چارسو پرس: جان ویک ممکن است استاندارد جدیدی برای فیلمهای انتقامی در دنیای مدرن ایجاد کرده باشد، اما تعداد زیادی فیلم کلاسیک و فوقالعاده وجود دارد که از فرنچایز کیانو ریوز جلوتر هستند. ژانر هیجانانگیز (Thriller) ژانری است که شناسایی آن کمی دشوار است و فیلمها معمولاً توسط چند عنصر متفاوت که آنها را از اکشن یا ترسناک متمایز میکند، متحد میشوند.
این ژانر در طول دههها تکامل یافته و شناسایی آن را چالشبرانگیزتر کرده است. هیجانانگیزهای اولیه کمی سادهتر از نمونههای مدرن بودند، با تمرکز کمتر بر اکشن و بیشتر روی داستانهای جذاب. کارگردانان استاد مانند آلفرد هیچکاک به انقلاب این ژانر کمک کردند و استانداردی ایجاد کردند که بسیاری تلاش کردهاند به آن برسند.
فرنچایز جان ویک ده سال است که ژانر اکشن-هیجان را زنده نگه داشته و الهامبخش بسیاری از فیلمهای مشابه بوده است. با هیجانهای انفجاری و انتقام خونین، جان ویک همه ویژگیهای برتر ژانر خود را در کنار هم دارد. با این حال، فیلمهای قدیمیتر نیز نقاط قوت ژانر انتقام را نشان میدهند و برخی حتی از نظر کیفیت از جان ویک پیشی میگیرند.
Point Blank (1967)
اگرچه این دو فیلم دههها از هم فاصله دارند، جان ویک شباهتهای زیادی با کلاسیک انتقامی ۱۹۶۷، «پوینت بلنک» دارد. پس از اینکه توسط دوستان مجرمانهاش فریب میخورد، مردی به سازمان قدرتمندی نفوذ میکند تا فردی را که او را پشت کرده، سرنگون کند. اگرچه داستان استاندارد است، اما «پوینت بلنک» به دلیل سبک نو-نوآر و روایت تصویری دقیق خود میدرخشد.
«پوینت بلنک» ممکن است اکشن پرهیجان جان ویک را نداشته باشد، اما تعداد کمی فیلم میتوانند تنش به خوبی این اثر را ارائه دهند. خشونت به طور محدود استفاده میشود و هر لحظه ارزش بیشتری نسبت به هر صحنه اکشن پر سر و صدا دارد. تقریباً شصت سال بعد، این فیلم با بازی لی ماروین هنوز هم هیجان ایجاد میکند؛ چیزی که اکثر همدورههایش نمیتوانند ادعا کنند.
Man on Fire (2004)
بهترین فیلمهای دنزل واشنگتن از قدرت ستارهای او بهره میبرند و این موضوع در «مرد آتشین» به کارگردانی تونی اسکات به اوج میرسد. واشنگتن نقش یک مأمور سابق سیا را بازی میکند که باید دختر کوچکی را که برای محافظت از او استخدام شده بود، در مکزیکوسیتی پیدا کند. این فیلم استقبال خوبی نداشت، اما همه ویژگیهای یک فیلم انتقامی عالی را دارد.
واشنگتن مهارت خود در نقش قهرمان اکشن را به نمایش میگذارد و اجرای حرفهای او به همه چیز جنبه احساسی میدهد. اکشنها بهصورت دقیق و بدون افراط اجرا میشوند و «مرد آتشین» حس واقعیتری نسبت به جان ویک دارد. جان کریسی واشنگتن نمونهای از قهرمانی است که میتواند جان ویک را به چالش بکشد.
۱۰ فرنچایز برتر فیلمهای اکشن که باید تماشا کنید | رتبهبندی کامل
Léon: The Professional (1994)
«لئون: حرفهای» به دلایل زیادی یک فیلم انتقامی شاخص است، عمدتاً به دلیل اولین حضور ناتالی پورتمن. شخصیت اصلی یک آدمکش حرفهای است که پس از قتل والدین همسایه ۱۲ ساله خود، او را تحت حمایت میگیرد. «لئون» میراث پیچیدهای دارد، اما جنبههایی از فیلم که موفق هستند، غیرقابل انکارند.
اگرچه این فیلم در بخش اکشن نسبت به جان ویک عقب میماند، اما با بازیهای خیرهکننده جبران میکند. گری اولدمن نمایش را از آن خود میکند و اجرای جنونآمیز او از هر چیزی در کل فرنچایز جان ویک بهتر است. «لئون: حرفهای» همچنین فیلمی فوقالعاده ساختهشده است که برای موفقیت نیازی به جلوههای نمایشی ندارد.
Oldboy (2003)
پارک چان-ووک با «اولدبوی» یکی از بزرگترین سهگانههای غیررسمی تاریخ را آغاز کرد و هیجان را به ژانر انتقام آورد. یک مرد معمولی سالها در اسارت نگه داشته میشود و زمانی که ناگهان آزاد میشود، فرصتی برای انتقام پیدا میکند. برخلاف دیگر فیلمهایی که جان ویک را کپی کردهاند، صحنههای اکشن چان-ووک مستقیماً الهامبخش فرنچایز کیانو ریوز بودند.
«اولدبوی» سفری خشن و بیرحمانه است که هرگز از شدت خود کم نمیکند. خشونت تأثیرگذار و آزاردهنده است و داستان انتقام دارای عمق بیشتری است که قدرت آن را از جان ویک بیشتر میکند. در حالی که فرنچایز جان ویک خشونت را پذیرفته است، «اولدبوی» فعالانه انتقام را تحلیل و مفهوم بخشش را زیر سؤال میبرد.
Straw Dogs (1971)
دهه ۱۹۷۰ مملو از فیلمهای انتقامی بود که به خشونت فزاینده در آمریکا میپرداخت، اما «استرود داگز» این موضوع را به بریتانیا برد. کلاسیک داستین هافمن او را در نقش یک آمریکایی سابق نشان میدهد که در شهر جدیدش در برابر اوباش مبارزه میکند. کارگردان سم پکینپا برای چنین داستان انتقام شخصیای ایدهآل است و فیلم به خوبی عمل میکند.
«استرود داگز» تاریک و روانشناسانه است و کاملاً متفاوت از محیط نئوندار جان ویک است. اما چیزی دارد که جان ویک ندارد: تعلیق. «استرود داگز» تماماً درباره پیشدرآمد خشونت است، بنابراین وقتی داستان به نقطه اوج میرسد، احساس رضایت بیشتری ایجاد میکند. یک صحنه پرتنش ارزش ساعتها صحنههای اکشن طولانی را دارد.
۱۵ فیلم برتر درباره آدمکشها

Unforgiven (1992)
شهرت کلینت ایستوود بهعنوان یکی از بزرگترین ستارگان وسترن تا سال ۱۹۹۲ تثبیت شده بود، اما «بیبخشیده» (Unforgiven) جایگاه او را بیش از پیش مستحکم کرد. وقتی یک جایزه در یک شهر کوچک وایومینگ اعلام میشود، دو گروه برای دریافت جایزه به شهر میآیند. «بیبخشیده» در عین اینکه یک درام شخصیتی فوقالعاده است، داستان انتقامی فراموشنشدنی هم هست.
نبوغ فیلم در این است که هرگز در ژانرهای خود گم نمیشود و چارچوب وسترن مانع از آن نمیشود که بهعنوان یک تریلر انتقامی قابلقبول عمل کند. ممکن است جان ویک اکشن بیشتری داشته باشد، اما شخصیتپردازی قوی در «بیبخشیده» بیرقیب است. فیلم بر روی قانونشکنی و انتقام تمرکز دارد و اخلاقیات انتقام را زیر سؤال میبرد.
Death Wish (1974)
جان ویک الهامبخش بسیاری از فیلمها بوده است، اما هیچ فیلمی به اندازه «آرزوی مرگ» (Death Wish) بر ژانر تریلر انتقامی تأثیر نگذاشته است. چارلز برانسون نقش یک پدر را بازی میکند که پس از قتل همسرش به دنیای خشونت و انتقام کشیده میشود. این فیلم انتقاد بیپروا از نگرشهای سهلانگارانه نسبت به جرم و جنایت در شهرهای آمریکا در دهه ۱۹۷۰ است.
حتی اگر پیام آن با گذشت زمان و تغییرات سیاسی کمی مخدوش شده باشد، «آرزوی مرگ» فیلمی است که واقعاً سعی دارد چیزی بگوید. اکشن آن نسبت به جان ویک ملایمتر است، اما شدت احساسات باعث میشود اتفاقات واقعیتر به نظر برسند. شاید این دو فیلم کاملاً متفاوت باشند، اما بدون «آرزوی مرگ» احتمالاً جان ویک وجود نداشت.
Commando (1985)
آرنولد شوارتزنگر در «کماندو» (Commando) در اوج بود و این فیلم همچنان یکی از پرهیجانترین آثار او به شمار میرود. او نقش یک افسر بازنشسته نیروهای ویژه را بازی میکند که وقتی دیکتاتوری دخترش را میدزدد، دوباره به خدمت فراخوانده میشود. انفجاری و سرگرمکننده، «کماندو» یک تریلر انتقامی اکشن است که خیلی جدی گرفته نمیشود.
مقایسه جان ویک با «کماندو» مثل مقایسه دو دوره مختلف سینماست. فیلم اول همه ویژگیهای خوب سینمای دهه ۲۰۱۰ را در خود دارد، در حالی که دومی نسخه اغراقآمیز از مردانگی دهه ۱۹۸۰ است. با این حال، برتری با «کماندو» است به دلیل قدرت ستارهای شوارتزنگر و توانایی فیلم در به نهایت رساندن هر جزئیات.
بهترین فیلمهای اکشن جنایی؛ از «سیکاریو» تا «لانه دزدان»
Payback (1999)
ژانر تریلر انتقامی جنایی تنوع زیادی ندارد، و «بازپرداخت» (Payback) فیلمی نسبتاً استاندارد است که با این حال سرگرمکننده است. مل گیبسون نقش یک دزد فریبخورده را بازی میکند که باید به سازمانی مشکوک نفوذ کند تا انتقام بگیرد. «بازپرداخت» در اجرا سبک نو-نوآر دارد، اما کاملاً با روح زمانه ۱۹۹۹ همخوانی دارد.
این فیلم در گیشه موفق بود اما نقدهای متوسطی دریافت کرد، با این حال جایگاه خاص خود را پیدا کرده است. جان ویک و «بازپرداخت» شباهتهایی دارند، اما شخصیت اصلی در «بازپرداخت» جذابتر است. حتی بدون مقدار زیادی اکشن، فیلم توانسته دو ساعت تمام مخاطب را هیجانزده نگه دارد.
Kill Bill: Vol. 1 & 2 (2003-2004)
«بیل را بکش» (Kill Bill) ساخته کوئنتین تارانتینو در دو بخش جداگانه منتشر شد، اما میتوان آنها را بهعنوان یک تریلر انتقامی واحد در نظر گرفت. یک آدمکش سابق از کما بیدار میشود و انتقام مردی را میگیرد که زندگی ایدهآل او را نابود کرده بود. این دو فیلم اساساً ادای احترامی به تأثیرات سبک گرایندهاوس تارانتینو هستند و کل پروژه بسیار استایلیزه شده است.
جان ویک و «بیل را بکش» هر دو از زبان سینمایی برای نمایش اکشن اغراقشده استفاده میکنند، اما فیلم تارانتینو بهسادگی بهتر است. فیلم زمانمندی دارد که بیش از دو دهه دوام آورده و یکی از بزرگترین دستاوردهای قرن ۲۱ تاکنون محسوب میشود. جان ویک شگفتانگیز است، اما «بیل را بکش» حتی بهتر است.
منبع: screenrant
نویسنده: نسرین پورمند
            










