جمعه , ۷ دی, ۱۴۰۳
بیژن مفید
تکه‌پاره‌های یک تاریخ پرگسست 7 مرداد 1402
تکه‌پاره‌های یک تاریخ پرگسست

تکه‌پاره‌های یک تاریخ پرگسست

محمود استادمحمد: یک روز، خیلی پیش از اینکه اصلاً نمایش «آسید کاظم» اجرا بشود، نصرت رحمانی یک قصه‌ای را که توی همان محله ما رخ داده بود، برای من تعریف کرد که همین قصه «آسید کاظم» بود با این تفاوت که در یک پیاله‌فروشی رخ می‌داد، آن‌موقع ما با بیژن خیلی اتود می‌زدیم برای «شهر قصه»، من اول به خود نصرت گفتم که چرا این را یک قصه نمی‌کنی؟ گفت این خیلی دراماتیک است، به درد نمایشنامه می‌خورد و حیف است که قصه بشود. من رفتم و این قصه را برای بیژن تعریف کردم، یعنی ببین قصه برای نصرت بود، بیژن هم خوشش آمد و ما در اتودهای‌مان در حد همان قصه کارش کردیم.

اجرای نمایشنامه‌ای از بیژن مفید در کرج 17 آذر 1394
اجرای نمایشنامه‌ای از بیژن مفید در کرج

اجرای نمایشنامه‌ای از بیژن مفید در کرج

سعیده خوش‌نژاد کارگردان نمایش ˝ماه و پلنگ˝ می‌گوید؛ با بازنویسی که از متن زنده‌یاد بیژن مفید صورت گرفت از موضوعی عاشقانه فاصله و کمی جنبه‌های انتقادی نمایشنامه ˝ماه و پلنگ˝ را بیشتر کردیم.