«فراخوان» چهلوچهارمین جشنواره ملی فیلم فجر به دبیری منوچهر شاهسواری منتشر شد. بر اساس این فراخوان، فرصت ثبتنام فیلمهای متقاضی از روز شنبه ۱۷ آبان آغاز و تا ۲۵ آبان ماه ادامه خواهد داشت.
حمد سوژهای عالی در اختیار دارد اما با تمام امکانات موجود و آن پروداکشن عظیم به واسطه ناتوانی در ارائه داستان نه داستان شهید احمد کاظمی است و نه زلزله بم.
«صبحانه با زرافهها» طبق تجربیات اخیر صحت در راستای آشناییزدایی از موتیفهای تکراری و البته ثبت موتیفهای منحصر به خود اوست و در این راستا ورود او به فضای انتزاعی و کنکاش در پیچ و تابهای ذهن کاراکترهای فیلم، موقعیتهایی بدیع و کمتر دیده شده را به دست میدهد.
«مجنون» فیلمی غیرتماشایی نیست و کشش لازم برای تماشا را ایجاد میکند، اما قطعا در مقابل سنگینی دراماتیک عملیات خیبر و قهرمانان آن، وزنی سبک دارد و حق مطلب را ادا نمیکند.
«قلب رقه» یک سرمایهسوزی آشکار است که توان مقابله با تفکرات مخاطبان امروزی سینما را ندارد. یک قصه کلیشهای لاغر که استراتژی مشخصی نداشته و انگار که فقط برای رفع تکلیف ساخته شده است.
فیلمنامه خوش طرحی نگاشته بود، دغدغه مند بود، پیرنگ داشت اما خرده پیرنگ هایش کم بود، دیالوگ هایش بمباران اطلاعاتی می کرد، گل درشت بود، گزاف بود ولی طنزهای شیرینی داشت که لا به لای کشمکش هایش کشش ایجاد می کرد، قهرمان و ضد قهرمان خوبی داشت، از ضد ارزشی که ارزش شود بهره می برد.
«تابستان همان سال» در همان مرحله شخصی و درونی فیلمساز باقی مانده و با تمام تلاشی که صورت گرفته، نتوانسته با ساختن کاراکترهایی جذاب و ایجاد ارتباط ساختارمند و تزریق یک احساس فراگیر در بطن آنها، از پس میلههای سلول شخصی آزاد شده و به مرحله عمومیت دادن و انتقال حس درونی به مخاطب برسد.
«آغوش باز» با وجود ردیابی دغدغههای انسانی در بطن آن، در چگونگی انتقال مفهوم شکستخورده است و در این بین دستورالعمل بصری آن از فیلمبرداری، رنگ و نور، چیدمان صحنه و ... نیز فاقد ارزش میشود.
این نقض غرض است که برای نقد یک موضوعی که معاصران ما هنوز با آن دست به گریبان هستند، به گذشته برویم و چهرهای ادبی را دستمایه قرار دهیم تا یک دوره تاریخی در گذشته را سیاه کرده و به نقد بکشیم،
«آسمان غرب» در میان آثار دستهبندی شده در سینمای جنگ که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارند، با فاصله کمنقصترین اثری است که تا امروز به نمایش درآمده است.
فیلمنامه اش دارای ضعف بود، ایده خوبی داشت اما پیرنگش خوب در نیامده، محتوای شجاعانه ای داشت اما با تعلیق هایی ضعیف، خیلی خوب وارد دنیای جادویی می شد.
«باغ کیانوش» از معدود فیلمهای قابل اعتنا و البته بیادعای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر است که بدون حواشی و سر و صدا، راه خود را رفته و بیشک در صورت یک زمانبندی و اکران مناسب، به نتیجه مطلوبی در اکران نیز خواهد رسید.
فیلمنامه، دیالوگپردازی قوی داشت، کشمکش هایش پرکشش بود، حول پیرنگ خوبش دوران داشت و خوش تراش بود، عناصرش را رعایت کرده بود، عطف بندی، قهرمان و ضدقهرمان قوی داشت و درخشان بود.
آنچه در سالهای اخیر شاهد هستیم چیزی جز افول رو به فزون سینما و فیلمهای حاضر در جشنواره نیست.
فیلمنامه «احمد» با فقر خرده پیرنگهای درگیرکننده روبرو است. موقعیتهای نیمبندی که از منظر فضاسازی احساسی و خروجیِ مفهومی بسیار سادهانگارانه پرداخت شده و نمیتواند به قهرمان فیلم و در مجموع به کلیت اثر کمک کند.
فیلم می خواست سبک اوپنهایمر پیدا کند یا آن سکانس های بسته و پر دیالوگش که سعی می کرد بهره مند از ۱۲ مرد خشمگین باشد اما به شدت افتضاح بود.
نظر یکی از روزنامه نگاران درباره فیلم سروش صحت را بخوانید.
آنچه فیلم «نبودنت» را قوام میبخشد؛ نوع نگاه فیلمنامهنویسان این کار به دو جنس زن و مرد است. نگاهی که برخلاف دیدگاهی است که در جامعه رواج دارد. اصولا در پیرامونمان وقتی زنی به هر دلیل تنها میشود.
فیلم سینمایی «تمساح خونی» با بالاترین سانس فوقالعاده رکورددار پرمخاطبترین فیلم جشنواره فیلم فجر شد.
فیلم «مجنون»، «تابستان همان سال» و «پرویزخان» رکوردداران نامزدی در جشنواره فیلم فجر امسال شدند.
نامزدهای بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر اعلام شدند.