بررسی تفاوت‌های مهم میان رمان ماریو پوزو و شاهکار سینمایی فرانسیس فورد کوپولا در ژانر سینمای جهان. چرا نباید قبل از فیلم، کتاب را بخوانید؟

چارسو پرس: در سال ۲۰۲۵، کمتر کسی را می‌توان یافت که فیلم ماندگار «پدرخوانده» (The Godfather) به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا را در زمره‌ی برترین آثار تاریخ سینمای جهان نداند. این فیلم کلاسیک محصول ۱۹۷۲، نه‌تنها ژانر گانگستری را متحول کرد، بلکه آن را به سطحی از تراژدی شکسپیری ارتقا داد. حضور بازیگران برجسته‌ای چون آل پاچینو، جیمز کان، رابرت دووال و مارلون براندو، که کوپولا با تمام توان برای انتخاب او به‌جای یازده بازیگر دیگر جنگید، تنها یکی از دلایل ماندگاری این اثر است.


اما نکته جالب و کمتر شنیده‌شده این است که رمان «پدرخوانده» اثر ماریو پوزو که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، به اندازه فیلم در میان منتقدان مورد تحسین قرار نگرفته است.


در ادامه، چارسو پرس به بررسی تفاوت‌های کلیدی میان رمان و فیلم «پدرخوانده» می‌پردازد و توضیح می‌دهد چرا تماشای فیلم، پیش از مطالعه‌ی رمان انتخاب هوشمندانه‌تری است؛ مطلبی که این روزها در گوگل ترند نیز مورد توجه قرار گرفته است.


رمان پدرخوانده: پر از جزئیاتی که بهتر بود نادیده گرفته شوند

هرچند ماریو پوزو نویسنده‌ای توانمند بود و حتی همراه کوپولا فیلمنامه‌ی فیلم را نیز نوشت (که در سال ۱۹۷۳ اسکار بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی را برد)، اما نسخه‌ی کتاب حاوی بخش‌های جانبی بسیاری است که از ریتم اصلی داستان دور می‌زند. برای مثال، ماجراهای جانی فونتین — شخصیتی که در فیلم هم حضور دارد — در لس‌آنجلس، آن‌قدر طولانی و بی‌ربط هستند که به‌درستی از فیلم حذف شدند. این داستان فرعی، درست مانند ماجراهای تام بامبادیل در «ارباب حلقه‌ها»، مسیر اصلی روایت را متوقف می‌کند و خواننده را از داستان اصلی دور می‌سازد.


در بخش‌های دیگر کتاب، وارد جزئیاتی می‌شویم که شاید در زمان خود جسورانه بوده‌اند اما امروز تنها باعث کش‌دار شدن روایت می‌شوند. از جمله رابطه‌ی لوسی مانچینی با سانی کورلئونه که با جزییاتی بسیار غیرضروری توصیف شده، تا جایی که حتی عمل جراحی پزشکی برای او در کتاب روایت می‌شود. این بخش‌ها نه‌تنها در فیلم حذف شده‌اند، بلکه حذفشان به ساختار روایی فیلم کمک بزرگی کرده است.


بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان


فیلم پدرخوانده؛ پالایش یک رمان برای خلق شاهکاری در سینمای جهان

نقد فیلم «پدرخوانده» بارها بر یک نکته تأکید داشته است: فیلم با حذف داستان‌های فرعی و تمرکز بر هسته‌ی اصلی تراژدی خانواده‌ی کورلئونه، موفق شد جوهره‌ی کاراکترها را با نهایت دقت به تصویر بکشد. برخلاف کتاب، فیلم تماشاگر را درگیر حواشی شخصیت‌های فرعی مثل لوکا برازی یا کاپیتان مک‌کلاسکی نمی‌کند و به‌جای آن، به تحولی که مایکل کورلئونه از یک مرد آرام به یک دون بی‌رحم تجربه می‌کند، اولویت می‌دهد.

این دگرگونی شخصیتی، قلب تپنده‌ی فیلم است و دلیل اصلی موفقیت آن در سطح جهانی. فیلمی که هنوز هم در صدر فهرست‌های «بهترین فیلم‌های تاریخ» در گوگل ترند دیده می‌شود و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان با آن خاطره دارند.


نتیجه‌گیری چارسو پرس

در یک کلام: اگر به‌دنبال تجربه‌ی یک شاهکار واقعی در سینمای جهان هستید، بدون تردید سراغ تماشای «پدرخوانده» بروید و نه مطالعه‌ی رمان آن.


هرچند کتاب پوزو در نوع خود اثری مهم است، اما این کوپولا بود که با پالایش روایت و خلق فضایی شاعرانه و خشن، پدرخوانده را به افسانه‌ای در تاریخ سینما بدل کرد. نقد فیلم‌های متعدد در رسانه‌های معتبر و ترند شدن مداوم آن در جستجوهای گوگل نشان می‌دهد که شاهکار کوپولا، هنوز هم قلب مخاطبان را تسخیر می‌کند.


منبع : screenrant

نویسنده: نسرین پورمند