیلمهایی که بر اساس کیفیت، میراث و نحوه به تصویر کشیدن این شخصیتهای مرموز و خطرناک رتبهبندی شدهاند.
The Accountant (حسابدار)
یکی از انتخابهای بحثبرانگیز این فهرست، فیلم The Accountant است که به نظر ما ارزش بازبینی دارد. این فیلم به قلم بیل دوبوک (خالق سریال Ozark) و کارگردانی گوین اوکانر ساخته شده است. بن افلک در نقش کریستین وولف بازی میکند؛ حسابدار جناییای که با اختلال عصبی-رشدی زندگی میکند و وقتی اختلافی چند میلیون دلاری در حسابهای یکی از مشتریانش کشف میکند، ناخواسته وارد رویارویی با یک سازمان جنایتکار قدرتمند میشود. اما مشکل آنها زمانی چند برابر میشود که میفهمند این حسابدار در واقع یک قاتل آموزشدیده است.
با وجود اینکه فیلم بیش از سه برابر بودجهاش فروش داشت، در زمان اکران نتوانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند. بسیاری از منتقدان به منطق داستان، ریتم و ساختار آن ایراد گرفتند. با این حال، بازی افلک مورد تحسین قرار گرفت و شخصیت کریستین یکی از متفاوتترین نقشهای او محسوب میشود. در سالهای اخیر، پخش آنلاین باعث شد فیلم طرفداران تازهای پیدا کند. زمانی که روی نتفلیکس منتشر شد، حتی در صدر لیست پرتماشاگرترینها قرار گرفت. همچنین صحبتهایی درباره ساخت دنباله این فیلم یا یک سریال با بازگشت افلک به نقش اصلی مطرح شده است.
The Mechanic (1972)
دو سال پیش از همکاری معروف مایکل وینر (کارگردان) و چارلز برانسون (ستاره اکشن هالیوود) در فیلم Death Wish، آنها با هم فیلم The Mechanic (مکانیک) را در سال ۱۹۷۲ ساختند. این فیلم نگاهی عمیق به ذهن یک آدمکش حرفهای دارد؛ آرتور بیشاپ (با بازی برانسون) که همکاریاش با دنیای جنایت برایش همهچیز آورده، جز آرامش. او در میانه یک قرارداد بزرگ و پرخطر، با بحران درونی و از دست دادن انسانیت خود دستوپنجه نرم میکند.
این فیلم با روایت شخصیتمحور و کاوش روانی در سبک زندگی سرد و بیروح یک آدمکش، مسیر تازهای در نمایش چنین کاراکترهایی گشود. تا جایی که هالیوود در دهه ۲۰۱۰ تصمیم گرفت نسخه مدرن این داستان را با بازی جیسون استاتهام بازسازی کند. این بازسازی در ادامه موج فیلمهای Bourne و زیرژانر آدمکشها بود، چراکه شخصیت برانسون شباهتهای زیادی با جیسون بورن داشت. نسخه اصلی The Mechanic همچنان یک اثر تلخ و پرتنش با صحنههای اکشن بهیادماندنی باقی مانده است.
Grosse Pointe Blank
فیلم Grosse Pointe Blank در ظاهر شبیه به یک کمدی-رمانتیک معمولی به نظر میرسد. داستان درباره مردی موفق (با بازی جان کیوساک) است که مجبور میشود زندگی پرسرعت و سطحیاش را کنار بگذارد و به زادگاهش بازگردد. در آنجا دوباره با عشق قدیمیاش (مینی درایور) روبهرو میشود و فرصتی برای رشد شخصی پیدا میکند. اما تفاوت مهم در اینجاست: شغل این مرد چیزی نیست جز آدمکشی قراردادی.
همین ترکیب نامتعارف باعث میشود فیلم فراتر از یک کمدی رمانتیک ساده باشد و با ترکیب ژانرها، به یکی از آثار منحصربهفرد دهه ۹۰ تبدیل شود. بسیاری از منتقدان آن را یکی از بهترین کمدیهای آن دوره میدانند. جالب اینکه بیست سال بعد، فیلمی مانند Deadpool با رویکردی مشابه توانست فروش خیرهکنندهای معادل ۷۸۰ میلیون دلار داشته باشد. Grosse Pointe Blank هم نمونهای اولیه از چنین تلفیقهای موفق است.
La Femme Nikita (نیکیتا)
لوک بسون، فیلمساز جنجالی فرانسوی، در کارنامه خود آثار متنوعی دارد، اما بررسی روانشناسی یک آدمکش در فیلم La Femme Nikita شاید برجستهترین آنها باشد. این فیلم فرانسویزبان داستان زنی جوان را روایت میکند که پس از قتل یک افسر پلیس، به اعدام محکوم میشود. اما در آخرین لحظه دولت به سراغش میآید و به او پیشنهادی میدهد: زندگی دوباره در ازای تبدیلشدن به یک قاتل حرفهای.
نیکیتا فرصتی برای زندگیای تازه به دست میآورد؛ اما این زندگی دو چهره دارد: از یکسو امید به آینده و از سوی دیگر خطرات جسمی و اخلاقی شغل تازهاش. این فیلم یکی از نمونههای مهم اکشنهای زنمحور است که مسیر را برای آثاری مانند Atomic Blonde و اسپینآف John Wick با عنوان Ballerina هموار کرد. La Femme Nikita اثری سریع، پرهیجان و از نظر بصری چشمگیر است که شخصیت اصلی منحصربهفردش آن را به فیلمی فراموشنشدنی تبدیل میکند.
Looper (لوپر)
ریان جانسون در سال ۲۰۱۲ با فیلم علمی-تخیلی Looper توانست یکی از متفاوتترین روایتهای ژانر آدمکش را ارائه کند. فیلم در آیندهای نزدیک میگذرد؛ جایی که سفر در زمان امکانپذیر شده است. جوزف گوردون-لویت در نقش جو، یک آدمکش ویژه به نام لوپر ظاهر میشود. وظیفه لوپرها این است که اهدافی را که از آینده به گذشته فرستاده میشوند، بکشند و جسدشان را از بین ببرند.
اما ماجرا زمانی پیچیده میشود که هدف بعدی جو، نسخهای ۳۰ سال بزرگتر از خودش (با بازی بروس ویلیس) است. همین موقعیت داستانی، تنشی روانی و اکشنهای جذابی را رقم میزند.
فیلم در زمان اکران بهترین اثر جانسون تا آن زمان شناخته شد و هنوز هم یکی از نقشهای درخشان بروس ویلیس در اواخر دوران کاریاش محسوب میشود.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای اکشن جنایی؛ از «سیکاریو» تا «لانه دزدان»

No Country for Old Men (جایی برای پیرمردها نیست)
یکی از تاریکترین فیلمهای جوئل و اتان کوئن، که پس از اکران در سال ۲۰۰۷ همچنان همانقدر ترسناک و تکاندهنده است. شخصیت اصلی این فیلم یک آدمکش بیرحم به نام آنتون شیگور است؛ نقشی که خاویر باردم با بازی درخشان و اسکارآور خود آن را به یکی از شرورترین کاراکترهای تاریخ سینما تبدیل کرد.
داستان درباره شکارچی سادهدل تگزاسی (با بازی جاش برولین) است که بهطور اتفاقی به میلیونها دلار پول کارتل دست پیدا میکند. شیگور مأمور میشود هرطور شده این پول را بازگرداند، حتی اگر به بهای جان همه اطرافیانش تمام شود. او همانند دیگر شخصیتهای ساخته کورمک مککارتی، تجسم یک نیروی غیرانسانی و شر مطلق است؛ شرارتی فراتر از درک بشر.
این فیلم شاهکاری بیچونوچراست و در فهرست بهترین فیلمهای تاریخ جای دارد. تنها دلیل اینکه بالاتر از این رتبه نیامده این است که نقش آدمکشها در آن نسبت به کابویها و کلانترها کمتر پررنگ است. با این حال، اگر به شخصیتهای اینچنینی علاقه دارید، تماشای No Country for Old Men ضروری است.
Ghost Dog: The Way of the Samurai (گوست داگ: راه سامورایی)
فیلم شاعرانه و متفاوت جیم جارموش با بازی بهیادماندنی فارست ویتاکر در نقش یک آدمکش منحصربهفرد که اصول زندگیاش را از فلسفه ساموراییها الهام گرفته است. او برای مافیا در نیویورک کار میکند، اما بیرون از پیمان جنایتکارانهشان زندگی میکند. با این حال، بدهی جانی که به یکی از اعضای مافیا دارد، او را مجبور میکند دست به مأموریتهای خطرناک بزند.
این فیلم متفاوتترین اثر این فهرست است و ممکن است با انتظارات کلیشهای شما از یک فیلم اکشن فاصله زیادی داشته باشد. اما همین ویژگی، بخشی از جذابیت خاص آن است. ترکیب کارگردانی شاعرانه جارموش، صحنههای مبارزه بهیادماندنی و بازی تأثیرگذار ویتاکر، Ghost Dog را به نقطه عطفی در کارنامه او تبدیل کرده است.
Collateral (وثیقه)
ترکیب بازیگران بزرگی مثل تام کروز، جیمی فاکس، جادا پینکت اسمیت، مارک رافالو و حتی خاویر باردم در کنار کارگردانی مایکل مان، فیلم Collateral را به یکی از تریلرهای نوآر مدرن فراموشنشدنی تبدیل کرده است.
داستان درباره راننده تاکسیای به نام مکس (فاکس) است که بهطور اتفاقی مسافر خاصی را سوار میکند: یک قاتل حرفهای (کروز) که قصد دارد در یک شب چندین قتل قراردادی انجام دهد. مکس ناخواسته تبدیل به راننده فرار او میشود و رابطهای پیچیده و پرتنش بین این دو شکل میگیرد.
فیلم بهزیبایی بین اکشنهای پرهیجان و لحظات تفکرآمیز تعادل برقرار میکند؛ همان حسی که از نگاه کردن به شهر در شب از پنجره ماشین دست میدهد. پایان فیلم نیز چنان تأثیرگذار است که مخاطب را وادار میکند به مسیر زندگی خودش فکر کند.
The Bourne Identity (هویت بورن)
بهعنوان یکی از جریانسازترین فیلمهای اکشن دهه ۲۰۰۰، بدون شک مجموعه بورن جایگاه ویژهای در این فهرست دارد. اما بهترین قسمت آن بدون تردید فیلم اول، یعنی The Bourne Identity محصول ۲۰۰۲ است.
به کارگردانی داگ لایمن و نویسندگی تونی گیلروی، فیلم داستان جیسون بورن (با بازی مت دیمون) را روایت میکند؛ مردی که نیمهجان از دریا نجات داده میشود، با گلولههایی در بدن و هیچ خاطرهای از گذشتهاش. وقتی متوجه میشود آدمهای مسلح به دنبال او هستند، آرامآرام پی میبرد که یک ماشین کشتار آموزشدیده است و برای کشف هویتش باید به گذشتهاش رجوع کند.
هویت بورن پر از پیچشهای داستانی است و بهتر است بدون اطلاع قبلی آن را تماشا کنید. این فیلم بهعنوان یکی از بهترین تریلرهای اکشن دوران شناخته میشود و تأثیر عمیقی بر سینمای اکشن دهه بعد گذاشت.
In Bruges (در بروژ)
پیش از موفقیت جهانی کالین فارل و برندن گلیسون در فیلم The Banshees of Inisherin (۲۰۲۲)، آنها در شاهکار دیگری از مارتین مکدونا یعنی In Bruges (۲۰۰۸) درخشیده بودند.
در این فیلم، فارل و گلیسون نقش دو آدمکش را بازی میکنند که پس از خراب کردن یک مأموریت مجبور میشوند به شهر بلژیکی بروژ پناه ببرند. در این شهر تاریخی و زیبا، در حالی که هیچ مأموریتی برای انجام دادن ندارند، مجبورند با تنهایی، گذشته و هویت خود روبهرو شوند.
مانند دیگر آثار مکدونا، فیلم با مهارت طنز تلخی را از اعماق روح انسان بیرون میکشد. زمانی که در سال ۲۰۰۸ این فیلم اکران شد، بسیاری آن را با Grosse Pointe Blank و Kiss Kiss Bang Bang مقایسه کردند. اما با گذشت زمان، In Bruges به اثری منحصربهفرد تبدیل شد که تجربهای بیهمتا را برای مخاطب رقم میزند.

Léon: The Professional (لئون: حرفهای)
دومین حضور لوک بسون در این فهرست بدون شک Léon: The Professional است؛ فیلمی که در سال ۱۹۹۴ ساخته شد و امروز جایگاه ویژهای در سینمای اکشن و درام دارد.
ژان رنو در نقش اصلی، یک آدمکش فرانسوی است که برای مافیا در نیویورک کار میکند. نقطه تمایز فیلم حضور ناتالی پورتمن نوجوان (تنها ۱۳ ساله در نخستین نقشآفرینی سینماییاش) است؛ او نقش دختری را بازی میکند که پس از مرگ خانوادهاش توسط مافیا، تحت آموزش لئون قرار میگیرد. این رابطه همیشه بحثبرانگیز بوده، بهویژه با توجه به الهام فیلم از زندگی شخصی بسون.
با این حال، از منظر کارگردانی، طراحی صحنههای اکشن و بازیگری، Léon یکی از بهترین فیلمهای تاریخ درباره آدمکشها محسوب میشود و شاید همچنان بهترین اثر بسون باشد.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای اکشن ۲۰۲۴؛ از «پسران بد ۴» تا «زنبوردار»
Unforgiven (نابخشوده)
اگر No Country for Old Men وسترنی بود که آدمکشها در آن نقش مکمل داشتند، Unforgiven بهطور کامل روی مزدوران و قاتلان متمرکز است.
فیلم با حملهای وحشیانه به یک زن روسپی آغاز میشود. وقتی کلانتر شهر (با بازی جین هکمن) تنها به جریمه نقدی مهاجم اکتفا میکند، زنان روسپی پولهایشان را جمع میکنند تا قاتلانی از بیرون شهر استخدام کنند و انتقام بگیرند.
چند ایالت آنطرفتر، ویل مانی (با بازی و کارگردانی کلینت ایستوود) – یک آدمکش بازنشسته – خبر جایزه را میشنود. او که در تلاش است زندگی آرامی با فرزندانش داشته باشد، به خاطر نیاز مالی دوباره سلاح به دست میگیرد و همراه دوست قدیمیاش ند لوگان (با بازی مورگان فریمن) راهی آخرین مأموریت میشود.
فیلم ریتمی آرام اما کوبنده دارد و به شکلی بیرحمانه اخلاقیات قهرمانش را میزداید. Unforgiven از تلخترین و در عین حال ماندگارترین وسترنها و یکی از بهترین آثار درباره آدمکشهاست.
John Wick: Chapter 4 (جان ویک: بخش چهارم)
اگرچه آغازگر این فرنچایز یعنی John Wick (2014) نقطه تحول بزرگی در سینمای اکشن آمریکا بود، اما نمیتوان از شاهکار نهایی آن، John Wick: Chapter 4 (۲۰۲۳)، چشمپوشی کرد.
کیانو ریوز در نقش جان ویک، قاتل افسانهای ملقب به «بابا یاگا»، این بار با صدها آدمکش و سازمانی جهانی روبهرو میشود که هدفی جز نابودی او ندارند. آنچه دنبال میشود یک سفر چندقارهای خونین است که از نیویورک تا پاریس ادامه دارد.
فیلم با کارگردانی استادانه چاد استاهلسکی، مبارزات نفسگیر و طراحی اکشن حیرتانگیزی را به نمایش میگذارد. سکانس نهایی در پاریس یکی از برترین صحنههای اکشن تاریخ سینما محسوب میشود. John Wick 4 نهتنها پایانی باشکوه برای این مجموعه است، بلکه استاندارد تازهای برای فیلمهای اکشن آینده تعیین میکند.
Kill Bill (بیل را بکش)
شاهکار کوئنتین تارانتینو که در دو بخش (۲۰۰۳ و ۲۰۰۴) منتشر شد، یکی از پرهیجانترین و خونینترین داستانهای انتقام در تاریخ سینماست.
اوما تورمن در نقش «عروس» (The Bride)، آدمکشی سابق است که میخواهد زندگی جدیدی آغاز کند، اما در روز عروسیاش بههمراه همسر و مهمانان توسط همکاران سابقش قتلعام میشود. رهبر آنها کسی نیست جز بیل (با بازی دیوید کارادین)، رئیس سابق، معشوق پیشین و پدر فرزند نازادهاش.
عروس پس از سالها از کما بیرون میآید و سوگند میخورد انتقام تکتک کسانی را که زندگیاش را نابود کردهاند، بگیرد. ترکیب سبک بصری منحصربهفرد تارانتینو، صحنههای مبارزه الهامگرفته از سینمای شرق و موسیقی بهیادماندنی، Kill Bill را به اثری جاودانه تبدیل کرده است.
The Killer (1989) (قاتل)
و در نهایت میرسیم به شاهکار جان وو، فیلمی که شاید بتوان آن را بهترین فیلم تاریخ درباره آدمکشها دانست.
چو یون-فت در نقش یک آدمکش قراردادی ظاهر میشود که طی آخرین مأموریتش، بهطور ناخواسته زنی (با بازی سالی یه) را نابینا میکند. او که دچار عذاب وجدان شده، تصمیم میگیرد با ادامه دادن قتلهای قراردادی، هزینه عمل جراحی او را فراهم کند.
فیلم پر از صحنههای تیراندازی و مبارزات نفسگیر است که هنوز هم از بسیاری از آثار مدرن پیشی میگیرد. اما چیزی که The Killer را متمایز میکند، بُعد انسانی و دراماتیک داستان آن است؛ فیلم حتی بدون اکشن هم میتوانست یک درام روانشناختی تأثیرگذار باشد.
این اثر کلاسیک هنگکنگی تأثیر عظیمی بر ژانر اکشن جهانی گذاشت و همچنان یکی از بیرقیبترین فیلمهای تاریخ سینما در زمینه آدمکشهاست.
منبع: slashfilm
نویسنده: نسرین پورمند