درباره فیلم Too Late for Tears؛ دگرگونی تعاریف بدمن بودن در ژانر نوآر

چارسو پرس: فیلم نوآر کمتر دیده‌شده دهه ۱۹۴۰ با عنوان Too Late for Tears یکی از وحشتناک‌ترین و به یادماندنی‌ترین بدمن‌های ژانر را به نمایش می‌گذارد. با اینکه این فیلم در زمان اکرانش در سال ۱۹۴۹ شکست خورد، اما امروز در بین طرفداران فیلم نوآر اعتبار ویژه‌ای پیدا کرده است.

داستان و خلق یکی از بهترین بدمن‌های ژانر فیلم نوآر

فیلم Too Late for Tears به کارگردانی بایرون هاسکینز حول محور زوجی می‌چرخد که به طور اشتباهی صاحب ۶۰ هزار دلار نقد سرقت‌شده می‌شوند؛ مبلغی که در آن زمان ثروت قابل توجهی به حساب می‌آمد. این اتفاق علاوه بر ایجاد تنش در زندگی زناشویی آن‌ها، توجه دنی فولر، یک خلافکار حرفه‌ای و اخاذ، را نیز به خود جلب می‌کند.

در ابتدا ممکن است فکر کنید که دنی فولر، مردی که دنبال پول است، نقش آنتاگونیست داستان را دارد. او به عنوان یک خلافکار بی‌رحم معرفی می‌شود که حاضر است برای رسیدن به هدفش هر کاری انجام دهد و بازیگرش، دن دوریا، سابقه بازی در نقش‌های منفی فیلم نوآر و وسترن‌ها را دارد.

اما این انتظار خیلی زود باطل می‌شود؛ به مرور روشن می‌شود که دنی فولر حتی نزدیک به خطرناک یا بی‌رحم بودن همسر داستان، جین پالمر، نیست. از همان ابتدا مشخص است که جین به پول علاقه‌مند است و قصد ندارد آن را به پلیس تحویل دهد. با پیشرفت داستان، بی‌وجدان بودن او آشکارتر می‌شود و او با دنی فولر متحد شده، نقشه قتل شوهرش را می‌کشد، شریک جرم جدید خود را فریب می‌دهد و در نهایت برای کشتن خواهر همسرش توطئه می‌کند.

اینکه جین چنین شرارت شدیدی پیدا می‌کند، ریسک بزرگی برای فیلم بود، زیرا تبدیل شدن یک زن خانه‌دار معمولی به قاتل بی‌رحم می‌توانست عجولانه یا غیرواقعی به نظر برسد. اما فیلم با اشاره به مرگ شوهر اول او، که یا توسط خودش کشته شده یا به خودکشی وادار شده، این مشکل را به هوشمندانه‌ترین شکل حل می‌کند. در واقع، جین همیشه تاریک بوده و اتفاقات فیلم فقط این ویژگی را آشکار می‌کند.

لحظات کلاسیک فیلم نوآر و بازی برجسته لیزابت اسکات

شخصیت‌پردازی تاریک جین پالمر و اجرای تحسین‌برانگیز لیزابت اسکات باعث خلق لحظات و دیالوگ‌های ماندگاری شده که از ویژگی‌های برجسته ژانر فیلم نوآر الهام گرفته‌اند.

یکی از این لحظات زمانی است که دنی فولر، از عمق شرارت جین شگفت‌زده شده و بعد از شنیدن نقشه او برای قتل کتی می‌گوید:
"تو یک ببر هستی. من را اینقدر درگیر کردی که دیگر نمی‌توانم بیرون بیایم."

این دیالوگ لحظه‌ای به یادماندنی است، چرا که نشان می‌دهد حتی "بدمن" داستان هم متوجه می‌شود که زنی که می‌خواست از او سوءاستفاده کند، شرارتش فراتر از اوست.

توسعه دینامیک بین جین و دنی، جذابیت داستان را دوچندان می‌کند؛ صحنه‌ای که دنی، خسته و مست از خرید سم برای کتی بازمی‌گردد و توضیح می‌دهد که فروشنده او را قاتل تشخیص نداده، نشان می‌دهد حتی یک خلافکار حرفه‌ای هم تحت تأثیر شخصیت جین و نقشه‌های او قرار می‌گیرد.

لیزابت اسکات؛ افسانه‌ای در ژانر فیلم نوآر

اجرای حیرت‌انگیز و شرارت‌آمیز لیزابت اسکات ثابت می‌کند که او در فیلم نوآر استاد است. بیشتر بهترین فیلم‌های او در این ژانر ساخته شده‌اند: The Strange Love of Martha Ivers، Dead Reckoning، Pitfall و البته Too Late for Tears، که در کنار اسطوره‌های دیگر فیلم نوآر مانند هامفری بوگارت، باربارا استانویک، دیک پاول و برت لنکستر بازی کرده است.

با وجود تعداد محدود فیلم‌هایش، لیزابت اسکات تاثیر غیرقابل‌انکاری روی ژانر فیلم نوآر گذاشته است. بازی او به عنوان femme fatale (زن جذاب و خطرناک) در فیلم‌هایی مانند Too Late for Tears و The Strange Love of Martha Ivers جایگاه او را در تاریخ هالیوود تثبیت کرده است. صدای بم و خش‌دارش و ظاهر خاصش او را برای نقش‌های زنانه مستقل و مرموز، ایده‌آل کرده است؛ همان نقش‌هایی که قلب ژانر فیلم نوآر را تشکیل می‌دهند.