وقتی کسی نه با فضای فوتبال آشناست، نه درست و حسابی فوتبالیستها را میشناسد، نه بلد است یک صحنه باورپذیر داخل زمین فوتبال و بیرون زمین بسازد، نه تحقیق بدردبخوری کرده، نه تسلطی در فیلمسازی دارد و نه بلد است از زاویه درستی به ماجرا نگاه کند، نتیجهاش میشود یک فیلم یکسویهی سفارشی که نه به لحاظ تاریخی قابل اعتناست، نه از حیث سینمایی به حداقلها دست پیدا میکند.
در روزگاری که فوتبال ملی ما ورشکسته و دست خالی، اما پرمدعا از مسابقات جام ملتهای آسیا بازگشته و سرمربیاش با گفتن جمله «فوتباله دیگه» مشغول توجیه شکست بود، با علی ثقفی درباره فیلم فوتبالیاش، «پرویزخان» به گفتوگو نشستیم و فوتبال و یکی از عجیبترین مربیانش و کمی هم تاریخ را با هم مرور کردیم.
درست است که «پرویز خان» در نماهایی مخاطب را به یاد مجموعه معروف «تد لاسو» می اندازد اما داستان پرویز خان برعکس داستان تد لاسو است. اینجا با یک مربی حرفه ای و تیم آماتور مواجهیم. به عبارتی «پرویز خان» پشت دست آن بازی نمی کند اما نماهایی دارد که به نظر می رسد، کارگردان گوشه چشمی به آن اثر داشته و خوشبختانه مقهور نشده است.
«پرویزخان» برخلاف آنچه انتظار میرفت، فیلم موقعیت است و نمیتواند قهرمان خود را در تقابل با فضاهای داستانی متعدد، کنشمند نشان دهد.