ژولیت بینوش، بازیگر برنده اسکار، با اولین تجربه کارگردانی خود، فیلم «In-I In Motion»، در جشنواره فیلم سن سباستین حضور یافت. این فیلم که روایتگر تجربه پرچالش بینوش در ساخت یک نمایش رقص با همکاری آکرام خان است، به طور بین‌المللی توسط MK2 Films نمایندگی می‌شود.

چارسو پرس: فیلم «In-I In Motion» که در جشنواره فیلم سن سباستین به نمایش جهانی خود می‌رسد، به طور بین‌المللی توسط MK2 Films نمایندگی می‌شود.


ژولیت بینوش، برنده اسکار برای فیلم «بیمار انگلیسی» و بازیگر برجسته‌ای که با بزرگ‌ترین کارگردانان از لئوس کاراکس تا عباس کیارستمی و اولیویه آسایاس همکاری کرده و ریاست هیئت داوران کن و برلین را بر عهده داشته است، مسیر ساده‌ای را برای کارگردانی اولین فیلم خود انتخاب نکرد.


فیلم «In-I In Motion» که امروز در جشنواره سن سباستین به نمایش جهانی می‌رسد، تجربه پرهرج و مرج، دشوار و در نهایت رهایی‌بخش بینوش در هم‌آفرینی و اجرای نمایش رقص با آکرام خان، چهره مشهور بریتانیایی، طی یک سال و نیم مرخصی کاری در سال ۲۰۰۷ را روایت می‌کند. تبدیل این تجربه به فیلم تقریباً به همان اندازه دشوار بود؛ ژولیت بینوش به «واریتی» گفت که نیاز داشت ۱۷۰ ساعت فیلم را تدوین کند، حقوق موسیقی‌های استفاده شده در تمرینات را دریافت کند و محتوای انتزاعی را به یک اثر سینمایی تبدیل کند. نتیجه، اثری است هم فکری، هم سیاسی و هم حسی، که هم ماهیت خلاقیت هنری را نشان می‌دهد و هم شخصیت و میل بینوش به چالش‌های مرزگذر را به نمایش می‌گذارد.


سؤال: اول از همه، باید بگویم که فقط با تماشای رقص شما در «In-I In Motion» نفس‌ام بند آمد. واقعاً تحسین‌برانگیز بود!

جواب: ها، خودم هم نفس‌ام بند آمد!


سؤال: چه چیزی باعث شد که تصمیم بگیرید از بازیگری پرمشغله خود مرخصی بگیرید تا این نمایش را خلق کنید، با اینکه رقصنده حرفه‌ای نبودید؟

جواب: من گاهی اوقات استراحت می‌کنم و یکی از این استراحت‌ها صرف هم‌آفرینی این نمایش با آکرام خان شد، تقریباً به مدت یک سال و نیم، نزدیک به دو سال. فکر می‌کنم این نوع وقفه‌ها مهم است تا خودت را دوباره تغذیه کنی و با خواسته‌هایت دوباره ارتباط برقرار کنی. من عاشق غوطه‌ور شدن در دنیای دیگر هستم.

پیدایش همکاری با آکرام خان

سؤال: ایده همکاری با آکرام خان از کجا آمد؟ قبلاً او را می‌شناختید؟

جواب: در واقع، همه چیز وقتی شروع شد که سو-من هسو، که در فیلم هم می‌بینید و مدیر تمرینات ما بود، به من ماساژ می‌داد. او کارهای مختلفی انجام می‌دهد و یکی از آن‌ها ماساژ شیاتسو است. من در لندن فیلمبرداری می‌کردم و ماساژش خیلی دردناک بود، وقتی آرنجش را روی کمرم گذاشت، پرسید: «می‌خوای برقصی؟» و ناگهان گفتم: «بله.» سپس مرا دعوت کرد نمایش آکرام را ببینم که شوهرش، فاروق چودری، آن را تولید می‌کرد. نمایش را دیدم و مسحور شدم. در پایان با آکرام ملاقات کردم و پیشنهاد شد دو یا سه روز بداهه‌پردازی کنیم و ببینیم چه کاری می‌توانیم با هم انجام دهیم. این تجربه فوق‌العاده بود. گفتیم، «خب، ببینیم دو سال دیگر همدیگر را ملاقات می‌کنیم»، چون او در تور بود و من فیلمبرداری داشتم. نهایتاً وارد دنیای هم شدیم؛ تجربه‌ای جذاب و در عین حال دشوار بود، چون وارد حرفه فرد دیگر شدن، شجاعت می‌خواهد. گاهی کاملاً گم می‌شدی و بدن آماده نبود. برای آکرام، جنبه احساسی سخت‌تر بود. مثل ایستادن روی لبه پرتگاه بود، با خلأی عظیم روبرو بودی و فقط باید مرتباً پرش می‌کردی و تمرین می‌کردی، چون ثبات واقعیت و امکان را ایجاد می‌کند.

تصمیم به فیلمبرداری نمایش

سؤال: و این نمایش را در ۱۰۰ شهر اجرا کردید! چه زمانی تصمیم گرفتید آن را فیلمبرداری کنید؟

جواب: بله، ما در تور بودیم و به قاره‌های مختلف رفتیم. سپس در نیویورک در سالن BAM رقصیدیم. رابرت ردفورد به اتاق گریم من آمد و گفت: «باید این اثر را فیلمبرداری کنی.» او بسیار جدی و پرشور بود، پس گفتم بله، داشتم به آن فکر می‌کردم. فقط یک ماه دیگر تور مانده بود و فکر کردم: «چطور می‌خواهم این را مدیریت کنم؟!» هیچ تیم تولیدی نداشتم و نمی‌دانستم چگونه به پایان برسانم. خوشبختانه خواهرم آمد و از او خواستم هفت نمایش را از زوایای مختلف فیلمبرداری کند و انجام داد.

بودجه و ساخت فیلم

سؤال: چگونه این فیلم را تأمین مالی کردید؟

جواب: یک سرمایه‌گذار نروژی، اولا استروم، همراه با شریکش سولن لژه، از من پرسیدند آیا پروژه‌ای دارم که دوست دارم انجام دهم. گفتم: «خب، چیزی در کشوی من است و همیشه آرزو داشتم روزی آن را انجام دهم.» از جلسه در کن، دو سال طول کشید، چون دیجیتالی کردن نوارها کار بزرگی بود. همچنین هنگام تمرین، موسیقی‌های مختلفی استفاده می‌کردیم و گرفتن حقوق آن‌ها بسیار زمان‌بر بود. ۱۷۰ ساعت فیلمبرداری داشتیم!


سؤال: گاهی به فکر رها کردن فیلم افتادید؟

جواب: بله، گاهی از چیزی خوشحال بودم و گاهی ناامید، احساس می‌کردم «این مزخرف است، هیچ پیشرفتی ندارد.» روزهای خوب و بد داشتیم. ابتدا با یک تدوینگر کار کردم، سپس دیگری آمد. کمک دستیار تدوینگر در پایان بسیار مفید بود، چون هنوز روی آغاز فیلم کار می‌کردم. برش اولیه نه ساعته بود. از آنجا برنامه‌ریزی کردم، هر صحنه را عکس گرفتم تا تجسم فیلم راحت‌تر شود، چون قبل از آن همه چیز انتزاعی بود.

تأثیر تجربه بر زندگی و حرفه

سؤال: تجربه خلق این نمایش رقص چه تأثیری بر زندگی و حرفه شما داشت؟

جواب: بعد از این تجربه، کمتر از ریسک می‌ترسیدم. واقعاً مرا به لبه ترس رساند. هر شب فکر می‌کردم نمی‌توانم این نمایش را زنده بمانم، چون بسیار سخت فیزیکی و احساسی بود.

نقش سیاسی و نوشتن دیالوگ‌ها

سؤال: شما نه تنها در خلق حرکات بلکه در نوشتن بیشتر دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها که بار سیاسی دارند، نقش داشتید.

جواب: فکر نمی‌کنم این کار عقلانی بود، بلکه از زندگی من در آن زمان نشأت گرفت و احتمالاً کمی جلوتر از زمانم بود. جوان که بودم عاشق مردی شدم در حالی که «کازانووا» را می‌دیدم. این موضوع ما را به داستانی سوق داد که بعداً توسعه یافت. شخصیت من در نمایش می‌شکند وقتی مردی او را تهدید می‌کند.


سؤال: آکرام خان هم از تروماهای خود صحبت می‌کند؟

جواب: بله، او هم درباره خیانت عمیقی که در کودکی تجربه کرد صحبت می‌کند و در نمایش نشان داده می‌شود.

برنامه‌های آینده و دیدگاه هنری

سؤال: آیا می‌خواهید دوباره فیلم بسازید؟

جواب: بله، اما نمی‌توانم زندگی‌ام را برنامه‌ریزی کنم. زندگی اسرارآمیز است و خوشحالم توانستم این دو سال را به خودم اختصاص دهم.


سؤال: به عنوان بازیگر، شما به میل کارگردان وابسته‌اید و کنترل زیادی ندارید، درست است؟

جواب: وقتی روی صحنه هستیم، واقعاً پنجاه پنجاه است. بازیگر به شدت در فرآیند تدوین دخیل است.


سؤال: ناداو لپید درباره فشارهای دولت اسرائیل بر هنرمندان نگران است.

جواب: تاریخ سینما پر است از مقاومت هنری، مثل آیزنشتاین که فیلم آخرش را به دلیل استالین نتوانست تمام کند. مقاومت نشانه سلامت جامعه است.


سؤال: درباره جایزه نخل طلای کن به جعفر پناهی چه فکر می‌کنید؟

جواب: فوق‌العاده است. اگرچه نمی‌تواند در فهرست ایرانی باشد، اما اگر در فهرست فرانسه باشد، پس برای آن برویم.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند