چهارشنبه , ۲۶ دی, ۱۴۰۳
نقش مروان
«مادرم گفت: مروان نشو!» 15 اردیبهشت 1400
«مادرم گفت: مروان نشو!»

«مادرم گفت: مروان نشو!»

«خاطرم هست مادر مرحومم چون در زیارت عاشورا زیاد خوانده‌ بود که «وَ لَعَنَ‌ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنی‌اُمَیةَ قاطِبَةً وَ ... ». وقتی متوجه شد می‌خواهم نقش مروان را بازی کنم، به من گفت نمی‌خواهد این نقش را بازی کنی.»