این فیلم بر اساس مانگای کویوهارو گوتوگه ساخته شده و اوج داستان قاتل دیو را روایت میکند. ماجرا درست پس از پایان بخش «آموزش هاشیرا» ادامه مییابد؛ جایی که موزان کیبوتسوجی با حملهای غافلگیرکننده، اعضای سپاه شکارچیان دیو را به قلعه مخوف خود میکشاند.
این قلعه در حقیقت قلمرو شخصی پادشاه دیوها، موزان، است. یاران وفادار او، دیوهای ردهبالا، درون این قلعه با شکارچیان دیو نبرد میکنند. هر نبرد بار عاطفی و شخصی دارد: برای نمونه، شینوبو که استاد زهرهاست با دیوی به نام دوما روبهرو میشود؛ همان کسی که خواهرش را کشته بود. از سوی دیگر، زنیتسو باید با کایگاکو، شاگرد سابقی که به دیو تبدیل شده، مبارزه کند.
در ادامه با مهمترین شخصیتهای این بخش آشنا میشویم:
تانجیرو کامادو
تانجیرو پس از آنکه خواهر کوچکش، نزکو، به دیو تبدیل شد، به سپاه شکارچیان پیوست. او سوگند خورده است موزان کیبوتسوجی، پادشاه دیوها را نابود کند. در قلعه بینهایت، تانجیرو همراه با گیو تومیوکا با آکازا، یکی از دیوهای ردهبالا، وارد نبردی سرنوشتساز میشود.
او با یادآوری آموزشهای پدرش به توانایی تازهای دست پیدا میکند؛ قدرتی که به او اجازه میدهد جریان خون و حرکات درونی بدن حریف را ببیند و ضربات او را پیشبینی کند. این مهارت در نبرد با آکازا برگ برنده تانجیرو است.
نزکو کامادو
نزکو، خواهر کوچک تانجیرو، به دیو تبدیل شد اما بهدلیل اراده قویاش و آموزشهای استاد اوروکوداکی توانست ماهیت انسانی خود را حفظ کند و به جای آسیبزدن به انسانها، از آنان محافظت نماید. او توانایی مقاومت در برابر نور خورشید را دارد؛ قابلیتی که او را به دیوی منحصربهفرد تبدیل میکند. هرچند در بخش قلعه بینهایت نقش پررنگی ندارد، اما انگیزه اصلی و نیروی قلبی تانجیرو برای ادامه مبارزه است.
گیو تومیوکا
گیو یکی از قدرتمندترین اعضای سپاه شکارچیان و دارنده عنوان هاشیراست. او از فنون شمشیرزنی با تنفس آب استفاده میکند. هرچند در گذشته خود را شایسته این جایگاه نمیدانست، اما با یادآوری خاطرات دوستش سابیتو، امید و انگیزه دوبارهای یافت.
در نبرد با آکازا، او همراه تانجیرو از تکنیکهای پیشرفتهای چون «برش سطح آب» و «ضربه موجی» بهره میگیرد.
زنیتسو آگاتسوما
زنیتسو از فنون تنفس رعد بهره میگیرد. در قلعه بینهایت او با بزرگترین دشمن شخصی خود روبهرو میشود: کایگاکو، شاگرد پیشین استادشان که به دیو تبدیل شده است. این نبرد برای زنیتسو بسیار احساسی است، چرا که کایگاکو استاد مشترکشان را کشته بود. زنیتسو با تمام توان از تکنیکهای رعدآسا استفاده میکند تا دشمن قدیمیاش را شکست دهد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ انیمه برتر دهه ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ که دنیای انیمه را دگرگون کردند
شینوبو کوچو
شینوبو از هاشیراهای سپاه و استاد زهرهاست. او با سرعت بالا و حملات مرگبار شبیه نیش حشرات میجنگد و در پزشکی و ساخت داروهای ضد دیو مهارت دارد. نبرد او با دوما، دیو رده دوم، شخصیترین مبارزهاش است؛ چرا که دوما خواهرش را کشته بود.
کانائو
کانائو در کودکی فروخته شد اما بهدست شینوبو و خواهرش نجات یافت و بعدها به شکارچی دیو تبدیل شد. او چابکی و سرعت بالایی دارد و در پایان فیلم آماده رویارویی با دوما میشود؛ نبردی که ادامه آن در قسمت دوم سهگانه روایت خواهد شد.
اینوسکه هاشیبیرا
اینوسکه که ماسک سر گراز بر چهره دارد، همراه تانجیرو، زنیتسو و نزکو سفر میکند. او در کوهها بزرگ شده و غرایز حیوانی و حس ششمی قوی دارد. در قلعه بینهایت او بیشتر به مبارزه با دیوهای فرعی میپردازد، اما انگیزه شخصیاش کینهای عمیق از دوماست؛ چرا که این دیو مادرش را کشته است.
گنیا شینازوگاوا
گنیا، برادر کوچک سانمی، از توانایی خاصی برخوردار است: با خوردن گوشت دیوها میتواند بهطور موقت خصوصیات آنان را در خود ایجاد کند. او برخلاف بیشتر شکارچیان، فن تنفسی ندارد، اما قدرت جسمی ویژهاش او را به جنگجویی متفاوت تبدیل کرده است.
سانمی شینازوگاوا
سانمی، هاشیرای باد، شخصیتی خشن و بیاعتماد به دیوها دارد. او از فنون تنفس باد بهره میبرد و خون کمیابش بوی خاصی دارد که دیوها را دچار گیجی و سردرگمی میکند. این ویژگی در نبردها به سود او عمل میکند.
این شخصیتها، قلب تپنده داستان «قلعه بینهایت» هستند و هرکدام با انگیزهها و گذشتههای شخصی خود، در برابر دیوهای ردهبالا میایستند تا سرنوشت نبرد نهایی با موزان رقم بخورد.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند