گییرمو دل تورو، کارگردان مکزیکی برنده اسکار، در نشست خبری جشنواره فیلم بوسان به ستایش از سینمای کره و کارگردانانی چون بونگ جون هو و پارک چانووک پرداخت. او سینمای کره را نمونهای از اصالت فرهنگی و پرهیز از سادهانگاری رایج در هالیوود دانست و آن را منبعی برای «احساس زنده بودن» توصیف کرد.
چارسو پرس: گییرمو دل تورو، کارگردان برنده اسکار، در نشست خبری جشنواره بینالمللی فیلم بوسان از کارگردانان کرهای بونگ جون هو و پارک چانووک تقدیر و سینمای کره را به عنوان نمونهای از خلاقیت و اصالت فرهنگی ستایش کرد. این نشست همزمان با صحبتهای او درباره فیلم جدیدش «فرانکشتاین» برگزار شد.
دل تورو درباره بونگ جون هو گفت: «من بسیار تحت تاثیر کارگردان بونگ و کارگردان پارک هستم، چون آنها در یک فیلم همزمان آشفتگی، پوچی، شکوه، شاعرانه بودن و هولناکی را به نمایش میگذارند.» او فیلم «خاطرات قتل» بونگ را نمونهای برجسته از صدای منحصر به فرد سینمای کره دانست: «این فیلم یک پرونده آمریکایی درباره جرم نیست، بلکه یک مدیتیشن وجودی و تحقیقی ناقص توسط پلیسهای ناقص و خود فاسد است.»
دل تورو پیوند عمیقی با بونگ احساس میکند و فیلم «مهمان» و طراحی هیولاهای آن را تحسین کرد. او گفت: «او از این عناصر برای پرداختن به جامعه و زندگی خانوادگی کره استفاده میکند؛ درست همان کاری که من انجام میدهم.»
کارگردان برنده اسکار همچنین تحسیر خاصی نسبت به پارک چان ووک داشت و او را «یکی از زیباترین، ناامیدترین و رمانتیکترین فیلمسازان وجودگرا در سینما» توصیف کرد. دل تورو افزود: «پیدا کردن یک فیلمساز رمانتیک بسیار نادر است و منظورم از رمانتیک، فابیوی عاشق نیست؛ منظورم مردی است که به تاریکی وجودی و تراژدی رمانتیسم باور دارد. او در این معنا روح دوقلوست.»
کارگردان بر تعهد سینمای کره به اصالت فرهنگی بیش از جذابیت تجاری تاکید کرد: «دیدگاه آنها نسبت به ژانر باعث میشود فیلمها برای بازار آمریکایی تجاری نشوند و منحصراً به کره تعلق داشته باشند.» او افزود که هرگاه میخواهد «احساس زنده بودن» داشته باشد، به تماشای فیلمهای کرهای میپردازد.
گییرمو دل تورو همچنین فیلمهایی چون «شیطان را دیدم» و «قطار به بوسان» را به عنوان نمونههای زنده بودن سینمای کره معرفی کرد و فیلمسازان کرهای را برای اجتناب از «دیدگاه سادهانگارانه خیر و شر» که در سینمای آمریکا رایج است، ستود.
او ارتباط میان آثار خود و سینمای ژانری کره را نیز یادآوری کرد و گفت: «وقتی میپرسند ‘چه چیزی در فیلمهایت مکزیکی است؟’ من میگویم من بسیار مکزیکی هستم و فیلمهایم همان زاویه را دارند.»
دل تورو درباره اقتباس خود از «فرانکشتاین» توضیح داد که فیلم کاملاً خودزندگینامهای است و از دیدگاه یک مکزیکی کاتولیک ۶۰ ساله روایت میشود، که بسیار متفاوت از نگاه نوجوان پروتستان انگلیسی مری شلی است. او افزود که فیلم به موضوعاتی چون بخشش و نقص انسان میپردازد و این مفاهیم در دنیای امروز اهمیت بیشتری یافتهاند.
دل تورو در پایان گفت: «ما در زمانی زندگی میکنیم که همه چیز را قطببندی کردهایم به کاملاً خوب یا کاملاً بد و هیچ اکسیژنی برای انسانیت در این دو طرف وجود ندارد. همه ما در میانه زندگی میکنیم.»
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72895