رونان دی-لوئیس، پسر دنیل دی-لوئیس، درباره تجربه کارگردانی پدرش در اولین فیلم بلند خود به نام «Anemone» صحبت کرد. رونان تأیید کرد که به دلیل پایبندی پدرش به متد اکتینگ، همه عوامل در صحنه، از جمله خود او، مجبور بودند پدرش را با نام شخصیتش «ری» صدا بزنند؛ رویهای که دی-لوئیس در طول دوران حرفهای خود، حتی در آثاری چون «پای چپ من» و «رشته خیال»، به آن شهرت داشته است.
چارسو پرس: دنیل دی-لوئیس به خاطر روش بازیگری متد اکتینگ شهرت دارد و همیشه برای ارائه اجراهای اصیل، خود را به شکلهای طاقتفرسایی درگیر میکند. او در فیلم «پای چپ من» (My Left Foot) از عوامل میخواست که او را در طول فیلمبرداری روی ویلچر جابهجا کنند، برای فیلم «آخرین موهیکان» (The Last of the Mohicans) یک ماه در طبیعت زندگی کرد تا به یک انسان وحشی بدل شود، و برای «رشته خیال» (The Phantom Thread) دو سال تمام خیاطی آموخت تا نقش یک طراح مد را ایفا کند. دی-لوئیس در پشت صحنه همیشه در قالب شخصیت خود باقی میماند و از همه، حتی کارگردان، انتظار دارد او را با نام همان شخصیت صدا بزنند؛ حتی اگر کارگردان پسرش رونان دی-لوئیس باشد.
رونان دی-لوئیس درباره تجربه کار با پدرش در فیلم جدیدشان «Anemone» میگوید:
«این کاملاً غریزی بود که همه در صحنه او را ری صدا میزدند، و من هم همین کار را کردم. اما طبیعتاً وقتی پشت صحنه او را میدیدم، نمیشد او را ری خطاب کنم. آنجا همیشه پدر بود، فقط پدر.»
تجربه متفاوت دیدن پدر در نقش
رونان اعتراف میکند که در کودکی هیچوقت بهطور کامل متوجه نمیشد پدرش هنگام این چالشهای متد اکتینگ چه میکند.
او میگوید:
«کارش برایم خیلی رازآلود بود. همیشه چیزی بود که پشت پرده اتفاق میافتاد. دیگران دربارهاش افسانه میساختند و من هم آن را جذب میکردم. او پدر من بود، اما در عین حال این زندگی دیگر را هم داشت که در فیلمها ناپدید میشد. دیدن آن روند از زاویهای کاملاً متفاوت برایم هیجانانگیز بود. بخشهایی از آن هنوز هم برایم معماست، چون بسیاری از کارهایی که او میکند تا شخصیتهایش انسانهای واقعی به نظر برسند، بهنوعی رازآمیز است.»
چالش «فرزند مشهور» و پذیرش همکاری با پدر
رونان ۲۷ ساله میداند که انتخاب پدر برنده سه اسکارش برای نقش اصلی اولین فیلم بلند او بهعنوان کارگردان، توجهها را جلب میکند؛ اما میگوید این تصمیم از ابتدا در برنامهاش نبود. او قرار بود فیلم دیگری را در آلمان بسازد که در آخرین لحظه تأمین بودجه آن از بین رفت.
او میگوید:
«میدانستم که همکاری با پدرم چه باری از حاشیهها خواهد داشت و چه فشار زیادی روی من خواهد گذاشت. قطعاً کمی دودل بودم. میخواستم مسیر خودم را بسازم و میتوانستم پیشبینی کنم که این کار چطور درک خواهد شد. درباره رانت خانوادگی زیاد صحبت میشود و حق هم دارند.»
بااینحال، او در نهایت نگرانیها را کنار گذاشت و این فرصت را از دست نداد. موفقیتهای قبلیاش بهعنوان یک نقاش، که آثارش در گالریهای نیویورک و لسآنجلس به نمایش درآمده بودند، نیز اعتمادبهنفسش را بیشتر کرد. رونان میافزاید:
«اینکه بتوانی به این شکل با پدر خودت کار کنی، چیزی است شبیه یک خوششانسی کیهانی. ده سال دیگر اگر این کار را نکرده بودم، خودم را سرزنش میکردم.»
طرح اولیه «برادری» و نگارش فیلمنامه
به گفته رونان، ایده همکاری مشترک ابتدا توسط خود دنیل مطرح شد. هر دو بهطور مستقل به فکر ساخت داستانی درباره برادری افتاده بودند. او میگوید:
«کهنالگوی برادری، با تمام زیباییها و تراژدیهایش، چیزی بود که احساس کردیم باید آن را کشف کنیم.»
«Anemone» که از ۳ اکتبر بهصورت محدود اکران میشود، داستان دو برادر از همگسیخته (با بازی دنیل دی-لوئیس و شان بین) است که برای روبهرو شدن با بحرانی خانوادگی دوباره به هم میپیوندند. نگارش فیلمنامه چهار سال طول کشید و حاصل همکاری نزدیک پدر و پسر بود.
رونان توضیح میدهد:
«ابتدا یک طرح کلی نوشتیم. بعد، کار بهصورت مقطعی جلو رفت. فقط زمانی مینوشتیم که در یک مکان مشترک بودیم، و اغلب برای مدت طولانی از هم دور بودیم. این فاصله باعث میشد وقتی دوباره کنار هم قرار میگرفتیم، عطش و اشتیاق تازهای برای ادامه داستان داشته باشیم و بتوانیم شخصیتها را بیشتر به سمت تاریکی پیش ببریم.»
در طول این روند، دنیل دی لوئیس در قالب ری دیالوگها را بداهه اجرا میکرد و رونان آنها را ویرایش و تنظیم میکرد. در نهایت، آنها فهمیدند که زمان ساخت فیلم فرارسیده است.
رونان میگوید:
«استخوانبندی داستان آماده بود و همین ترسناک بود، چون ناگهان همهچیز واقعی شد.»
داستانی درباره سکوت و فوران حقیقت
«Anemone» اثری مینیمال و فضاساز است. ری در جنگل و دور از اجتماع زندگی میکند تا اینکه شخصیت شان بین او را پیدا میکند و سعی دارد متقاعدش کند به زندگی عادی بازگردد. بیشتر فیلم در سکوت میگذرد؛ دو برادر با احتیاط به دور یکدیگر میچرخند. اما زمانی که ری حصارهایش را کنار میگذارد، در سیلابی از واژهها حقیقتهای تلخ گذشته، آزارها و اشتباهاتی که او را از دنیا جدا کردهاند، فاش میشود.
رونان دی-لوئیس میگوید:
«این فیلم درباره پنهانکاری و withholding است. اول اطلاعات قطرهچکانی بیرون میآید، اما بعد ناگهان انفجاری رخ میدهد. چون وقتی باران شروع میشود، سیل به راه میافتد.»
منبع: variety
https://teater.ir/news/73151