محمود استادمحمد: یک روز، خیلی پیش از اینکه اصلاً نمایش «آسید کاظم» اجرا بشود، نصرت رحمانی یک قصهای را که توی همان محله ما رخ داده بود، برای من تعریف کرد که همین قصه «آسید کاظم» بود با این تفاوت که در یک پیالهفروشی رخ میداد، آنموقع ما با بیژن خیلی اتود میزدیم برای «شهر قصه»، من اول به خود نصرت گفتم که چرا این را یک قصه نمیکنی؟ گفت این خیلی دراماتیک است، به درد نمایشنامه میخورد و حیف است که قصه بشود. من رفتم و این قصه را برای بیژن تعریف کردم، یعنی ببین قصه برای نصرت بود، بیژن هم خوشش آمد و ما در اتودهایمان در حد همان قصه کارش کردیم.
سعیده خوشنژاد کارگردان نمایش ˝ماه و پلنگ˝ میگوید؛ با بازنویسی که از متن زندهیاد بیژن مفید صورت گرفت از موضوعی عاشقانه فاصله و کمی جنبههای انتقادی نمایشنامه ˝ماه و پلنگ˝ را بیشتر کردیم.