در دنیای سریال‌های مهیج که جذابیت آن‌ها اغلب پس از برملا شدن پیچش داستانی اصلی از بین می‌رود، برخی آثار با کیفیت روایت و عمق شخصیت‌پردازی، ارزش تماشای دوباره را حفظ می‌کنند. فهرستی منتخب از هشت شاهکار تلویزیونی معرفی شده است که شامل تریلرهای آنتولوژی سطح بالا همچون «آینه سیاه» (Black Mirror)، درام جنایی بی‌نقص «بریکینگ بد» (Breaking Bad) و کمدی سیاه «فارگو» (Fargo) می‌شود. این آثار که جوایز متعددی از جمله امی و گلدن گلوب را کسب کرده‌اند، به‌دلیل سبک روایی پیچیده، طراحی بصری شگفت‌انگیز و بازی‌های درخشان، در تاریخ تلویزیون ماندگار شده‌اند.

چارسو پرس: سریال‌های مهیج همیشه جایگاه ویژه‌ای در دل مخاطبان داشته‌اند؛ آثاری که با داستان‌های پرتعلیق و شخصیت‌های جذاب، سرگرمی بی‌پایانی ارائه می‌دهند. با این حال، معمولاً وقتی پیچش اصلی یک سریال مهیج را می‌فهمید، تماشای دوباره آن جذابیت خود را از دست می‌دهد. اما همیشه هم این‌طور نیست.


۸. Fargo (۲۰۱۴–۲۰۲۴)

سریال آنتولوژی «فارگو» ساختهٔ نوآ هاولی، بر اساس فیلم سال ۱۹۹۶ برادران کوئن است. این سریال مجموعه‌ای از داستان‌های جنایی در مینه‌سوتا را دنبال می‌کند؛ جایی که زندگی درهم‌تنیدهٔ گروهی متنوع از افراد، از مأموران قانون گرفته تا تبهکاران و شهروندان عادی، با نتایجی مرگبار به هم برخورد می‌کند. هر فصل داستانی کاملاً جدید را روایت می‌کند، هرکدام تیره‌تر از قبلی، با ارتباطاتی جزئی میان فصل‌ها.

در طول فصل‌های مختلف، بازیگران بزرگی همچون مارتین فریمن، بیلی باب تورنتون، دیوید تولیس، کری کون، جسی باکلی، جان هم و چندین ستارهٔ دیگر در این مجموعه حضور داشته‌اند.


اگرچه تنها فصل اول مستقیماً از فیلم اقتباس شده، اما کل سریال به‌شدت از سبک روایی برادران کوئن الهام گرفته است؛ این موضوع در فیلم‌برداری، لحن و طراحی صحنهٔ بی‌نقص سریال کاملاً آشکار است. از زمان پخش، این کمدی جنایی سیاه مورد تحسین گسترده قرار گرفته و هفت جایزه امی و سه گلدن گلوب را کسب کرده است.


فارگو با ترکیب جنایت، درام، تعلیق و شخصیت‌پردازی‌های شگفت‌انگیز، با بازی‌هایی فوق‌العاده در هر فصل، بی‌شک یکی از بهترین سریال‌های مهیج قرن محسوب می‌شود.


بهترین سریال‌های مهیج، شاهکارهای واقعی، آن‌هایی هستند که روایت‌هایی بی‌نقص یا نزدیک به بی‌نقص ارائه می‌دهند و باعث می‌شوند هر بار تماشا، تجربه‌ای تازه و ارزشمند باشد؛ فرقی ندارد بار اول باشد یا پانزدهم. در ادامه، مجموعه‌ای منتخب از بهترین سریال‌های مهیج را می‌بینید که آن‌قدر عالی هستند که حداقل یک بار دیگر دلتان می‌خواهد آن‌ها را تماشا کنید.


۱۰ سریال جذاب برای طرفداران «Alice in Borderland» که نباید از دست بدهید



۷. Breaking Bad (۲۰۰۸–۲۰۱۳)

سریال «بریکینگ بد» ساخته و تهیه‌شده توسط وینس گیلیگان، زندگی و جنایات والتر وایت (برایان کرانستون)، معلم شیمی بسیار باهوش اما کم‌ارزش‌شده و بیکار، را دنبال می‌کند. والتر پس از مواجهه با تشخیص سرطان و ناامیدی از تأمین آینده خانواده‌اش، از شاگرد سابق خود، جسی پینکمن (آرون پال)، کمک می‌گیرد تا با او مت‌آمفتامین تولید و توزیع کند. این تصمیم او را به‌سرعت وارد دنیای تاریک و مرگبار کارتل‌های مواد مخدر می‌کند. آنا گان، دین نوریس، جانکارلو اسپوزیتو، باب ادنکرک، جاناتان بنکس و دیگران نیز در نقش‌های مکمل حضور دارند.


«بریکینگ بد» به‌عنوان نقطه عطف حرفه‌ای کرانستون شناخته می‌شود؛ او در نقش والتر طیف بی‌نقصی از احساسات را نمایش می‌دهد، از قهرمان تا ضدقهرمان و قربانی. آرون پال نیز در نقش مکمل اصلی، اجرایی به همان اندازه تأثیرگذار ارائه می‌دهد.


این سریال مهیج جنایی با روایت‌های لایه‌لایه، شخصیت‌پردازی پیچیده و مضمون‌های عمیق خود، معیار تازه‌ای برای داستان‌گویی در ژانر جنایی ایجاد کرد. هر فصل از «بریکینگ بد» تقریباً بی‌نقص و بسیار قابل تماشا دوباره است. این مجموعه نه‌تنها یکی از بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون محسوب می‌شود، بلکه موفق شد جوایز بی‌شماری را کسب کند و یک fandom جهانی شکل دهد.


۶. The Innocent (۲۰۲۱)

(El Inocente)

«بی‌گناه»، اقتباسی از رمان هم‌نام هارلن کوبن و به کارگردانی اوریول پائولو، یک تریلر روان‌شناختی اسپانیایی‌زبان است که بر شخصیت متئو (ماریو کاساس) تمرکز دارد؛ مردی که زندگی‌اش پس از کشتن تصادفی یک نفر از هم می‌پاشد. سال‌ها بعد، درست زمانی که تلاش می‌کند زندگی جدیدی بسازد، یک تماس ناشناس او را مجبور می‌کند دوباره با گذشته‌اش روبه‌رو شود و با شیاطین درونش مقابله کند، مسیری تاریک و خطرناک که همه‌چیز، حتی جانش را تهدید می‌کند. الکساندرا خیمنس، آئورا گاریدو، خوزه کرونا‌دو و آنا واگنر نیز در نقش‌های مکمل حضور دارند.


«بی‌گناه» سریالی هوشمندانه و خوش‌ساخت با بازی‌های درخشان است، اما اغلب نادیده گرفته می‌شود. بازی کاساس در نقش شخصیت پیچیدهٔ متئو، ستون اصلی سریال است و با نمایش احساسات عریان و فراز و فرودهای پرتنش، مخاطب را کاملاً درگیر می‌کند. سریالی است تند، غیرقابل‌پیش‌بینی و تقریباً بی‌نقص که در چندین لحظه شما را غافلگیر و حیرت‌زده می‌کند.


«بی‌گناه» بی‌شک یکی از کم‌قدرترین سریال‌های اسپانیایی نتفلیکس است؛ نمونه‌ای از تلویزیون خوش‌ساخت که ارزش تماشای دوباره و چندباره را دارد.


بهترین سریال‌های جنایی که از داستان‌های واقعی الهام گرفته‌اند



۵. Dark (۲۰۱۷–۲۰۲۰)

«دارک» یک سریال تریلر معمایی علمی–تخیلی ساختهٔ باران بو اودار و یانته فریزه است؛ اثری آلمانی که حول ناپدیدشدن مرموز یک نوجوان در شهر کوچک و خیالی ویندن می‌چرخد. با آغاز تحقیقات، گذشتهٔ پیچیدهٔ شهر و چهار خانوادهٔ ازهم‌گسسته آشکار می‌شود و توطئه‌ای تاریک دربارهٔ سفر در زمان فاش می‌گردد که چندین نسل از ساکنان شهر را دربرمی‌گیرد. این سریال با بازی لویی هوفمان، کارولینه آیشهورن، لیزا ویکاری، مایا شونه، موریتر یان و دیگران ساخته شده است.


«دارک» یک تریلر منحصر‌به‌فرد و سطح بالا است که به‌وسیلهٔ یک پارادوکس زمان‌سفر، آزادارادگی، تقدیر و پیامدهای وجودیِ زمان بر زندگی انسان را کاوش می‌کند؛ داستانی که هم می‌ترساند و هم مجذوب می‌کند. روایت مجموعه ترکیبی از علمی–تخیلی مفهومی، عناصر فلسفی و ماورایی، وحشت روانی و جنایت است. ساختار روایی، همچون یک پازل پیچیده، پر از پیچش‌های جذاب و شخصیت‌های کنجکاوی‌برانگیز است ، به‌قدری که حتی استیون کینگ به تماشای آن توصیه کرده است. «دارک» از زمان انتشار، برای مفهوم‌پردازی، کارگردانی، موسیقی، جلوه‌های بصری و بازی‌ها مورد تحسین گسترده قرار گرفته است.


۴. Sherlock (۲۰۱۰–۲۰۱۷)

«شرلوک»، ساختهٔ استیون موفات و مارک گیتیس، بازآفرینی مدرنی از کارآگاه افسانه‌ای سر آرتور کانن دویل و مشهورترین پرونده‌های اوست. سریال در لندن قرن ۲۱ می‌گذرد و شرلوک هولمز (با بازی بندیکت کامبربچ) و همخانه‌اش دکتر جان واتسن (مارتین فریمن) را دنبال می‌کند که درگیر پرونده‌های عجیب می‌شوند؛ شرلوک با ذهن بی‌رقیب، روش‌های غیرعادی و کمک فناوری‌های مدرن، معماها را حل می‌کند و در این مسیر با بزرگ‌ترین دشمنش، جیمز موریارتی (اندرو اسکات)، روبه‌رو می‌شود. گیتیس، روپرت گریوز، اونا استابز، آماندا ابینگتون و لویییز بریلی نیز در نقش‌های مختلف ظاهر می‌شوند.


«شرلوک» یکی از بهترین اقتباس‌های تاریخ از این شخصیت است، سریالی تیز، شیک، هوشمندانه و پر از جزئیات. با وجود مدرن بودن فضا، سریال کاملاً حس و روح داستان‌های اصلی را حفظ کرده است. کارگردانی بی‌نقص، روایت پیچیده، طراحی بصری فوق‌العاده و تدوین خلاقانه از ویژگی‌های اصلی آن است. اما مهم‌تر از همه، بازی و chemistry مثلث کامبربچ–فریمن–اسکات است که شخصیت‌ها را از نو تعریف کرده و آن‌ها را به استانداردی جدید رسانده است.


بهترین سیتکام‌های تاریخ که حتی یک قسمت ضعیف ندارند



۳. Broadchurch (۲۰۱۳–۲۰۱۷)

«برودچرچ» تریلری معمایی ساختهٔ کریس چیبنل است که بر کارآگاه الک هاردی (دیوید تننت) و کارآگاه الی میلر (اولیویا کولمن) تمرکز دارد؛ آن‌ها در شهر ساحلی و کوچک برودچرچ، پرونده‌های حساس و تلخ را حل می‌کنند. دو فصل اول دربارهٔ مرگ مرموز دنی، پسربچهٔ ۱۱ ساله، و تأثیر عاطفی و اجتماعی این حادثه بر جامعه است؛ فصل سوم نیز پروندهٔ تجاوز به یک زن محلی را دنبال می‌کند. بازیگرانی چون جودی ویتاکر، اندرو بوچان، آرتور دارویل، کارولین پیکلز، جاناتان بیلی، مَتیو گروول و شارلوت بومونت در سریال حضور دارند.


«برودچرچ» یک تریلر دقیق، خوش‌نوشته و خوش‌بازی است که برخلاف بسیاری از معماهای انگلیسی کوچک و ملایم، به سراغ مضامین تاریک و سنگین می‌رود. بازی حیرت‌انگیز کولمن و تننت، که از بهترین همکاری‌های تلویزیونی یک دههٔ اخیر است، به سریال عمقی احساسی و جذاب می‌دهد. تصویربرداری خیره‌کننده و فیلمنامهٔ قدرتمند، «برودچرچ» را به یکی از بهترین سریال‌های کارآگاهی بریتانیا تبدیل کرده است. این مجموعه برندهٔ سه جایزهٔ بَفتا و جوایز متعدد دیگری شد.


۲. True Detective (۲۰۱۴–تا امروز)

«کارآگاه حقیقی» ساختهٔ نیک پیزولاتو، یک سریال آنتولوژی تریلر/جنایی است که هر فصل داستانی مستقل با شخصیت‌ها و مکان‌های متفاوت روایت می‌کند. تمرکز سریال بر جنایات عجیب، عمدتاً قتل، در مناطق گوناگون آمریکا است؛ جایی که کارآگاهان محلی در جست‌وجوی حقیقت و عدالت‌اند، در حالی که مجبورند باورها، شناخت و گذشتهٔ خود را زیر سؤال ببرند. این سریال میزبان ستارگان بزرگی همچون متیو مک‌کاناهی، وودی هارلسون، کالین فارل، ریچل مک‌آدامز، میشل موناگان، وینس وان، ماهرشالا علی و جودی فاستر بوده است.


«کارآگاه حقیقی» به‌دلیل فضای نوار-نوآر، اتمسفر سنگین و روایت‌های پیچیده‌اش شناخته می‌شود. هر فصل دنیایی کاملاً متفاوت ارائه می‌دهد، از گوتیک جنوب آمریکا تا فساد شهری؛ و با شخصیت‌های پیچیده، درون‌گرایی‌های فلسفی و جزئیات روان‌شناختی عمیق مخاطب را درگیر می‌کند. سریال از آغاز پخش، برای بازی‌ها، کارگردانی، فیلمنامه و کیفیت تولید مورد تحسین قرار گرفته و چندین جایزهٔ امی، یک بفتا و افتخارات بسیار دیگر به دست آورده است.


۱. Black Mirror (۲۰۱۱–تا امروز)

«آینهٔ سیاه» ساختهٔ چارلی بروکر، یک سریال آنتولوژی علمی–تخیلی و آینده‌نگر است که در آینده‌ای نامشخص و اغلب دیستوپیایی می‌گذرد؛ جایی که شخصیت‌ها با تأثیر فناوری‌های پیشرفته بر زندگی شخصی، اجتماعی و حرفه‌ای‌شان دست‌وپنجه نرم می‌کنند. روایت این سریال با بهره‌گیری از ژانرهای علمی–تخیلی، درام دیستوپیایی، جنایی و تک-نوآر، به نقد مسائل معاصر فرهنگی، اجتماعی و رفتاری می‌پردازد. «آینهٔ سیاه» در هر فصل با حضور بازیگران بزرگی همچون مایلی سایرس، سلما هایک، دنیل کالویا، پیتر کاپالدی، آکوافینا و بندیکت وونگ ساخته می‌شود.


این سریال که اغلب با «منطقهٔ گرگ‌ومیش» مقایسه می‌شود، رادیکال‌تر و تندتر است؛ اثری که مرزهای روایت تلویزیونی را جابه‌جا می‌کند. هر قسمت سبک، مضمون و ساختار متفاوتی دارد، از درام روان‌شناختی و سوررئالیسم گرفته تا طنز تلخ، فضا و حتی عناصر ماورایی. «آینهٔ سیاه» یکی از مهم‌ترین سریال‌های علمی–تخیلی ۲۵ سال اخیر است؛ مجموعه‌ای که با هر تماشا، تازه‌تر و مرتبط‌تر به نظر می‌رسد.


منبع: collider
نویسنده: نسرین پورمند