آنچه در سالهای اخیر شاهد هستیم چیزی جز افول رو به فزون سینما و فیلمهای حاضر در جشنواره نیست.
فیلمنامه «احمد» با فقر خرده پیرنگهای درگیرکننده روبرو است. موقعیتهای نیمبندی که از منظر فضاسازی احساسی و خروجیِ مفهومی بسیار سادهانگارانه پرداخت شده و نمیتواند به قهرمان فیلم و در مجموع به کلیت اثر کمک کند.
فیلم می خواست سبک اوپنهایمر پیدا کند یا آن سکانس های بسته و پر دیالوگش که سعی می کرد بهره مند از ۱۲ مرد خشمگین باشد اما به شدت افتضاح بود.
نظر یکی از روزنامه نگاران درباره فیلم سروش صحت را بخوانید.
آنچه فیلم «نبودنت» را قوام میبخشد؛ نوع نگاه فیلمنامهنویسان این کار به دو جنس زن و مرد است. نگاهی که برخلاف دیدگاهی است که در جامعه رواج دارد. اصولا در پیرامونمان وقتی زنی به هر دلیل تنها میشود.
فیلم سینمایی «تمساح خونی» با بالاترین سانس فوقالعاده رکورددار پرمخاطبترین فیلم جشنواره فیلم فجر شد.
فیلم «مجنون»، «تابستان همان سال» و «پرویزخان» رکوردداران نامزدی در جشنواره فیلم فجر امسال شدند.
نامزدهای بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر اعلام شدند.
فیلم «دست ناپیدا» آخرین ساخته انسیه شاه حسینی تنها زن فیلمساز این دوره جشنواره فجر پس از سالها دوری از سینماست. سوژه فیلم تازه است اما کارگردان در عمل آنچنان که باید از این سوژه ناب استفاده نمیکند.
«آبی روشن» جنس دیگری از سینما است، بابک خواجه پاشا در دومین فیلمش وجوه دیگری از تواناییهایش در عرصه کارگردانی را به رخ میکشد و بازگشتی به سینمای قصهگو داشته است.
محمدرضا ورزی در فیلم «پروین» بیش از آنکه به روح لطیف و ذوق هنری پروین اعتصامی نزدیک شود، سراغ جنبه عمومی زندگی او میرود.
باغ کیانوش» توانست به مدد یک طراحی درست، به روند داستانی مهیجی برسد که جذابیتهای بسیاری را برای طیفهای مختلف مخاطب دارد.
«پرویزخان» برخلاف آنچه انتظار میرفت، فیلم موقعیت است و نمیتواند قهرمان خود را در تقابل با فضاهای داستانی متعدد، کنشمند نشان دهد.
فیلم «بی بدن» یکی از فیلمهای خوب جشنواره فجر است. شاید این فیلم از معدود آثار سینمایی باشد که نقش نویسنده پررنگ ترین است.
گویی سازندگان فیلم «نپتون» فراموش کردند که باید فیلم بسازند و قرار نیست با چند گوشه و کنایه و ایهام و اشاره داستان را پیش ببرند. در این فیلم از هنر بازیگری هم، هیچ خبری نیست.
انسانهای زجر کشیده و آسیب دیده از زمین و زمان به اندازه کافی بر پرده نقرهای ظهور و بروز داشته و برای مخاطب سینما آشنا هستند و فقط یک فیلمساز «جسور» میتواند در نخستین تجربه کارگردانی خود چنین انسانهایی را بازآفرینی کند.
میرو از آن دسته آثاری است که پیام ارزشمند و محترمی در دل خود داشته اما در به تصویر کشیدن آن به زبان سینما موفق نبوده و به همین خاطر هم تاثیرگذاری لازم را ندارد.
افسانه بیمنطق و مسئولیت گریز فیلم نپتون گرفتار وضعیت طاهره به همین سادگی است اما روش دیگری را برای مقابله با مشکلات خود انتخاب کرده است.
سالهای پایانی دهه بیست تا نیمه دهه سی، سالهایی سرشار از حادثه و اتفاقهای مهم است که هر یک از آنها میتواند دستمایه تولید چند فیلم و سریال شود.
با احتساب گذر ۱۰ ساله از فیلم ملکه آلیشون، کارگردان اثر تلاشی قابل تقدیر داشته و میتوان با حمایت از وی و دیگر استعدادها، به سینمای کودک جانی تازه بخشید و از خلق آثار سفارشی با کودک، به تولید فیلمهایی برای کودک و نوجوان رسید.