هنگامی که از کنسرت- تئاتر سخن می گوییم آیا شکلی واضح و مبرهن از ژانر به صورت قوام یافته و ثابت در ذهن ما تداعی میشود؟ از چه زمانی نامِ تئاتر- کنسرت در فضای هنری ایران شنیده شد؟ آیا پیوند این دو کلمه از سابقه هنرهای نمایشی جهان وام گرفته است یا ابداعی است که از دهه هشتاد شمسی در سپهر نمایش و موسیقی ایران ظهور کرد؟
یک آهنگساز درباره تب داغ برگزاری کنسرت نمایشها میگوید: «تقریبا میتوان گفت با هدف مالی این کار را انجام میدهند. بعید میدانم کسی با هدف غیرمالی این کار را انجام دهد. به هر حال این افراد هم هنرمند هستند و باید پول دربیاورند، پس وارد این پروژهها میشوند.»
«و تو هم برنگشتی» یک فرم تازه تئاتری پیشنهاد نمیدهد اما این امکان را فراهم میکند که بار دیگر یک شاعر مقابل حضار بایستد و شعرخوانی کند و خاطره بسازد. مواجهه با «و تو هم برنگشتی» بر این سیاق است که تماشایی و لذتبخش است.
به یقین گروههای موسیقی و نوازندگان خودشان بهتر از بازیگران در این نمایشها میتوانند چند دیالوگ را بگویند و بعد سازشان را بزنند و به نظر خیلی هم واقعیتر میشود. اما روی سخنم با افرادی است که با زاویهای جدید حقوق مادی و معنوی را زیر پا میگذارند، آقایان بازیگردان و بالاداری که تا چند سال پیش ترجمه نمایشنامههای غربی را به زحمت اجرا میکردند و به جایی نرسیدند، چرا سر از موسیقی در آوردهاند.
کنسرت نمایش «کلنل» به کارگردانی امیر بشیری پاییز سال جاری در تالار وحدت روی صحنه میرود.
کنسرت - تئاتر «اسکارلت دهه ۶۰» با اجرای سجاد افشاریان و گروه رام از ۱۶ تا ۱۸ و ۲۳ تا ۲۵ دی در سالن اصلی برج آزادی اجرا می شود.