در سال ۱۹۹۴، کیانو ریوز، بازیگر مشهور هالیوود، با وجود شهرت روزافزون پس از فیلم موفق «اسپید» (Speed)، تصمیمی شگفتانگیز گرفت: او پیشنهاد ۶ میلیون دلاری برای بازی در فیلم «مخمصه» (Heat) در کنار آل پاچینو و رابرت دنیرو را رد کرد تا بتواند در یک نمایش تئاتری کمدرآمد، نقش هملت را ایفا کند. این تصمیم، نشاندهنده عشق عمیق او به تئاتر و تعهد مثالزدنیاش به کارگردان و مدرس سابقش بود.
چارسو پرس: در تابستان ۱۹۹۳، استیون شیپر (Steven Schipper)، مدیر هنری مرکز تئاتر رویال مانیتوبا (Royal Manitoba Theatre Centre)، پیشنهادی برای برنامهریزی فصل آیندهاش دریافت کرد.
کارگردان و مدرس بازیگری، لوئیس بوماندر (Lewis Baumander)، به او گفت که یک بازیگر جوان را در نظر دارد تا نقش هملت، پادشاه دانمارکی در تراژدی عظیم چهار ساعتهی شکسپیر را بازی کند.
بوماندر او را در دوران نوجوانی در تورنتو کارگردانی کرده بود، بعد از اینکه او وسط تست بازیگر دیگری برای «رومئو و ژولیت» پرید و خواهش کرد که نقش مرکوتیو را به او بدهند.
بوماندر به یاد آورد: «هیچکس نمیخواهد مرکوتیو را بازی کند.»
این تازهکار خاص راهی هالیوود شد، اما همچنان مشتاق بود قبل از حضور در صحنهی فیلمها، مونولوگهای شکسپیری را دکلمه کند، چیزی که شیپر شنید.
«او واقعاً عاشق شکسپیر بود، و (لوئیس) گفت ممکن است علاقهمند باشد، پس من به کیانو زنگ زدم.»
بله، همان کیانو.
در آن زمان، کیانو ریوز با فیلمهایی مثل «Point Break» و «Bill and Ted’s Excellent Adventure» دلها را ربوده بود ــ فیلمهایی که او را متخصص بازی در تیپ خاصی از موجسوارهای کالیفرنیای جنوبی نشان میداد، شخصیتی بسیار دور از چیزی که «شاعر ریشو» (شکسپیر) میتوانست بنویسد.
با این حال، کارنامهای شامل «Much Ado About Nothing» و «My Own Private Idaho» به بلندپروازیهای عمیقتری اشاره داشت.
او همچنین فیلمی آمادهی اکران در همان تابستان داشت ــ یک فیلم اکشن پرهیجان به نام «Speed».
شیپر کنجکاو شد و به ریوز ۲۹ ساله زنگ زد و نقش را بهعنوان راهی برای ادای احترام به کارگردان سابقش مطرح کرد.
ماهها گذشت و سرانجام، یک پیام صوتی از ستارهی گریزان در یک روز سپتامبر ظاهر شد، گویی از سوی خدایان تئاتر فرستاده شده بود.
کیانو ریوز در سال ۱۹۹۵ در نمایش «تراژدی هملت، شاهزادهٔ دانمارک» حضور دارد. (مرکز تئاتر رویال مانیتوبا)
«آنها سعی میکنند مرا از انجام این کار منصرف کنند»
در ژانویه ۱۹۹۴، شیپر به کالیفرنیا پرواز کرد تا در نهاری با ریوز، او را برای پذیرفتن نقش متقاعد کند.
شیپر سالها قبل در تورنتو، هنگام تست برای یک نمایش سام شپرد، ریوز را ملاقات کرده بود. نقش به یک زن جوان رسید و ریوز راهی هالیوود شد.
این بار، در ونیس بیچ دوباره دیدار کردند. مکالمه خوب پیش میرفت که ریوز پرسید: اگر یک نقش عالی در فیلم به من پیشنهاد شود چه؟ آیا میتوانم از اجرا کنار بکشم؟ چقدر زمان لازم دارید تا جایگزینی پیدا کنید؟
شیپر به او گفت اگر کوچکترین احتمالی هست که نتواند ادامه دهد، همانجا بگوید نه. او نمیتوانست به مشترکان RMTC قول حضور کیانو ریوز را بدهد و عمل نکند.
شیپر یادآوری کرد: «من کاملاً واضح دیدم ــ نگاهش را. او گفت: اگر این همان کسی هستی که میگویی، پس من هم برای تو هستم. با مدیر برنامهام حرف نزن. با ایجنتهایم هم حرف نزن. آنها تلاش میکنند مرا از انجام این کار منصرف کنند. بگذار خودم رسیدگی کنم.»
یک ماه بعد، ریوز قراردادی با RMTC امضا کرد و پذیرفت حقوق مقطوع هزار دلار در هفته دریافت کند ــ همان مبلغی که هر بازیگر دیگری در تولید اصلی شرکت دریافت میکرد، درست در سرمای زمستان بیرحم مانیتوبا.
پیشنهاد یک نقش عالی در فیلم واقعاً آمد ــ «Heat» ساختهی مایکل مان. ریوز یک چک ۶ میلیون دلاری و فرصت همبازی شدن با رابرت دنیرو و آل پاچینو را رد کرد، زیرا فیلمبرداری با اجرای «هملت» تداخل داشت.
کیانو ریوز و لوئیس باماندر در جریان تمرینهای اجرای مرکز تئاتر رویال مانیتوبا برای نمایش «تراژدی هملت، شاهزادهٔ دانمارک» در سال ۱۹۹۵ دیده میشوند. (استودیوی بازیگری LB/فیسبوک)
ریوز همچنین در یک پروفایل مجله GQ در سال ۲۰۱۹ گفت که پس از رد کردن «Speed 2» برای کار در وینیپگ، بهنوعی به زندان فیلم فاکس تبعید شد.
او به مجله گفت: «من دیگر با [Fox] کار نکردم تا زمانی که “The Day the Earth Stood Still” آمد.»
با این وجود، ریوز در تعهدش به شیپر و مشترکان RMTC تردید نکرد.
شیپر گفت: «این کیانو ریوز در یک کلمه است. این جوهرهی اوست.»
«هیچکس به اندازهی کیانو سخت کار نکرد»
ریوز دسامبر ۱۹۹۴ در فرودگاه وینیپگ فرود آمد، در حالیکه گیتاری روی دوش داشت و انبوهی از هواداران هیجانزده به استقبالش آمده بودند. جمعیت، عمدتاً دختران نوجوان شیفته، نشانهای کوچک بود از اینکه ستارهاش در ماههای پس از امضای قرارداد تا چه حد درخشانتر شده است.
«Speed» تابستان گذشته اکران شده بود و بیش از ۳۵۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروخته بود ــ تا آن زمان، بزرگترین موفقیت گیشهای ریوز.
شیپر که کپیهای VHS از فیلمهای ریوز را برای هیئت مدیره RMTC نمایش داده بود (هیئتی که هیچ تصوری از اینکه ستارهی جدیدشان کیست نداشت)، او را با استیشن واگن ولووی خود از فرودگاه برداشت. همسرش هنوز شوخی میکند که میتوانستند آن ماشین را بعداً با مبلغ خوبی بفروشند.
از آنجا، روند تمرین سخت آغاز شد، و هر اثری از هالیوود پشت در استودیو جا ماند.

کیانو ریوز در اجرای سال ۱۹۹۵ مرکز تئاتر رویال مانیتوبا از نمایش «تراژدی هملت، شاهزادهٔ دانمارک» حضور دارد. (مرکز تئاتر رویال مانیتوبا) (بروس مانک)
بوماندر گفت: «چیزهای ستارهای کنار گذاشته شد، و ما فقط گروهی آدم بودیم که روی نمایش کار میکردیم.»
بازیگر کهنهکار وینیپگ، راب پاترسون، یکی از اعضای گروه محلی بود که چندین نقش را ایفا میکرد، از رونالدو گرفته تا قبرکن دوم.
او گفت: «او مثل یک نماد جنسی جوان بود، بنابراین این خیلی هیجانانگیز بود چون او یک ستارهی واقعی سینما بود.»
ریچارد هرست، یکی از بزرگان تئاتر وینیپگ، داوطلب شد تا «رپاراتور» ریوز باشد ــ کسی که ستاره بتواند متنها را با او مرور کند تا مطمئن شود در شب افتتاحیه بدون نقص است.
ریوز بخش زیادی از مونولوگهای عظیم خود را پیشتر، در طول سه هفته تمرین با بوماندر در هتل Chateau Marmont لسآنجلس، حفظ کرده بود.
بوماندر گفت: «ما فقط کار و کار و کار کردیم. همهچیز را مرور کردیم ــ مطالعه از پایه، ساخت استدلال و خطابه و نثر و شعر.»
اما همینجا نقطهی ضعف برای ریوز بود.
در وینیپگ، تیم خلاق تصمیم گرفت زمان اجرای طولانی را کوتاه کند، و با هر خط و پاراگرافی که حذف میشد، آنچه ریوز روی آن سخت کار کرده بود از بین میرفت.
هرست گفت: «یک خط اینجا و یک پاراگراف آنجا و یک بخش دیگر حذف شد ــ این او را دیوانه میکرد.»
این نقش برای هر بازیگری کار عظیمی بود، چه برسد به کسی که بیشتر عادت داشت برای لنز دوربین بازی کند تا تماشاگران بالکن.
با این حال، همبازیهای تئاتری باتجربه تحت تأثیر تعهد بازیگر هالیوودی قرار گرفتند.
پاترسون گفت: «هیچکس به اندازهی کیانو سخت کار نکرد.»
هرست تأیید کرد: «هیچ کمکاریای در کار نبود.»
او افزود: «برای او فقط تمرکز کامل و مطلق بود. این همهچیزش بود. او basically فقط میخورد، میخواند و میخوابید با متن.»
در طول تمرینها، پاترسون میزبان شام برای گروه در خانهاش بود. ریوز کمی دیرتر رسید، همراه با گروه موسیقیاش «Dogstar» که برای دیدنش به شهر آمده بودند.
پاترسون گفت: «او در کوچه پشتی داشت با پسرم و دوستانش هاکی خیابانی بازی میکرد. همسرم مدام میگفت: کیانو، این کلاه را بپوش، این دستکشها را بپوش، چون هوا بهشدت سرد بود.»
در همین حال، فروش بلیتها مثل طوفان پیش میرفت، بهطوریکه بیش از هزار سفارش تنها از خارج از استان رسید.

ریچارد هورست و کیانو ریوز در جریان اجرای نمایش «تراژدی هملت، شاهزادهٔ دانمارک» مرکز تئاتر رویال مانیتوبا در سال ۱۹۹۵ دیده میشوند.
شیپر به یاد آورد: «برای اینکه بلیت “هملت” ریوز را بگیری، باید اشتراک کل فصل را میخریدی. ما نگران بودیم کسانی که از ژاپن یا انگلستان بلیت گرفتهاند، برای دیدن پنج نمایش دیگر فصل پرواز نکنند. پس RMTC پیشنهاد داد باقی بلیتها به کسانی اهدا شود که توانایی خرید آنها را ندارند.»
او افزود: «البته، همه این کار را کردند.»
کیانو–مانیا
دختران نوجوان بار دیگر وقتی پردهی «تراژدی هملت، شاهزاده دانمارک» در ۱۲ ژانویه ۱۹۹۵ بالا رفت، سالن را پر کردند.
به گفتهی خود ریوز، او سختی زیادی کشید.
او در مصاحبهای در اوت ۱۹۹۵ با روزنامه The Virginian-Pilot گفت:
«شب افتتاحیه نمیتوانستم نفس بکشم. مجبور شدم از آن بگذرم. مثل آهویی بودم که در نور چراغها گیر کرده باشد. کاملاً مسحور شده بودم. شب دوم بهتر بودم. نقدها بد بودند، قابل درک بود، اما چند منتقد بعدتر در طول اجرا برگشتند و دیدند که بهتر شدهام.»
شیپر گفت: «فکر میکنم خیلی از متکبران گفتند آنقدرها هم که امیدوار بودند خوب نبود.»
او افزود: «فکر میکنم آنها با انتظار دیدن درک جکوبی آمده بودند. انتظار داشتند کنت براناگ ببینند، اما کیانو، همان کیانو بود.»
با وجود این، ریوز بیتوجه به نقدها و با وجود سرمای ژانویه، ساعتها پس از هر اجرا وقت میگذاشت تا مطمئن شود هر طرفداری که در سرما ایستاده، عکس یا امضایش را بگیرد، در حالیکه کیسههای پر از نامهی طرفداران به اتاق رختکنش میرسید.
پاترسون گفت: «جمعیت جمع میشدند. فقط زنها، دختران جوانی که امضا میخواستند و گریه میکردند.»
چریل لاپلانت (Cheryl Laplante) ۱۴ ساله، یک روز شنبه همراه با دوستش با اتوبوس رفتند تا پشت صحنه منتظر دیدار ستارهی در حال صعود بمانند.
او به یاد میآورد: «دو طرفدار دیگر سردشان شد و درست قبل از اینکه ریوز با تاکسی برسد، رفتند آن طرف خیابان تا در یک فروشگاه لوازم ورزشی خودشان را گرم کنند.»
«او مستقیم به سمت ما آمد و سلام کرد، دست دوستم را فشرد و برایمان امضا کرد.»
او ادامه داد: «از او پرسیدم آیا میتوانم از او و دوستم میشل عکس بگیرم و او گفت حتماً. برای عکس ژست گرفت، بعد پرسید: “میخواهی یکی هم با من بیندازی؟”»
لیا مککِتیاک (Leah McKetiak) که اجرای ریوز را در یک matinée دانشآموزی دیده بود، هر وقت میتوانست به منطقه Exchange میرفت تا شاید دوباره فرصتی برای دیدن او پیدا کند.
او گفت: «خیلی دخترها فقط پرسه میزدند تا شاید نگاهشان به او بیفتد.»
روزی او و دو دوستش او را یک بلوک دورتر دیدند. به سمتش دویدند، قلم به دست. ریوز با مهربانی درخواست امضاهای دوستانش را پذیرفت در حالیکه مککِتیاک عقب ایستاده بود.
او گفت: «کاملاً شوکه شده بودم. حتی یک کلمه هم نتوانستم بگویم، و دوستانم بودند که توانستند فخر بفروشند که امضایش را گرفتهاند و با او حرف زدهاند، و من فقط آنجا ایستاده بودم مثل یک احمق.»
خواهر و برادری به نام رایان و جکی بلک (Ryan & Jacquie Black) به لطف یک دوست در گروه بازیگران توانستند ریوز را پشت صحنه ملاقات کنند.
رایان گفت: «ملاقات خیلی کوتاه بود، فقط چند ثانیه، اما انگار سال جکی را ساخت.»
جکی، نویسندهی تلویزیون و فعال صنعت موسیقی مانیتوبا، به یک طرفدار مادامالعمر تبدیل شد. او بالشهایی با تصویر ریوز داشت و دیگر وسایل کیانو-محور. او او را «شوهرم» صدا میزد.
وقتی ریوز برای تولید فیلم «Siberia» در ۲۰۱۸ به شهر برگشت، جکی بهعنوان سیاهی لشکر کار کرد.
او یک سلفی گرفت تا دیدارشان را ثبت کند و در شبکههای اجتماعی نوشت:
«دو ساعت و نیم با کیانو امروز! مثل همیشه سرگرمکننده و فوقالعاده مهربان.»
در ۲۰۲۲، جکی سقوط سختی داشت که منجر به بستریشدن و خونریزی داخلی شدید شد.
مدیر شهر برای فیلم و رویدادهای ویژه، کنی بویس (Kenny Boyce)، خبر بیماری جدی او را به ریوز رساند.
چند ساعت بعد از مرگ جکی به دلیل نارسایی اعضا، یک ویدیو از کیانو ریوز به بیمارستان رسید که عشق و همدردیاش را فرستاده بود.
رایان گفت: «این واقعاً برای خانواده تأثیرگذار بود.»
«او داشت فکر و دلش را میفرستاد چون جکی او را بعد از خانوادهاش، عزیزترین فرد زندگیاش میدانست. من هم از همان زمان همیشه طرفدار بزرگ کیانو ریوز بودهام.»
نمایشی که همچنان زنده است
استیون شیپر، که حالا بازنشسته شده و در خانهاش در برامپتون زندگی میکند، در گفتوگو با CTV News Winnipeg باور نمیکند ۳۰ سال گذشته باشد از زمانی که ریوز جمجمهی یوریک را روی صحنهی اصلی RMTC بالا گرفت.
او همچنان به میراث آن اجرا افتخار میکند.
او گفت: «این یک “هملت” هیجانانگیز و هیجانانگیز بود.»
«روزنامه The London Times آن را یکی از پنج اجرای برتر “هملت” که تا آن زمان دیده بودند نامید.»
بر اساس همان مقالهی سال ۱۹۹۵، ریوز هیچ پشیمانی ندارد.
او گفته بود: «بازی در نقش آن مرد، خب، ارزشش را داشت، با وجود اینکه در ابتدا چندان خوب نبودم.»
اگرچه زمان هر دو را به جلو برده است، بوماندر هنوز گهگاه از شاگرد سابقش خبری میگیرد، چه وقتی که به مراسم افتتاح «John Wick: Chapter 4» در تورنتو دعوت شد یا زمانی که ریوز هنگام ورود به پیادهروی مشاهیر کانادا از او بهطور ویژه یاد کرد.
بوماندر گفت: «آنچه باقی مانده، همان رابطهی استاد و شاگردی است.»
«برای من، او همیشه همان بچهی جوانی خواهد بود که فقط شوق سوزانی برای هنرمند شدن داشت، در دنیایی که میخواست او را ستارهی سینما کند.»
منبع: .ctvnews
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72904