کیوان کثیریان منتقد سینما گفت: در فصل دوم مالک در اتاقی بود و لگو میساخت و گاهی او را میدیدیم و حضور او در روند قصه تأثیری نداشت. طلاق او و سمیرا هم ضرورتی نداشت چون سمیرا با طلوعی ازدواج هم نکرد.
فصل دوم سریال زخم کاری به پایان رسید. محمدحسین مهدویان حالا با ساخت دو فصل از سریال زخم کاری علاقه خودش را به ماجراجویی و هیجان نشان داده است و تماشای فصل دوم نشان داد قصهگویی آقای فیلمساز حالا وارد فاز تازهای شده است.
نکته جالب اینجاست که نقاطعطف داستان منطق روایی ندارند و همین کلیت اثر را زیر سوال میبرد. حالا اگر در جزئیات خرد روایت هم منطق رعایت شده باشد (که البته خیلی جاها نشده)، مخاطب با محتوای کلی کار مشکل پیدا میکند و حتی گاهی عصبانی میشود. از عجایب روزگار هم این است که این بیمنطق بودن نقاطعطف اصلی داستان در سری دوم زخم کاری، درحالی اتفاق میافتد که کار را از روی یک شاهکار شکسپیر اقتباس کردهاند.
شکی در این نیست که بیست درصد آغازین فیلمنامه یک سریال، میبایست مخاطب را به تماشای ادامه داستان علاقهمند کند و به اصطلاح قلابهای اولیه خود را برای جلب نظر تماشاگر درگیر کند.اتفاقی که در چهار قسمت آغازین فصل دوم سریال زخم کاری نمیافتد و بدون اینکه انتظارها برآورده شود، همانند بسیاری از فصلهای دوم سریالهای مشابه، روند مایوسکنندهای را در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
فصل دوم سریال «زخم کاری» این روزها درحالی مهمان خانههای مردم است که نتوانسته به دلایلی چون خالی ماندن ساحت درام از قطبیت روایی، تغییر فضا از کاراکترمحوری به جریان خالهزنکی و تفسیر ناموزون از شرایط اجتماع و روابط موجود در آن، موفقیت فصل نخست را تکرار کند.