انیمه «Demon Slayer: Infinity Castle» به کارگردانی هاروئو سوتوزاکی، اولین قسمت از سه‌گانه‌ای است که دنباله مستقیم سریال محبوب «Demon Slayer: Kimetsu No Yaiba» محسوب می‌شود. این فیلم ۱۵۵ دقیقه‌ای، که توسط کرانچی‌رول در سطح جهانی عرضه شده، تجربه‌ای بصری خیره‌کننده است اما در روایت آن‌قدر به پیش‌دانسته‌های مخاطب وابسته است که تماشاگر تازه‌کار را عملاً از همان دقایق آغازین سردرگم می‌گذارد.

چارسو پرس: انیمه‌های ژاپنی در سال‌های اخیر به بخش جدایی‌ناپذیر از سینمای جهان بدل شده‌اند و در این میان، «Demon Slayer: Kimetsu No Yaiba» جایگاهی ویژه پیدا کرده است. حالا با اکران «Demon Slayer: Infinity Castle» به کارگردانی هاروئو سوتوزاکی، این فرنچایز وارد مرحله‌ای تازه می‌شود؛ مرحله‌ای که بیش از هر زمان دیگری به طرفداران قدیمی‌اش وفادار است و در عین حال، تماشاگر تازه‌وارد را در میان پیچیدگی‌های داستانی و بارش تصاویر پرشکوه به چالش می‌کشد.

غرق در جهان بی‌پایان قلعه

فیلم درست از جایی آغاز می‌شود که سریال متوقف شده بود؛ بدون هیچ مقدمه یا روایت آغازین. اعضای سپاه شکارچیان دیو، درگیر در اعماق قلعه‌ای بی‌انتها و پر از شگفتی‌های هندسی اسشرگونه، در جست‌وجوی شریر اصلی، موزان هستند. با این حال، برخلاف انتظار، نبرد نهایی با موزان در این قسمت رخ نمی‌دهد و فیلم بیشتر بر نبردهای انفرادی هر یک از شخصیت‌ها تمرکز دارد.

روایت درونی و تکنیک‌های رزمی

«Infinity Castle» کمتر به گفت‌وگوهای کلاسیک تکیه دارد و بیشتر از مونولوگ‌های درونی شخصیت‌ها بهره می‌گیرد؛ جایی که هر شکارچی دیو، در تقابل با سرنوشت شخصی و تراژدی‌های گذشته‌اش قرار می‌گیرد. مبارزات با اصطلاحاتی مثل «Water Breathing»، «Slithering Snake» یا «Compound Eye Hexagon» همراه می‌شود که هم یادآور شعارهای کارتونی دهه ۸۰ هستند و هم لایه‌ای حماسی به نبردها اضافه می‌کنند.

خون و فلسفه در کنار هم

فیلم از خشونت گرافیکی پرهیز نمی‌کند: دیوها تنها با بریدن سرشان از بین می‌روند و این منجر به صحنه‌های پر از خون و تکه‌تکه شدن می‌شود. اما در میان این خشونت، تأملات فلسفی و درونی دیوها باعث می‌شود شروران داستان گاه جذاب‌تر از قهرمانان جلوه کنند؛ نمونه‌اش آکازا یا دوما که هر یک گذشته‌ای تراژیک و انگیزه‌هایی چندلایه دارند.

قدرت تصویر و طراحی صحنه

از نظر بصری، «Infinity Castle» یکی از جاه‌طلبانه‌ترین انیمه‌های اخیر است. طراحی قلعه که مدام گسترش می‌یابد، صحنه‌های نبرد شکوهمند با نورپردازی سینمایی، و حتی کاراکترهایی عجیب مثل جنگجوی نقاب‌دارِ شبیه به گراز، نشان‌دهنده تخیل بی‌پایان سازندگان است. موسیقی پرانرژی و تدوین سریع نیز ریتم اثر را در سطحی حماسی نگه می‌دارد.

برای طرفداران یا تازه‌واردها؟

این اثر به‌هیچ‌وجه نقطه ورود مناسبی برای تازه‌واردها نیست؛ چرا که بدون آشنایی با جهان و شخصیت‌های «Demon Slayer» فهم روایت تقریباً ناممکن است. اما برای هواداران، تجربه‌ای نفس‌گیر و خیال‌انگیز است که نوید بخش قسمت‌های بعدی، به‌ویژه نبرد نهایی با موزان خواهد بود.

جمع‌بندی

سینمای انیمه همواره ترکیبی از زیبایی بصری، خشونت بی‌پرده و روایت‌های استعاری بوده است و «Infinity Castle» نمونه‌ای کامل از این ویژگی‌هاست. این فیلم نشان می‌دهد که صنعت انیمه ژاپن دیگر صرفاً سرگرمی نیست، بلکه به یک هنر جهانی بدل شده که می‌تواند در سطح بین‌المللی بدرخشد. اگرچه این قسمت به دلیل پیچیدگی‌های داستانی برای تازه‌واردها سخت‌فهم است، اما برای طرفداران قدیمی، یک شاهکار بصری و مقدمه‌ای پرشور برای دو قسمت بعدی محسوب می‌شود.

«Demon Slayer: Infinity Castle» بیش از آن‌که به روایت خطی متکی باشد، یک تجربه سینمایی – بصری است که در آن مبارزات، فلسفه وجودی قهرمانان و زیبایی‌شناسی انیمیشن دست‌به‌دست هم می‌دهند. اثری که تماشای آن برای هواداران پرشور مجموعه ضروری است، اما برای مخاطب تازه‌کار همچون سفری گیج‌کننده و دشوار خواهد بود.



منبع: deadline
نویسنده: نسرین پورمند