بیش از ۱۰ سال از زمانی که جواد شمقدری در رأس مدیریت سینما حضور داشت میگذرد و حالا فرصت خوبی است تا نتیجه عملکرد یکی از مهمترین اتفاقهای دوران او، یعنی تاسیس سازمان سینمایی و نقش آن در سینمای امروز ایران بررسی شود؛ سازمانی که شمقدری معتقد است شرایط فعلی سینما به آن ارتباطی ندارد؛ چرا که این وضعیت محصول عواملی همچون مدیریت و فضای جامعه است.
پنج، شش سال پیش فیلمهای ما با قرارداد ارگانهای نفتی همچون صدا وسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز گسترش و... ساخته میشد اما از آنجایی که فرهنگ خصوصی به وجود آوردیم، به مرور از پول نفت جدا شدیم. چهار، پنج سال است که من برای ساخت مستندهایم اصلا قرارداد نفتی نداشتم. اکثر فیلمهایم را با هزینه شخصی میسازم و در پلتفرم نمایشی که داریم، منتشر میکنم. اگر ارگانی هم خواهان نمایش این فیلمها باشد در قبال پولی که میگیریم مستند را دراختیارشان قرار میدهیم.
جلیلی که بعد از ساخت 15فیلم برای اولین بار مجوز نمایش گرفته است، میگوید: سالها پیش در یک برنامه زنده رادیویی که آقای شمقدری هم آن سوی خطش بود، از ایشان پرسیدم به خاطر بازیهای سیاسی فیلم مرا توقیف کردید یا به دلیل دفاع از فرهنگ و تفکر اسلامی؟ اگر به خاطر سیاسیبازی است، باید خسارتهای روحی و روانی و اجتماعی را که بر من و خانوادهام وارد شد، جبران کنید ولی اگر به دلیل دوم است، از این پول میگذرم چون خودم هم مسلمانم.
به چه قیمتی حاضر به تحریف تاریخی شده اید، که بسیاری از هم عصران او زنده اند و نفس می کشند؟ آیا احتمالا در انبوه کتاب های مورد مطالعه شما آقایان و در آن فهرست پنج صفحه ای، نام کتاب «آن سوی اتهام» که شامل خاطرات عباس امیر انتظام از شهریور ۵۷ تا خرداد ۶۰ است؛ وجود ندارد؟
مریم ابراهیموند، تهیهکننده سینما، در زمان ریاست جواد شمقدری وارد سینما شد ولی از همان زمان، کار حرفهای او با حواشی همراه بود.با این حال دو سال است به دلیل شکایتهایی که علیه او مطرح شده، در زندان است.