چارسو پرس: بازسازی یک فیلم کلاسیک همیشه ریسک بالایی دارد، زیرا فیلم جدید ناگزیر با نسخه اصلی مقایسه میشود و برآورده کردن انتظار و نوستالژی مخاطب بسیار دشوار است. با این حال، برخی فیلمسازان ثابت کردهاند که توان رویارویی با این چالش را دارند و گاهی فیلمهایی ساختهاند که نه تنها انتظارات را برآورده کردند بلکه حتی از آن فراتر رفتند.
بهترین بازسازیها همیشه میدانند که نمیتوانند صرفاً شکوه گذشته را بازتکرار کنند و باید چیزی جدید ارائه دهند. با بهروزرسانی داستانهای قدیمی برای مخاطبان مدرن، این فیلمها تمها را بازتصور میکنند، شخصیتها را عمیقتر میسازند و با خلق چیزی که همزمان آشنا و در عین حال کاملاً اصیل است، وجود خود را توجیه میکنند.
Cape Fear (1991)
نسخه اصلی «Cape Fear» ساخته ۱۹۶۱ یک کلاسیک فیلم نوآر بود که ژانر تریلر روانشناختی را به قلمرویی تاریکتر از آنچه مخاطبان به آن عادت داشتند، هدایت کرد. رابرت میچوم نقش «مکس کدی»، یک قاتل سریالی خشن با کینهای علیه یک وکیل و خانوادهاش، را با نمایشی ترسناک ایفا کرد و این داستان پیچیده برای زمان خود تحسینبرانگیز و مرزیشکنانه بود.
میراث «Cape Fear» به گونهای است که کمتر کارگردانی جرئت بازسازی آن را دارد، اما مارتین اسکورسیزی در سال ۱۹۹۱ این کار را انجام داد و رابرت دنیرو نقش کدی را بر عهده گرفت. نسخه بهروزشده توانست به شدت بر لایههای تاریک داستان تکیه کند و اجرای دیوانهوار دنیرو، نمایشی کاملاً ناپایدار و به یادماندنی ارائه داد.
Murder On The Orient Express (2017)
«Murder on the Orient Express» یک داستان کلاسیک معمایی از آگاتا کریستی است و اولین اقتباس سینمایی آن در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، با حضور بازیگران ستارهای هالیوود. شان کانری، لورن باکال و اینگرید برگمن در یک معمای جنایی هیجانانگیز در قطار همبازی شدند و کنت برانا نقش دشواری داشت تا بازسازی خود را ارائه دهد.
با این حال، نتیجه این بود که باز هم مجموعهای جذاب از ستارگان مدرن در فیلم حضور داشتند. برانا خود نقش «هرکول پوآرو» را ایفا کرد و شخصیتهای مشهوری مانند جودی دنچ و ویلم دفو را بررسی کرد. این فیلم آنقدر موفق بود که برانا دوباره نقش پوآرو را در اقتباسهای بعدی کریستی مانند «Death on the Nile» و «A Haunting in Venice» تکرار کرد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فرنچایز برتر فیلمهای اکشن که باید تماشا کنید | رتبهبندی کامل
Charlie And The Chocolate Factory (2005)
تلاش برای خلق چیزی که بتواند با بازی جین وایلدِر در «Willy Wonka and the Chocolate Factory» رقابت کند، کاری بیهوده به نظر میرسید. به نظر میرسد تیم برتون این موضوع را درک کرده و خوشبختانه با بازسازی داستان کلاسیک کودکان اثر رولد دال، «Charlie and the Chocolate Factory»، جهت جدیدی به فیلم داده است.
با بازی جانی دپ در نقش «ویلی وانکا»، شخصیت کاملاً به سبک خود دپ شکل گرفت و حتی سعی نکرد ویژگیهای عجیب وایلدِر را تقلید کند. به عنوان فیلمی بصری خیرهکننده که سبک منحصر به فرد برتون را به نمایش گذاشت، این بازسازی هویت متمایزی پیدا کرد و داستان دال را به شکلی جسورانه، نگرانکننده و کاملاً اصیل بازتصور کرد.
The Thing (1982)
پس از اینکه جان کارپنتر ژانر وحشت را با موفقیت نمادین «Halloween» متحول کرد، او تصمیم گرفت بازسازی یک کلاسیک علمی-تخیلی دهه ۱۹۵۰ را با فیلم «The Thing» ارائه دهد. این نسخه بهروزشده از فیلم ۱۹۵۱ «The Thing from Another World» بازتفسیر تاریکتری ارائه داد که بر پارانویا، سوءظن و عدم اطمینان ناشی از موجودی تغییرشکلدهنده تمرکز داشت.
«The Thing» در سال ۱۹۸۲ نقدهای متفاوتی دریافت کرد، اما از آن زمان به یک کلاسیک در ژانرهای وحشت و علمی-تخیلی تبدیل شده است. میراث کارپنتر در «The Thing» حتی از نسخه اصلی نیز پیشی گرفته و اکنون به عنوان یکی از تأثیرگذارترین آثار علمی-تخیلی ترسناک شناخته میشود.
بیشتر بخوانید: ۱۰ انیمه شبیه «Silent Hill» که خوابهای آشفتهات را بیدار میکنند
Dawn Of The Dead (2004)
جورج آ. رومرو ژانر زامبی را با «Night of the Living Dead» در سال ۱۹۶۸ متحول کرد و سپس با فیلم دنباله خود «Dawn of the Dead» قدمی فراتر گذاشت و به بررسی سرمایهداری و مصرفگرایی پرداخت. با چنین میراث برجستهای، به نظر میرسید که هیچ کس جز خود رومرو نباید به این مجموعه دست بزند، تا اینکه زک اسنایدر وارد شد.
«Dawn of the Dead» نسخه اسنایدر برداشت جدیدی از آخرالزمان زامبیها ارائه داد، زمانی که گروهی از بازماندگان تلاش میکردند از هرج و مرج در یک مرکز خرید متروکه پناه بگیرند. در حالی که اصول اصلی هر دو فیلم حفظ شد، نسخه اسنایدر حس فوریت جدیدی به داستان اضافه کرد، زیرا زامبیهای کند رومرو با زامبیهای سریع حرکت جایگزین شدند.

3:10 To Yuma (2007)
«3:10 to Yuma» یکی از معدود بازسازیهای هالیوود از یک فیلم وسترن کلاسیک است که نه تنها انتظارات نسخه اصلی را برآورده میکند بلکه حتی از آن پیشی میگیرد. این فیلم با کارگردانی جیمز منگولد و با دو اجرای قدرتمند از کریستین بیل و راسل کرو، داستان دو تفنگدار که روبروی هم قرار میگیرند را از ابتدا تا انتها هیجانانگیز ساخته است.
نسخه اصلی «3:10 to Yuma» برای زمان خود یک فیلم عالی بود؛ با این حال، منگولد با استفاده مؤثر از تکنیکهای مدرن فیلمسازی، صحنههای اکشن را ده برابر هیجانانگیزتر و جذابتر کرد. به عنوان یک مطالعه شخصیت فوقالعاده درباره اخلاق، شرف و خط باریک میان قهرمانی و بقا، منگولد تمهای نسخه اصلی را عمیقتر کرده و شدت و هیجان فراموشنشدنیای خلق کرده است.
A Star Is Born (2018)
به نظر میرسد هر نسل تصمیم میگیرد نسخه خود را از این داستان کلاسیک از فقر تا ثروت ارائه دهد؛ «A Star Is Born» با بازی بردلی کوپر، چهارمین نسخه این داستان جاودانه محسوب میشود. در حالی که بسیاری نسخه دهه ۱۹۷۰ با باربارا استرایسند و کریس کریستوفرسون را نسخه نهایی میدانستند، کوپر این داستان را به سطح جدیدی رساند.
با کوپر در نقش ستاره کانتری الکلی «جک مین» و لیدی گاگا در نقش ستاره نوظهور «آلی کامپانا»، «A Star Is Born» این داستان را به طور قدرتمند برای استانداردهای موسیقی معاصر و دنیای مدرن بهروز کرد. با یک موسیقی متن برجسته، از جمله آهنگ موفق «Shallow»، این فیلم نمونهای از بازسازی موفق و درست محسوب میشود.
West Side Story (2021)
بازسازی یک کلاسیک واقعی نیازمند یک استاد است، و در میان نامهای بزرگ فیلمسازی، هیچ چیز از استیون اسپیلبرگ تأثیرگذارتر نیست. با استعداد بینظیر در صحنهآرایی و نمایشهای بزرگ، اسپیلبرگ در سال ۲۰۲۱ پروژه طولانیمدت خود را برای اقتباس از موزیکال و فیلم نمادین «West Side Story» منتشر کرد.
متأسفانه موفقیت تجاری «West Side Story» به دلیل تأثیرات همهگیری COVID-19 محدود شد، اما از نظر صرفاً هنری، فیلم یک پیروزی کامل بود. با اجرایهای برجسته فراوان، آریانا دِبوز با بازی درخشان خود در نقش «آنیتا» و نامزدی اسکار، برجستهترین اجرا را ارائه داد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم کمیکبوکی که قطعاً مناسب کودکان نیستند
Nosferatu (2024)
به عنوان اقتباسی از «Dracula» اثر برام استوکر، «Nosferatu» میراث طولانی دارد که از کلاسیک اکسپرسیونیستی آلمانی ۱۹۲۲ با عنوان «Nosferatu: A Symphony of Horror» آغاز شد و با بازسازی ورنر هرتسوگ در سال ۱۹۷۹ ادامه یافت. با وجود چنین پیشزمینههای نمادین، کارگردان رابرت اگرز با چالشی روبرو بود تا داستانی را بازتصور کند که بیش از یک قرن مخاطبان سینما را شیفته خود کرده است.
نتایج، افزودنی شایسته به سینمای محور خونآشامها بود، زیرا بیل اسکارسگارد طبیعت فرازمینی «کنت اورلاک» را به تصویر کشید و لیلی-رز دپ اجرای تعریفکنندهای از نقش «الن هاتر»، شیفته کنت، ارائه داد. این بازسازی هنری از مواد کلاسیک به وحشت جذاب داستان تکیه داشت و همزمان عجیب و گیرا بود.
True Grit (2010)
نسخه اصلی «True Grit» که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، به عنوان یک وسترن کلاسیک و اجرای برجسته جان وین به یاد مانده است. به عنوان کاوشی بیزمان در موضوع انتقام در غرب قدیم، استاندارد بالایی تعیین کرده بود و هر بازسازیای چالشی عظیم بود که تنها یک ریسککننده جرات انجام آن را داشت و انتظار میرفت نتیجهای کمتر از عالی ارائه شود.
این نظر غالب بود زمانی که اعلام شد برادران کوئن نسخه خود از «True Grit» را با جف بریجز تولید میکنند. با این حال، عاشقان وسترن مجبور شدند اشتباه خود را بپذیرند، زیرا این نسخه به یکی از بزرگترین بازسازیهای تمام دوران تبدیل شد و اجرای الهامبخش «هیلی استاینفلد» ۱۳ ساله در نقش «متی راس» نیز به یاد ماندنی بود.
منبع: screenrant
نویسنده: نسرین پورمند